هدایت شده از ⚘شهیدمحمود رضا بیضایی⚘
🌸بسم رب عشق🌸
إِلٰهِى عَظُمَ الْبَلاءُ، 🥀وَبَرِحَ الْخَفاءُ، وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ، وَضاقَتِ الْأَرْضُ، 🌸وَمُنِعَتِ السَّماءُ، وَأَنْتَ الْمُسْتَعانُ، وَ إِلَيْكَ الْمُشْتَكىٰ، وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِى الشِّدَّةِ وَالرَّخاءِ ❄️❤️
اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ🌺 أُولِى الْأَمْرِ الَّذِينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ،🌼 وَعَرَّفْتَنا بِذَلِكَ مَنْزِلَتَهُمْ، فَفَرِّجْ عَنّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَرِيباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ .🌈☀️
يَا مُحَمَّدُ يَا عَلِىُّ💐، يَا عَلِىُّ يَا مُحَمَّدُ اكْفِيانِى فَإِنَّكُما كافِيانِ، وَانْصُرانِى فَإِنَّكُما ناصِرانِ .🌺🌙
☘يَا مَوْلانا يَا صاحِبَ الزَّمانِ،☘ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ، 🌱أَدْرِكْنِى أَدْرِكْنِى أَدْرِكْنِى، السَّاعَةَ السَّاعَةَ السّاعَةَ🌷، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ🍃، يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرِينَ.⛅️🌦
#یا_صاحب_الزمان
#دعای_فرج
#صبحتون_امام_زمانی
هدایت شده از ⚘شهیدمحمود رضا بیضایی⚘
صبحتون را بانام مولا شروع کنید😍🌸
خوشا صبحی که با نام مولا شروع گردد
#صبحتون_امام_زمانی 🌼💐
✨﷽✨
#داستانک ✅ #راستگویی
✍پادشاهي تصمیم گرفت پسرش را جای خود بر تخت بنشاند، اما بر اساس قوانین کشور پادشاه می بایست متاهل باشد. پدر دستور داد یکصد دختر زیبا جمع کنند تا برای پسرش همسری انتخاب کند. آنگاه همه دخترها را در سالنی جمع کرد و به هر کدام از آنها بذر کوچکی داد و گفت: طی سه ماه آینده که بهار است، هر کس با این بذر زیباترین گل را پرورش دهد عروس من خواهد شد. دختران از روز بعد دست به کار شدند و در میان آنها دختر فقیری بود که در روستا زندگی می کرد. او با مشورت کشاورزان روستایش بذر را در گلدان کاشت، اما در پایان 90 روز هیچ گلی سبز نشد. خیلی ها گفتند که دیگر به جلسه نهایی نرو، اما او گفت: نمی خواهم که هم ناموفق محسوب شوم و هم ترسو! روز موعود پادشاه دید که 99 دختر هر کدام با گلهایی زیبا آمدند، سپس از دختر روستایی دلیل را پرسید و جواب را عیناً شنید. آنگاه رو به همه گفت عروس من این دختر روستایی است! قصد من این بود که صادق ترین دختر بيابم! تمام بذر گل هایی که به شما داده بودم عقیم و نابارور بود، اما همه شما نیرنگ زدید و گلهایی دیگر آوردید، جز این دختر که حقیقت را آورد.
💥زیباترین منش انسان راستگویی است!
🔰دست نوشته شهید؛
در یکی از دستنوشتههایی که از #شهیدبیضایی بجا مانده، او از جبهه سوریه تعبیر به «خط مقدم نبرد بین حق و باطل» نموده و با تأکید بر اینکه «این خاکریز نباید فرو بریزد، نباید»
نوشته است:
تمام دنیا جمع شدهاند؛ تمام استکبار، کفار، صهیونیستها، مدعیان اسلام آمریکایی، وهابیون آدمکش بیشرف، همه و همه جبهه واحدی تشکیل دادهاند و هدفشان شکست اسلام حقیقی و عاشورایی، رهبری ایران و هدفشان شکست نهضت زمینهسازان ظهور است و بس؛ و در این فضای فتنه آلود، متأسفانه بسیاری از مسلمین ناآگاه و افراطی نیز همراه شدهاند تا این عَلَم و این نهضت زمینهساز را به شکست بکشانند که اگر این اتفاق بیفتد، سالها و شاید صدها سال دیگر باید شیعه خود دل بخورد تا تحقق وعده الهی را نزدیک ببیند.
