#شبهه_دانش_آموزی⛔️ کسی که هر روز به حمام می‌رود، چه نیازی به غسل و نیت کردن دارد⁉️ #پاسخ 👇⬇️ 🔶 اول: دانشمندان ژاپنی وقتی روی آب آزمایشی انجام دادند، فهمیدند آبی که اسم خدا در کنارش برده می‌شود، مولکول‌هایش منظم‌تر از آب‌های دیگر است. اگر برای غسل کردن فقط صرف شستن ظاهر را بخواهید، مسلماً آن اثر را ندارد. همانطور که نیت و حرف خوب بر آب اثر دارد، آبی هم که با نیت و کلام خدا باشد، مسلمآً روی بدن ما اثر دارد. 🔷 دوما: اگر غسل فقط برای شستن و تمیز کردن بود، باید در بحث وضو و اعمال دیگر هم بگوییم نیت مهم نیست. در حالیکه اولین اصل در وضو، نماز و تمام عبادات نیت است. ♦️ سوما: اگر بحث بهداشتی و تمیزی مطرح بود، عقل انسان و پیشرفت‌های امروزی حکم می‌کرد به جای شستن با آب خالی، از مواد شوینده استفاده کند. دلیل غسل پاکی و تمیزی روح است. اما روح انسان چطور پاک می‌شود؟! روح انسان با ذکر و یاد خدا پاک میشود. نیت یعنی ما در تمام مراحل زندگیمون به یاد خدا باشیم. 💎 چهارماً: در آخر باید توجه داشته باشیم که خدا به ما دستور داده اینگونه غسل و وضو را انجام دهید. ما نمی‌توانیم هر طور که خودمان دوست داشتیم آن را انجام دهیم. لینک مطلب:👇 https://btid.org/fa/news/198930 #دانش_آموزی #پاسخ_به_شبهات #نیت_غسل

سلام و احترام ما خدا را قبول داریم الحمدلله خداوند متعال به انسان این موجود پیچیده دارای جسم و روح راه و روش زندگی را در کتاب آسمانی قرآن بیان کرده است در قرآن صراحتا داریم که غسل کنید در قرآن صراحتا آن هم در چندین جا داریم که يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ بنابراین شیوه غسل را باید از سنت و احادیث آموخت و عمل کرد

خدا را قبول دارند چون فطرتا همه می دانیم آفریننده داریم و قابل انکار نیست اما دین را تحقیقی نپذیرفتند تقلیدی پذیرفتند باید اصول دین را با تحقیق و پژوهش بپذیرند و بیاموزند و سوال کنند باید در صفات خداوند یکتای مهربان مقتدر عادل حکیم غرق شوند باید عدالت و عادل بودن خدا را بفهمند باید بدانند ابدیت در پیش دارند باید نبوت و تمام سختی هابی که در این را تحمل شده تا دستورات الهی و راه و روش زندگی درست به ما برسد را بفهمند باید به باور و اعتقاد برسند تا در احکام که کاملاً تعبدی هست چون و چرا نیاوریم همان طور که مى دانید هیچ ‏کس گناه دیگرى را به دوش نمى‏کشد] و این که در اسلام نماز قضاى پدر بر پسر بزرگ واجب است، به معناى این نیست که پسر بار گناه پدر را به دوش مى‏کشد، یا پدر به خاطر ترک نماز مورد سؤال و بازخواست و عقاب قرار نمى‏گیرد، بلکه یک تکلیف مازاد بر پسر بزرگ است که داراى دلایل و حکمت‏هاى خاص خود مى‏باشد. این دلایل و حکمت ها را می توان از نظر فقهی و غیر فقهی زیاد است مثلاً بحث ارث و احترام و جایگاه والدین و رساندن اهمیت نماز و روزه و جایگاه فرزند بزرگ ... کما اینکه پدر می تواند مبلغی وصیت کند و یا پسر بزرگ مبلغی از دارایی پدر را به دیگران بدهد تا فضای نماز و روزه را به جا آورند و کما اینکه اگر انسان تا زنده هست به فکر نباشد چه بسا که وارثان اصلأ به فکر نخواهند بود

