eitaa logo
برای کوثر
351 دنبال‌کننده
2هزار عکس
86 ویدیو
14 فایل
✨ ما می گوییم تا شرك و کفر هست، مبارزه هست و تا مبارزه هست ما هستیم. امام خمینی(ره) ✨
مشاهده در ایتا
دانلود
Voice 436.m4a
2.39M
💠حجت الاسلام شیخ طادی ، شب چهاردهم محرم ۱۳۹۹ چرا ؟؟ 🍃🌸شهید محمودرضا نام مستعار «حسین نصرتی» را در سپاه برای خود انتخاب نمود تا به گفته خودش برگرفته از ندای «هل من ناصر ینصرنی» مولای خود (ع) و کنایه از به این ندا بود . @Barayekosar @Agamahmoodreza
برای کوثر
🔴 شهید محمودرضا بیضائی (حسین نصرتی) شجاع ترین فرمانده در اوایل جنگ سوریه انتشار برای اولین بار 👇👇
🔴انتشار برای اولین بار ◾ کپی با ذکر منبع آزاد 💠 شهید محمودرضا بیضائی (حسین نصرتی) 🍃🌸یکی از شجاعترین فرماندهان در آن زمان(سال آغازین جنگ در سوریه) شهید حسین نصرتی فرمانده عملیاتی تیپ حیدریون در منطقه غوطه شرقی دمشق و معاون هماهنگ کننده با گردانهای حزب الله، منطقه عملیاتی زینبیه. 🍃🌸شهیدی که دست راست فرماندهی منطقه دمشق که مهمترین و حساس ترین منطقه عملیاتی در کل سوریه و ستون و پایه اصلی فعالیت محور مقاومت در این منطقه بود و اگر شکستی متوجه محور مقاومت میشد کل مقاومت ضربه سنگینی می خورد و جبران آن بسیار سخت و دشوار میشد چرا که امکانات دشمن مورد حمایت آمریکا و عربستان خیلی بیشتر و بهتر از محور مقاومت بود و انتقال امکانات بسیار سخت بود چون که فرودگاه در محاصره دشمن و پروازها فقط نصف شب آن هم در هر فرصتی که مناسب بود با ریسک بسیار بالا صورت میگرفت شاید در ۱۰ یا ۲۰ روز یکبار فرصت نشست و پرواز پیش می آمد و این امر کار را برای نیروی مجاهد جبهه مقاومت سخت و سختر میکرد. اوایل حضور در منطقه گردانهای زینبیون و فاطمیون و غیره تشکیل نشده بودند و فقط گردانهای حزب الله مجاهدان لبنانی و گردانهای حیدریون مجاهدان عراقی و تعداد اندکی از نیروهای گارد ریاست جمهوری که آنها هم متاسفانه در زمینه حفاظت بیشتر آموزش دیده بودند و از عملیات و طراحی عملیات ، آفند و پدافند و آرایش نظامی و غیره هیچ تخصصی نداشتند و اصلا به آنها نمیشد اعتماد کرد و در هیچ منطقه نمی‌توانستند استقرار و از خط نگهداری کنند. باتوجه به اینکه وسعت منطقه عملیاتی بسیار بود نیروی رزمنده برای پوشش کل منطقه نداشتیم و به نیروهای سوری نمیتوانستیم اعتماد کنیم تا اینکه با تدبیر فرمانده حسین نصرتی نیروهای سوری را به گروههای ۱۵ نفری تقسیم کرد و در اختیار و زیر نظر فرماندهی حیدریون و حزب الله قرارگرفتند. 🍃🌸نیروهای قرارگاه اکثر در رسته های مختلفی تخصص داشتند که با تفکر و پیشنهاد فرمانده حسین نصرتی زیر نظر کادری مجرب آموزش‌های تخصصی کلید خورد و با پیشرفت کار، پادگانی از طرف ارتش سوریه در اختیار قرار گرفت و آموزش‌های تخصصی گسترش یافت و موجب تشکیل هسته نظامی نیروهای مردمی با دستور سردار سلیمانی گردید و سردار حسین نصرتی در بحث آموزش تاکتیک عملیات و اطلاعات و شناسایی و تخریب، شب و روز نداشت و خواب و خوراک نداشت چرا که باید همیشه به خط مقدم سرکشی میکرد و کم و کسری و اشکالات پدافندی و نحوه گسترش نیروها را مجدد ارزیابی و برای رفع اشکالات و مشکلات هماهنگی های لازم را انجام میداد، سردار حسین نصرتی واقعاً گمنام و مظلوم واقع شد و خیلی دیگر از فرماندهان شهید نیروی قدس مثل سردار شهید حاج حیدر و شهدای فرمانده گردانهای حیدریون(قرارگاه عملیانی مجاهدان عراقی). 