#شهید_محمود_رضا_بیضائی🍃
#شهیـدانهـ✨
#رفیقشهیدم💕
#شهید_گمنام
شهید قاسم سلیمانی :
من یک روزی از هواپیما پیاده میشدم، یک جوانی را دیدم که از از این شلوارهای مد جدید که معمولا بخشی از این شلوار پاره هست، از این شلوارهای جین پاش بود، به من گفت: من میتونم مدافع حرم بشم؟، من تعجب کردم، گفت میدونم من را نمیپذیرید اما میدانی من دوست کی هست؟ گفتم نه، گفت من دوست سید ابراهیمم.
(سید ابراهیم از بهترین فرماندهان ما بود، فرماندهان فاطمیون که خودش را به عنوان افغانی جا زد و وارد جبهه شد بعد جبهه او را گرفت و نگه داشت و نگذشت برود و روز عاشورای سه سال قبل به شهادت رسید) من تعجب کردم که گفت من دوست سید ابراهیم هستم.
شهیدی که یک خصوصیاتش ترسیم راه است. یک تحرک عظیمی و یک معنویت جدیدی ویک دگرگونی جدیدی در جامعهی ما درجوانان ما در سطوح گوناگون این فرهنگ مدافع حرم ایجاد کرد.
#حاج_قاسم
#مرد_میدان
#مکتب_شهیدسلیمانی
@mahmoodreza_beizayi
#بیان_معنوی
💌علت #بیحوصلگی انسان
📍#حوصله نداشتن علامت در دسترس نبودن دوست داشتنیها است.
🦋✅ وقتی آدم پیش دوست داشتنیهایش باشد دچار بیحوصلگی نمیشود.
📍اگر دلت جای دیگری باشد
و یا دلت اینجایی که هستی نباشد،
بیحوصله و بیانرژی میشوی،
ولی اگر محبوبت #خدا باشد..💗
همیشه باحوصله و پرانرژی خواهی بود، چون همیشه کنار #محبوب هستی..💗
🦋 #حجت_الاسلام_پناهیان
@mahmoodreza_beizayi
#دلنوشته
یه مذهبی
باید بدونه که رفیق شهید داشتن
فقط واسه ی
خوشگلی پروفایل نیس!
باید یاد بگیره حرف شهید رو
تو زندگیش پیاده کنه
وگرنه از رفاقت
چیزی نمیفهمه ‼✋🏻
اندکی تفکر🤔
@mahmoodreza_beizayi
با سلام و ادب و احترام خدمت همراهان عزیز، دیشب بنده با خانواده یکی از شهدای تیپ فاطمیون دیدار داشتم.
رویای صادقه اول:
مادر میگفت بعد از حمله نظامی آمریکای جهانخوار به عراق، من و شوهرم رفتیم زیارت کربلا و شهید اسحاق همراهمون نبود...
یه شب که کربلا بودیم خوابیدم و در عالم رویا دیدم که صفی بسیار طولانی از آدما ایستادن که خیلی نگرانن و دغدغه دارن و جلوی صف، دروازه عبوری بود.
کمی که دقت کردم دیدم پسرم بیرون صف با خیال راحت ایستاده...
رفتم پیشش گفتم پس اسحاق تو که با ما نیومدی کربلا پس چطور زودتر از ما رسیدی؟
*گفت مادر من اومدم پرونده این آدما رو بررسی کنم*
👆👆👆👆👆👆
توجه کردید بچه ها ؟
شهدا از ناظران بر اعمال ما هستند.
رویای صادقه دوم:
این مادر عزیز میگفت چند ماه قبل شهادت پسرم توی خونه خودمون خواب دیدم، نجف آباد رو چراغونی کردن...
از اسحاق توی خواب پرسیدم پسرم رفتی بیرون؟ شهر چراغونیه... نمیدونی چه خبره؟
*گفت مادر شهر رو برای تو چراغونی کردن...*
👆👆👆👆👆👆
مقام خود شهدا در مخیله و فکر نمیگنجه...
این هم ارزش و مقام مادر شهدا تازه قبل از شهادت
....
*مجهولون فی الارض معروفون فی السماء*