eitaa logo
🖤شهید محمودرضا بیضایی🖤
971 دنبال‌کننده
16هزار عکس
6.4هزار ویدیو
9 فایل
‹بِسـم‌ِرَب‌ِّالحُسَـیْن🌱› صلی‌اللّٰـه‌علیک‌ِیـٰافاطمـةالزهـرا♥𐇵!' . «امام‌زمـان(عجل‌اللّٰه)امروزسرباز باهـوش‌وپـای‌کارمی‌خواهند؛ آدمی‌که‌شجـاع‌ومردمیدان‌باشـد.» #شـهیدبیضائی🎙!" . ◞پشت‌سنگر: @etlaeatkanal
مشاهده در ایتا
دانلود
بھش گفتم : «چرایہ طور‌لباس نمےپوشے ڪہ درشأن‌وموقعیت اجتماعیت باشہ؟ یہ ڪم‌ بیشترخرج خودت ڪن. چراهمش‌ لباسای سادھ و‌ارزون‌مے‌پوشے؟ توڪہ ‌وضعت خوبہ !! ». -گفت : «توبگو‌چراباید یہ چیزایـے داشتہ ‌باشم‌ ڪہ بعضیا حسرت داشتن‌اوناروبخـورن؟ چرابایدزرق‌وبرق‌دنیاچشمام روڪورڪنہ؟ دوست دارم مثل بقیہ ‌مردم‌زندگےڪنم». 『 ✨ یادش با صلوات
بی عشق، پلید می شوی، باور کن با عشق، سعید می شوی، باور کن ✨خود را که شبیه شهدا گردانی يک روز شهید می شوی, باور کن🥀 برادر شهیدم محمودرضا عاقبتمون_شهدایی 🕊
خدایا هدایتم کن ، زیرا میدانم که گمراهی چه بلای خطرناکی است/ خدایا هدایتم کن که ظلم نکنم ، زیرا میدانم که ظلم چه گناه نابخشودنی است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢زیارت ائمه بقیع علیهم السلام در روز سه‌شنبه 🔸خواندن این زیارت نامه فقط یک دقیقه زمان می‌برد .
🌱اینجا دل من حال و هوایی دارد در شرجی این صحن صفایی دارد... 🌱شیدایی جمکران چه دارد جز عشق؟ باحضرت دوست آشنایی دارد... اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج امام_زمان
🍃🌸🍃 👈یڪے از صالحان دعـــــا می‌ڪرد : « پروردڱارا در روزے ام ده » ڪسے پرسید : چرا نمےڱویے روزے ام ده ؟ ڱفت : را خداوند براے همڱان ضمانت ڪرده است . ☝️اما من بـــرڪت🌺 را در رزق طلب مےڪنم . چیزے است ڪه خدا به هر ڪس بخــــــــــواهد مےدهد ( نه به همڱان ) . 🍃اڱر در مال بیاید ، زیادش مےڪند . 🍃اڱر در فرزند بیاید ، صــــــــــالحش مےڪند . 🍃اڱر در جسم بیاید ، قوی و سالمش مےڪند . 🍃و اڱر در قلـــــب بیاید ، خــــــــــوشبختش مےڪند .🌹 زندگیتون پر برکت التماس دعا یاعلی🌹🌹
♨️ اضطرار فرج 🔸(علیه السلام)؛ اگر در شما دو صفت «وفاداری و همدلی» باشد، با عجله ظهور می کنم. 🔸غیبت امام زمان(علیه السلام) برخلاف تصور ما، خواسته ی خدا نیست، بلکه تصمیمی است که مردم ایجاد کردند و خدا به دنبال همان تصمیم که ناشی از روحیه ی مردم است، امرِ غیبت را استمرار داده است؛ و گرنه خود حضرت فرمود: اگر در شما دو صفت وفاداری (به اهل بیت علیه السلام) و همدلی (بامومنان) باشد، من با عجله ظهور می کنم. 🔸 ما هنوز نسبت به صاحب و اماممان وفادار نبوده و دلتنگش نیستیم؛ غیبت، اضطرار، آوارگی و طرد شدگی او دل ما را نمی آزارد و اشکی از ما جاری نمی کند؛ برای برطرف کردن موانع ظهور حضرت، با هم همدل نیستیم. این منکری است که خود جامعه ی شیعی ایجاد کرده و باید برطرف شود. 🔸 بزرگترین امر به معروف، و بزرگترین نهی از منکر، امر به برطرف کردن موانع ظهور، و نهی از ایجاد موانع ظهور است. بزرگترین و حیاتی ترین نیاز ما در بخش فوق عقلانی مان به عنوان یک انسان، ارتباط با غیب، امام زمان(علیه السلام)، ملائکة الله، صمیمیت، دوستی و محبت خداوند است. دعا برای ظهور راهی است که ما را با غیب و امام زمان مان مرتبط می سازد. 