eitaa logo
شهید‌محمود رضا بیضایی
964 دنبال‌کننده
17.7هزار عکس
7.7هزار ویدیو
23 فایل
‹بِسـم‌ِرَب‌ِّالحُسَـیْن🌱› صلی‌اللّٰـه‌علیک‌ِیـٰافاطمـةالزهـرا♥𐇵!' . «امام‌زمـان(عجل‌اللّٰه)امروزسرباز باهـوش‌وپـای‌کارمی‌خواهند؛ آدمی‌که‌شجـاع‌ومردمیدان‌باشـد.» #شـهیدبیضائی🎙!" . ◞پشت‌سنگر: @etlaeatkanal
مشاهده در ایتا
دانلود
هوالمحبوب 🕊رمان قسمت 🍀راوے عطیه (توسڪا)🍀 صبح ۲۲ بهمن همراه زینب،خانم رضایی و دوستانشون برای اولین بار رفتم راهپیمایی خیلی برام جالب بود. آخرین مسیر راهپیمایی میدان آزادی بود. سے و هفتمین سالگرد باشڪوه پیروزے انقلاب اسلامے مبارڪ بعداز راهپیمایی خانم رضایی گفت : _بچه ها من میرم معراج الشهدا مواظب خودتون باشین _عه ماهم بریم دیگه خب زینب! زینب: نه ما ڪار داریم..بهار مواظب خودت باش یاعلے _عطیه تو پیتزا میخوری؟؟ _وایییی آره عاشق فست فودم زینب: پس بزن بریم ڪه باید با مترو بریم خیییلیی شلوغه سر راهمون یڪ پیتزا خونواده گرفتیم. ساعت ۳ بود ڪه زینب گفت: _عطیه پاشو باید بریم جایی _ڪجا میریم؟ زینب: _جایی ڪه تا الان نرفتی ولی از این به بعد عاشقش میشی _چادرتو میدی سر کنم؟ زینب: نه پاشو دیرشد دلم شکست زینب: _ناراحت نشوو بدوووو بعد از حدود یڪ ساعت _ززززیییینب داریم میریم بهشت زهرا؟؟ زینب: بلی وارد قطعه ۵۰ شدیم از اونجا رفتیم قطعه ۲۶ با انبوهی از جمعیت روبرو شدیم. زینب: _امروز سےوسومین سالگرد شهادت دوست شهیدت تا آخر مراسم شوڪ بودم ولی شوڪ جدیدترر...... واون... خواهر شهید ابراهیم هادے: _خواهرای عزیزم من اینجام تا خودم با دستای خودم ✨ به ده خواهر ابراهیم تقدیم ڪنم اسم.. اسم من بود.... وقتی تو باڪس دیدم از حال رفتم ادامہ دارد... نام نویسنده ‌؛ بانو مینودری
هوالمحبوب 🕊رمان قسمت وقتی چشمامو باز ڪردم بیمارستان بودم زینب: _پاشو دختر لوس خجالت نمیڪشه فرت و فرت غش میڪنه.. عطیه غشه کار خودشو کرد.. ولی عطیه تا غش کردی آقاے علوے دستو پاشوبد جور گم کرد دست بی جونمو آوردم بالا وڪوبیدم به ڪتف زینب صدای در بلند شد مامان و بابام بودن اشڪ توچشماشون حلقه زده بود چند ساعت بعد از بیمارستان مرخص شدم اولین قدمِ با رو برمیداشتم مثل ڪودڪے بودم ڪه تازه روزای اول راه رفتنشه حال زینب این روزا خیلی داغون بود پنجشنبه غروب با بچه ها و مدعوین رفتیم مزار شهید زینب با اشڪ و بغض ڪیڪ رو برید بعد از تولد، بهار مارو برد بام تهران شلوغ بود ولی گویا این شلوغی برای زینب مهم نبود رفت جلوتر دستاشو ازهم باز ڪرد وشروع ڪرد به دادزدن... حسسسسسیییییننننن حسییییییییننننننننن داااداش کجااااااااایییی تولدتتتتتتتتتتتتتتت مبااااااااررررررررڪڪ گمنااااااآاااااااااممممممممم ترییییین سررررررربازززززز بی بی زیییینببببب دویدم سمتش... اگه