این افراد برای فرار از دستورات الهی و رها کردن خود از قید و بند بندگی خالق که عین آزادی است بهانه می آورند و اگر از سرزنش اطرافیان نمی ترسیدند خود را مرتد اعلام می کردند وگر نه هر عاقلی با اندکی تفکر می فهمد وقتی مثلاً ماهیتابه ای دست ساز انسان یک دفترچه نحوه کاربرد دارد تا سالم و بهینه مورد استفاده قرار گیرد آیا انسان این موجود پیچیده دستورالعمل ندارد؟ و خالق دانا و عالم و حکیم او برایش دستورالعمل نفرستاده است؟ نتیجه 👇 به نظر مي رسد اين نوع اعتقاد به خدا در اكثر موارد براي فرار از عنوان كفر و بي خدايي است و نوعي فرار به جلو و گريختن از هر نوع تكليف و مسئوليت ديني و اجتماعي بدون متهم شدن به كفر و بي ديني است . به هر حال قبول نداشتن امور ذكر شده توسط فرد مزبور اگر به معناي انكار آنهاست كه بايد در اعتقاد ايشان به خداي حكيم ترديد كرد، زيرا به خدايي معتقد است كه مخلوقات خود را به حال خودشان رها كرده ؛ اما اگر اين امر به معناي اثبات نشدن اين آموزه ها براي ايشان باشد بايد دلايل عقلي لزوم نبوت و امامت و اطاعت رسول در کنار اطاعت خدا و اینکه آفریننده و خالق هرگز مخلوق را بدون راهنمایی و دستورالعمل رها نمی کند را به ايشان عرضه كرد و پرسيد عقل شما در برابر اين ادله چه پاسخي دارد؟

من خدا رو قبول دارم ، اما دین رو نه!!؟ https://www.aparat.com/v/e8ZI2

قابل توجه اونايی که ميگن فقط خدا رو قبول داريم https://www.aparat.com/v/soM96

#سوال سلام بزرگواران شبهه ای جدیدا ایجاد شده که شیطان خیلی خوب بوده چون فقط به خدا سجده کرد جوابی برای این مسئله اساتید بزرگوار دارند؟

