هدایت شده از 🖤شهید محمودرضا بیضایی🖤
◍⃟🌱○°
🌸◍⃟ دعاۍسلامتۍامامزمان‹عج›
🌸◍⃟ بھ عشق مولا :)♡
🌸◍⃟ #با_هم_بخوانیم☁️
❥↬•@Shbeyzaei_313
📚🖇
#باهم_بخوانیم
#راز_درخت_کاج
#فصل_اول
#قسمت_سوم
از زبان مادر شهیده زینب کمایی
.....با اینڪه آن شب به خاطر سال تحویل غذای مفصلی درست کرده بودم اما قابلمه ها دست نخورده روی اجاق گازماند.ڪسی شام نخورد با آن نگرانی آب هم از گلوی ما پایین نمی رفت چه برسد به غذا!
باید ڪاری می ڪردم؛نمی توانستم دست روی دست بگذارم اول به فڪرم رسید به کلانتری اما همیشه توی مغزمان ڪرده بودند ڪه خانواده آبرومند هیچگاه پایش به کلانتری باز نمی شود.
چهارتایی از خانخ بیرون زدیم و در کوچه و بازار های شاهین شهر به دنبال زینب می گشتیم.شهرام ڪلاس چھارم دبستان بود.جلوی ما می دوید و هر دختر چادری ڪه می دید می گفت:
(حتما آن دختر زینب است)
خیابان ها خلوت بود.شب اول سال نو بودو خانواده ها خوش و خرم ڪنار هم بودند.افراد ڪمی در خیابان ها رفت و آمد میڪردند.توی تاریڪی شب یڪدفعه تصور ڪردم ڪه زینب به طرف ما می آید.اما این فقط یڪ تصور بود.....
دخترم قبل از اذان مغرب لباس های قدیمی اش را پوشید و روسری سورمه ای رنگش را سر کرد و چادرش را تنگ به صورتش گرفت و رفت.
دوتا چشم سیاه قشنگش میان صورت لاغر و سفیدش معصومیت عجیبی به او می داد.
همان طور ڪه در خیابان ها می رفتیم به مادرم گفتم:
(مامان! یادته زینب یه سالش ڪه بود چطور دست ڪرد توڪاسه و چشمای گوسفند رو خورد؟)
شھرام با تعجب پرسید:
(زینب چشم گوسفند رو خورد؟!!!)
مادرم رو به شھرام ڪرد و گفت:
(یادش بخیر!جمعه بود و من به خانه ی شما آمده بودم،همه ی ما تو حیاط دور ام نشسته بودیم؛بابات کله پاچه خریده بود،اونم چه ڪله پاچه ی خوشمزه ایی.!
زینب یڪ سالش بود و توی گھواره خوابیده بود.همه ی ما پای سفره ڪله پاچه میخوردیم.مامانت چشم های گوسفند را توی کاسه ی ڪوچڪی گذاشت که بخورد.من بهش سفارش ڪرده بودم ڪه به خاطر خواصش چشم گوسفند بخورد....)
من توی حرف مادرم پریدم و گفتم:
(ڪاسه رو زیر گهواره ی زینب گذاشتم،برگشتم ڪه چشم هارو بردارم ڪاسه خالی بود.!)
شھرام گفت:
(مامان!چشم ها چی شده بود؟زینب آنها را خورد؟زینب ڪه خوابیده بود،تازه بچه ی یڪ ساله ڪه چشم گوسفند نمیخوره!)
من گفتم:
(زینب از خواب بیدارشده بود و دست ڪرده بود توی ڪاسه و دوتا چشم رو برداشته بود و خورده بود،دور تا دور دهنش هم کثیف شده بود)
شھلا و شھرام باهم زدند زیر خنده...
من با صدای بغض ڪرده گفتم:
(اون روزهمه ی ما خندیدیم)
شھلاگفت:
(مامان!پس قشنگی چشم های زینب به خاطرخوردن چشم های گوسفند بوده!)
من گفتم:
(چشم های زینب از وقتی به دنیا اومدقشنگ بود.اما انگاری بعد از خوردن چشم های گوسفند درشت تر و قشنگ ترشد)
دوباره اشک هام سرازیر شد.شھلا و شھرام و مادرم گریه میڪردند.
بهد ساعتی چرخیدن توی خیابان هادلم راضی نشد به ڪلانتری بروم. تا آن شب هیچ وقت پای ما به ڪلانتری و اینجور جاها نرسیده بود.
مادرم گفت:(ڪبری!بیا به خونه برگردیمشاید خدا خواهی زینب برگشته باشد.)
چهارتایی به خونه برگشتیم.همه جا ساڪت و تاریڪ بود. تازه وارد خانه شده بودیم ڪه زنگ خانه به صدا در آمد.همه خوشحال و سراسیمه به طرف در حیاط دویدیم.
شهرام در حیاط را باز ڪرد.......
ادامه دارد........
آنچه در قسمت بعد خواهید خواند:
زینب همیشه به عیادت مجروحین اصفھان می رفت و همیشه برای ما از آنها تعریف میڪرد. اما هیچ وقت بدون اجازه و دیر وقت به اصفهان نمی رفت..
