سلام وادب #پاسخ👇 آزاده و آزادگی در جمله‌ی معروف امام حسین(ع): «اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید»، ✅🌴سخن معروف امام حسین(ع) را که می‌فرمایند: «اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید» پاسخ اجمالی👇 واژه «احرار» جمع «حُرّ» به معنای کسی است برده نباشد. اهل لغت معتقدند ریشه اصلی «حُرّ» به معنای رمل و ماسه خالص است که آمیخته با چیز دیگر نیست؛ به همین جهت به کسی که برده نیست حُرّ می‌گویند، گویا شخص حُرّ از آمیخته شدن به بردگی مبرا است. 🔸شاید به همین جهت معنای دیگر حُرّ را «کریم»(داشتن کرامت) بیان کردند. بنابر این، کلمه «حُرّ» یا «احرار» اگر به صورت مطلق استفاده شود می‌تواند به معنای کسی باشد که در صفات و خصال انسانی کاملاً خالص است و در وجود او هیچ‌گونه آمیختگی به اخلاق غیر انسانی وجود ندارد؛ اما روشن است که مقصود امام حسین(ع) در این جمله، معنای مطلق نیست؛ زیرا اولاً: افرادی که در مقابل امام(ع) بودند قابلیت چنین خطابی را نداشتند؛ ثانیاً: قیدهای که در سخن امام(ع) وجود دارد محدوده معنا را مشخص می‌کند. 🔹توضیح این‌که: امام حسین(ع) در روز عاشورا پس از آن‌که همه یارانش به شهادت رسیدند، به تنهایی مشغول نبرد بودند، تیرها و نیزه‌ها از هر سو بدن مبارک امام را نشانه می‌گرفتند، در این هنگام لشکر انبوهی به فرماندهی شمر بن ذی الجوشن، بین امام و خیمه‌های آن‌حضرت فاصله شدند و قصد حمله به خیمه‌های امام را داشتند، امام فرمود: ای پیروان شیطان(آل ابی سفیان) اگر دین ندارید و از قیامت نمی‌هراسید، در دنیای‌تان آزاده باشید و اگر فکر می‌کنید عرب هستید به اصل و نسب خودتان برگردید و ... تا من زنده هستم به خیمه‌ها حمله نکنید. 🔸در این جمله امام اولاً: حریت در دنیارا از آنان خواسته؛ یعنی رعایت اخلاق و قوانین عمومی جنگ‌ها را که در میان همه اقوام جهان معتبر است. ثانیاً: آنها را به رعایت برخی اخلاق نیک عرب‌ها دعوت نمودند و به عبارتی چنین فرمودند که اگر مسلمان نیستید، عرب که هستید! پس چرا قوانین پذیرفته شده در جامعه‌ی عربی را زیر پا میگذارید؟! 🔹خلاصه این‌که هر جامعه‌ای - چه دین‌دار و چه بی‌دین- برخی ویژگی‌های مثبت وجود دارد و عرب‌ها نیز - حتی قبل از اسلام- با تمام نکات منفی، اما نکات مثبتی؛ چون عدم تعرض به زنان و کودکان تا پایان جنگ در میان آنها وجود داشته که عمل به آن، نوعی آزادگی به شمار می‌آمد. امام(ع) نیز ایشان را به همین آزادگی دعوت می‌نمود. #آزاده_باشید #امام_حسین(ع) #آزاده_آزادگی #جهادتبیین ابرگروه( براهین )پاسخگویی به شبهات‌مذهبی وسیاسی روز در ایتاء 👇 http://eitaa.com/joinchat/925368339Ca1732dd521 کانال《 براهین 》👈 @barahin

#شبهه سبز شدن رنگ شعله گاز در هنگام پختن غذای نذری امام حسین (ع) و....