🖋استاد شجاعی 🍃🌺🍃🌺🍃🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚡️ده خصلت در نماز⚡️ 🌼پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌واله فرمود: 🔹نماز ستون دین است و در آن ده خصلت است: ❶ زینت صورت و آبروی نمازگزار است؛ ❷ نور و روشنی دل است؛ ❸ باعث و سبب راحتی بدن است؛ ❹ سبب نزول رحمت است؛ ❺ چراغ آسمان است. جایی که نماز خوانده می شود برای آسمان ها مانند ستاره ای می درخشد. ❻ سبب سنگینی عمل در ترازوی اعمال است؛ ❼ سبب خشنودی پروردگار است؛ ❽ بهای بهشت است؛ ❾ اُنس در قبر است؛ ❿ حجاب و پرده ای از آتش جهنم است. و کسی که نماز را به پا داشت دین را بپا داشت. و کسی که نماز را ترک کند دین را نابود کرد. 📚مواعظ العددیّه،ص ۲۲۴
از حاج احمد متوسلیان سوال شد چرا اسم تیپی که تشکیل دادہ را محمد رسول اللہ ﷺ گذاشته؟ در جواب گفت : به این دلیل که هر وقت اسم لشکر ۲۷ بردہ می‌شود ذکر صلوات را به همراہ داشته باشد امام و شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم @Shbeyzaei_313
🖤شهید محمودرضا بیضایی🖤
سه‌دقیقه‌درقیامت🤍-! پارت36 ±توفيـق‌شهـادت وقتي با آن شهيد صحبت ميكردم، توصيفات جالبي از آن سوي هس
سه‌دقیقه‌درقیامت🤍-! پارت37 ±توفیـق‌شهـادت انسان بااخالصي كه بتواند از تمام تعلقات دنيايي دل بكند، لياقت شهادت مييابد. شهادت يك اتفاق نيست، يك انتخاب است. يك انتخاب آگاهانه كه براي آن بايد تمام تعلقات را از خود دور كرد.مثالي بزنم تا بهتر متوجه شديد. همان شبي كه با دوستانم در سوريه دور هم جمع بوديم وگفتم چه كساني شهيد ميشوند، به يكي از رفقا هم تأكيد كردم كه فردا با ديگر رفقا شهيد ميشوي.روز بعد، در حين عمليات، تانک‌نيروهاي ما مورد هدف قرار گرفت. سيديحيي و سجاد، درهمان زمان به شهادت رسيدند. درست در كنارهمين تانك، آن دوست ما قرار داشت كه من شهادت او را ديده بودم. اما اين دوست ما زنده ماند و در زير بارش سنگين رگبارنيروهاي داعش، توانست به عقب بيايد!من خيلي تعجب كردم. يعني اشتباه ديده بودم؟! دو سه سال از اين ماجرا گذشت. يك روز در محل كار بودم كه اين بنده خدا به ديدنم آمد. پس از كمي حال و احوال، شروع به صحبت كرد و گفت: خيلي پشيمانم. خيلي... باتعجب گفتم: از چي پشيماني؟ گفت:‹یادته تو سوريه به من وعده شهادت دادي؟ آن روز، وقتي كه تانك مورد هدف قرار گرفت، به داخل يك چاله كوچك پرت شدم. ما وسط دشت و درست در تيررس دشمن بوديم. يقين داشتم كه الان شهيد ميشوم. باور كن من ديدم كه رفقايم به آسمان رفتند! اما همان لحظه، فرزندان خردسالم در مقابل چشمانم آمدند. ديدم نميتوانم از آنها دل بكنم!در درونم به حضرت زينب ‹ص› عرض كردم: خانم جان، من لياقت دفاع از حرم شما را ندارم. من ميخواهم پيش فرزندانم برگردم. خواهش ميكنم... هنوز اين حرفهاي من تمام نشده بود كه حس كردم يك نيروي غيبي به ياري من آمد! دستي زير سرم قرار گرفت و مرا از چاله بيرون آورد. آنجا رگبار تيربار دشمن قطع نميشد.