هدایت شده از سیصدودلتنگ نفر💔
💢زیارت حضرت علی علیه السلام و حضرت فاطمه سلام الله علیها در روز یکشنبه
🔸 نام تو فاطمه يا فاطمه تسبيح علی ست
🔸ياد تو لحظۀ اعجاز مفاتيح علی ست
کانال سیصد و دلتنگ نفر💔
@sisadodelltangnafar
#روز_شمار_شهدایی
💠امروز #یکشنبه ۲۱ آذر ماه ۱۴۰۰ مصادف با ۷ جمادی الاولی
📖ذکر روز یک شنبه: یا ذَالجَلالِ وَالاِکرم (صد مرتبه)
✳️ذکر این روز موجب فتح و نصرت میشود
💠۲۱ آذر ماه سالروز شهادت
🕊شهید مدافع حرم مهدی ایمانی
🕊شهید مدافع حرم محمد شالیکار
🕊شهید مدافع حرم مهدی قره محمدی
🕊شهید مدافع حرم عبدالکریم پرهیزکار
🗓۲۲روز تا سالروز شهادت حاج قاسم سلیمانی
💐شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روایتی از شهیدمحمودرضابیضایی از زبان برادرش🕊
خداوند شهادت رو به کسانی میده که پرکار هستند ...❗️
#شهید_محمودرضابیضائی
#رفیقآسمونـےمن♥️
هدایت شده از
#رمان_امنیتی_سربازان_گمنام
" ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
✨✨✨✨✨✨✨✨✨
✨✨✨✨✨✨✨✨
✨✨✨✨✨✨✨
✨✨✨✨✨✨
✨✨✨✨✨
✨✨✨✨
✨✨✨
✨✨
✨
#رمان_امنیتی_سربازان_گمنام
"مدافع عــ♥️ــشق"
گوشیم زنگ خورد. با دیدن اسم "سارا جان♥️"لبخندی زدم و تماس رو وصل کردم.
+سلام علیکم....🙂سارا خانم...☺️
-علیک سلام...🙂آقا سعید...😇
چطوری؟!
+خوبم.☺️شکر.
-دستت چطوره؟!
+خوبه
خودت چطوری ؟!☺️
-عاااااااالیم.😍
+چیزی شده که تو عالیه؟!
بله
+خب چی شده؟!
-نه دیگه....نشد...😁اول مژده گونی بده.....😊
+آخه خواهر من، من الان از پشت تلفن چجوری مژده گونی بدم؟!😐😑
-نه...راست میگی...😶اشکال نداره...میگم...😊فقط آرامش خودتو حفظ کن...
به وقت از خوشحالی غش نکنی آبروت جلوی همکارات بره...😐😒😂
+هار هار هار....😐بی مزه...😒
-اصلانمیگم....😤خداحافظ....👋🏻😁
+ببخشید😪
-امروز نرگس بهم زنگ زد...🙂
مثل برق از جام پریدم.
+جدی میگی؟!
-مگه من با شما شوخی دارم؟!
+خب...چی گفتن؟
-گفت با پدر مادرش صحبت کرده...😁
+خب....
-اونا هم بهش گفتن....😁
-وایییی سارا....😠جون به لبم کردی...😣
بگو دیگه...
+گفتن ،بریم خواستگاری...🙂
-ایییییییولللللللل😍
بچه ها با تعجب نگام میکردن.
اصلا حواسم نبود خیلی بلند گفتم....
آبروم رفت....
گفت:داداشی من باید برم کار نداری؟😊
+نه فداتشم😘️یاعلی👋🏻
-علی یارت👋🏻
خداروشکر همه چی داشت درست میشد.
بچه ها هنوز هم با تعجب نگاهم میکردن.
احساس کردم یه نفر زد رو شونم
برگشتم عقب..
سر جام میخکوب شدم...
میخوای بدونی چی دید😟🤔😱
میخوای ادامه اش رو بخونی...
خب پس سریعی عضو کانالشون شو😍😍😍
اینم لینک
https://eitaa.com/dookhtaranehmohajjabe
هدایت شده از
توجه فرماید📢
تازه ترین خبری که اینک بگوش مون رسید یکی از بهترین های ایتا است😍😌
پروفایل
کلیپ
استوری
مطالب
استیکر
تم
وایییی خودم که الان دیدم کانالش رو عاشق کانال شون شدم😍
بی صبرانه بزن رو لینک من دیگه نمیگم خودت برو ببین، منم رفتم تو کانالش😍😍💕
این لینکشه👇🏻
https://eitaa.com/dookhtaranehmohajjabe
یک خبر دیگه منم شدم یکی از عضو های ثابت شون و بهم ۱۰۰۰ ریال پرداخت ایتا دادن😍😎
اگه تو هم ۱۰۰۰ ریال پرداخت ایتا میخوای بزن رو لینک و برو تو کانال خوبشون😍✌️
https://eitaa.com/dookhtaranehmohajjabe
هدایت شده از
چاقو رو گذاشت زیر گلوم و بعد از چند لحظه احساس ریختن خون رو در زیر گلوم حس کردم.....
مجبورش کردن رفیق قدیمی اش رو بکوشه😱😰
بیا ببین اینها چه کار ها که نمیکنن....🤯😱
https://eitaa.com/dookhtaranehmohajjabe
هدایت شده از
رمان گاندویی😎
رمان عاشقانه💞
رمان بسیجی🧔🏻🧕🏻
رمان نظامی💎♥️
رمان مذهبی❣
کلیپ های مذهبی🎥
کلیپ های نظامی🚨
کلیپ های گاندویی🎬
پروفایل های نظامی،مذهبی،گاندویی،مناسبتی🖼
تلنگر❗️❗️❗️
حکایت🔮
و.........
اگه یک رمان خون هستی و دنبال رمان میگردی برو تو کانال شون👇🏻👇🏻❤️❤️
اینم لینک☺️👇🏻
https://eitaa.com/dookhtaranehmohajjabe
هدایت شده از
مهیا نگاهی به بیرون دانشگاه انداخت و بعد از چند ثانیه نگاهش رو به شهاب داد
شهاب دستان خود را مشت کرد و به مهیا که خیلی ناراحت بود گفت:
_خودشه؟
مهیا با صدای لرزانی گفت
_آ..رر..ه
شهاب به سرعت به سمت مرد رفت که مهیا بازوی شهاب را گرفت و با ترس گفت:
_خواهش میکنم شهاب نرو
شهاب بدون حرکتی گفت
_دو کلمه حرف مردونه میخوام باهاش بزنم
و به سرعت به سمت مرد رفت
شهاب با اخم داشت با مرد حرف میزد که یهو شهاب مرد رو گرفت و به ماشین کوبید
مهیا حسابی ترسید و جیغی کشید که با جیغ مهیا، آش و بچه ها به شدید امدن بیرون و مهیا دوید به سمت شهاب و با التماس گفت
_شهاب تو رو خدا ولش کن
شهاب با صدای نسبتا بالای گفت
_مهیا برو کنار ....
دوست داری ادامه این رمان رو بخونی؟
خب اینکه مشکلی نداره بزن روی لینک و سریعی برو بخون از قسمت اولش هم سنجاق شده😍😉
https://eitaa.com/dookhtaranehmohajjabe