سلام واحترام #پاسخ👇 ♦️برخی از افراد تصور می‌کنند بیشتر حوادثی که اتفاق میفته اخص در فصل سرما علتش ممکنه فقط گاز مونو اکسید کربن باشه در حالیکه وجود برخی ناخالصی ها در گاز وحتی خود وسیله گازسوز موجب تغییر رنگ شعله های سوخت می‌شود واز رنگ طبیعی آبی گاهی به رنگ قرمز ،زرد و نارنجی می‌شود. ♦️واما علت رنگ سبز هم اگر شعله اجاق گاز در مجاورت نمک‌های مس و یا قطعات مسی قرار بگیره، شعله به رنگ سبز، خواهد شد. سبز شدن شعله در اثر آلودگی مسیر گاز با یون مس هم رخ میده .البته گاهی کلر موجود در مواد شوینده نیز باعث سبز شدن شعله، پس از تمیز کرن شعله پخش کن، خواهد شد . ♦️ودراین تصاویر ارسالی هم ممکن است یکی از این اتفاقات صورت گرفته باشد البته باید توجه داشته باشیم نرسیدن اکسیژن کافی نیز باعث تغییر رنگ شعله نیز می‌شود. #رنگ_سبز_شعله_گاز #مس #ناخالصی #جهادتبیین ابرگروه( براهین )پاسخگویی به شبهات‌مذهبی وسیاسی روز در ایتاء 👇 http://eitaa.com/joinchat/925368339Ca1732dd521 کانال《 براهین 》👈 @barahin

#شبهه

سلام علیکم ✅ا‌ولا اینکه خداوند از رگ گردن به انسان نزدیکتره ،این یک آیه ی قرآنی است!!!!!!یعنی یک باور دینی از جانب پیامبر صلی الله علیه وآله است شبهه افکن میخواهد با پذیرفتن این آیه مصادره به مطلوب کند درحالی که با پذیرفتن آن،خط بطلانی برگفته ی خودش کشید آنجا که گفت نیازی به دین وپیامبر نیست!!!! حال چگونه این آیه را پذیرفت!!!!درحالی که این آیه از دین است!!!! ✅درثانی اصل آیه این است:وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ وَ نَعْلَمُ ما تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرید» ترجمه:👇 به تحقیق ما انسان را خلق کردیم ، و می دانیم چه چیزهایی دلش را وسوسه می کند و ما از رگ گردن به او نزدیکتریم. ✅اینجا منظور از نزدیکی،نزدیکی وقرب جسمی نیست زیرا اولا خداوند جسم نیست ودرمحدوده ی ماده نیست بلکه منظورش از نزدیک‌تر بودن از رگ گردن ، در حقیقت تمثیل و تشبیهی قابل فهم است برای قرب معنوی در قالب یک صورت حسی قابل مشاهده. یعنی خداوندی که انسان راخلق نمود، نسبت به انسان آگاهی وتسلط علمی دارد واز اینرو است که خطورات و وسوسه ها را میداند، ومیخواهد بگوید به انسان که از رگ وريدش كه در تمامى اعضائش و در داخل هيكلش جا گرفته نزديك‏تريم، آن وقت چگونه به او و به آنچه در دل او مى‏گذرد آگاه نيستيم. ✅حال که فهمیدیم خداوند احاطه وتسلط علمی بر تمام امورات ظاهری وباطنی دارد آیا این بدین معنی است که ما دیگر نیازی به دین و پیامبر وامام نداریم؟؟؟؟بنابراین نباید بین احاطه ی علمی خداوند برما، ونیاز ما به آموزه هاوهدایتهای پیامبران وامامان،خلط نمود واین دو مطلب دوچیز متفاوتی هستند. ✅اما اینکه چرا به دین و پیامبر وامام نیاز داریم: 👇👇👇👇