من به سمت عقب ميرفتم و صداي گلوله‌ها كه از كنار گوشم رد ميشد را ميشنيدم، بدون اينكه حتي يك گلوله يا تركش به من اصابت كند! گويي آن نيروي غيبي مرا حفاظت كرد تا به عقب آمدم. اما حالا خيلي پشيمانم. نميدانم چرا در آن لحظه اين حرفها را زدم! توفيق شهادت هميشه به سراغ انسان نميآيد.» او ميگفت و همينطور اشك ميريخت... درست همين توصيفات را يكي ديگر از جانبازان مدافع حرم داشت. او ميگفت: وقتي تير خوردم و به زمين افتادم، روح از بدنم خارج شد و به آسمان رفتم.يك دلم ميگفت برو، اما با خودم گفتم خانم من خيلي تنهاست. حيفه در جواني بيوه شود. من خيلي او را دوست دارم...همين كه تعلل كردم و جواب ندادم، يكباره ديدم به سمت پايين پرت شدم و با سرعت وارد بدنم شدم. درست در همان لحظه،پيكرهاي شهدا را كه من، همراه آنها بودم، از ماشين به داخل بيمارستان بردند كه متوجه زنده بودن من شدند و... شبيه اين روايت را يکي از جانبازان حادثه انفجار اتوبوس سپاه داشت. او ميگفت: همين كه انفجار صورت گرفت، همراه دهها پاسدار شهيد به آسمان رفتم! در آنجا ديدم كه رفقاي من، از جمع ما جدا شده و با استقبال ملائك، بدون حساب وارد بهشت ميشدند، نوبت به من رسيد. گفتند: آيا دوست داري همراه آنها بروي؟ گفتم: بله، اما يکباره ياد زن و فرزندانم افتادم. محبت آنها يکباره در دلم نشست. همان لحظه مرا از جمع شهدا بيرون کردند.من بلافاصله به درون بدنم منتقل شدم.حالا چقدر افسوس ميخورم. چرا من غفلت كردم!؟ مگر خداوند خودش ياور بازماندگان شهدا نيست؟ من خيلي اشتباه كردم. ولي يقين پيدا کردم که شهادت توفيقي است که نصيب همه نميشود.....
🖤شهید محمودرضا بیضایی🖤
سه‌دقیقه‌درقیامت🤍-! پارت37 ±توفیـق‌شهـادت انسان بااخالصي كه بتواند از تمام تعلقات دنيايي دل بكند،
سه‌دقیقه‌درقیامت🤍-! پارت38 ±حسـرت اين مطلب را يادآور شوم که بعد از شهادت دوستانم، بنده راهي مرزهاي شرقي شدم. مدتي را در پاسگاه‌هاي مرزي حضور داشتم. اما خبري ازشهادت نشد! در آنجا مطالبي ديدم که خاطرات ماجراهاي سه دقيقه براي من تداعي ميشد. يک روز دو پاسدار را ديدم که به مقر ما آمدند. با ديدن آنها حالم تغيير کرد! من هر دوي آنها را ديده بودم که بدون حساب و در زمره ي شهدا و با سرهاي بريده شده راهي بهشت بودند.براي اينکه مطمئن شوم به آنها گفتم: نام هر دوي شما محمد است؟ آنها تأييد کردند و منتظربودند که من حرف خود را ادامه دهم، اما بحث را عوض کردم و چيزي نگفتم.از شرق کشور برگشتم. من در اداره مشغول به كار شدم. با حسرتي كه غير قابل باور است. يك روز در نمازخانه اداره دو جوان راديدم كه در كنار هم نشسته بودند. جلو رفتم و سالم‌كردم. خيلي چهره آنها برايم آشنا بود. به نفر اول گفتم: من نميدانم شما را كجا ديدم. ولي خيلي براي من آشنا هستيد. ميتوانم فاميلي شما را بپرسم؟نفر اول خودش را معرفي كرد. تا نام ايشان را شنيدم، رنگ از چهره ام پريد! ياد خاطرات اتاق عمل و ... برايم تداعي شد. بلافاصله به دوست كناري او گفتم: نام شما هم بايد حسين آقا باشه؟