🌸 باید یاد بگیریم #مفید_باشیم، به جای این که #مهم_باشیم.
https://basalam.com/user/aGG/posts/742296?sh=copy-aGG-post-app
🌸 برای حضرت دوست؛ که هر چه دارم از اوست.
.
#خیریه #خیریه_برکت
https://basalam.com/user/aGG/posts/743418?sh=copy-aGG-post-app
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 #قانون_خونهمون: در موقع ورود، اگه در بسته بود، حتما باید در بزنید و #یاالله بگید.
.
#معصومه_خانوم
#انسیه_خانوم
👈 میشه در لینک زیر بنویسین شما تو خونهتون چه قانونهایی دارین؟
https://basalam.com/user/aGG/posts/749652?sh=copy-aGG-post-app
🌸 این تابلو رو سال ۱۳۷۶، وقتی سال دوم طلبگیم بودم، درست کردم.
.
👈 قشنگ شده؟
.
#خط_بنایی
#خط_آجری
#امام_خامنهای
https://basalam.com/user/aGG/posts/751274?sh=copy-aGG-post-app
🌸 #نفس / کاردرمانی و گفتاردرمانی
.
https://basalam.com/user/aGG/posts/751403?sh=copy-aGG-post-app
هدایت شده از داستانکام
🌸 #داستانک / شیرینی
.
دیشب شبِ تولد پدرخانومَم بود.
گفتیم ی جعبه شیرینی بگیریم بریم خونهشون تا هم بهشون ی سری زده باشیمو، هم روز تولدشونو تبریک گفته باشیم.
.
جلوی قنادی وایستادم.
خواستم از ماشین پیاده شَم که #معصومه_خانوم گفت: "میشه منم بیام؟"
گفتم: "چرا که نه."
با هم رفتیمو، شیرینی رو خریدیمو، خواستیم بیایم بیرون که گفت: "میشه من شیرینی رو ببرم؟"
گفتم: "چرا که نه."
جعبهی شیرینی رو اَزَم گرفتو کنار چادرشو انداخت روش.
گفتم: "چرا این طوری کردی؟"
گفت: "ممکنه بعضیا ببیننو، دلشون بخوادو، نداشته باشن بخرنو، دلشون بسوزه."
.
👈 آیا فکرش ❤ داره؟
https://basalam.com/user/aGG/posts/754936?sh=copy-aGG-post-app
🌸 کی پارسال این موقع #کربلا بودو امسال داره حسرتشو میخوره که چرا خوب از لحظه لحظهی حضورم استفاده نکردم؟
#اربعین
https://basalam.com/@barkat/posts/762084?sh=copy-aGG-post-app
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 #اربعین ۱۳۹۹ / پیاده روی از خانه تا حرم #امام_رضا(علیهالسلام) به جای پیاده روی #نجف تا #کربلا.
.
#معصومه_خانوم #انسیه_خانوم #آقا_محمد_حسن
https://basalam.com/user/aGG/posts/763317?sh=copy-aGG-post-app
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 #داستانک / یک شب شام نخورم نمیمیرم.
.
از هیئت برگشتیم.
به خونه که رسیدیم زنی رو دیدم که داشت آشغال جمع میکرد.
با خودم گفتم ممکنه شام نخورده باشه.
سهم خودم رو برداشتم که ببرم بهش بدم.
#فاطمه_خانوم گفت: "من ببرم؟"
دادم.
رفت.
داد.
برگشت.
توی حیاط خونه به شوخی به #انسیه_خانوم گفتم: "غذای شما رو دادم به اون خانومو شما دیگه غذا نداری."
گفت: "اشکالی نداره."
.
رفتیم تو.
دوباره همون حرفا رو به #معصومه_خانوم گفتم.
معصومه گفت: "اشکالی نداره؛ یک شب غذا نخورم نمیمیرم"
.
#فاطمه_خانوم از توی اتاق صدا زد: "آقا جون! من سهم خودم رو دادم به اون خانوم."
.
#اربعین
https://basalam.com/user/aGG/posts/764631?sh=copy-aGG-post-app