ادامه جواب👇 ✅دین یعنی آن چه که خدا توسط پیامبران وامامان برای بشریت آورده و از ما خواسته است به عبارتی دیگر دین، همان عقاید و دستورهای عملی و اخلاقی است که پیغمبران از طرف خدا برای راهنمایی و هدایت بشر آورده اند وخداوند خود خالق انسان و عقل وعلم وفطرت است ومحدوده ی آنها راهم خودش تعیین میکند واگر نیازی به دین نبود اینهمه پیامبر برای هدایت بشریت نمی آورد . ✅در مکاتب اخلاقی به وجود آمده، هر کدام سعادت انسان را به نطر خود در یک چیز دانسته اند: یکی در لذّت گرایی، دیگری در ترک لذّت، یکی در سود خواهی و دیگری در قدرت طلبی که «نیچه» فیلسوف آلمانی، خوشبختی انسان را در رسیدن به قدرت هر چه بیشتر می داند؛ حتی با از بین بردن انسان های دیگر!!!! امروزه این لغزش به وجود آمده است که ارزش های اخلاقی و کرامت انسانی، در لذت دنیوی، قدرت گرایی و ثروت ظهور می کند!!!! و این نشان از سر درگمی انسان در شناخت راه سعادت و نجات بشری است بنابراین برای نجات بشریت و پیمودن راه سعادت باید از دین کمک گرفت وداشتن فطرت و عقل کافی نیست.دینی که توسط رسولان الهی برای ما انسان ها آورده شده. ✅عقل انسان کلیاتی رادرک میکند مانند شناخت اینکه خدایی هست ووظایفی درقبالش داردو... واما در همین محدوده ای هم که دارد با شهوت وغضب وبسیاری تاثیرات در تضاد وتاثیر وتاثر است وچه بسا زیرخروارها شهوات واحساسات نامعقول دفن گردد. حال چگونه میتواند در فراتر از محدوده ی خودش ،وظایفی که خداوند براو گذارده تشخیص دهد وراههای رسیدن به او وآنچه او گفته تشخیص دهد.درست است انسان الحاظ فطری ودرونی گرایش به خدا وخوببها وانزجار از بدیها دارد امااینها فقط یک بسترهایی است برای رفتن به سمت دین وانچه خداوند از انسان خواسته.لذا نه عقل نه علم نه فطرت در جواب سوالاتی مانند از کجا آمده ام برای چه آمدم و عاقبت کجا میروم وخدا‌وند از من چه خواسته ناتوان است ونیاز به وحی دارد ✅درحدیثی ازنظر محدودیت عقل از نظرامام صادق علیه السلام میفرمایند: "... فبالعقل عرف العباد خالقهم و انهم مخلوقون و انه المدبر و انهم المدبرون و انه الباقی و هم الفانون..." .. به وسیله ی عقل بندگان خدا،‌ خالق خود را می شناسد و می دانند که آنها مخلوق اند و او مدبر و ایشان تحت تدبیر اویند و این که خالقشان پایدار و آنها فانی هستند. یعنی محدوده عقل در معارف دین فقط شناخت خداست (نه صدور قوانین وسعادت در همه امورات انسان. ) در این رابطه امام صادق علیه السلام میفرماید: «...هنگامی که ثابت کردیم خالق و آفریدگاری داریم و آن آفریدگار هرگز به چشم دیده نمی شود و قابل لمس نیست تا بندگانش با او تماس مستقیم داشته باشند، ثابت می شود که او سفیرانی میان بندگانش دارد که دستورهای او را به آن ها می رسانند و آن ها را به آنچه مصالح و منافع شان در آن است و مایه بقای آن ها و ترک آن مایه فنای آنان می شود رهنمون می شوند.