سلام و احترام #پاسخ ⬇️👇 ⛔️استراتژی نخ نمای شیطان چیست⁉️ آیا شیطان خوب است ⁉️ 🔺آیا میدانید کاری که ابلیس ملعون را از درگاه خدا راند چه بود ⁉️ ابلیسی که از جنیان بود ولی عزرائیل نامیده میشد یعنی عزیز خدا !!! و بالغ بر 6000 سال در رتبه ملائک بود و کسی نمی‌دانست او از فرشتگان نیست و هنگام امتحان الهی، خباثت پنهانش عیان گشت و برای اولین بار به خدا پیشنهاد تعویض عبادت را داد !!!!! 👹او اولین کسی بود که گفت : "به جای" سجده بر آدم توراعبادتی کنم که هیچ ملک و نبی انگونه عبادتت نکرده باشد‼️ 👈نتیجه پیشنهاد چه شد ⁉️ازجانب خداوند ندا آمد: من اراده کرده ام ازآن طریق که خود اراده کرده ام عبادت شوم نه از آن راهی که تو میخواهی پس شیطان بازهم ابا کرد سزای این گستاخی رانده و ملعون شدن از درگاه خدا بود. ❌ بعد از هزاران سال ابلیس از جایی که خود ضربه خورد، ضربات جبران ناپذیری به بنی بشر وارد کرد و اورا به تباهی کشید و همچنان میکشاند: می‌گویید چطور ⁉️ 🔹او هیچگاه مستقیما نمیگوید نماز و روزه و حج را ترک کن .. بلکه استراتژی او اینست : 👈تقابل دستورات مستقیم و واجب خدا با سایر عبادات که عوام پسند تر هستند به نمونه ها توجه کنید :⬇️ 🔺ترجیح میدهم بجای !! انکه در مسجد بنشینم و به کفشهایم فکر کنم ... در خیابان راه بروم و به خدا فکر کنم !! شرح : نویسنده با ظرافت نشستن در مسجد (با استعاره از نماز واجب ) را همراه با یک امر مذموم (حواس پرتی یا اشتغال به دنیا ) همراه کرده و یک مستحب ( تفکر به خدا) را جایگزین ان کرده شنونده هم به به کرده و انرا تحسین نموده و پا جای پای شیطان میگذارد!! 🔺تقابل عبادات واجب با مستحبات عوام فریب: حج با ←کمک مالی به مستمندان روزه با← سیر نمودن گرسنگان نماز با ←تفکر و تشکر زبانی از خدا و ... حتی مستحبات با مستحبات دیگر: نذری و مجالس امام حسین علیه السلام با ← جهزیه برای نوعروسان 🔸هیچ کس منکر خوبی اعمال مستحبی نیست و اتفاقا همین کسانیکه به انجام واجبات اهمیت میدهند عمدتاً موفق تر به انجام مستحبات هستند.. 👈ولی استراتژی شیطان گمراهی بندگان و جابجایی اعمال است و همین کار، ابلیس را کافیست که انسان را از دایره دین خدا خارج نماید. در فکر توجیه المسائل برای غفلت‌های خود نباشیم . #جهادتبیین ابرگروه( براهین )پاسخگویی به شبهات‌مذهبی وسیاسی روز در ایتا 👇 http://eitaa.com/joinchat/925368339Ca1732dd521 کانال《 براهین 》👈 @barahin

