2.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تو در حفاظت کامل
ما قرار داری.....❤️💙
❣#سلام_امام_زمانم❣
🔅 السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْمُؤَمَّلُ لِإِحْیَاءِ الدَّوْلَةِ الشَّرِیفَةِ...
🌱سلام بر تو و بر امید فرح بخش آمدنت،
آنگاه که حکومت خدا را نشانمان میدهی و خشکسال آرزوهای ما را با باران مهربانی ات سیراب میکنی؛
آنگونه که بعد از آن هیچ عطشی، هرگز بی تابمان نکند.
بســم ربــــ الشــهدا و الصدیقیــن•••
◼️▪️▪️▪️▪️🕊▪️▪️▪️◼️
سـلامبرسـالارشهیـــدان
اَلسَّلامُ عَلَيْڪَ يا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَے الاَْرْواحِ الَّتے حَلَّتْ بِفِناَّئِڪَ عَلَيْڪَ مِنّے سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقيتُ وَ بَقِےَ اللَّيْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّے لِزِيارَتِڪُمْ
اَلسَّلامُ عَلَے الْحُسَيْنِ وَ عَلے عَلِےِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلے اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلے اَصْحابِ الْحُسَيْــن.
◼️▪️▪️▪️🕊▪️▪️▪️◼️
1.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▪️آمده بودم ڪه تو را بشناسم خودم را یافتم..! من در تو، او را لحظـه بـه لحظہ دیدهام شاید خودت هم ندانـی اما ؛ من با تو خُدا را پیدا ڪردهام(:
شهیدمحمودرضابیضائی🕊
شهیدانہ
◼️▪️▪️▪️🕊▪️▪️▪️◼️
ذکر روز چهارشنبه
یا حی یا قیوم
۱۰۰ مرتبه
به نیت تعجیل در ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و به نیابت از شهدا و امام راحل ره
التماس دعا
اللهم عجل لولیک الفرج
اللهم احفظ قائدنا الامام الخامنه ای
برای ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و شادی ارواح طیبه شهدا و روح مطهر امام راحل ره و سلامتی مقام معظم رهبری صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
پیش بینی شهادت
حسن رفیعی از اعضای گردان امام علی علیه السلام بود. او دو روز پیش از آنکه به شهادت برسد، به من گفت: «من ظرف 24 ساعت آینده شهید می شوم.»
حالت روحی او از آن ساعت به بعد به کلی تغییر کرد.
چند دقیقه به شهادتش مانده بود که جعبه بیسکویت را برداشت و با خط خوشی روی آن نوشت: «یک شهید می آید که سر در بدن ندارد. یک شهید می آید که دست در بدن ندارد.» آن گاه جعبه را کنار گذاشت.
چند دقیقه بعد خط شلوغ شد و او در حین درگیری با خمپاره 120 به شهادت رسید و همان طور که توصیف کرده بود، سر و دستش قطع شد.
امام و شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شهیدمحمود رضا بیضایی
بسم رب الشهدا و الصدیقین
شهید میر قاسم آل یاسین
ميرقاسم آل ياسين مشهور به بيوك آقا، فرزند عبدالحسين و سريه قفلگيرى در سال 1342 در شهرستان اهر متولد شد. پدرش در ژاندارمرى اشتغال داشت اما چون نمى خواست حقوق بگير حكومت پهلوى باشد و از اين طريق فرزندان خويش را بزرگ كند، استعفا كرد و به كشاورزى در روستاى (محل سكونت قبلى) مشغول شد.
ميرقاسم تحصيلات ابتدايى و راهنمايى را در مدرسه آيتى اهر به آخر رساند و در رشته علوم انسانى (اقتصاد) ادامه تحصيل داد. اما بعد از پيروزى انقلاب اسلامى و آغاز جنگ تحميلى عراق عليه ايران به خاطر حضور در جبهه هاى جنگ از ادامه تحصيل منصرف شد و در هيجده سالگى به عضويت رسمى سپاه پاسداران درآمد. همزمان با عضويت در سپاه در فصل تابستان به پدرش در كار كشاورزى كمك مى كرد. در بين رشته هاى ورزشى به ورزش باستانى علاقه زيادى داشت. بيشتر اوقات خود را در مسجد سپرى مى كرد و به مطالعه كتاب هاى مداحى و داستانهاى مذهبى مى پرداخت. همچنين مداح هيئت هاى عزادارى و زنجيرزنى بود. زمانى كه به عضويت سپاه پاسداران درآمد، افراد را تشويق به جذب در پايگاههاى مقاومت بسيج مى كرد.
على رغم نارضايتى والدينش از رفتن او به جبهه با توصيه آنها به صبر و شكيبايى عازم جبهه شد. حضور در مناطق جنگى را از كرمانشاه شروع كرد و پس از مدتى به سنندج رفت. سپس براى گذراندن دوره چريكى و تكاورى عازم تهران شد و پس از گذراندن اين دوره رهسپار مناطق عملياتى گرديد. بعد از مدتى در پادگان آموزشى خاصبان، به عنوان مسئول آموزش پادگان شروع به كار كرد.
در جبهه در ايثار و فداكارى زبانزد همرزمانش بود.
خاطراتی از شهید
نقل است در يكى از پاتكها، نيروهاى عراقى از سلاح شيميايى استفاده كردند. او ماسك خود را به رزمنده ديگرى كه ماسك نداشت، داد و خود چفيه را در آب فرو برده و در جلو بينى و دهانش گرفت.
جواد شاه پسند دوست و يكى از همرزمانش مى گويد:
در منطقه كردستان در مهاباد بوديم كه براى كمين دموكرات و كومله به منطقه گوى تپه، رفته بوديم. هوا بسيار سرد بود و از سرما مى لرزيدم. او كاپشن خود را درآورد و به من گفت: «بيا تو بپوش.»
ميرقاسم در يكى از درگيري ها موفق شد با موشك انداز (آر.پى.جى. 7) يك فروند هلى كوپتر دشمن را سرنگون كند. بعد از شهادت دوست و همرزمش جام نورى در كنار عكس خود در آلبوم نوشت: «جام نورى رفت و ما مانديم. الهى مى خواهم كه در بستر نميرم، ياريم ده تا كه در دل سنگر بميرم.»
در عمليات بدر كه معاونت گردان حضرت على اصغر عليه السلام رابه عهده داشت در منطقه هورالهويزه درشرق دجله درحال شليك موشك آرپىجى7 بود كه نارنجك پرتاب شده توسط دشمن درنزديكى او منفجرشد و در اثر انفجار، پاى چپ او قطع گرديد و آسيب شديدى به لگن وى وارد آمد و در اثراين جراحات به شهادت رسيد. جنازه او را پس از انتقال به اهر در گلزارشهداى اين شهر به خاک سپرده اند.
امام و شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شهیدمحمود رضا بیضایی
امروز به نیابت از شهید میر قاسم آل یاسین یک آیه الکرسی و یک صلوات ختم کنیم