کافی جلد۱ ص۱۶۸ ✅بر اساس انچه که گفتیم مشخص میشود درحوزه اخلاق و تربیت نیز انسان ها به دین نیاز دارند؛ زیرا عقل و دانش انسان در رشد فضایل اخلاقی و تفسیر و شناخت مفاهیم آن عاجز است از اینرو پیامبر اسلام صلی الله علی واله فرمودند:(ص) فرمود: «انّی بعثت لأتمّم مکارم الاخلاق؛ به درستی که مبعوث شدم برای کامل کردن اخلاق. سید حسین موسوی #دین_در_قرن_21 #فرقی_نداره_کجای_دنیا_باشی #پاپ #جهادتبیین ابرگروه( براهین )پاسخگویی به شبهات‌مذهبی وسیاسی روز در ایتا👇 http://eitaa.com/joinchat/925368339Ca1732dd521 کانال《 براهین 》👈 @barahin

#شبهه👇 فیلم شبکه های مجازی👇🏻 «اگه آتش گلستان میشه، کدو هم میتونه کالسکه بشه» دختر بچه: وقتی فهمیدن کار اینکه بت ها را شکسته کار ابراهیم بوده رفتن که او را اعدامش کنن، انداختنش تو آتیش که یهو آتیش براش گلستان شد قبل از اینکه بندازنش دعا کرد و آتیش براش گلستان شد. مامان شما اینا را باور کردی؟ _چیو؟ اینکه آتیش دعا کرده یهو گلستان شده _خب مامان توی کتابتون نوشته هر چی که توی کتاب مینویسن راسته؟ الان توی کتاب داستان سیندرلا نوشته راسته؟ _اون قصه بود واسه بچه ها این قصه برای آدم بزرگاس که شما را سرگرم کنن دروغه _یعنی باور نمیکنی؟ نه اصلا با عقل من جور درنمیاد تو نظر علمی یعنی واقعا میشه که آتیش گلستان بشه؟ (خلاصه شده) #پاسخ 👇 🔹 بسیار باعث تأسف است که برخی از والدین جهل و نادانی خود را به کودکانشان نیز القاء می کنند و این جهل را از زبان فرزندشان در فضای مجازی جار می زنند. ✅ اگر خودتان اهل تفکر و تحقیق نیستید، لااقل دست از سر کودکانتان بردارید شاید فطرت پاکشان آنها را به سمت حق و حقیقت سوق دهد. 🔹 اینقدر که مردم عادی ادعای آشنایی با علم و قوانین علمی دارند، خود دانشمندان چنین ادعایی ندارند. 🔹 یک دانشمند واقعی خوب می داند که قدرت علم چقدر است و علم می تواند چه اموری را اثبات و چه اموری را انکار کند. 🔹 در کتب آسمانی تورات، انجیل و قرآن کریم، داستانهایی از وقایع خارق‌العاده و معجزه آسا ذکر شده است. 🔹 برخی ادعا می کنند که این وقایع با علم سازگار نیست. مثلا: علم نمی‌پذیرد که چوب تبدیل به اژدها شود، آتش سرد شود و از دل کوه شتر خارج شود... ویژگی معجزات و سایر امور خارق العاده این است که با قوانین طبیعی سازگار و هماهنگ نیست. یعنی چیزی است که قابلیت توجیه علمی ندارد. علل و عوامل آن قابل شناسایی نیست. اینگونه نیست که بتوان آن را تکرار کرد. 👈 چون اگر توجیه علمی آن عمل ممکن باشد،دیگر معجزه و خرق عادت نخواهد بود... ⁉️ حال سوال این است که اگر چیزی با علم قابل اثبات نباشد،می توان آن را انکار کرد؟ ✅ قطعا خیر. 👈 زیرا علم ادعا ندارد که هر امر ممکنی را بتواند اثبات کند. بسیاری از امور ممکن در عالم هستی وجود دارند که با علم هنوز اثبات نشده و یا اصلا امکان اثبات ندارند. بلکه اساسا درک و فهم آن از عهده علم خارج است. 📌در چنین مواردی تنها عقل میتواند به کمک علم بیاید. ⁉️ آیا می توان ادعا کرد که معجزه محال است و با قوانین عقلی در تناقض است؟ ✅ قطعاً خیر. 👈 از لحاظ عقلی اشکال دارد که یک شیء هم زمان هم قرمز باشد و هم آبی. یک عدد هم زوج باشد و هم فرد... 👈 اما از لحاظ عقلی هیچ اشکالی ندارد که یک چوب تبدیل به مار شود یا یک شتر از دل کوه بیرون بیاید. 👈 اگر ما نتوانستیم با دلیل تجربی نحوه تبدیل شدن چوب به مار را کشف کنیم، هیچ دلیلی هم نداریم که اثبات کند چنین چیزی محال است. ➕ قطعا این اتفاق علت هایی دارد که با علم تجربی قابل کشف نیست. اینکه علم تجربی نتواند دلیل چیزی را کشف و اثبات کند، دلیل بر این نمی شود که آن را انکار کند. 🔆فارغ از این مباحث بنیادین، میتوان واقعی بودن داستان های قرآنی را از راه اعجاز قرآن و صدق نبوّت حضرت محمد(ص) نیز اثبات کرد. ➕دلایل متعددی وجود دارد که اثبات می کند قرآن کریم، کلام بشری نیست و حضرت محمد(ص) رسول خداست. 👈 با توجه به این دلایل، راستی و درستی داستان های قرآن نیز اثبات می شود، زیرا خدا و پیامبرش هیچ گاه دروغ نمی گویند. #جهادتبیین_ابرگروه_براهین

#پاسخی_دیگر👇👇 ⭕️ #آتش نمرود ❓توی این فیلم به مادر می‌گه سرد شدن آتش ابراهیم دروغه! چرا دعای ابراهیم مستجاب شد دعای من نه؟ 📝 #پاسخ:👇 ✍️ از لحن این کودک معصوم، واژه‌هایی که بکار بُرده و پاسخ‌های مادرَش، بسهولَت می‌توان فهمید خاستگاه و سرچشمه‌ی این شُبهه، مادر اوست و نه خودَش. نشان به آن نشان که مادر، تقلّایِ زیادی هم نمی‌کند برای اقناعِ فرزندَش. ❌ یا اگر از سر بی‌حوصلگی تقلا هم می‌کند، پاسخَش غلط و شبهه‌زا است. مثلا این‌که آتشِ نمرود، بخاطر اتمام حجّت با نمرود و نجاتِ ابراهیم سرد شد و نه بخاطر دعای ابراهیم نبی! تا بعدش گُل دخترِ قصّه‌ی ما سوال کند مگر من آدم بدی هستم که دعایم مستجاب نمی‌شود؟ استجابت دعا آدابی دارد که این‌جا در موردش صحبت کردیم. ✍️ و اما #پاسخ آن بخش از کلیپ که ادعا کرده، قصه‌ی ابراهیم مثلِ سیندرلا دروغ است: 1️⃣ معجزه یعنی آن‌چیزی که بشر عادّی از تحلیل، تجربه و ارائه‌ی آن عاجز است. رازِ عصای موسی، سَرد شدن آتشِ نمرود، دَم حضرت مسیح و... حتی بر ما بزرگ‌ترها هم پوشیده است تا چه رسد به آن کودک. ➕مادر این طفل و دانشمندان موردِ تایید این مادر اگر می‌توانستند عصای موسی و شکافِ رود نیل را تحلیل و آنالیز کنند، در گام بعدی می‌توانستند هم‌آوردی کنند و سپس ادعای پیامبری! معجزه‌ای که بتوان نظیرش را آورد، مُعجزه و اثبات کننده‌ی حقّانیتِ انبیاء نیست. ✍️ کسی که منکر معجزه است در مقوله‌ی اعتقاد به "قدرتِ خدا" ضعف دارد. پس باید یک گام عقب‌تر برویم و مبتنی بر آیاتِ آفاقی و انفسی، قدرتِ الهی را اثبات کنیم. در بخش بعد، به یک آیت آفاقی بنامِ "خلقت انسان" می‌پردازیم. 