﴿🌤🌱﴾ #_بانو
³¹³شُهَــدایـےبـاشـیمـ↯💛⃟ ⃟⃟ ⃟🌻
حی علی الصلاه
امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف :
"هیچ چیزی مانند نماز بینی شیطان را به خاک نمی مالد "
برای سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان (عج) صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شهید مجید شهریاری
تولد : ۱۶ آذر ۱۳۴۵ زنجان
شهادت : ۸ آذر ۱۳۸۹ تهران
نحوه شهادت : ترور توسط آمریکا و رژیم کودک کش صهیونیستی
به وقت نماز
خاطره ای از شهید
یکبار رفته بودند زمین فوتبال بازی کنند
مجید هندوانه ای خریده بود تا بعد از بازی بخورند
بازی که تمام شد وقت نماز شد
رفیق های مجید رفتند به سمت هندوانه ،
اما او با همان لباس در وسط زمین نماز خود را خواند
بعد از شهادت اش که خواب او را می دیدند
با همان لباسی بود که آنروز نماز می خواند .
شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽
فرا رسیدن سالروز شهادت حضرت
امام موسی کاظم علیه السلام بر
تمام مسلمانان جهان تسلیت باد
#شهادت_امام_کاظم_علیه_السلام
#شهید_محمودرضا_بیضایی
✦•[@Shbeyzaei_313]•✦
هدایت شده از 🖤شهید محمودرضا بیضایی🖤
*﷽*
سلام دوستان
آغاز میکنیم چله توسل به شهدا
" یک شنبه"
۸ 🍃 اسفند 🍃 ۱۴۰۰
🌺 سی و یکمین روز 🌺
❤️ شهید علی آقایی❤
🎁 *بسته هدیه به شهید بزرگوار :*
۱ _ فاتحه
۲ _ آیت الکرسی
۳ _ سلام بر امام حسین علیه السلام
۴ _ ۱۴ صلوات
ان شاءالله شامل شفاعت شهید قرار بگیریم
❤صلوات برای سلامتی مولا جانم یادتون نره❤
💠🔹💠🔹💠🔹💠
شهدا شهدا شهدا به خدا بگین یه جورایی هوای منه بنده ی نا خلف رو داشته باشه،
با اومدن در کنار شما قلب من آرامش و صفا پیدا کنه
😊❤️😊
🌷 امیرالمؤمنین علی (علیه السلام)
👈 "#دنیا دو روزاست
یک روزش به سودِت، یک روزش به ضررت.
وقتی به سودِت بود شاد نشو،
وقتی که به ضررت بود، غمگین مباش
"تمام زهد و #پارسایی، در دو جمله از قرآن [گرد آمده] است:
خداوند سبحان فرموده است: «...بر آنچه از دست شما رفته، افسوس نخوريد و براى آنچه به شما داده است، شادمان نشويد».
👈 كسى كه بر گذشته افسوس نخورد ❌
و براى آنچه به دستش مى رسد، شاد نشود،
هر دو جانب #زهد (زهد كامل) را گرفته است." ❤
📕نهج البلاغة: حکمت 439
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
•|💌💙|•
#دلتنگی_شهدایے ❤️😔
شهید شدن دل می خواهد
❣️دلی که...
آنقــدر قوی باشد
و بتواندبریده شود
از همه تعلقات
❣️دلی که...
آرام،له شود زیر پایت
به وقت بریدن و رفتن...
و #شهدا "دلدار بی دل"💕 بودند🌹
#شهید_علے_خلیلے❤️
•••✾شهید محمودرضابیضایی✾•••
محمود رضا میگفت :
تو سوريه وقت خواب ندارم ، وقتى هم مى خوام بخوابم از شدت خستگى نمى توانم بخوابم، انگار يک لشكر مورچه دارند از پاهايم بالا مى آيند!
حواسمون هست؟! شهدا اینجوری برای ظهور کار کردن ، ما کجاییم؟!
اللهم عجل لولیک الفرج
برای تعجیل در فرج آقا امام زمان و شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
#عفیف اگر #عاشق باشه
ابراز نکنه و از اون عشق ....mp3
2.21M
#پست_ویژه 😍
آی جوونایـے ڪہ عفـت بہ خرج میـدین!
اینو حتما گوش بدین انگیزه ی خونتون زیاد شه😌👊❤️
#امام_زمان
ترکگناه = ↯
#خوشحالیامامزمانعج
هدایت شده از شهر ارزانی مروارید
من حدیث زیاد دیدم از امام کاظم...
امااااااا یه نقلی هست از ایشون که
هر وقت بهش فکر میکنم، جگررررم میسوزه.
امام کاظم، از ائمه ای بودن که زندانی شون میکردن هر چند وقتی یکبار...
ولی اواخر عمرشون، به مدت ۵تا ۷سال مدااااوما اسیر بودن.
یه باز زندان، یه زندان معمولیه، خب آدم خیلی دلش نمیگیره...
