يك شنبه:
يا ذَالجَلال وَالاكرام (100مرتبه)
بِسمِ الله الرَّحمَن الرَّحِیم
قُلِ اللَّهُمَّ مَالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَنْ تَشَاءُ وَتَنْزِعُ الْمُلْكَ مِمَّنْ تَشَاءُ وَتُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ بِيَدِكَ الْخَيْرُ إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ بگو: بار خدايا، تويى دارنده مُلك. به هر كه بخواهى مُلك مىدهى و از هر كه بخواهى مُلك مىستانى. هر كس را كه بخواهى عزت میدهى وهركس را كه بخواهى ذلت میدهى. همه نيكيها به دست توست و تو بر هر كارى توانايى
(۲۶ آل عمران)
صَبَاحَ الخَیر والنُّور والعَاقِبَه لِلمُتَّقِین
قَال رسُول اللّه صَلَّى الله عَليه وَ آلِه:
اِرحَمُوا عَزيزا ذَلَّ ، وغَنِيّا افتَقَرَ ، وعالِما ضاعَ في زمانِ جُهّالٍ .
به عزيزى كه خوار گشته وتوانگرى كه تهيدست شده و دانشمندى كه در روزگار نادانان تباه گرديده است ، رحم و مهربانى كنيد .
(بحارالأنوار ۷۴/۴۰۵/۲)
دعاءخیردرحق خواهران وبرادران ایمانی رافراموش نفرمایید س.ع.ا.ا
یا غریب الغربا
به نیابت از امام و شهدا صلوات خاصه امام رضا علیه السلام بخوانیم
بسم الله الرحمن الرحیم
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى الْإِمَامِ التَّقِيِّ النَّقِيِ
وَ حُجَّتِكَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدِّيقِ الشَّهِيدِ
صَلاَةً كَثِيرَةً تَامَّةً زَاكِيَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً كَأَفْضَلِ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِيَائِكَ
امام رضا علیه السلام :
انَّ زُوّارَ قَبری لاَ کرَمُ الوُفوُدِ عَلَی اللِه یَومَ القِیامةِ، وَ ما مِن مُؤمِنٍ یَزُورُنی فَیُصیبُ وَجهَهُ مِنَ الماءٍ، الاّ حَرَّمَ اللهُ تَعالی جَسَدهُ عَلی النّارِّ؛
زائران قبر من، گرامی ترین گروه هایی اند که روز قیامت بر خداوند وارد می شوند. هیچ مؤمنی نیست که مرا زیارت کند و در راه زیارتم آبی به صورتش بچکد، مگر آن که خدای متعال، بدن او را بر آتش دوزخ حرام می کند.
عیون الاخبار الرضا علیه السلام، ج 2، ص 248
زیارت قبول التماس دعا
امام و شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
5.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸از فضایل #نماز_شب
🎤حجت الاسلام عاملی
🔻 ياد خدا آرامش قلبها 🔻
2.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اےشهیدان،عشق
مدیونشماست:)
هرچهماداریماز
خونشماست!🖐🏾
#شهیدابراهیمهادی♥️
#شهیدانه🕊
#گاهی_یک_تلنگر_کافیست
🔸#میترسم_از_خودم ...
•زمانی که عکس شهدا رو به دیوار اتاقم چسبوندم،
ولی به دیوار دلم نه!
🔹#میترسم_از_خودم ...
•زمانی که اتیکت خادم الشهدا و...رو به سینه ام میچسبونم،
اما خادم پدر و مادر خودم نیستم!
🔸#میترسم_از_خودم ...
•زمانی که اسمم توی لیست تمام اردو های جهادی هست،
ولی توی خونه خودمون هیچ کاری انجام نمیدم!
🔹#میترسم_از_خودم ...
•زمانی که برای مادرای شهدا اشک میریزم،
اما حرمت مادر خودم رو حفظ نمیکنم!
🔸#میترسم_از_خودم ...
•زمانی که فقط رفتن شهدا رو میبینم،
ولی شهیدانه زیستنشون رو نه!
🔺شهدا شرمندهایم که مدام شرمنده ایم
تعجیل در ظهور اباصالحعلیه السلام گناه نکنیم
ﮐﺎﺵ ﺗﻮ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﻣﻦ ﺑﻮﺩﯼ
ﺗﺎ ﻣﯽﻓﻬﻤﯿﺪﯼ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻨﺖ
ﭼﻪ ﮐﺎﺭ ﺳﺨﺖ ﻭ ﻓﺮﺳﺎﯾﻨﺪﻩ ﺍﯾﺴﺖ!
ﮐﺎﺵ ﻣﻦ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﺗﻮ ﺑﻮﺩﻡ
ﺗﺎ ﻃﻌﻢ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺭﺍ ﻣﯽﭼﺸﯿﺪﻡ ...
┄═🌿🌹🌿═┄
💌 #شھـــــیدانه
شهید مهران خالدی🌷
ولادت: ۱۳۵۲
شهادت : ۱۳۹۹/۱۲/۱۴
محل شهادت: سوریه
مزار: تهران_بهشت زهرا سلام الله علیها
همسر شهید:
🌸حاجی یک اخلاقی که داشت، با بچههایش مثل یک دوست رفتار میکرد تا یک پدر. اگر فرصتش را داشت پایه تفریحاتشان میشد و عین یک دوست همراهیشان میکرد. اخلاق خوش شهید باعث شده بود نه فقط ما که خانوادهاش بودیم؛ بلکه همسایهها و اقوام هم از شنیدن خبر شهادتش خیلی ناراحت شوند. همسرم آدم مردم داری بود. خوشرو و پر انرژی بود و همین اخلاق خوبش باعث شده بود، حتی همسایههای قدیمی که سالها آنها را ندیده بودیم، بیایند و نسبت شهادت ایشان ابراز همدردی و ناراحتی کنند.
🍀 حاج مهران عادت داشت با هر وضعیتی که از سرکارش برمیگشت، خستگی و کلافگی و این طور چیزها را پشت در میگذاشت و با روی باز وارد خانه میشد. اگر قرار بود فقط چند ساعت در خانه باشد، همان چند ساعت را کاملاً در اختیار خانواده بود. طوری که نبودنهایش را جبران میکرد. به من هم در کارهای خانه کمک میکرد. حتی اگر صبح زود از خانه بیرون میرفت و دیر وقت برمیگشت، اگر کاری در خانه بود انجام میداد و کمک میکرد. حواسش به من و بچهها بود که احساس کمبود نداشته باشیم. یک روحیه شاد و پرانرژی داشت که باعث میشد آدم از وجودش انرژی بگیرد. از آن دست آدمهایی بود که درد و ناراحتی و مشکلاتش را بروز نمیداد و روی خوشش را به دیگران هدیه میداد.
دختر شهید:
🌻پدرم با من و برادرم مثل یک دوست بود. نه خستگی، نه فشار کار، نه حتی مجروحیت و تبعاتش باعث نشد که ذرهای از حسن اخلاقش را کنار بگذارد. هر وقت که به خانه میآمد هر موقع از شب که بود، وقتی از او میخواستیم چیزی برایمان تهیه کند یا ما را جایی ببرد، نه نمیگفت و همراهیمان میکرد. بابا از لحاظ معلومات سطح بالایی داشت و چون آدم منطقی بود، هر مشکل یا سؤالی داشتیم را با حوصله جواب میداد و سعی میکرد به صورت منطقی ما را مجاب کند. رفتن چنین پدری برایمان سخت بود.
...............................