‍ ❗️گرسنگان نشسته بر کوه زر تازه انقلاب پیروز شده بود. بچه دبیرستانی بودیم و به سهم خودمان دخیل در پیروزی! سرخوش و مغرور از رسیدن به اهدافمان! می گفتیم دیگر تمام شد بدبختی و فقر مردم! ظلم و ستم حاکمان! ترس و‌ نگرانی آزادی خواهان و عدالت طلبان! دیگر امامی آمده است که وعده سروری مستضعفان را داده است. پیاده کردن عدالت اسلامی! از بین رفتن تبعیض و شکاف طبقاتی... و ما که در همان نوجوانی شاید کل کتابهای شریعتی را خوانده و به سخنرانی هایش گوش کرده بودیم، از همه دین، همین عدالت خواهی علی و اینکه هیچ کاخی بنا نمیشود مگر اینکه کوخی در کنارش باشد و شیعه علوی بودن و ظلم ستیزی حسینی داشتن برایمان جذابیت داشت. سال ۵۸ بود. یک سال پس از پیروزی. خانم مدیر که حالا جانشین مدیر قبلی شده بود و آرمانهایی چون همه انقلابیون داشت،  برنامه سفر ما دانش آموزان را به روستایی محروم در قلب کویر ریخت! برای آشنایی با باقیمانده های رژیم شاهی. برای عبرت آموزی! روستایی محروم و دورافتاده از همه امکانات، کوه زر! روستایی که به خاطر داشتن معدن طلا به این نام مشهور شده بود. در روزی از روزهای تابستان  مینی بوس ما دانش آموزان به همراه مدیر و برخی معلمان به سمت کویر به راه افتاد. در ساعتی داغ از روز به روستا رسیدیم. روستایی کم جمعیت که بیشترشان زن و بچه بودند. مردها برای کار به شهر رفته بودند. آخر در روستای خشک کم آب، کاری نبود. یک معدن طلا داشت که حالا متروکه شده بود. می گفتند زمانی آلمانیها از این معدن بهره برداری میکردند. شاید موهای بور و طلایی و چشمان آبی ساکنان این روستا در قلب کویر به چنین حدس و‌ گمانی دامن میزد! چیزی که بیش از همه در آن روستای دور از امکانات به چشممان آمد و در خاطرمان ماند، حمام روستا بود. یک چهار دیواری گلی بدون سقف و در! که جوی آبی از وسط آن روان بود، با دیگ بزرگ مسی روی اجاقی گلی، که با آتش هیزم گرم میشد و حکم آبگرمکن را داشت! همین قدر ساده و ابتدایی! چند زن و بچه هم لب جوی در حال حمام کردن بودند و ما با چشمانی گرد شده، تماشاچی آنها! پس از آن رفتیم به دیدن کپرهایشان که از خار بیابان ساخته بودند و حکم کولری داشت که باد گرم کویری را برایشان قابل تحمل میکرد و غذایشان، کشک سردی که نانی خشک در آن ترید میکردند برای سد جوع! یادم میآید وقتی از آن سفر کویری با کلی غم و غصه و آرزو برای بهبود وضعیتشان پس از پیروزی برگشتیم، در دفتر انشایم از تجربه آن سفر نوشتم: بر روی کوهی از زر باشی و‌چیزی برای خوردن نداشته باشی، خیلی ظلم است! این عبرت ما بود از آن سفر یکروزه! البته انصافا پس از انقلاب کارهای عمرانی زیادی برای روستاها انجام شد. معدن طلای آن روستا دوباره احیا شد و جهاد سازندگی برایشان حمام و مسجد و مدرسه ساخت و از آن وضعیت رقت بار درآمدند. هرچند حالا و پس از چند دهه، بیشتر مدارس روستایی تعطیل شده اند و روستاها متروکه و هرچه در راه آبادانی آنها هزینه شد، بر باد رفت! انقلاب ما در سال ۵۷ از روی احساسات بود و کمتر عقلانیتی در آن به چشم میخورد، که اگر این مهم را داشت،  برنامه ای جامع برای مدیریت کشور میریختند که هر فرد و دولتی به سلیقه  دلخواه خود برنامه ای نریزد و دیگری به خیال خود آن را مفید نداند و ملغی نکند و در این میان میلیاردها هزینه نشود از سرمایه این مملکت و میلیاردها هم چپاول نشود در آشفته بازاری به نام حکومت دینی! به تازگی ویدیویی دیدم از زنی عرب و خوزستانی که در کنار سطل زباله با چشمانی اشکبار از فقر و‌ نداری و شرمندگی دخترانش میگوید و از اینکه خود از سطل زباله می خورد تا دخترانش چیز بهتری داشته باشند برای خوردن! این زن  مرا به یاد روستای کوه زر و‌ مردمانش انداخت که با وجود معدنی طلا در زیر پا، از حداقلهای زندگی محروم بودند. پس از چند دهه امید کوخ نشینان به برآورده شدن وعده های رهبران برای بهبود وضعشان، مردم خوزستان، این مردم مظلومی که بار دفاع در جنگ تحمیلی ۸ ساله نیز بر دوشهایشان بود، حالا به عوض بهره مندی بیشتر از موهبت خدادادی زیرپایشان، باید در سطل زباله به دنبال لقمه ای نان باشند. این مردم مایه عبرت نوجوانان امروز هستند، همانطور که مردمان فقیر کوه زر موجب عبرت ما بودند!. با این تفاوت که آن روز ساکنان کوه زر از دنیای اطرافشان بیخبر بودند و تحمل نداری برایشان راحتتر بود. شاید فکر میکردند همه دنیا مثل آنها هستند. ولی امروز به مدد رسانه ها، مردم میبینند دیگران چگونه زندگی می کنند و آنها چطور! میبینند چگونه همسایه جنوبیشان در عرض ۴۰ سال از هیچ به اینجا رسید و خوزستان آباد از کجا به کجا! و لابد با خود میگویند، گناه ما چیست به نظامی اعتماد کردیم که به ما وعده بهشت داد اما جهنم نصیبمان شد! ✍فرشته مزینانی