اون هفته آقای رفیعی تو حرم امام رضا میگفت:
مدل زندانی که امام داخلش بودن، مطامیر بوده.
مطامیر جائیه که غله نگه میداشتن
ظلمات محض بوده...
خب...حالا هم سطح زمین؟
نه😭😭😭
مثلا ۳۰متر زیر زمین...
یه گودال پر از پله بوده که تا ۲۰متریش، پله بوده...
ده متر اخرش پله نبوده
نردبون میذاشتن زندونی رو منتقل میکردن داخل سیاه چال، بعد نردبون رو بر میداشتن که نتونه بیاد بالا😭😭😭
فقط همین؟
نه😭😭😭
ته این سیاه چال، اون مطامیر بوده...
که مثل یه خمره بوده که تهش فراخ بوده و بالاش تنگ
نه میتونستن بخوابن، نه وایسن😭😭😭
۷ساااااال...
همین؟؟؟
نه😭😭😭😭
امام رو، ته اون سیاه چال زندونی کردن در حالیکه غل و زنجیرِ جامعه به دست و پاشون بوده😭😭😭
دستور داده بودن که این غل و زنجیر رو، جوش بدن که باز نشه😭😭😭
ای خداااااااااااااااااااااااااا😭😭😭😭
عجب صبری داری که با بهترین و محبوب ترین بندگانت اینجوری رفتار میکردن😭😭
کاظمین هوا گرمه😭😭😭
طی ۷سال، این غل و زنجیر، به بدن امام....😭😭😭😭
السلامُ علی مُعَذّب فی قَعرِ السُّجون...
سلام خدا بر اون کسی که در ته زندااااان ها، عذابش میکردن...
ادامه ی سلام اومده بالسّاقِ الرَّضوض...
رض، توی عربی، به استخون له شده میگن
😭😭😭
استخون شکسته نه...له شده...😭😭😭
این واژه یِ رَض، توی مقتل ۳تا از ۱۴معصوم وارد شده...
یکیش حضرت زهرا😭😭😭
یکیش امام کاظم😭😭😭
یکیشم، امام حسین😭😭😭
صلی الله علیک یا اباعبداللههمه اینا رو گفتم برسم به این روایت از امام...
یه روز که امام داخل زندون بودن، به مسیب، میگن: من دیگه عمری نمیکنم...
دلم برا رضام تنگ شده😭
میرم مدینه!!!
مسیب میگه آقااااااااااااا...شما با این غل و زنجیر...کجا میخواید برید؟
اگه مامور زندان بفهمه، بیشتر اذیتتون میکنه😔
میبینه امام با دستای مبارکشون باز میکنن غل و زنجیر رو...دیوار شکافته میشه...
میرن و بعد یه مدت، بر میگردن و تو این زمان، مسیب مداااام به این فکر میکرده که اگه مامور زندان بیاد، چی میشه؟!!
امام برمیگردن و شکاف دیوار بسته میشه
بعد مسیب میگه آقا...شما که میتونید ازینجا برید بیرون، خب چراااا اینجا موندین؟
دقیقِ عبارت رو یادم نیست...
شنیدم که امام میفرمایندمن از طرف خدا،
بینِ تحمل این زندانِ مطامیر و سختی هاش وووووووو کم شدن رنجِ شیعیانم مختار شدم!!!
یعنی که خدا فرموده زندون رو تحمل میکنید یا رنجِ شیعیانتون رو؟
و امام فرموده باشندزندان رو😭😭😭😭
و بواسطه ی تحملِ زندان، خدا یه بخشی از رنج و عذاب شیعیان رو برداشتن ازشون...
اینجاست که تو زیارت جامعه کبیره خطاب به همه ی ائمه اومده:
عااااااادتکم الاحسان...و سجیتکم الکرم...
اصلا خوبی کردن و بزرگوااااری تو خووووووووووونِ این خاااااندانه...
☘ از عارفی پرسیدند:
👈از کجا بفهمیم در خواب غفلتیم یا نه‼️
☑️او جواب داد:اگر برای امام زمانت کاری می کنی یا تبلیغی انجام میدهی و خلاصه قدمی بر می داری و به #ظهور آن حضرت کمک میکنی بدان که بیداری
👈و الّا اگر مجتهد هم باشی درخواب غفلتی!!!!
📚 برگرفته از کتاب: کیست مرا یاری کند، من مَهدی صاحب الزمانم.
بر چهره دلربای مهدی صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم رب شهدا
سالروز شهادت سردار شهید
حاج حسین خرازی گرامی باد
تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۱۲/۸
شادی روح این شهید بزرگوار صلوات
#شهادت_شهید_حسین_خرازی
#شهید_محمودرضا_بیضایی
✦•[@Shbeyzaei_313]•✦
هدایت شده از مشتاقان نماز شب
🌒از خدا بخواه لذت عبادت و نماز شب را به تو بچشاند آن وقت دیگر ساعت لازم نداری که کوک کنی.
🌺حضرت آیت الله مجتهدی(ره)
🌙 #نماز_شب
@moshtaghanenamazeshab