🆔 @Barayekosar
برای کوثر
🔴انتشار برای اولین بار ◾ کپی با ذکر منبع آزاد 💠 شهید محمودرضا بیضائی (حسین نصرتی) 🍃🌸یکی از شجاعت
🔴 انتشار برای اولین بار ◾ کپی با ذکر منبع آزاد 💠شهید محمودرضا بیضایی (حسین نصرتی) 🍃🌸در مدیریت جنگ چریکی ، شهید حسین نصرتی بود که توانست با هوش بالا و خلاقیت خدادادی در نحوه مدیریت جنگ ابتکارات ویژه‌ای بروز دهد، از جمله راه اندازی آموزشهای تخصصی،،، وجود سرداران بی نظیر مثل شهید نصرتی و حاج حیدر و دیگر عزیزان بود که در آن روزهای حساس غربت و محرومیت، توانستند با به کارگیری از کمترین امکانات، بهترین بهره برداری را در پیروزی های محور مقاومت داشته باشد.  به دلیل لیاقت و استعداد ذاتی‌اش توانست در بسیاری از زمینه‌ها رشد کند و مسئولیت‌های بزرگی از جمله فرماندهی نیروهای عمل‌کننده در عملیات های متعددی را تقبل نمایند. وی در اوایل رویارویی و نبرد با تکفیریها نیز کاملاً آمادگی عملیاتهای متعدد کوچک و محدود چریکی را داشت ، یکی از عملیاتها موفق و مورد تمجید فرماندهی قرارگاه کمین های شبانه با تله های انفجاری با همکاری مجاهد گرانقدر آقای ابوکوثر فرمانده گردانهای حیدریون میتوان اشاره کرد. 🆔 @Barayekosar
برای کوثر
🔴 انتشار برای اولین بار ◾ کپی با ذکر منبع آزاد 💠شهید محمودرضا بیضایی (حسین نصرتی) 🍃🌸در مدیریت جن
🔴 انتشار برای اولین بار ◾ کپی با ذکر منبع آزاد 💠شهید محمودرضا بیضائی (حسین نصرتی) 🍃🌸موقعیت عکس پادگان آموزشی نیروی هوائی سوریه در منطقه غسوله نزدیک فرودگاه دمشق که طی عملیاتی آزاد شده و در یکی از آشیانه ها این جنگنده بود. تیم سردار نصرتی ماموریت داشت کل منطقه را از تله و مین و مواد منفجره پاکسازی کند و بعلت اینکه نیرو و تیم تخریب متخصص در آن زمان نداشتیم این مسؤلیت سنگین را داداش حسین به عهده گرفت و با تعدادی از همرزمانش از جمله شهید یزدانی دست بکار شدند و منطقه را پاکسازی کردند،،،،،،،،، ⁦✔️⁩🍃🌸داداش حسین یکماه بعد از ما به دمشق رسیدند، هم گروه شهید حاج حیدر(حیدر جنتی) و شهید باقر(اکبر شهریاری) و تعداد دیگری از نیروها که جمعا حدود ۲۰ تا ۲۵ نفر بودند که هسته اصلی مقاومت شکل گرفت و با همکاری تیپ حیدریون (حاج ابوکوثر و مجاهدین عراقی) و برادران حزب الله که وظیفه امنیت حرم حضرت زینب(س) به عهده آنها قرار گرفت ، ⁦✔️⁩تنها نیروهای عمل کننده نیروهای شهید حسین نصرتی و حاج ابو کوثر و تعدادی از نیروهای سوری دفاع وطنی (نیروهای مردمی) استخدام شده بودند که هیچ تجربه و آگاهی از جنگ نداشتن و با تلاشهای شهید نصرتی پادگان آموزشی راه اندازی و نیروهای متخصص قرارگاه با همکاری حاج ابو کوثر سر و سامان گرفتند و عملیاتهای بعدی از کیفیت بالاتر و بهتری برخوردار شد و نیروی حزب الله در زمینه های تخصصی بازوی قدرتمند و پشتیبانی قابل اعتماد بود که پیروزیهای سرافرازانه و با افتخاری رقم خورد. 🆔 @Barayekosar
