eitaa logo
کانال براهین پاسخگویی به شبهات مذهبی وسیاسی روز
3.7هزار دنبال‌کننده
14.8هزار عکس
5.9هزار ویدیو
125 فایل
ابرگروه( براهین )پاسخگویی به شبهات‌مذهبی وسیاسی روز در ایتاء http://eitaa.com/joinchat/925368339Ca1732dd521 کانال《 براهین @barahin آیدی مدیر @Sotoudeh2
مشاهده در ایتا
دانلود
کانال براهین پاسخگویی به شبهات مذهبی وسیاسی روز
سلام جواب این شبهه رو میخواستم👆
توجه ، با بررسی های بعمل آمده به احتمال زیاد این کلیپ تقطیع شده وتا زمانیکه فیلم کامل را ندیده نمیتوانیم نسبت به شخصیت این آخوند قضاوت کنیم ، لذا پاسخهای مدیران فقط براساس دیدن وقضاوت همین قطعه از فیلم میباشد سلام علیکم برخی خوب حرف میزنن ولی حرف خوب نمیزنن، برخی حرف خوب میزنن ولی خوب حرف نمیزنن، برخی هم حرف خوب و هم خوب حرف میزنن، برخی نه حرف خوب بلدن بزنن و نه خوب حرف زدن رو بلدن!!! دیگران رو متهم به بدفهمی میکنن چهارتا کلمه ازین کتاب و اون کتاب شنیدن و دارن با مخ مردم و جماعت ساده دل بازی میکنن، تقدیر و قضا و قدر از حتمیات خداست چه کسی هست که قائل به قضا و قدر نباشه اما مدعی عاقل بودن باشه؟؟!!! انسان به سبب اعمال و رفتار خودش موجب بلا و نگرانی و امراض خودش هست، بلا و درمان از خداست ولی باعثش ماهستیم...، حتی کمردردهای ما گاها و بیشتر اوقات از سر اعمال و رفتار و گاهی اقوال و برخوردهای تند و تلخ و زبانی ماست، چطور میشه که اینها دروغ باشه؟؟!! امتحان از واقعیات دنیای ماست، خدا خودش تو قرآن فرموده: أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَأْتِكُمْ مَثَلُ الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِكُمْ ۖ مَسَّتْهُمُ الْبَأْسَاءُ وَالضَّرَّاءُ وَزُلْزِلُوا حَتَّىٰ يَقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ مَتَىٰ نَصْرُ اللَّهِ ۗ أَلَا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِيبٌ ویا جای دیگر فرموده: وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْ‏ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرینَ... ما شمارو به همه چیز امتحان میکنیم، به ترس....به گرسنگی....به نقص اموال... علما قائل به تقدیرات و امتحانات خداوند هستند و این سیره خدا و رسول و اهل بیت هست، از خودشون چیزی برای گفتن ندارند، افسوس از طلبه ای که بالای منبر مطلب برای خدا نداره بلکه برا ذوق مخاطب خودش تکلم میکنه...، افسوس!!!!!!! یاسریع الرضا‌ 🔵🔴🔵 ابرگروه( براهین )پاسخگویی به شبهات‌مذهبی وسیاسی روز در ایتاء👇 http://eitaa.com/joinchat/925368339Ca1732dd521 کانال《 براهین 》👈 @barahin   این مشهدی میگوید ،مگه چند بار آدم ها رو امتحان میکنه؟؟!! مگه همه حضرت ایوب هستند؟؟ مردم ایران خیلی ساده اید.....پاسخ استاد قرائتی به اونهایی که‌نمیدونند چرا خدا مارا امتحان‌میکنه 👇
www.vaezin-313.ir - حجت الاسلام قرائتی.mp3
2.02M
🎙️اگه براتون سواله که چرا خداوند با اینکه میدونه ما چکاره ایم باز ما رو امتحان میکنه و ابزار امتحان چیست؟ 🦋 این صوت رو گوش بگیرید👇 ابرگروه( براهین )پاسخگویی به شبهات‌مذهبی وسیاسی روز در ایتاء👇 http://eitaa.com/joinchat/925368339Ca1732dd521 کانال《 براهین 》👈 @barahin
