#دلبرحسـن¹¹⁸
ڪار مـن دیوانہ شـده مصرعِ بعـدے...
صبحم تو وظهرم تو وشب تا بہ سحر تو
#دوشنبه_ای_امام_حسنی💚
⚘شهیدمحمود رضا بیضایی⚘
سهدقیقهدرقیامت🤍-! پارت34 ±مدافعـانحـرم خيلي آرام گفتم: آقا جواد، من مرگ اين آقا را ديدم. او در
سهدقیقهدرقیامت🤍-!
پارت35
±مدافعانوطن
مدتي از ماجراي بيمارستان گذشت. پس از شهادت دوستان مدافع حرم، حال و روز من خيلي خراب بود. من تا نزديكي شهادت رفتم، اما خودم ميدانستم كه چرا شهادت را از دست دادم!
به من گفته بودند كه هر نگاه حرام، حداقل شش ماه شهادت آنان كه عاشق شهادت هستند را عقبمياندازد. روزي كه عازم سوريه بوديم، پرواز ما با پرواز آنتاليا همزمان بود! چند دختر جوان بالباسهايي بسيار زننده در مقابل من قرار گرفتند و
ناخواسته نگاه من به آنها افتاد. بلند شدم و جاي خودم را تغيير دادم. هرچه ميخواستم حواس خودم را پرت كنم انگار نميشد. اما ديگر دوستان من، در جايي قرار گرفتند كه هيچ نامحرمي دركنارشان نباشد.اين دختران دوباره در مقابلم قرار گرفتند.نميدانم، شايد فكر كرده بودند من هم مسافر آنتاليا هستم. هرچه بود، گويي ايمان من آزمايش
شد. گويي شيطان و يارانش آمده بودند تا به من ثابت كنند هنوز آماده نيستي. با اينكه در مقابلعشوههاي آنان هيچ حرف و هيچ عكس العملي انجام ندادم، اما متأسفانه نمره قبولي از اين آزمون نگرفتم.در ميان دوستاني كه با هم در سوريه بوديم، چند نفر را ميشناختم كه آنها را جزو شهدا ديدم. ميدانستم آنها نيز شهيد خواهند شد.يكي از آنها علي خادم بود. علي پسر ساده و دوستداشتني سپاه بود. آرام بود و بااخلاص. در فرودگاه جايي نشست كه هيچ كسي در مقابلش نباشد. تا يك وقت آلوده به نگاه حرام نشود. در جريان شهادت رفقاي ما، علي هم مجروح شد، اما همراه با ما به ايران برگشت. من با خودم فكر ميكردم كه علي بهزودي شهيد خواهد شد، اما چگونه و كجا؟!يكي ديگر از رفقاي ما كه او را در جمع شهدا ديده بودم، اسماعيل كرمي بود. او در ايران بود و حتي در جمع مدافعان حرم حضور نداشت. اما من او را در جمع شهدايي كه بدون حساب و كتاب راهي بهشت ميشدند مشاهده كردم!
من و اسماعيل، خيلي با هم دوست بوديم. يكي از روزهاي سال 1397 به ديدنم آمد. ساعتي با هم صحبت كرديم. او خداحافظي كرد و گفت: قراراست براي مأموريت به مناطق مرزي اعزام شود.رفقاي ما عازم سيستان و بلوچستان شدند. مسائل امنيتي در آن منطقه بهگونهاي است كه دوستان پاسدار، براي مأموريت به آنجا اعزام ميشدند. فرداي آن روز سراغ علي خادم را گرفتم. گفتند سيستان است. يكباره با خودم گفتم: نكند باب شهادت از آنجا براي او باز شود!؟ سريع با فرماندهي مكاتبه كردم و با اصرار، تقاضاي حضور در مرزهاي شرقي را داشتم. اما مجوز حضورم صادر نشد.مدتي گذشت. با رفقا در ارتباط بودم، اما نتوانستم آنها را همراهي کنم. در يکي از روزهاي بهمن 97 خبري پخش شد. خبر خيلي كوتاه
بود. اما شوك بزرگي به من و تمام رفقا وارد كرد. يك انتحاري وهابي، خودش را به اتوبوس سپاه ميزند و دهها رزمنده را كه مأموريتشان به پايان رسيده بود به شهادت ميرساند.سراغ رفقا را گرفتم. روز بعد ليست شهدا ارسال شد. علي خادم و اسماعيل كرمي هر دو در ميان شهدا بودند.....
⚘شهیدمحمود رضا بیضایی⚘
سهدقیقهدرقیامت🤍-! پارت35 ±مدافعانوطن مدتي از ماجراي بيمارستان گذشت. پس از شهادت دوستان مدافع ح
سهدقیقهدرقیامت🤍-!
پارت36
±توفيـقشهـادت
وقتي با آن شهيد صحبت ميكردم، توصيفات جالبي از آن سوي هستي داشت. او اشاره ميكرد كه بسياري از مشكلت شما با توكل به خدا و درخواست از شهدا برطرف ميگردد.مقام شهادت آنقدر در پيشگاهخداوند با عظمت است كه تا وارد برزخ نشويد متوجه نميشويد. در اين مدت عمر، با اخلاص بندگي كنيد و به بندگان خداوند خدمت كنيد و دعا كنيد مرگ شما هم شهادت باشد.بعد گفت:«اينجا بهشتيان همچون پروانه به گرد شمع وجودي اهلبيت حلقه ميزنند و از وجود نوراني آنها استفاده ميكنند.»