او هم تأييد كرد و منتظر شد تا من بگويم كه از كجا آنها را ميشناسم. اما من كه حال منقلبي داشتم، بلند شدم وخداحافظي كردم. خوب به ياد داشتم كه اين دو جوان پاسدار را با هم ديدم كه وارد برزخ شدند و بدون حسابرسي اعمال راهي بهشت شدند. هر دو با هم شهيد شدنددرحاليكه در زمان شهادت مسئوليت داشتند!باز به ذهن خودم مراجعه كردم. چند نفر ديگر از نيروها براي من آشنا بودند. پنج نفر ديگر از بچه‌هاي اداره را مشاهده كردم كه الان از هم جدا و در واحدهاي مختلف مشغول هستند، اما عروج آنها را هم ديده بودم. آن پنج نفر با هم به شهادت ميرسند. چند نفري را در خارج اداره ديدم که آنها هم... هرچند ماجراي سه دقيقه حضور من در آن سوي هستي و بررسي اعمال من، خيلي سخت بود و آن لحظات را فراموش نميكنم، اما خيلي از موارد را سال‌ها پس از آن واقعه، در شرايط و زمان‌هاي مختلف به ياد مي‌آورم. چند روز قبل در محل كار نشسته بودم. چاپ اول كتاب سه دقيقه در قيامت انجام شده بود. يكي از مسئولين از تهران، براي بازرسي به اداره‌ي ما آمد. همينكه وارد اتاق ما شد، سلام كرد و پشت ميز آمد و مشغول روبوسي شديم. مرا به اسم صدا كرد و گفت: چطوري برادر؟من كه هنوز او را به خاطر نياورده بودم، گفتم: الحمدالله گفت: ظاهراً مرا نشناختي؟ ده سال قبل، در فلان اداره براي مدت كوتاهي با شما همكار بودم. من كتاب سه دقيقه در قيامت را كه خواندم، حدس زدم كه ماجراي شما باشد، درسته؟گفتم: بله و كمي صحبت كرديم. ايشان گفت: يکي از بستگان من با خواندن اين كتاب خيلي متحول شده و چند ميليون ردمظالم داده و به عنوان بازگشت حق‌الناس و بيت‌المال، كلي پول پرداخت كرده.بعد از صحبت‌هاي معمول، ايشان رفت و من مشغول فكر بودم كه او را كجا ديدم! يكباره يادم آمد! او هم جزو كساني بود كه از كنار من عبور كرد و بي‌حساب وارد بهشت شد. او هم‌شهيدميشود.ديدن هر روزه اين دوستان بر حسرت من مي‌افزايد، خدايا نكند مرگ ماشهادت نباشد.قول برادر عليرضا قزوه: وقتي كه غزل نيسـت شـفاي دل خسـته ديگـر چـه نشـينيم بـه پشـت در بسـته؟ رفتند چه دلگير و گذشـتند چه جانسوز آن سـينهزنان حرمـش دسـته بـه دسـته ميگويم و ميدانم از اين كوچه تاريك راهي اسـت به سرمنزل دلهاي شكسته در روز جزا جرئت برخواسـتنش نيست پايـي كـه بـه آن زخـم عبوري ننشسـته قسـمت نشـود روي مـزارم بگذارنـد سـنگي كـه گل اللـه به آن نقش نبسـته
🍃🦋🍃🦋🍃 🌹سلام برشهدا🌹 ❤دل ڪه هوایے شود، پرواز است ڪه آسمانیت مے ڪند و اگر بال خونیـن داشته باشے دیگر آسمــان، طعم ڪربلا مے گیرد❤ دلها را راهے میثاق با "شهــــــداء" می کنیم... امروز ۱۴ تیر ماه و هیجدهمین روز میثاق با شهدا 🍃دعای سلامتی و ۱۲ شاخه گل صلوات و دعای فرج و سوره مبارکه فجر 🍃 به نیابت از: 🕊 شهدای انقلاب🕊 💞هدیه‌ به بانوی‌کریمه نرجس خاتون💞 🍃┅🦋🍃┅─╮
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨ خجالت‌میڪشم اسمم‌را‌گذاشته‌ام:منتظر امّا زمـانۍڪه دفترانتظارم‌را‌ورق میزنۍمی‌بینی؛ فضاۍمجازۍرا بیشترازامامم‌میشناسم ؛ حتۍگاهۍصبح آفتاب‌نزده آنهارا چِڪ‌میڪنم؛امـا عهدم را نـــه..