👆 - سؤال مي‌گويند خدا از ما خواسته است تا او را به خاطر آفريدنمان عبادت كنيم، آيا مگر ما از او خواسته‌ايم ما را خلق كند تا در نتيجه مجبور به اطاعت و عبادت باشيم؟! از طرف ديگر مي‌گويد نتيجه و فايدة عبادت به خود شما مي‌رسد و من هيچ نيازي به آن ندارم. آيا اين سوء استفادة خداوند از قدرتش نيست؟! - پاسخ سخن ذکر شده را مي‌توان به سه بخش تحليل کرد: 1. آيا چون خدا ما را آفريده ضرورتا بايد او را بپرستيم. 2. چون خلقت ما اختياري نبوده پس لازم نيست خدا را به خاطر کاري که از او نخواسته‌ايم عبادت کنيم. 3. آيا نفع عبادت به ما مي‌رسد يا به خدا؟ در ابتدا دلائل گرايش به پرستش در وجود بشر را ذکر مي‌کنيم، سپس لزوم پرستش در هر حال را بيان خواهيم کرد و در پايان ثابت خواهيم کرد که فايده عبادت به ما بر مي‌گردد. يکم:  شکي نيست که يکي از دلائل وجوب پرستش خدا به وجود آوردن ما است؛ چرا که پا به عرصه هستي نهادن نعمت بزرگي است و بايد خدا را به خاطر اين نعمت سپاس گفت. ولي بايد يادآور شويم که عبادت خدا صرفاً به واسطة نعمت زندگي يافتن نيست، بلکه دلائل ديگر هم دارد که به برخي اشاره مي‌کنيم. اولاً پرستش امر متعالي، موضوعي فطري است و در ضمير همه انسان‌ها نهاده شده است.)لکنت دونويي( روان‌شناس مي‌نويسد: "بيرون از هر آيين و معبدي در جهان، روح مذهب، ميل به اعتقاد، ميل به پرستش بي‌‌قيد، ميل به فروتني در عبادت کامل ... وجود داشته است؛ اين آرزويي است که مبدأي الهي دارد؛ زيرا جهان‌شمول و زمان‌شمول است."1 شاهد بر اين امر اين است که پرستش، حتي در اقوام بدوي هم وجود داشته است، گرچه در آن‌ها به صورت شيئ پرستي ظهور يافته است. (يونگ) روانشناس سوئدي نيز مي‌نويسد: "ممکن است که از کسي خدايش را بگيرند، ولي او بدون خدا نمي‌تواند زندگي کند و براي خود خداي ديگري را قبله گاه خويش قرار مي‌دهد."2 بنابراين، عبادت، پاسخي است به يک نياز فطري بشر. ثانياً: "عبادت مرکبي است، براي تقرب به حق و در واقع براي تکامل واقعي بشر"3. راه پيدا کردن به ملکوت جز با عبادت ممکن نيست و مشاهده ملکوت با يقين همراه است و خداوند شرط رسيدن به يقين را عبادت قرار داده است.4 (واعبد ربک حتي ياتيک اليقين). اينکه ما بدون خواست خودمان به اين دنيا آمده‌ايم و در اين مسأله با ما مشورت نکرده‌اند، حقيقتي است غير قابل انکار؛ زيرا اين کار نه ضروري است و نه شدني! اگر بنا بود در اين مسأله با ما مشورت کنند، بازهم لازم بود که ما را خلق کنند و پس از رسيدن به مرحله بلوغ فکري، از ما بپرسند که آيا ما را خلق کنند يا نه؟! ب: اذعان مي‌کنيم که عوامل غيراختياري بسياري در خلقت ما دخيل بوده‌اند، ولي با توجه به مطالبي که ذکر شد، عبادت فقط به خاطر خلقت غيراختياريمان نيست؛ علاوه بر اينکه در بسياري از موارد ما از کسي که کاري را از او نخواسته‌ايم، تقدير مي‌کنيم. آيا اگر مثلاً کسي يک دوره کتاب نفيس، يک تابلوي نقاشي زيبا يا حتي شاخه گلي براي روز تولدمان به ما هديه کند از او تشکر نمي‌کنيم؟ آيا لطف او را ستايش نمي‌کنيم؟ واقعيت زندگي اين است که ما را آفريده‌اند و در اين آفرينش هيچ‌گونه دخالتي نداشته‌ايم. حال که به اين دنيا پا نهاده‌ايم در مقابل ما دو راه بيشتر نيست[1]. يک راه بندگي خدا و رسيدن به سعادتي که او دوست دارد و در نتيجه وارد شدن در سرور دائم و بهشت جاودان، و راه دوم راه سرکشي از اطاعت و عبادت خداوند، که عاقبتي جز جهنم سوزان و اندوه ابدي را به دنبال ندارد[2]. راه سومي هم وجود ندارد. حال انسان عاقل کدام يک از اين دو راه را انتخاب مي‌کند؟ مسلما انتخاب هر کدام از اين دو راه در اختيار ماست و ماييم که سعادت يا شقاوت ابدي را انتخاب مي کنيم. خداوند ما را به هيچ يک از دو راه مجبور و مقهور نمي‌کند. او صادقانه و از روي محبت، تنها راه بهشت را از جهنم به ما آموخته است و البته دوست دارد که راه ايمان و سعادت را برگزينيم نه راه کفر و شقاوت ر[3]ا. ج: ابتدا لازم است تصور روشني از انديشه خدا در اسلام داشته باشيم؛ چرا که رسيدن به پاسخ بخش سوم، مبتني بر اين مسئله است. کافي است بدانيم خداي معرفي شده در اسلام، ذات بي‌منتهايي است که داراي همه خوبي‌ها و صفات نيک است و ذات پاکش آلوده به هيچ عيب و نقصي نيست. چگونه چنين نباشد در حالي که او هستي و کمال بي حد است. پر واضح است که چنين موجودي نمي‌تواند نيازمند باشد. بنابراين خدا هرگز از عبادت ما سودي نمي‌برد زيرا نفع بردن او مساوي با نقص و نيازمند بودن اوست و بدين معناست که خدا مي‌خواهد با مورد پرستش قرار گرفتن، نقص خود را جبران کند؛ که اين مطلببا مبناي علمي و فلسفي و کلامي باطل است. اضافه بر اينکه عبادت، آثار بسياري دارد که همه آن آثار به انسان بر مي‌گردد. ذيلاً به چند مورد اشاره مي‌کنيم: 1. "عبادت ارتباط برقرار کردن با خداوند متعال است. ارتباطي همه جانبه با خداوند لايتناهي و چيزي که مرتبط و متصل با لايتناهي مي‌شو
👆ورو به سوي او مي‌رود، هرچه بيش‌تر از مزايا و مواهب و کمالات او برخوردار مي‌گردد."5 2. انسان به وسيلة پرستش، مي‌تواند نقايص و خلأهاي وجودي خود را برطرف سازد. بر همين اساس احساس ناتواني در برابر طبيعت و تمايل به تسخير آن در انسان‌هاي بدوي، موجب مي‌شد تا آن‌ها بر اثر عدم آگاهي اشيائي را بپرستند.6 3. انسان در پرستش، شور و اميد و حرکت و تلاش مي‌بيند و از همان ابتداي حيات خويش دريافته که اگر به چيزي عشق نورزد و به پرستش موجودي نپردازد، زندگي خالي از شور و اميد خواهد بود. همين عشق و پرستش است که موانع بسياري را از مقابل انسان برداشته، استعدادهاي دروني او را شکوفا مي‌سازد و به او قدرت و نيرو مي‌دهد.7  از امام رضا ـ عليه السّلام ـ نقل شده كه فرمود: اگر كسي بگويد چرا خداوند عبادت را از مردم خواسته و مردم را به آن متعبد كرده است؟ جواب اين است: براي اينكه مردم خدا را فراموش نكنند و در مقابل او ترك ادب نكنند. براي اينكه اگر با اوامر و نواهي، در طريق عبادت قرار نگيرند و به حال خود رها شوند، آرزوهاي دور و دراز بر آن‌ها غالب مي‌شود و دلهاشان قساوت پيدا مي‌كند.
اگر ندارد، هیچ چیزی و هیچ کاری خارج از مقدرات نمی‌باشد؛ پس هر کاری از سوی بشر و هر پیامدی نیز در چارچوب و منطبق بر مقدرات واقع می‌شوند و صواب‌ها (کارهای نیک که ثواب دارند) و گناهان (نافرمانی‌ها و کارهای بدی که عقاب دارند) از سوی ما نیز این قواعد خارج نمی‌باشند؛ منتهی اشکال اینجاست که بیشتر ما، معنای «قَدر، مقدر و تقدیر» را درست نداسته‌ایم و گمان نموده‌ایم که تقدیر، جبریست از ناحیه‌ی خداوند سبحان تحمیل می‌شود و به ما بر آن هیچ تسلطی و در آن هیچ اختیاری داده نشده است. یعنی همان باورهای نادرست "جبرییون" که منجر به افترا بستن به خداوند، متهم و محکوم کردن او نیز می‌گردد! اگر جبر محض حاکم باشد، دیگر گسیل انبیا و رسولان الهی، راهنمایی، بشارت و انذار، باید و نباید چه معنایی دارد و برای قیامت، حساب و کتاب، محاکمه و بهشت و جهنم، چه لزومی باقی می‌ماند؟! در نظام جبری، مطالعه، تفکر، تحقیق، بررسی، اراده و انتخاب یعنی چه؟! "قَدر"، یعنی اندازه، و البته که خداوند علیم و حکیم، برای هر چیزی که خلق کرده، اندازه‌هایی قرار داده است و هیچ چیزی بدون علم، حکمت و بالتبع اندازه‌های لازمش خلق نشده است: «إِنَّا كُلَّ شَيْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ - ماييم كه هر چيزى را به [با] اندازه آفريده‏‌ايم / القمر، 49». و "مقدر" یعنی متناسب شده