eitaa logo
🖤شهید محمودرضا بیضایی🖤
961 دنبال‌کننده
16.1هزار عکس
6.5هزار ویدیو
11 فایل
‹بِسـم‌ِرَب‌ِّالحُسَـیْن🌱› صلی‌اللّٰـه‌علیک‌ِیـٰافاطمـةالزهـرا♥𐇵!' . «امام‌زمـان(عجل‌اللّٰه)امروزسرباز باهـوش‌وپـای‌کارمی‌خواهند؛ آدمی‌که‌شجـاع‌ومردمیدان‌باشـد.» #شـهیدبیضائی🎙!" . ◞پشت‌سنگر: @etlaeatkanal
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀وقتی‌شما‌ازاین‌و‌آن طعنه‌می‌خورید ولاجرم‌به‌گوشه‌یِ‌اتاق‌پناه‌می‌برید وبا‌عکس‌هایِ‌ما‌سخن‌می‌گویید‌ واشک‌می‌ریزید به‌خدا‌قسم‌اینجاکربلامی‌شود وبرایِ‌هر‌یک‌ازغم‌هایِ‌دلتان اینجاتمامِ‌شهیدان‌زار‌می‌زنند... شهید_آقاسید_مجتبی‌_علمدار🥀 🌴🌴🌴🌴🌴
... ای برادر عرب که به دنبال من می گردی  تا گلوله ات را در سینه ام بنشانی و مرا   کنی! بدان که تو حالا دنبال من می گردی اما روز قیامت من به دنبال تو خواهم گشت. 🌿با این تفاوت که تو دنبال من می گردی که مرا بکشی و من به دنبال تو خواهم گشت تا تو را شفاعت کنم...
طرف‌داشت‌غیبت‌می‌کرد ؛ بهش‌گفت ‌شونه‌هاتودیدی؟ گفت : مگه‌چی‌شده ؟ گفت : یه‌کوله‌باری‌از‌گناهان‌ اون‌بنده‌‌خداروشونه‌های‌توئه … شهید محمدرضا دهقان
اگر خواستے زندگے کنے باید منتظر مرگ باشے... ولے اگر عاشق شدی دوان دوان سمتِ فداشدن در راهِ معشوق میروی✨ این خاصیت کسانےاست ڪه در فکرِ جاودانه‌شدن هستند☘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌴 شادی ارواح طیبه شهدا صلوات🌴
🖤شهید محمودرضا بیضایی🖤
کتاب عارفانه زندگی و خاطرات شهید احمد علی نیری قسمت هفتم راوی : دکتر محسن نوری ( دوست شهید ) یه ر
کتاب عارفانه زندگی و خاطرات شهید احمد علی نیری قسمت هشتم راوی : جمعی از دوستان شهید احمد اقا در سنین نوجوانی الگوی کاملی از اخلاق و رفتار اسلامی شد. یکی از ویژگی های خاص ایشان احترام فوق العاده به پدر و مادرش بود. به طوری که هربار مادرش وارد اتاق می شد حتما به احترام مادر از جا بلند می شد. این احترام تا جایی ادامه داشت که یک بار دیدم احمد اقا به مسجد آمده و ناراحت است! با تعجب از علت ناراحتی او پرسیدم. گفت: هربار که مادرم وارد اتاق می شد جلوی پایش بلند می شدم. تا اینکه امروز مادرم به من اعتراض کرد که چرا این کار را می کنی؟ من از این همه احترام گذاشتن تو اذیت می شوم و... احمد به صله رحم بسیار اهمیت می داد. وقتی دفتر خاطرات او را ورق می زنیم با زندگی یک انسان عادی مواجه می شویم، مثلا در جایی آورده: « امروز به خانه عمه رفتم و مشغول صحبت شدم. بعد به خانه آمدم و رفتم نان خریدم و بعد کمی استراحت کردم. مسجد رفتم و آمدم مشغول مطالعه شدم» احمد آقا ادب را از استاد خود آیت الله حق شناس، فرا گرفته بود. همیشه در سلام کردن پیشقدم بود حتی مقابل بچه های کوچک. هیچ گاه ندیدیم که احمد در کوچه و خیابان چیزی بخورد. می ترسید کسی که مشکل مالی دارد ببیند و ناراحت شود. او هرچه پول تو جیبی از پدرش می گرفت یا کار کرده بود را خرج دیگران بخصوص کسانی که می دانست مشکل مالی دارند می کرد. ادامه دارد ... با کسب اجازه از ناشر کتاب ( انتشارات شهید هادی ) امام و شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
می‌گفت: اگر از دست کسی ناراحت هستید، دو رکعت نماز بخوانید و بگویید: خدایا! این بنده‌ی تو حواسش نبود، من از او گذشتم تو هم بگذر... 🕊 باقری
✍️اگر قفلی در زندگیت می‌بینی شک نکن اون قـفل کلیدی داره... هیچکس قفل بدون کلید نمی‌سازد اگر قفلی در زندگیت می‌بینی شک نکن اون قـفل ڪلیدی هم دارد... ✅کلید خیلی از قضاوتهای زندگی پـنج چیز است: ➊صـبر ➋توکل ➌تـلاش ➍آرامـش ➎ایمان به خدا •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•