eitaa logo
⚘شهید‌محمود رضا بیضایی⚘
963 دنبال‌کننده
16.3هزار عکس
6.7هزار ویدیو
12 فایل
‹بِسـم‌ِرَب‌ِّالحُسَـیْن🌱› صلی‌اللّٰـه‌علیک‌ِیـٰافاطمـةالزهـرا♥𐇵!' . «امام‌زمـان(عجل‌اللّٰه)امروزسرباز باهـوش‌وپـای‌کارمی‌خواهند؛ آدمی‌که‌شجـاع‌ومردمیدان‌باشـد.» #شـهیدبیضائی🎙!" . ◞پشت‌سنگر: @etlaeatkanal
مشاهده در ایتا
دانلود
دوست دارید بیشتر چه مطالبی در کانال بارگذاری بشه؟! 🍂🍁 نظرات، پیشنهادات، انتقادات، سوالات و... خود را به آی‌دی زیر اعلام بفرمایید🌹 @z_beyzaei حتما تشریف بیارید... 😍♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رمان زیبا وهیجانی 🍃فدای بانوی دمشق 🍃 _بله؟ +آبجی بیا الان میان داخل باید خوش آمدگویی کنی _باشه باشه اومدم اول از همه خاله جان اومد داخل _سلام عروس گلم😍 +سلام خاله جون خوش اومدین🙂 _ماشالله یه تیکه ماه شدی +چشماتون خوشکل میبینه☺️😀 خاله رفت و عمو جان اومد طرفم _سلام بابا جان، چقدر خوشکلی تو عروسم😄😍 +سلام عموی گلم خیلی خوش اومدین پرو میشم اینقدر تعریف نکنین😂 _ولی خدایی محسن خوش سلیقه است +(سرخ و سفید شدن😬) عمو با خنده رفت و آقا فرهاد اومد _سلام زن داداش عزیز😁 +سلام داداش خوبین؟ _خداروشکر شما چطوری؟ +ممنون بفرمایید خوش اومدین فرهادم رفت و با علیرضا رفتن یه گوشه نشستن نوبت رسید به آقا محسن اول با مامان بابا بعد با محمدحسین و بعدش اومد. طرف من سرشو تا میتونست داده بود پایین _سلام زینب خانم +سلام، خوش آمدید _ممنون،خوبین +تشکر شما چطورین؟ _منم. خوبم آقا محسن با محمد حسین رفتن و کنار هم نشستن منم. رفتم آشپزخونه پیش آسیه و فاطمه _چطور بود😈 +چی؟ _آقا محسن دیگه 😑 +نگاه نکردم خب😂 _نابود شدم آسیه :بچه ها غلط نکنم محمدحسین داره باهاش جک میگه آخه نگاه کنین چطوری می‌خندن 🤨 +وای زل نزن بهش بده🤦‍♀ _برو بابا "" زینب بابا جان چایی بیار"" _وای بچه ها من باید الان چیکار کنم😱 +عقب مونده ی من تو الان خیلی عادی سینی چایی رو برمیداری میبری تعارف میکنی 😂 _چه کار سختی😄😥 چادرمو درست کردم و سینی رو برداشتم و رفتم تو حال خاله:ماشاءالله عروس گلم😍 عمو:به به دخترمو ببین🤩 منم که همش سرخ و سفید میشدم اول عمو و بابا بعد خاله و مامان یهو دیدم آسیه و فاطمه هم نشستن برای اوناهم بردم بعدش برای فرهاد و عليرضا فرهاد:چایی زن داداش خوردن داره😂 علیرضا :اونقدر از این چایی ها بخوری که بترکی😂 منم در حال مردن بودم و رفتم سمت آقا محسن و داداش اول داداش برداشت و رفتم سمت آقا محسن یهو لرزش دستم زیاد شد که نزدیک بود چایی بریزه روش عمو:محسن گفتم که اگه روت چایی ریخت یکی از اتفاقات طبیعی خاستگاریه😂😂 و همه خندیدن محسن چایی رو برداشت و من رفتم کنار خاله نشستم ادامه دارد... 😍 🌸به قلم سیده بیضایی🌸 ‼️کپی با ذکر نام نویسنده و آی‌دی کانال آزاد ‼️
رمان زیبا وهیجانی🍃فدای بانوی دمشق 🍃 همه مشغول حرف زدن بودن یهو عمو جون گفت:خب دیگه بریم سر اصل مطلب😁 خاله:ماکه با هم. حرف زدیم عمو:خب دیگه مشکل اینجاست که ما حرف زدیم این دوتا جوون حرف نزدن😄 _مهدی اجازه هست این دوتا جوون برن و باهم حرف بزنن؟ +اجازه ماهم دست شماست _پس اگه راضی باشین برن باهم حرف بزنن. بابا:زینب جان بابا، آقا محسن رو به سمت اتاقت راهنمایی کن _چشم بلند شدم. که همزمان با من آقا محسن بلند شد و پشت سر من راه افتاد درب اتاق رو باز کردم و گفتم:بفرمایید _اول شما بفرمایید منم رفتم. داخل اومد داخل و با اجازه درب اتاق رو بست همون اول نگاهش توی کل اتاقم گردوند رفت سمت میزم _ببخشید این قاب عکس چرا خالیه؟ +اینو بر عمد خالی گذاشتم _چرا؟ +خوبه که همیشه حواسمون به یکی که خیلی غربیه باشه یکی مثل آقا صاحب الزمان _هیچ وقت از این زاویه نگاه نکرده بودم بنظرم خیلی جالبه +بله، این قلبم گذاشتم که وقتی آقا ظهور کردن عکسشون رو بزارم توش خب بفرمایید بشینید من روی تخت نشستم و آقا محسن روی صندلی بعد از 10 دقیقه گفت _نمیخواین چیزی بگین؟ +حرف زیاده _من تا صبح به حرفاتون. گوش میدم☺️ +آقا محسن توقعات شما از همسرتون چیه _من معتقدم که زن ملکه خونه است پس کار کردن همسر اصلا برام مهم نیست فقط میخوام همسرم با ایمان باشه و در کنار هم دینمون رو کامل کنیم و همراهم باشه +اوهوم _شما از همسرتون چه توقعی دارید؟ +من از همسرم. نه خونه و. ماشین عالی میخوام. نه چیز دیگه ای که به زحمت بیوفته و خجالت بکشه من فقط میخوام. نمازاش و تکالیف دینی اش هیچ. وقت ترک نشه به گفته ی شما دینم. رو. در کنارش کامل کنم _از نظر شما من همچین کسی هستم؟ +بله🙄😁 _زینب خانم +بله _شما میتونید با من زندگي کنید؟ +از چه نظر میفرمایید؟ _من باید یه چیزی رو بهتون بگم واقعا ازتون تقاضا دارم. اگه حتی یک درصد نمی‌تونید با این شرایط کنار بیاین جواب منفی بدین +بفرمایید _من بخاطر سپاه شاید نتونم همیشه کنارتون باشم +شما باید وضیفتون رو به طور احسنت انجام بدین من مشکلی ندارم _واقعا عالیه😍 +آقا محسن _بله +شما یادتونه که موقع اون اتفاق دکتر چی گفت _بله یادمه،من شمارو برای خودتون میخوام تازه این یه احتمال خییییلی کمه که اگرم. باشه درست میشه😁 +آقا محسن شما چه رنگی رو دوست دارین؟ _میخواین برام. پیراهن بخرین؟ 😂 با این حرفش اول تعجب کردم بعدش خندیدم😂😂 +نخیر😂 _من به رنگ سبز و زرد علاقه دارم +من به رنگ زرد علاقه دارم 😍 _خیلی رنگ باحالیه همرنگ خورشید مثل خورشید نگاه شما داشتم از خجالت آب میشدم🙈 . . . . +من. میخوام. مهریه ام 12 سکه و سفرای زیارتی باشه _نه نه من قبول نمیکنم +چرا؟ _12 سکه کمه +من. همینقدر میخوام _خب پس سنتون هم بهش اضافه کنیم +یعنی چی؟ _یعنی 22 رو به علاوه 12 میکنیم که میشه 34😁😁 نگین نه که ناراحت میشم +باشه🤦‍♀از دست شما _حالا کدوم. شهر میخواین برین سفر؟ +کربلا، مشهد، شلمچه _نجف +جکمران _قم +بسه دیگه 😂 _شما هر جا اراده کنید میبرمتون +(سکوت) _زینب خانم +بله _با من ازدواج میکنید؟ +بله🙄🙈 _مبارک باشه😍 بفرمایید دهنتون رو شیرین کنید یک شکلات کاکائویی گرفت جلوم +به به کاکائویی😍😋 _دوست دارین +بله😄 _زینب خانم +بله _من اول زندگی یک درخواست ازتون دارم +بفرمایید _ازتون میخوام زندگیمون مثل زندگی امام علی و. حضرت فاطمه باشه یعنی الگوی زندگیمون امام علی و حضرت زهرا باشه +باشه موافقم پس دوتایی قول میدَم. که تا آخر عمر پای این قول بمونیم _قول و بعدش یک شکلات دیگه گرفت جلوم منم خندم گرفت 😆 با هم رفتیم بیرون ☺️😌 ادامه دارد... 😍 🌸به قلم سیده بیضایی 🌸 ‼️کپی با ذکر نام نویسنده و آی‌دی کانال آزاد‼️
سلام به دوستان رمان خونم💁🏻‍♀ اگه دنبال یه کانال می‌گردید که یه عالمه رمان مختلف با ژانر و مضوعات متنوع به صورت PDF ‌(پی دی اف) داشته باشه حتما یه سری هم به کانال ما‌ بزنید. بدون هیچگونه مطلب اضافی❌❌ مطمئنم پشیمون نمی‌شید.✅✅ لینک کانال 📚رمــانخــانــه📚 👇🏻👇🏻 @booknight_Azita
سلامی به گرمای نگاه محمودرضا 😍🌱 اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِي هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِي كُلِّ سَاعَةٍ وَلِيّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِيلًا وَ عَيْناً حَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِيهَا طَوِيلا... 🍂🌻 آغاز صبحی دیگر با ذکر صلوات... 🌼✨ ♥️|@mahmoodreza_beizayi
🍃ذکر روز یکشنبه🍃 🌺یا ذَالجَلالِ وَ اْلاِکْرام🌺 ❤️ ای صاحب شکوه و بزرگواری❤️ ذکر روز یکشنبه که به اسم امیرالمومنین و حضرت زهرا می‌باشد موجب فتح و نصرت می‌شود روایت شده است که در این روز زیارت حضرت امیرالمؤمنین و زیارت حضرت زهراخوانده شود☘🎊 🌼 ❄️ ♥️|@mahmoodreza_beizayi
• . ایشان بھ همسرشان میفرمودند؛ بنشینید، من خودم غذا درست میکنم ! 'رھ'🌿 |♥️@mahmoodreza_beizayi
• . هر کس خمس و زکات بدهد؛ مالش ترقۍ کردھ و زیاد میشود ! 'رھ'🌿 |♥️@mahmoodreza_beizayi