با اندازه‌ها. اگر آب را در "تقدیر = اندازه" حرارت بالای صد درجه قرار دهید، حتماً به جوش می‌آید، ولی اختیار با شماست که قرار بدهید یا ندهید. فرض کنید که زمین و آسمان و هر چه در آنهاست، اندازه‌ها [مقدرات] معینی نداشته باشد؛ خب جهان ویران و نابود می‌شود. همین اندازه‌های معین است که امکان را برای مطالعات علمی و کشف قواعد، قوانین و قراردادهای موجود در طبیعت میسر ساخته است. اما دقت کنیم که  در عین مقدر بودن "آفتاب، سایه نیز "مقدر" است [هر دو اندازه‌هایی دارند]، و انسان می‌تواند خود را زیر تابش آفتاب و یا در سایه قرار دهد، این نیز مقدر یا همان اندازه‌ی اختیار، اراده و انتخاب آدمی می‌باشد. پس جبر نیست. جبر هنگامی است که شما در بیابانی خشک، و زیر آفتاب بمانید و هیچ سایه‌ای وجود نداشته باشد که خود را در آن قرار دهید، و سایه باشد، اما امکان حرکت از شما گرفته شده باشد. "گناه مقدر است"، یعنی گناه نیز بر اساس اندازه‌هاست؛ اصلاً چرا کاری را گناه می‌گویند؟ چون خروج از اندازه‌های مجاز و ورود به اندازه‌های غیر مجاز می‌باشد. اندازه عقل، اندازه شعور، اندازه اراده، اندازه انتخاب، اندازه نفس، اندازه میل، اندازه توان حاکمیت هر کدام بر انتخاب‌ها و ... همه مقدرات است. پس هرگاه و در هر امری که اندازه‌ها (مقدرات) فراهم شد، "قضا" حتمی می‌شود، یعنی حتماً اتفاق می‌افتد؛ اما دقت کنیم که بسیاری از اندازه‌ها در اطاعت یا عصیان را خودمان و با اراده‌ی خودمان "مقدر" می‌کنیم. مقدرِ آب، سیال بودن است، و مقدر انسان نفس کشیدن در هوای سالم است؛ پس اگر کسی برای خودش مقدر نمود که زیر آب برود، حتماً خفه شدن در آب، قضای حتمی او می‌شود. عبادت و عصیان – و یا – صواب و گناه نیز همین طورند. کسی که مقدرات نماز را رعایت کرد و آن را سر وقت و با خلوص، حوصله، اشتیاق و ذوق اقامه کرد، فواید مقدرش، قضای او می‌شود – کسی که مقدرات دورغ، غیبت، تهمت، نگاه حرام، رفتار گناه و ... را بر خودش مقدر نمود، و پشیمان نیز نشد و استغفار و توبه نیز ننمود تا آن اندازه‌ها محو شوند، علت‌ها بروند تا معلول‌هایشان پدید نیاید، با اراده، انتخاب و عمل خودش،  تمامامی مقدرات (اندازه‌ها) را برای قضایی نامطلوب فراهم نموده است و حتماً دچار عواقبش می‌گردد. پس معنای "مقدر بودن صواب‌ها و گناهان"، اجباری بودن آنها نمی‌باشد؛ بلکه یعنی در چارچوب‌ها و اندازه‌های معلوم و معینی قرار می‌گیرند و سپس واقع می‌شوند. چنان که هر کار خوب یا بدی، پس از توهم، تخیل، تصور، تفکر و برنامه‌ریزی و سپس اراده، عزم، اختیار و اهتمام به آن صورت می‌پذیرد، اینها همه "مقدرات" هستند که منجر به "قضای حتمی = وقوع" می‌شوند. نکته: چرا آدمی نمی‌گوید: «پس کارهای خوب (صواب‌های) ما نیز تقدیر است و یک راست به سراغ گناهان می‌رود»؟! چرا که می‌خواهد توجیهی برای گناه خود و بهانه‌ای برای تطهیر خود پیدا کند. آدم متکبر، به جای آن که خداوند را سبحان (منزه و مبرا) بداند و خودش را نکوهش نماید، سعی دارد تا خود را منزه و خداوند را مقصر بخواند! دقت کنیم که ابلیس لعین، پس از آن که دید دلایلش برای توجیه تکبرش مقبول نیفتاده است، گفت: «خدایا تو مرا اغوا کردی»! و همین مواضع غلط در برابر خداوند سبحان را به بندگان گناهکارش القا می‌کند، چرا که دشمن انسان است و گمراهی او را می‌خواهد.
http://www.x-shobhe.com/shobhe/9569.html منظور از سخن حضرت علی علیه السلام: «من از قضای الهی به قَدَر الهی پناه می‌برم» چیست؟ لطفاً بیشتر توضیح دهید. (در باره‌ی قضا و قدر، بیشتر بدانیم)