برای کوثر
🍃🌺روایتی جدید از لحظات شهادت "آقا محمودرضا بیضائی" 🌺🍃 انتشار #به_وقت_پرواز 🆔 @Barayekosar
🌷🌷 یک روز برای انجام ماموریت به سمت کارخانه روغنی در اطراف دمشق رفتیم به لطف خدا حوالی ظهر بود که کارخانه روغن به تصرف نیروهای ما در آمد. نیروهای ما وارد کارخانه شده بودند که برادر حمزه (از نیروهای سپاه قدس) در جنگ تن به تن از ناحیه پا مورد اثابت گلوله مستقیم کلاش داعشی ها قرار گرفت ،ماشاالله خم به ابرو نمی آورد و با همان چهره خندان روی برانکارد گذاشتند .در آن لحظه بالای سرش بودم همچنان می خندید و ذکر یاحسین یا ابوالفضل بر لب داشت او را به عقب بردند. ✔️ قرار شد برادر حسین نصرتی تا دقایقی دیگر به جای برادر حمزه به ما ملحق شود ایشان مسئولیت هماهنگی بین نیروهای ایران و عراق و لبنان و سوریه را به عهده داشتند .من به همراه همرزمانم از بچه های زرهی در کنار ورودی کارخانه روغن نشسته بودیم و مشغول هماهنگی های لازم برای ادامه نبرد خارج از تانک بودیم ،که یکی از برادران فاطمیون فریاد زنان به سمت ما آمد شهید شهید شهید . برادر (شهید)محرم علیپور به راننده نفربر که وظیفه حمل مجروحان را به عقب داشت فرمان داد که هرچه زودتر نفربر را به موقعیت مجروحانی که برادر افغانی نشان میداد ببرد بعد از حرکت نفربر برادر علیپور به من گفت: نظری خودت هم برای هدایت دستگاه به آن سمت برو و به حمل مجروح کمک کن. من نیز در میان آن همه تیر و ترکش از میدان مسطحی که به اندازه زمین فوتبال بود،و روبروی کارخانه قرار داشت به سمت محل حادثه با پای پیاده به حالت نیم خیز و مار پیچی دویدم ،بعد از رسیدن به نفربر و هدایت آن که سمت عقبش را به سمت کانال پارک کردیم،داخل کانال که در آنجا قرار داشت رفتم ،آنجابرادر حسین نصرتی یا همان شهیدمحمودرضابیضایی خودمان را روی برانکارد گذاشته بودندموقع آمدن به سمت کارخانه درون کانال که داعشی های ملعون تله گذاری کرده بودند بصورتی که دومیله آهنی را روی زمین تله کرده بودند و مواد منفجره را بغل کانال جاساز کرده بودند سه یا چهارنفر از بچه‌ها که با هم داشتند به سمت کارخانه می‌آمدند از روی تله رد شده بودند متاسفانه برادر نصرتی نفر سوم یا چهارم بود که پایش روی تل میرود و مواد منفجره، منفجر می شود. ✔️ او از ناحیه دست چپ و پهلوی سمت چپش و سرش به شدت مورد آسیب قرار می گیرد و در همان جا به مقام شهادت نائل می آمداست درب نفربر را بستیم و به راننده فرمان انتقال مجروح به عقب را صادر کردم ساعتی نگذشت که خبر شهادت برادر حسین نصرتی به ما رسید. روای:جانباز مدافع حرم رضا نظری 🔴کپی با ذکر منبع بلامانع است 🆔 @Barayekosar
