چه عیدی شده امشب....

آوای انتظار کسی که باهاش تماس میگرفتم، این بود: هرکی به غیر خدا امید داشته باشه، خدا امیدشو ناامید میکنه. تماسم که تموم شد، سوهان فروشی دم حرم رو دیدم که داشت در مغازشو باز میکرد و بلند بلند برای خودش میگفت: ”الهی به امید تو“ خاطرات من از #ساکنان_وادی_ایمان @barjan

دستت درد نکنه شهرداری جان اما برای سیاه پوشی نمیشد یه کم زودتر به هم بگردی!؟ سومین روز از #محرم @barjan

صدا سیمایی که جیره خور دولت امنیتی باشد، انتظاری نمی رود که جهان آرا و ثریا، مصیر در آن جایی داشته باشند! امام خمینی رحمه الله تعالی: من بارها گفته‌ام راديو تلويزيون بايد کاملاً مستقل باشد،و بايد استقلالش محفوظ باشد و هيچ کس در آن دخالت نکند .... ( صحيفه نور،جلد 17، صفحه 157 ) @barjan

پارسال خبری در مورد طراحی اندروید بومی سازی شده منتشر شد. شرکت ارتباط گویا اروند که ما اون رو به اسم #جی_ال_ایکس میشناسیم، تولید کننده ی این دستاورد بود. دستاوردی که ما رو از سرویس های google بی نیاز می کرد و این یعنی کوتاه شدن دست مزدوران خارجی (از جمله سرویس های جاسوسی، سردمداران سیستم عامل های متعددو...) که به طور اغلب از صهونیست یا شیفتگان این کیش هستند. این که چی شد و چه بلایی سرش اومد، به گفتن همین اکتفا می کنم که مصالح شخصی نگذاشت پای اندروید #غیر_استکباری به کشورمون باز بشه! پ.ن: وقتی شیر آب دست اونا باشه، خودشون میدونن کی و کجا باز کنن یا نکنن! به عبارت دیگه: چه زمانی و چه جوری به ایران سرویس بدن و چه زمانی ندن! @barjan

نه این که بی تفاوت باشیم؛ حقیقتش اینه که واق واق سگ جواب نداره! #مکر_مکرون @barjan

کی شود دریا ز پوز سگ نجس؟

مدعیان کم زنید دعوی بالاتری پرچم ارباب ما از همه بالاتر است...

کاری که حاج قاسم برای امنیت ایران و منطقه کرد با یه اثر انگشت ☝️ میشه ادامش داد... 🌹🌹

چه قحط الرجال عجیبی شده! کلانتر(های) ما اینگونه به درد داغ دیده(ها) گوش میده(ند)! شاید اگر برای یک بار هم که شده توصیه های مولای متقیان به مالک اشتر را میخواندید، وضعتان به این خرابی نبود. خدا به شما رحم کند!

با همان لحن پسرخاله گفتن همیشگی اش که بعدش لبخند ملیحی می آمد خطابم قرار داد. کاغذی را درآورد که نشان می داد دوره ای را مربوط به اعزام برای سوریه و دفاع از حرم پشت سر گذاشته است. دلش خدایی بود ولی کنار ما زندگی می کرد. با وجود مشکلاتی که داشت بازهم همیشه با غلظت زیادی خدا را شکر می کرد. هیچگاه فراموش نمی کنم پینه های دستش را که بعد از بیل زدن باغچه خانه ی مادرش بسیار آزرده اش کرده بود اما به روی خودش نمی آورد تا مبادا مادرش غصه ای بخورد. نوروز امسال آخرین باری بود که او را می‌دیدم. به همه احترام می‌گذاشت و همین ها محترمش کرده است. راستی... حالا دیگر نه من و نه شانه به سر خوب نیستیم! حالا این جا هیچ کس حالش خوب نیست! گواهی میدهم که هیچ گاه از او جز خوبی ندیده ام. روح پسرخاله ی عزیزم، محسن زارع خرمدل را با فاتحه ای شاد کنید. @barjan

✅ لذت ببرید #عید_غدیر #یا_امیر_المومنین @barjan