🎉عزیزان به مناسبت این اعیاد تا ۵ شعبان روی همه کتابها ده درصد تخفیف داریم 🎉
🔸کتابهای #طعم_شیرین_خدا (هفت جلدی) با موضوع زندگی توحیدی، برای افراد از ۱۵سال مناسبه تا هر سنی.
🔸کتابهای #نیمه_دیگرم برای افرادی که قصد دارن انتخاب همسر آگاهانه داشته باشن.
🔸کتابهای #تا_ساحل_آرامش با موضوع گامهای زندگی موفق (۵جلدی)
🔸کتابهای #از_نو_با_تو برای زوجهایی که به مشکل برخوردند و حتی تا مرز طلاق رفتند. ۴جلد خیلی عالی.
🔸کتابهای #من_دیگر_ما برای تربیت فرزند. ۱۳جلد کاربردی و مفید.
🌧 @baran_bash
🔰به جرأت میگم این کتابها شما رو از مشاور توی هر دورهای بینیاز میکنه.
🔰انگار که شما رفتید پیش مشاوری که سالها توی زمینه روانشناسی اسلامی کار کرده.
🔰 الان هم نزدیک عیده و ماه رمضان از این فرصت تعطیلی نهایت استفاده رو ببرید و یه سیر مطالعاتی برای تعطیلات خودتون بچینید ✌🏼
🔰طعم شیرین خدا رو بهتون پیشنهاد میدم برای ماه رمضان و ارتباط با خدا عالیه 😇
🌧 @baran_bash
خب بحثمون در مورد پذیرش حق بود.
یادتونه که؟ 😉
اگه یادتون نیست از اینجا به بعد، مطالب روزهای فرد رو بخونید 😊
بعد بیاین امروز میخوایم در مورد پذیرش حق در اوج خشم 😡 حرف بزنیم.
آمادهای؟
قراره کنار هم رشد کنیم 🌱
🌧 @baran_bash
یکی از زیباییهای پذیرش حق جاییه که آدم تو اوج خشم باشه.
⏪امیرالمومنین علیهالسلام به فرزندشون امام حسین علیهالسلام توصیه میکنند که حق را بپذیر چه در حال رضایتمندی باشی چه در حال خشم.
این روحیه تهدیدهای خشم رو به فرصتهای بینظیری تبدیل میکنه که نتیجهش میشه نزدیکتر شدن دلها به هم 😍🤩
کسی که حق رو میفهمه اما به بهانه خشم اونو نمیپذیره، علاوه بر تصویر حقناپذیری که از خودش در ذهن دیگران نقاشی میکنه، به رابطه عاطفی خودش با دیگران هم ضربه سختی میزنه. 👊🏼
#جلد9_مندیگرما
به ما بپیوندید 👇🏼
https://eitaa.com/joinchat/1422065903Cdac10fbf21
برداشت اول داستان 🎥
قراره امروز همه باهم برن مسافرت، بچهها کلی ذوق دیدن دریا رو دارن 🌊
مادر هم چند سالی میشه که مسافرت نرفته و حسابی منتظره . . .
مادر جوری برنامهریزی کرده که همه کارها یک ساعت قبل از اومدن پدر تموم بشه، 🗓 بچهها هم از خوشحالی حسابی حرف گوش کن شدن و دارن کمک میکنن. 👧🏻👦🏻
مادربزرگ چندباری به مامان زنگ زده اما او جواب نداده، بار آخر به بچهها گفت جواب بدن و بگن مامان بعدا بهتون زنگ میزنه. 📲
کارها خوب پیش رفته و هنوز تا اومدن پدر ۴_۵ ساعتی مونده، مادر استراحتی میکنه و به مادرش زنگ میزنه 📞
هنوز سلام و احوالپرسی نکرده که بابا در رو باز میکنه و میاد داخل خونه 😳
همه تعجب میکنن 😳 چرا انقد بابا زود اومد؟
مادر تلفن رو قطع میکنه، پدر نگاهی به خونه میندازه و میپرسه تا آماده شدنتون چقدر مونده؟
مادر از همه جا بیخبر میگه: دو سه ساعت دیگه همه چیز آمادهست.
#جلد9_مندیگرما
🌧 @baran_bash
ادامه 👇🏼
ادامه داستان
تا مامان این حرف رو میزنه، داد و فریاد بابا بالا میره. چرا انقدر تنبلی میکنی؟ چقدر بی مسئولیتی؟ با کی این همه حرف میزنی؟ چرا به حرفهای من بی اعتنایی؟؟ 😡
مو به تن بچهها سیخ میشه، مادر زبانش بند اومده، نمیدونه حالا که ۴_۵ ساعت به قرارشون مونده چرا پدر باید این اندازه عصبانی باشه. 😳
کمی که به خودش مسلط میشه میگه: خب هنوز که به قرارمون خیلی مونده، تو زود اومدی❗
پدر: وقتی همه ش پای تلفنی طبیعیه که موبایلت رو چک نکنی و پیام منو نبینی. چند ساعته که پیام دادم زودتر میام شما هم زودتر آماده باشید. 📲
مادر: ولی من چنین پیامی ندیدم 😶
پدر پیامهاش رو به مادر نشون میده و میگه پس من این پیام رو برای کی فرستادم؟ 😒
مادر جلوی خندهش رو میگیره و میگه ببین برای من فرستادی یا برای مادرم؟ 😁
پدر حسابی قافیه رو باخته.
بچهها هم خندهشون گرفته ولی جرات ندارن بخندن، فکر میکنن حالا که پدر متوجه اشتباهش شده دعوا تموم میشه. 😊
اما...
#جلد9_مندیگرما
🌧 @baran_bash
ادامه 👇🏼
اما دلخوشی بچهها چند لحظهای بیشتر دووم نمیاره 😞
پدر: حالا من پیام رو اشتباهی دادم، وقتی داری با مادرت حرف میزنی مادرت نباید بهت بگه که من چنین پیامی دادم؟ 😡
مادر: از صبح یکسره دارم کار میکنم، چند بار مادرم زنگ زده ولی گفتم بعدا تماس میگیرم که کارها عقب نیفته 🥺 بعد هم یادم رفت بهش زنگ بزنم.
پدر همین رو بهونه میکنه: چرا یادت رفت؟ شاید من پیام داده بودم که دارم میمیرم. اونوقت چی؟ 🙄
بچهها خیلی تعجب کردند ولی هنوز امید دارن که پدر حق رو بپذیره. این بار هم امیدشون خیلی زود رنگ میبازه، پدر نه تنها اشتباهش رو نمیپذیره بلکه میگه سفر بی سفر😐 😐
این جمله مثل آب سردی روی سر مادر و بچه ها ریخته میشه 💦
بعدم لباسهاشو عوض میکنه و روی مبل دراز میکشه. مادر به سراغ پدر میره و میگه: حالا تو ببخش! بچهها گناه دارن، کارها رو زود انجام میدم که زودتر راه بیفتیم. 😪
بچهها هم با چشمهایی اشکآلود به کمک مادر میرن و بابا رو میبوسن و التماس میکنن! 😢😥
دل پدر نرم میشه و مسافرت آغاز میشه . . . 🚗
مسافرتی با خاطره اخم آلود پدر 😠
#جلد9_مندیگرما
به ما بپیوندید 👇🏼
https://eitaa.com/joinchat/1422065903Cdac10fbf21