2️⃣ معجزه، غیر علمی نیست؛ فرا علمی است. خیلی از واقعیت‌های موجود را می‌بینیم که بشر از تحلیل و هم‌آوردی آن عاجز است اما رُخ دادن آن را غیر علمی نمی‌داند. ☝️مثلا تکنولوژی ساخت انسان و موجوداتِ دارای روح، در انحصار خدا است. خدا در آیه‌ی 73 سوره‌ی حج می‌فرماید: "اگر همه‌ی انسان‌ها جمع شوند هر گز نمی‌توانند یک مگس خلق کنند". تا چه برسد به انسان. ➕هیچ کس تاکنون نتواسته تبدیل نطفه به انسان زنده را مهندسیِ معکوس کند؛ و با این وجود فرایند انعقاد نطفه و تشکیل جنین را غیر علمی ندانسته. کدام دانشمند در محیطِ لابراتوار، یک انسان خَلق کرده؟ ❓فقط اگر چوب خشکیده‌ی موسی، اژدها شود، این مادر به معجزه باورمند می‌شود؟ و مثلا اگر نطفه‌ی گندیده‌ی بدبو در عرض 9 ماه بجای اژدها، تبدیل به این گُل دخترِ ناز و خوش‌سخن شود، این معجزه نیست؟ ☝️اگر چشم باز کنیم، به تعداد جَنین‌ها، برای ما مُعجزاتِ فرا علمی ارائه شده. پس بهتر است بجای غیرِ علمی دانستنِ معجزه، بگوئیم دانشمندان عاجزَند از خلقِ انسان و شکافِ نیل و سرد کردنِ آتش. اگر بدنیا آمدنِ فرزند هم مثلِ عصای موسی در زمانِ ما تکرارَش رُخ نمی‌داد، احتمالا این مادر، تشکیل انسان از نطفه را هم غیرِ علمی می‌دانست! 3️⃣ سرد شدنِ آتش، "محال عادی" است اما "محال علمی" نیست. یعنی عادتا و غالباً این اتفاق نمی‌افتد اما از لحاظِ علمی و واقعی هیچ دلیل و برهانی نمی‌توان اقامه کرد بر مَحال بودنَش. ✍️ نمونه‌اش راه رفتنِ یونانیان و هندوها بر رویِ ذغال‌های گداخته است. "دیوید ویلی" یکی از اساتید فیزیک دانشگاه پیتزبورگ پنسیلوانیا این پدیده را تحلیل علمی کرده است. البته این مورد را مثال زدم برای نزدیک شدنِ ذهن؛ و الّا سنخ معجزه با راهپیمایی رویِ ذغال متفاوت است. ➕همه‌ی ما می‌دانیم که آب، ضدّ آتش است. این در حالی است که آب از دو عنصرِ بشدت آتش‌زا بنامِ اکسیژن و هیدورژن تشکیل شده!! وقتی این دو عنصرِ آتش‌زا پتانسیلِ تبدیل به ماده‌ی ضدّ آتش را دارند، آیا امکان ندارد که هیزم آتش‌زا ـ طیّ یک فرایندی که ما هنوز کشفش نکردیم ـ مبدل به هیزم ضدّ آتش شود؟ 📣خیلی از اختراعاتِ امروز مثل هواپیما، دوربین فیلم‌برداری و... در گذشته‌ای نه چندان دور "محال عقلی" تصوّر می‌شد. اما با تکامل عقل بشر فهمیدیم محال نبود، عقلِ بشرِ گذشته عاجز بود. ابن سینا: "هر چه از عجایب که به گوشَت خورد را در بقعه‌ای از امکان قرار بده". 4️⃣ مخاطبِ قرآن، انسانِ عاقلِ بالغ است و نه کودک نابالغ. گاهی بچه‌ها سوالاتی به ذهنشان می‌آید که نمی‌شود پاسخ‌هائی در سطح فکرِ آن‌ها ارائه داد. یعنی نه آن‌که سوال آن‌ها جواب نداشته باشد؛ مسئله این است که ذهنِ او بلوغ کافی ندارد برای فهم و درک جواب. 👌مثلِ این می‌مانَد که برای یک دانش آموزِ کلاس اولی، جبر و انتگرال بگوئید یا برای نوزاد، غریزه‌ی جنسی را توضیح دهید یا به جَنین بخواهید مفهومِ برادر را بفهمانید! ➕در مواجهه با این مدل سوالات باید حواس بچه‌ها را پرت کنیم تا زمینه‌ی پرسش در این حوزه از بین برود. بعدها که به بلوغ فکری رسید، می‌شود پاسخِ سوالات مزبور را داد. به این می‌گویند اصل تغافل. ✍سیدمحمدمهدی صدری