همینجوری داد میزدحتما حنجره اش زخم میشد بغلش ڪردم وگفتم بسههه زینب زینب: _عطیههههههه داداشممممم نیییست من نمیدونم عزیزم کجااسست چه بلایی سرش آورد چادرم لوله ڪرد تودستش سرشو پنهان کرد توسینم وگفت: _دلم برای عطر تنش تنگ شده.. من حتی یه از برادرم ندارم ڪه ناز و تمنام رو اونجا بریزم بهار: _پاشید بریم خونه،زینب حالت بد میشه ها.. یادت نره حسین چی خواسته ازت.... ادامہ دارد... نام نویسنده ‌؛ بانو مینودری
هوالمحبوب 🕊 قسمت بعد از اون خواب بطور معجزه آسایی شدم.. وقتی خواب رو برای بهار گفتم بهار گفت این مصداق همون است 《 نزد ما زنده اند و روزی میخورند..》 چه روزی بالاتر اززیارت سید وسالار شهیدان.. _بهار؟ بهار: جانم؟ _دلم میخواد بقیه شهدای صابرین رو بشناسم..دلم میخواد شهدای بیشتری رو بشناسم بهار:عالیه.. یه تیم تشکیل بده شروع کن البته بعداز راهیان نور.. تو وخانواده مهمان اختصاصی ماهستید _آه...اولین عید بعداز حسین.. چجوری میشه؟... بهار: الله اکبر! بازم شروع کردی؟این سفر برای تو یه نفر واجبه _همچین میگی واجبه انگار جنوب نرفتم.!!! بهار: رفتی ولی انگار باورشون نداری نداری حسین زندس و پیشته چون جسمشو نمیبینی نفی میکنی زنده بودنش رو.. لعنت کن شیطان رو نزار همین بشه نفوذ شیطان _هیچی ندارم بگم... میشه من یه نفر رو همراه خودم بیارم؟ بهار: کی؟ _عطیه بهار: عالیه.. اتفاقا کانال کمیل تو برناممونم هست. ازمعراج الشهدا خارج شدم شماره عطیه رو گرفتم.. _الو سلام عطیه خوبی ؟ چیکلر میکنی؟ عطیه: ممنون توخوبی؟ خونم.داشتم مسائل فیزیک حل میکردم _عه! من هنوز حل نکردم واایی عطیه: خخخ زینب حالا چیکار داشتی زنگ زدی؟ _آهان عید کجا میخواید برید؟ عطیه: مامان میگن شمال ولی من دلم یه جای میخواد... اصلا هست همچین جایی؟ _پس چمدونتو ببند دعوتت کردن جایی که قدم به قدمش جای پای ومتبرک به گوشت و خون شهداست... عطیه: زینب اینجا کجاست؟ _مناطق عملیاتی هشت سال دفاع مقدس.. ۲۴ اسفند میریم تا دوم فروردین.. خودمم میام اجازتو از مامانت میگیرم میشنوی عطیه چی میگم؟ عطیه: زینب!.. من چیکار کردم به دادم رسیدن؟ _تو شدی بخشیده شدی شهدا هم هوات رو دارن.. من برم کاری نداری؟ عطیه: مراقب خودت باش.. یاعلی سوار مترو شدم.. برای بهشت زهرا وارد که شدم دیدم حاج خانم میردوستی و عروسشون سر مزار آقا سیدهستن. مزاحم خلوتشون نشدم. به سمت قطعه سرداران بی پلاک رفتم ناخودآگاه سر یه مزار شهید نشستم شروع کردم به حرف زدن 《توهم مثل حسین من من باورتون دارم اما یه خواهرم دلم گاه و بیگاه حضور برادر شهیدمو میگیره زود بود من ببینم بشکنه دستی که ازم گرفت حتی جنازشو بهم ندادن که نازش کنم مثل بقیه خواهرای شهدا صورت نازشو ببوسم. سینه نازشو لمس کنم..》 