من از نعمتهاي بهشت که براي براي شهداست سؤال كردم. از قصرها و حوريها و...گفت: »تمام نعمتها زيباست،اما اگر لذت حضور در جمع اهلبيت:را درک كني،لحظهاي حاضربه ترک محضر آنها نخواهي بود. من ديدهام كه برخي از شهدا، تاكنون سراغ حوري هاي بهشتي نرفتهاند، از بس كه مجذوب جمال نوراني محمد و آل محمد: شدهاند.«صحبتهاي من با ايشان تمام شد.اما اين نکته که زيبايي جمال نوراني اهل بيت:حتي با حوريها قابل مقايسه نيست را در ماجراي عجيبي درک کردم.در دوران نوجواني و زماني که در بسيج مسجد فعال بودم، شبها درقبرستان محل، که پشت مسجد قرار داشت، رفت وآمد داشتيم.ما طبق عادت نوجواني، برخي شبها به داخل قبرهاي خالي ميرفتيم و رفقا را ميترسانديم! اما يک شب ماجراي عجيبي پيش
آمد. من داخل يک قبر رفتم، يکباره متوجه شدم ديواره قبر کناري فروريخته و سنگ لحدهاي قبر پيداست! من در تاريکي، از حفره ايجاد شده به درون آن قبر نگاه کردم. اسکلت يک انسان پيدا بود! ازنشانههاي روي قبر فهميدم که آنجا قبر يک خانم است.همان لحظه يکي از دوستانم رسيد و وارد قبر شد. او ميخواست اسکلتهاي مرده را بردارد! هرچه با او صحبت کردم که اين کار را نکن، قبول نکرد. من از آنجا رفتم. لحظاتي بعد صداي جيغ اين دوستم را شنيدم! نفهميدم چه ديده بود که از ترس اينگونه فرياد زد! من او را بيرون آوردم و بالفغاصله وارد قبر شدم، به هر طريقي بود، قسمت سوراخ قبر راپوشاندم و با گذاشتن چند خشت و ريختن خاک، قبر آن مرحومه را کامل درست کردم.در آن سوي هستي و درست زماني که اين ماجرا را به من نشان
دادند، گفته شد: آن قبري که پوشاندي، مربوط به يک زن مؤمن و باتقوا بود. به خاطر اين عمل و دعاي آن زن، چندين حوري بهشتي در بهشت منتظر شما هستند. همان لحظه وجود نوراني اهل بيت:در مقابل من قرار گرفتند و من مدهوش ديدار اين چهرههاي نوراني شدم. از طرفي چهره ي زيباي آن حوري ها را نيز به من نشان دادند. اما زيبايي جمال نوراني اهل بيت: کجا و چهرهي حوري هاي بهشتي؟! من در آنجا هيچ چيزي به زيبايي جمال اهل بيت:
ندیدم
🍃🦋🍃🦋🍃
🌹سلام برشهدا🌹
❤دل ڪه هوایے شود، پرواز است ڪه آسمانیت مے ڪند
و اگر بال خونیـن داشته باشے
دیگر آسمــان، طعم ڪربلا مے گیرد❤
دلها را راهے میثاق با "شهــــــداء" می کنیم...
امروز ۱۳ تیر ماه و
هفدهمین روز میثاق با شهدا
🍃دعای سلامتی و ۱۲ شاخه گل صلوات و دعای فرج و سوره مبارکه فجر 🍃
به نیابت از:
🕊 شهدای قبل از انقلاب🕊
💞هدیه به بانویکریمه نرجس خاتون💞
🍃┅🦋🍃┅─╮
✨پیامبر رحمت(صلیاللهعلیهوآله):
اگر خدا را چنان که باید، می شناختید، بر روی دریاها راه می رفتید و با دعایتان کوه ها از جا کنده می شدند.
📗کنزالعمال: ۵۸۹۳
#تلنگــــــــــر ⚠️
حاج حسین یکتا:
هرگاه مایل به #گناه بودی این
سه نکته را فراموش مکـن:
⇦ خـــــدا می بیند
⇦ مـــلائک می نویسد
⇦ در هر حال مـــرگ می آید.
#حواسمون_به_اعمالمون_هست؟!
✅ شهدا حواسشون به اعمالشون بود.
هدایت شده از مــصلـح جـهـان(عج) =)
به آیتالله بهجت گفتند:
کتابی در زمینه اخلاق مـعـرفی کنید
فرمودند: لازم نیست یک کتاب باشد،
یـک جـمـلـه کـافـیــسـت کـه بـدانـی:👇🏼
- خدا میبیند -🌱
#سالروز_شهادت
۱۳ تیرماه سالروز شهادت شهید سید محمدرضا دستواره گرامی باد.
یادش با صلوات
همین الان کسانۍ در دنیا هستند
که با شهدا اُنس بیشترۍ دارند
در مشکلات زندگۍ متوسّل به شهدا
مۍشوند و شهدا جواب مۍدهند...🌸
اُنس با شهدا را امروز تجربه کن
با شهدا که انس داشتهباشۍ
یکقدم👣به خدا نزدیکترۍ...
مقام معظم رهبری