🔹این قبیل شبهاتی که با به رخ کشیدن مظاهر مادی و چشم پُرکن کشورهای همسایه جنوبی ، سعی در تخطئه آرمان ها و ارزشهای ما دارد را چگونه باید پاسخ گفت؟ آیا واقعا مشکل از آرمان هاست؟ آیا ما اینقدر عقب مانده ایم که باید با این همیایگان مقایسه شویم؟ این شبهه افکنیها در اثر غفلت از سطوح و لایه های حرکت رو به رشد انقلاب اسلامی است. بی شک اشکالاتی نیز در برخی بخشهای کشور ما وجود دارد. اما قله هایی که در اثر انقلاب فتح شده قابل مقایسه با زیبایی های ظاهری و جلوه های بادکنکی کشورهای عربی است؟ هرگز چون این جلوه ها نه به برکت قدرت بومی و ملی آنها، بلکه بر پایه دلارهای نفتی و پوشیده شدن توسط مستکبران بنا شده است. خلاصه اینکه القاء پیشرفتهتر بودن کشورهای عربی از ایران ما، از بیتوجهی به یک نکته مهم ناشی میشود و آن عدم توجه به همه عناصر توسعه، و لایههای مختلف پیشرفت و تمدن است. به عبارت دیگر عقل انسان خردمند و دوراندیش، در چشم او نیست و برای قضاوت واقع بینانه همه ملاکها و سطوح سیاسی، فرهنگی و اجتماعی را باید در نظر گرفت. عناصری همچون پیشرفت در فنآوری های پایه مانند: سلول های بنیادین، هسته ای، نانو، دفاعی و موشکی، فضایی، کشتی سازی، و نیز ملاک هایی همچون مشارکت اجتماعی در نظام سیاسی یا همان مردم سالاری؛ همچنین شاخص هایی از جمله استقلال ملی، امنیت ملی و ... قابل مقایسه با کشور عزیز ایران هستند؟ توضیح اینکه در جامعه آرمانی مهدوی هیچ کدام از این مسائل و مشکلات وجود ندارد، اما این هدف نه اینکه دست نیافتنی باشد، اما قلهٔ آرمان جامعه اسلامی است. تا رسیدن به آن قله باید منزلگاه های متعددی را طی کرد که البته زمانی در مقایس و خورند جامعه و تاریخ نیاز دارد. با توجه به همین ضرورت سطح بندی آرمانی، مقام معظم رهبری حرکت تمدنی جامعه را به این صورت تقسیم میکنند: انقلاب اسلامی، نظام اسلامی، دولت اسلامی، کشور اسلامی و تمدن بین المللی اسلامی. اگر کسی حرکت تمدنی را یکپارچه و بسیط بپندارد پس از انقلاب یا خود را بازنشسته میداند که کار تمام شد! یا سرخورده که چرا انقلاب تمام مشکلات را حل نکرد؟! اما نگاه صحیح و سطح بندی شده، نه کار را تمام شده میداند (بلکه میگوید: فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ) و نه سرخورده میشود زیرا میداند با پیروزی انقلاب تنها قدم اول برداشته شده و برای رسیدن به آرمان نهایی، کماکان نیاز به مجاهدت و کوشش است. غرض اینکه پاسخ این دست شبهات، که بدون توجه به سطوح مختلف حرکت اصلاحی و انقلابی جامعه، تنها نیمه خالی لیوان را مانند پتک بر سر ارزش مداران فرود می آورند، تنها با یادآوری مراحل، راه رفته شده و مسیر پیش رو، رفع و رجوع میشود. 👇👇👇