eitaa logo
کانال براهین پاسخگویی به شبهات مذهبی وسیاسی روز
3.7هزار دنبال‌کننده
14.7هزار عکس
5.8هزار ویدیو
125 فایل
ابرگروه( براهین )پاسخگویی به شبهات‌مذهبی وسیاسی روز در ایتاء http://eitaa.com/joinchat/925368339Ca1732dd521 کانال《 براهین @barahin آیدی مدیر @Sotoudeh2
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حالا فهمیدم چرا روانشناسان به قول اینها غربی و غرب زده در تعریف صداقت می گویند گفتن همه حقیقت نه حتی بخشی از آن . بعد این به اصطلاح رجل حتی دروغ گفتن را جایز می دانند شما بگید من سرم کجا بکوبم 😭😭😭
پاسخ: احاديث متعددي به اين مضمون هست که رسول خدا و امامان فرموده اند در سه جا دروغ خوب است: المكيدة في الحرب، وعدتك زوجتك، والاصلاح بين الناس؛ (1) براي فريب دادن دشمن در جنگ؛ در وعده دادن به همسر و براي اصلاح رابطه دو نفر. اين حديث با سندهاي متعدد و با الفاظ محتلف در کتب معتبر حديث آمده و فقيهان بدان استناد کرده و فتوا داده اند که نشانه معتبر بودن اين احاديث مي باشد. از نظر سندي هم مختلفند. بعضي از سندهاي آن ضعيف و بعضي مجهول و بعضي نيز صحيح و در حکم صحيح مي باشند. وقتي يک و يا چند نقل آن صحيح باشد، بقيه هم گر چه ضعيف باشند، به اعتبار آن حديث هاي صحيح ، جبران ضعف سند شده و پشتوانه مي گردند. مضمون حديث هم دستور معقول و پسنديده اي است که هيچ عاقلي آن ها را محکوم نمي کند. در نقل هاي مختلف اين حديث دروغ در سه جا جايز،بلکه پسنديده شمرده شده است: 1. در جنگ که دشمن براي ضربه زدن به مسلمانان و جامعه اسلامي هجوم آورده و مسلمانان براي مقابله قيام کرده اند، در اين جا اطلاعات غلط دادن به دشمن و با دروغ و مکر و حيله دشمن را منحرف کردن و به زمين زدن، جايز است. اين در عرف عموم مردم دنيا جا افتاده و ضرب المثل شده که: جنگ ميدان خدعه و نيرنگ است. دو نفر که براي کشتن هم رو در رو ايستاده اند، به هر طريق سعي در پيروزي دارند . اسلام جنگ ابتدايي و هجومي را عليه کسي اجازه نمي دهد که بدون دليل قانع و جايز کننده بر فرد يا جمعي هجوم برند، ولي اگر جايي مورد هجوم دشمن واقع شدند، به آنان اجازه داده براي غلبه بر دشمن مکر و کيد و حيله کنند. دادن اطلاعات غلط و اخبار دروغ يکي از موارد کيد و نيرنگ و خدعه است. 2. سخن چيني از کارهايي است که باعث ايجاد و شعله ور شدن کينه ها مي گردد. افراد و گروه ها را به هم بدبين و باعث ايجاد شقاق و تفرقه مي شود. طبيعي است که افراد در اثر غفلت و بي توجهي يا لغزش، پشت سر برادر و خواهر مؤمن خود گاهي سخن ناروايي مي گويند ،به خصوص اگر بين آن ها دلخوري باشد. حالا اگر کسي سخن ناخوشايندي که فرد در غياب برادر يا خواهر مؤمنش زده، به فرد غايب برساند، دشمني را بين آنان ايجاد يا شعله ور مي سازد. اما اگر نقل نکند يا به دروغ سخنان خوبي از اين فرد، به فرد غايب و از او به اين منتقل کند، گر چه دروغ گفته، ولي باعث شده که بين دو برادر ديني رفع کدورت شده يا دوستي آن ها عميق تر و وثيق تر گردد. افشا شدن اين دروغ ها بعد از مدتي، نه تنها باعث ناراحتي آن ها نمي شود، بلکه دروغگو را به خاطر دروغ هاي فايده بخشش تمجيد مي کنند و از او متشکر هم خواهند بود. 3.