برای کوثر
«مقام معظم رهبری مدظله‌العالی» 🔸 مادران شهدا، از لحاظ قوّت و قدرت، حقیقتاً بی‌نظیرند. این، چه نیروی
به افتخار مادران شهدا ▪️احمدرضابيضائی اواخر آذر ١٣٦٠ بود. يادم هست كه زن صاحبخانه ميگفت: «بچه را آورده اند خانه.» اما درست يادم نيست چه كسى مرا برد طبقه بالا تا بچه را ببينم. وارد اتاق كه شدم بود و «بچه» توى بغلش و زنهاى همسايه و فاميل كه يك حلقه دور آن اتاق كوچك زده بودند. اين تنها تصويرى است كه از تولد به ياد دارم و هيچوقت يادم نرفته. ٣٠ ديماه ٩٢، وقتى پرواز ١١ شب تهران - تبريز توى فرودگاه تبريز به زمين نشست و با پدر از پله هاى هواپيما پايين آمديم و وارد سالن فرودگاه شديم، از همسرم كه پدر و مادرش و پسرمان را در مشهد رها كرده بود و خودش را رسانده بود فرودگاه تبريز، خواستم كه قبل از رسيدن ما به خانه، خبر شهادت محمودرضا را به برساند. نمى دانم كى رسيديم توى كوچه و جلوى خانه پدر. صداى گريه زنها توى كوچه شنيده مى شد. پله ها را رفتم بالا و وارد اتاق شدم. بود و زنهاى همسايه كه يك حلقه دور آن اتاق كوچك زده بودند. شبيه روز تولد محمودرضا در ٣٢ سال پيش اما اينبار «بى محمودرضا» بود. مادر از خبر طورى استقبال كرده بود كه انگار خبر داشته و خبر غافلگير كننده اى نگرفته. بى قرار بود و نبود. نشسته بود اما غرق در اشك. مدام مى گفت: «رفتى به آرزويت رسيدى؟»، «راه امام حسين را رفته پسرم...» مى گفت و اشك مى ريخت. گاهى هم ميگفت: «يوسفم رفت...» نشستم پيش و بهترين جاى دنيا در آن لحظات همانجا بود. چهار سال است كه غالبا عصرهاى جمعه مادر را مى برم سر مزار محمودرضا. شير زن است مادر. مثل همه مادران شهدا كه از هر چه مرد كه روزگار به خود ديده، مردتر اند. پيرش كرده ايم. شهادت محمودرضا اما پيرترش كرد. مادرى كه روزى با يك دست ما را بلند مى كرد و تر و خشكمان مى كرد، حالا براى بالا آمدن از ده پله بلوك ١١ گلزار شهدا، عصايش مى شوم. با اينهمه شير است مادر. چهار سال است كه با من مى آيد سر مزار مى نشيند، قرآن كوچكى را از كيف در مى آورد و مى خواند و سنگ مزار را مى بوسد و بعد روى نيمكتى كه آنجاست مى نشيند و تماشا مى كند. آنقدر تماشا مى كند تا سير شود و بعد بلند مى شويم و بر مى گرديم. در اين چهار سال حتى يكبار شكستنش را سر مزار نديده ام. 🆔 @Barayekosar
✨ محمودرضا اطاعت پذیری عجیبی از پدر داشت. در حد اطاعت از ولی امر یا خدا، جور دیگری نمی‌توانم کیفیت اطاعت‌پذیری‌اش را بگویم. اگر پدر یک بار به او می‌گفت نرو، قطعا از سر اطاعت نمی‌رفت. علت اینکه بی‌خبر گذاشته بود این بود که اگر پدر می‌گفت نرو دیگر نمی‌رفت و او طاقتش را نداشت که دیگر نرود. م 🆔 @Barayekosar
28.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽ ✨ کلیپ تصویری بسیجیان با مربیگری شهید آقامحمودرضا بیضائی ✨ شهید شهید بیضائی . ✔️صفحات رسمی با نام " برای کوثر " در تمامی پیام رسان ها و اینستاگرام را فقط به نشانی: @Barayekosar دنبال کنید.