💠شهدای دفاع از حرم اگر نبودند، ما باید حالا با عناصر فتنهگرِ خبیثِ دشمنِ اهلبیت و دشمن مردم شیعه، در شهرهای ایران میجنگیدیم. در برنامههای دشمن بود دیگر؛ در عراق که بودند، اینها در یک منطقهای بودند و سعی میکردند خودشان را بکشانند به سمت منطقهی مرزی با جمهوری اسلامی؛ و خودشان را برسانند به مناطق شرقیشان که همسایهی جمهوری اسلامی است؛ سعی میکردند بیایند به این استانهایی که با ما هممرزند؛ جلویشان گرفته شد، بهشان تودهنی زده شد، تارومار شدند، پدرشان درآمد، حالا [هم] که دارند بکلّی اِزاله(9) میشوند، جارو میشوند.
🌷در سوریه هم همینجور؛ اگر این کاری را که سرداران باارزش ما انجام دادند انجام نمیدادند، حالا باید در همین دوروبَر و اطراف با اینها میجنگیدیم؛ باید در همین خیابانهای خودمان و شهرهای خودمان با اینها مبارزه میکردیم. بخش مهمّی از این امنیّتی که امروز شما دارید، مربوط به همین مدافعان حرم است
♻️دیدارباخانواده های شهدای مدافع حرم و شهدای مرزبانی
۹۶۰۳۲۸
💠حضرت امام خامنه ای (حفظه)
▪️قدر شهدا را باید بدانیم، قدر خانوادههای شهدا را باید بدانیم. برادران عزیز، خواهران عزیز! هرکسی که سعی کند که یاد شهدا به فراموشی سپرده بشود، به این کشور خیانت کرده؛ هرکسی که سعی کند که به خانوادههای شهدا اهانت بشود یا بیاعتنائی بشود یا مورد تعرّض زبانی قرار بگیرند، به این کشور خیانت کرده؛ [چون] اینجا بحث نظام نیست، بحث کشور است؛ به کشور خیانت کرده
@Agamahmoodreza
▪️به شهدا باید احترام بگذارند و قدر آنها را بدانند؛ به خانوادهی شهدا باید احترام بگذارند و قدر آنها را بدانند؛ خود را زیر بار منّت شهیدان بدانند. خب «زیر بار منّت شهیدان» یعنی چه؟ یعنی زیربار آن همسری که راضی میشود شوهرش برود در میدان جنگ به شهادت برسد؛ پس زیر بار [منّت] آن خانم هم هستند؛ زیر بار منّت آن پدر یا آن مادری که رضایت میدهد فرزندش برود [هم هستند]؛ زیر بار منّت اینها قرار بگیرند و همه بدانند، اینها است که ارزشها را در کشورمان زنده میدارد.
۲۸خردادماه ۱۳۹۶
@Agamahmoodreza
💠براے بابا محمودرضــا !
دختر بابا مـنم،
طناز عشق
رفته بابایم سفر شهر دمشــق
يادم آید آن سحرگاهے که رفت
برنگشته او از آن راهے که رفت
وقت رفتن هست یادم در وداع
گفت: بابا میروم بـهر دفـــاع
گفتم از که؟ از کجا؟ ای خوب عشق
گفت از ناموس شیعه در دمشق
گفت بابا، زینب آنجا بیکَس است
حضرت زهرا بر او دلواپس است
خون ز غیرت در رگ بابا به جوش
گفت باید او علم گیرد به دوش
گفت باید تا شو