وعده دروغ، کار خوب و پسنديده‏اى نيست. در هيچ جا نمى‏توان بدان توصيه کرد. کسى که قصد انجام کارى را ندارد و انجام آن را صحيح يا مشروع يا در توان خود نمى‏بيند، نبايد ابتدائا و به دروغ وعده انجام آن را بدهد. کسي که انجام آن را صحيح يا ممکن ندانسته و اصلاً در ذهنش در صدد انجام آن نمى‏باشد، نبايد وعده انجام آن را به دروغ بدهد. يک نوع وعده دادن است که گرچه راست نيست، ولي براى تداوم زندگى، رفع کدورت و پيدايش علاقه به زندگى مؤثر است. معمولاً افراد خانواده و به خصوص همسر تقاضاهاى فراوانى دارد که بيش تر آن ها مشروع و به جا مى‏باشند. گاه هم خواسته‏اى غلط يا نشدني به ذهنش خطور مى‏کند. برآورده شدن آن را مى‏طلبد. از اينکه همسرش بدان بى‏توجه است، ناراحت مى‏گردد. هنگام اظهار اين درخواست ها، چند نوع برخورد از طرف شوهر ممکن است صورت پذيرد: ا) وعده قطعى انجام آن را بدهد، در حالى که اصلاً تصميمى بر انجام آن ندارد. ب) وعده انجام آن را بدهد، مثلاً بگويد به خواست خدا اين کار را خواهم کرد، در حالى که واقعاً و صد در صد مصمم بر انجام آن نيست، بلکه حتى انجام آن را به مصلحت نمى‏داند. ج) اصلاً به تقاضاى همسرش توجه نکند و با سکوت از آن بگذرد. د) با قاطعيت انجام خواسته همسرش را نفى کند. برخورد نوع چهارم قطعاً سبب ناراحتى و آزرده‏ خاطرى همسر مى‏گردد ،مگر اينکه خواسته وى خلاف شرع روشن يا خواسته غير ممکنى باشد. شوهر بتواند او را به صحيح يا ممکن نبودن خواسته‏اش قانع کند. برخورد نوع سوم شايد به ناپسندى نوع چهارم نباشد، ولى قطعاً ناپسند است، زيرا به معناى بى‏توجهى به همسر و تقاضاهاى اوست که آزردگى خاطر وى را در پى خواهد داشت. برخورد نوع اوّل، تعهد قطعى در پى مى‏آورد. با عمل نکردن به آن، مرد گرفتار خُلف وعده مى‏شود که هم اخلاقاً ناپسند است و هم اثرات بدى بر روح و روان اعضاى خانواده و زن مى‏گذارد. برخورد نوع دوم راه صحيح و عاقلانه‏اى است. مرد در آن لحظه پس از شنيدن تقاضاى همسر، وقتى آن را ناهمگون با عقل و شرع نديد، وعده انجام آن را مى‏دهد و مثلاً مى‏گويد: «به خواست خداوند آن را انجام خواهم داد.» با اين وعده همسرش را شاد مى‏گرداند. پس از گذشت مدتى هر چند كم و آرامش يافتن و فروكش كردن هيجانات روحى همسر، چه بسا خود او از تقاضايش برگردد. 👇
آن رابیجا بشمرد و يا با كمى توضيح قانع گردد كه تقاضايش حداقل اكنون صحيح نيست يا اينكه با وجود صحيح و به جا بودن تقاضا، همسرش توان انجام آن را ندارد. بنابراين در اين فراز روايت به مردها توصيه مى‏شود به درد دل خانم‏هاي شان به خوبى توجه كنند . از مخالفت فورى با تقاضاهاى همسرشان خوددارى ورزند، بلكه سربسته و با وعده دادن ، با آن ها موافقت نمايند، تا هيجان‏هاى روحى همسر فروكش كند، آن گاه با توضيح او را از پى‏گيرى خواسته‏اش منصرف سازند. چنين موافقتى در لحظات ابتدايى، مصداق وعده دادن به همسر است، كه بسيار پسنديده و كارساز مى‏باشد. مثال هايي هم که زده ايد، مي تواند مصداق همين وعده باشد، مثلا ممکن است مردي دلداده همسرش نباشد و همسرش را بهترين همسر دنيا نداند، ولي بي علاقه به او هم نيست. ابراز اين علاقه به نحو اجمال و پي در پي ممکن است در ذهن همسرش اين معنا را القا کند که دلداده وي است و وي را بهترين همسر دنيا مي داند. چنين ابراز علاقه اي دروغ نيست و سازنده مي باشد و زن را اميدوار مي کند. پي نوشت : 1. شيخ صدوق، الفقيه، قم، انتشارات اسلامي، ج 4، ص 359.