خاطره ای از شهید حسین هریری راوی : همسر شهید سوریه که بود،خیلی دلتنگش بودم... بهش گفتم:کاش کاری کنی که فقط یکی دو روز برگردی... با خنده گفت:دارم میام پیشت خانم. گفتم:ولی من دارم جدی میگم. گفت:منم جدی گفتم دارم میام پیشت خانم.حالا یا با پای خودم یا روی دست مردم! حرفش درست بود؛روی دست مردم اومد... امام و شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم @Shbeyzaei_313
•✨🕊• چہ‌زیبا‌گفت‌حاج‌حُـسیـ‌ݩ‌خرازۍ: یـادمون‌باشہ،‌ڪہ‌هر‌چـے‌برایِ‌خُـ‌دا💚 ڪوچیڪی‌و‌افتـادگـی‌ڪنیم،، خـدا‌در‌نظر‌بقیہ‌بزرگمون‌میڪنہ:)🖇
وصیتی تأمل‌برانگیز بر مزار یک شهید شهید رضا نادری: دوست جوانان نسل سوم و چهارم انقلاب است که به زیارت مزار ایشان می‌آیند و با وصیت نامه روی مزارش انس میگیرند که اینچنین نوشته است: ای بـرادر؛ کجا میروی؛ کمی درنگ کن آیا با کمی گریه و یک فاتحه شما بر مزار من و امثال من مسئولیتی را که با رفتن خود بر دوش تو گذاشته‌ایم از یاد خواهی بُرد یا نه! ما نظاره‌گر خواهیم بود که تو با این مسئولیت سنگین چه خواهی کرد. شهید رضا نادری، از جوانان نخبه شهر شاهرود بود.در رشته ریاضی و در ورزش دومیدانی رتبه نخست را داشت. بسیار تیزهوش بود. در جنگ وارد اطلاعات و عملیات شد. اما پیش از تمام اینها اخلاص و معنویت او در بین دوستان مطرح بود. او کسی بود که در عملیات مرصاد طرح محاصره منافقین در در تنگه چهار زبر را مطرح کرد و در همان لحظات اول حمله منافقین ،موفق شد جنگ را با شلیک آر پی جی به خودرو های منافقین ببندد و سرانجام خودش هم در همین عملیات به شهادت رسید. امام و شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم @Shbeyzaei_313
حی علی الصلاه نماز ی که در معرکه‌ی نبرد و زیرِ آتش دشمن خوانده می شد. التماس دعا امام و شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم @Shbeyzaei_313
خاطره ای از شهید محسن حججی لباس نظامی که با آن رفت سوریه را خودش از مغازه خریده بود. دوست نداشت از بیت المال چیزی همراهش باشد.همان لباس معروف که اتیکت (جون خادم الهمدی) را روی جیبش دوخته بود. می دانست که لباس شهید کفنش حساب میشود، برای همین از لباسی که سهمیه رزمندگان بود استفاده نکرد. میگفت: "با حق مردم خوردن نمیشه شهید شد". امام و شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم @Shbeyzaei_313
شهید محمود رادمهر : اگر میخواهید دنیا و آخرتتان تضمین شود , از مصائب آخرزمان درامان باشید و عاقبت به خیر شوید , بصیرتتان راافزایش دهید , اطاعت از ولایت فقیه را بر خود واجب بدانید. اللهم الحفظ قائدنا الامام الخامنه ای برای سلامتی مقام معظم رهبری و شادی ارواح طیبه شهدا و روح مطهر امام خمینی ره صلوات اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم @Shbeyzaei_313
روزِحساب‌کتاب‌ڪہ‌برسھ.. بعضےازگُناهاټ‌روکہ‌بهت‌نِشوڹ‌‌میدڹ‌، مےبینےبراشوڹ‌‌استغفارنڪردۍ، اصݪاًیادٺ‌نبوده ! امّازیرِهࢪگُناهټ‌یہ‌استغفارنوشتہ‌شده.. اونجاسٺ‌کہ‌‌تازه‌میفهمۍ یکۍبہ‌‌جاټ‌توبه‌ڪرده.... یکےڪہ‌‌حواسش‌بھټ‌بوده..؟ یہ‌پدردݪسوز.. یکےمثلِ‌مهدے"عج" :) اللهم‌عجل‌لولیڪ‌الفرجـ
‍ من یڪ بانوے محجبه‌امـ….✋ 👈 👉…. ❌من از مسخره شدن هراسی ندارمـ❌ نوح را هم مسخره کردند (هود (۱۱) : ۳۸) موسی را هم... (شعرا (۲۶): ۲۵) صالح را هم ... (احقاف (۴۶): ۲۶) در یک کلمه: مسخره شدن، چیز مشترکی بود که همه‌ی پیامبران آن را تجربه کردند. (حجر (۱۵):۱۱) خداوند به ما دستور داده است: از آنان روی گردان! ☝️ما شرّ مسخره کنندگان را از تو دفع خواهیم کرد. (حجر (۱۵) :۹۵) 🌸مادرم زهرا(س) جلوے نابینا هم حجابش را حفظ ڪرد! 😌 من هم یک محجبه امـ💖 ! الگویمـ حضرت زهراست! پس عیب ندارد مرا مسخره کنید... ❤️