مداحی گذاشتم باهاش گریه کردم بازنگ گوشی یهو سرمو از مزار شهیدگمنام برداشتم هواتاریک بود.. مامان بود _الو مادر جان کجایی؟ _وای مامانبخدا متوجه گذر زمان نشدم بهشت زهرام قطعه سرداران بی پلاک _گریه نکن مادر فدات بشه همونجا بمون بابات میاد دنبالت.. یه ۴۵ دقیقه طول کشید تا بابا رسید تارسید منو بغل کرد. دونفری گریه کردیم بابا: پدرت بمیره که شدی -نگووو بابا.. نگووو من الان بجز شما کدوم مرد و دارم.. حسین رو شما بزدگ کرده بودی شما عطر حسینی بابا: پس بخند تا منو مادرت بیشتر از این دق نکردیم وقتی رسیدیم خونه رفتم تو اتاقم نگاهم به تابلو حسین افتاد ✨ "إن الله یحب الصابرین"✨ رفتم دست و صورتم رو شستم ورفتم تو پذیرایی _آقا و خانم عطایی فرد بنده شمارو دعوت میکنم بریم پیتزا بخوریم مهمون من مامان بابام تعجب کردن ولی همقدم شدن باهام گفتم تا بشم پایه خونه تا مامان و بابام بیشتر پیر نشن... ادامه دارد... نام نویسنده؛بانومینودری
هدایت شده از فرمانروای آب
2.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📣 این ملموس بودن امام زمان (عج) در فیلم خیلی جذاب بود 💢 گوشه‌ای از نظرات اکران‌کنندگان مردمی در شهر تهران پس از تماشای انیمیشن سینمایی را ببینید. 🚩 برای درخواست و دریافت نوبت ، لطفاً به @Ekranyar پیغام دهید. 🎥 فرمانروای آب به‌زودی در سینماها اکران می‌شود. ✅ آخرین اخبار فرمانروای آب را اینجا دنبال کنید🔻 https://eitaa.com/joinchat/2369912943C1c1b7ed34b
هدایت شده از فرمانروای آب
5.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📣 گوشه‌ای از نظرات جالب فعالان فرهنگی پس از تماشای انیمیشن سینمایی : 🔸 فیلم در من خسته ناامید، یک نقطه امیدی ایجاد کرد 😍 💢 برای درخواست و دریافت نوبت ، به @ekranyar پیام دهید. 🎥 فرمانروای آب به‌زودی در سینماها و مناطق فاقد سینما توسط عماریار اکران می‌شود. ✅ آخرین اخبار فرمانروای آب را اینجا دنبال کنید🔻 https://eitaa.com/joinchat/2369912943C1c1b7ed34b
🌚✨ خاطری‌گرنظرم‌هست همه‌خوبی‌توست حسرتی‌گربه‌دلم‌هست همان‌دوری‌توست 🌙 •°• خب‌دوستان!🙂♥️ خوب‌یابد... دفترامروزهم‌بسته‌شد😊🌿 به‌امیدفردایی‌زیباترازامروز🌈🌼🤲🏻 شبتون‌حسینی‌رفقا:)💚🌱 با ۅضۅ💎 بۍگناه📿 یاعلی✋🏼😴 ↓ ❥↬•| @Shbeyzaei_313
[🌞🌼] بِسمِ‌اللهِ‌اَلرَحمنِ‌اَلرَحیم...:) ♥️✨به‌نام‌خداوند‌بخشنده‌مهربان♥️✨ ✨••| اولین‌پست‌روز،عرض‌ارادت‌به"‌اُم‌المَصائِب‌خانم زینب‌کبری(س)" السَّلامُ‌عَلَیْکِ‌یاسَیِّدَتی‌یازَیْنَبُ،یابِنْتَ‌رَسُولِ اللهِ،یابِنْتَ‌فَاطِمَةَالزَّهرَاء.
◍⃟🌱○° 🌸◍⃟ زیاࢪت شھدا🌱^^ 🌸◍⃟‌ هࢪصبح‌سلامےبہ‌شھیدان‌:)♡ 🌸◍⃟ #با_هم_بخوانیم☁️ ❥↬•@Shbeyzaei_313
◍⃟🌱○° 🌸◍⃟ دعاۍسلامتۍامام‌زمان‹عج› 🌸◍⃟‌ بھ عشق مولا :)♡ 🌸◍⃟ #با_هم_بخوانیم☁️ ❥↬•@Shbeyzaei_313