#برای_محمودرضا🕊💚
میگفت هدف از جنگی که تو سوریه راه انداختن ، از بین بردن مقاومت شیعی مقابل صهیونیست هاست.
تو غربتِ محض و سکوت کامل رسانه ای رفتن و ایستادن و نذاشتن اسرائیل یه روز نفس راحت بکشه .
کار ناتمامشون رو با آزاد کردن قدس تموم خواهیم کرد و آماده شهادتیم ...
#شهیـدانهـ
#رفیقشهیدم
『♥🌱』
#حرفقشنگ🌸🍃
¦شفاعتت میکند
آن شهیدۍ کہ
هنگام گناھ میتونستے گناه کنے
ولے بہ خاطرش
گذشتے...(:♥️✨¦
#شهید_محمود_رضا_بیضائی💖
#شهیـدانهـ🌿💫
#رفیقشهیدم🌸⛓
|•🌿⛓•|
شهــدا
دلگیرم!!
هر چه میدوم به گرد پایتان نمیرسمـ
هــوای دلمـ از حــد هشــــدار گذشته...
مسئله یک سربند و لباس خــاکی نیست!
سخت محتاج نگاه شماییمـــ
یاریمــان کنید...
#شهیـدانهـ🌿🌸
آیه گرافی ~~~~~الا به ذکرالله والطتمئن القلوب اینجاست که وجودم آرامشی از جنس رفاقت با خدا می گیرد♡♡♡♡♡♡
زندگی شوق 😍رسیدن
به همان پروازی 🕊ست
که شهادت نام دارد...
#برادر_شهیدم
#کپی_ممنوع⁉️
@mahmoodreza_beizayi
⚘شهیدمحمود رضا بیضایی⚘
از زمین به شهدای آسمانی هوامونو داشته باشید اینجا گناه شیوع پیدا کرده#خدا_هوامونو_داره
#تلنگرانه
بایک چادر سر کردن مؤمن نمی شویم
برای مؤمن بودن باید مؤمنانه زندگی کرد
#چادرم_یادگار_مادرم_زهراست
⚘شهیدمحمود رضا بیضایی⚘
#تو_شهید_نمیشوی📚 قسمت بیست ونهم🌱 | بسیجیِ وسط معرکه | به بچه های بسیج خیلی اعتقاد داشت.در روزهای
#تو_شهید_نمیشوی 📚
قسمت سی اُم🌱
| هوادارِ تمام عیارِ انقلاب |
در فتنه ی ۸۸،وبلاگی راه انداخته بودم و تا مدتی به صورت روزنوشت یادداشت هایی درباره ی فتنه می نوشتم.
البته بیشتر از دو سال دوام نیاورد و اوایل سال ۱۳۹۱ هک شد.
یکی از خواننده های ثابت آن وبلاگ، محمودرضا بود.
یادداشت هایم را می خواند و با اسم مستعار ((م.ر.ب))پای پست ها کامنت میگذاشت.
گاهی هم بعد از اینکه یادداشتی را می خواند،زنگ میزد و نظرش را می گفت.
در دیدارهای گاه و بیگاهی هم که تهران با هم داشتیم،وسط حرفها حتماً چیزی درباره ی وبلاگ میگفت.
گاهی پیش میآمد که چند روز چیزی در وبلاگ نمینوشتم.
این جور مواقع تماس میگرفت و پیگیر نوشتنم می شد.
بعضی از این یادداشتها گاهی در پایگاههای خبری تحلیلی مثل جهان نیوز و رجا نیوز و خبرگزاری فارس لینک می شدند. این جور وقت ها تماس میگرفت و تشویقم میکرد.
بعد از اینکه وبلاگم هک شد،اکانتم را از طریق تماس با مدیر سرویسی که وبلاگ را روی آن ساخته بودم پس گرفتم.اما دیگر چیزی در آن ننوشتم.به جایش یک وب سایت زدم.
محمودرضا از این کار خوشش نیامده بود و بعد از آن بارها از من خواست که به همان وبلاگ سابق برگردم.
می گفت:((وبلاگت شخصیت پیدا کرده بود!))
@mahmoodreza_beizayi