فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺🌺🌺🌺🌺
🌴امیرالمومنین علیه السلام🌴
🍁 #خانه_پدری
#امیرالمومنین_علیه_السلام
#فضائل_امیرالمومنین
#سید_رضا_برقعی
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
@barzakh_ghiyamat
هدایت شده از از ازل تا قیامت
🌺🌺🌺🌺🌺
🌹لطفا حتما تا آخر بخونید 🌹
🌴کرامت #امیرالمومنین (علیه السلام) به یک #طلبه🌴
🌺فاضل بزرگوار سيد جعفر مزارعى روايت كرده :🌺
يكى از #طلبه هاى حوزه باعظمت #نجف از نظر #معيشت در تنگنا و دشوارى غير قابل تحملّى بود .
روزى از روى #شكايت و فشار روحى كنار ضريح مطهّر حضرت #اميرالمؤمنين (عليه السلام)عرضه مى دارد : شما اين #لوسترهاى قيمتى و قنديل هاى بى بديل را به چه سبب در حرم خود گذارده ايد ، در حالى كه من براى اداره امور معيشتم در تنگناى شديدى هستم ؟!
شب اميرالمؤمنين (عليه السلام) را در #خواب مى بيند كه آن حضرت به او مى فرمايد : اگر مى خواهى در نجف #مجاور من باشى اينجا همين #نان و #ماست و فيجيل و فرش طلبگى است ، و اگر زندگى #مادّى قابل توجّهى مى خواهى بايد به #هندوستان در شهر حيدرآباد دكن به خانه فلان كس مراجعه كنى ، چون حلقه به در زدى و صاحب خانه در را باز كرد به او بگو :
🌺به آسمان رود و كار آفتاب كند .
پس از اين خواب ، دوباره به حرم مطهّر مشرف مى شود و عرضه مى دارد : زندگى من اينجا پريشان و نابسامان است شما مرا به هندوستان حواله مى دهيد !!
بار ديگر حضرت را خواب مى بيند كه مى فرمايد : سخن #همان است كه گفتم ، اگر در جوار ما با اين اوضاع مى توانى استقامت ورزى اقامت كن ، اگر نمى توانى بايد به #هندوستان به همان شهر بروى و خانه فلان راجه را سراغ بگيرى و به او بگويى :
🌺به آسمان رود و كار #آفتاب كند
از خواب بيدار شدن و شب را به صبح رساندن ، كتاب ها و لوازم مختصرى كه داشته به فروش مى رساند و اهل خير هم با او مساعدت مى كنند تا خود را به هندوستان مى رساند و در شهر حيدرآباد سراغ خانه آن راجه را مى گيرد ، مردم از اين كه طلبه اى فقير با چنان مردى ثروتمند و متمكن قصد ملاقات دارد ، تعجب مى كنند .
وقتى به در خانه آن #راجه مى رسد در مى زند ، چون در را باز مى كنند مى بيند شخصى از پله هاى عمارت به زير آمد ، طلبه وقتى با او روبرو مى شود مى گويد :
🌺به آسمان رود و كار آفتاب كند
فوراً راجه پيش خدمت هايش را صدا مى زند و مى گويد : اين #طلبه را به داخل #عمارت راهنمايى كنيد و پس از پذيرايى از او تا رفع خستگى اش وى را به #حمام ببريد و او را با لباس هاى فاخر و گران قيمت بپوشانيد .
مراسم به صورتى نيكو انجام مى گيرد و طلبه در آن عمارت عالى تا فردا عصر پذيرايى مى شود .
فردا ديد محترمين شهر از طبقات مختلف چون #اعيان و #تجار و #علما وارد شدند و هر كدام در آن سالن پر زينت در جاى مخصوص به خود قرار گرفتند ، از شخصى كه كنار دستش بود ، پرسيد : چه خبر است ؟
گفت : مجلس جشن عقد #دختر صاحب خانه است . پيش خود گفت : وقتى به اين خانواده وارد شدم كه وسايل عيش براى آنان آماده است .
هنگامى كه مجلس آراسته شد ، راجه به سالن درآمد ، همه به احترامش از جاى برخاستند و او نيز پس از احترام به مهمانان در جاى ويژه خود نشست .
آنگاه رو به اهل مجلس كرد و گفت :
آقايان من #نصف ثروت خود را كه بالغ بر فلان مبلغ مى شود از نقد و مِلك و منزل و باغات و اغنام و اثاثيه به اين #طلبه كه تازه از نجف اشرف بر من وارد شده مصالحه كردم ، و همه مى دانيد كه اولاد من منحصر به #دو دختر است ، يكى از آنها را هم كه از ديگرى #زيباتر است براى او عقد مى بندم ، و شما اى عالمان دين ، هم اكنون صيغه عقد را جارى كنيد .
چون صيغه جارى شد #طلبه كه در دريايى از #شگفتى و حيرت فرو رفته بود ، پرسيد : شرح اين داستان چيست ؟
راجه گفت : من چند سال قبل قصد كردم در #مدح اميرالمؤمنين (عليه السلام) #شعرى بگويم ، يك #مصراع گفتم و نتوانستم مصراع ديگر را بگويم ; به شعراى #فارسى زبان هندوستان مراجعه كردم ، مصراع گفته شده آنها هم چندان مطلوب نبود ، به شعراى ايران مراجعه كردم ، مصراع آنان هم چندان چنگى به دل نمى زد ، پيش خود گفتم حتماً شعر من منظور نظر كيميا اثر #اميرالمؤمنين (عليه السلام)قرار نگرفته است ، لذا با خود نذر كردم اگر كسى پيدا شود و مصراع #دوم اين شعر را به صورتى مطلوب بگويد ، نصف دارايى ام را به او ببخشم و دختر زيباتر خود را به عقد او در آورم ، شما آمديد و مصراع دوم را گفتيد ، ديدم از هر جهت اين مصراع شما درست و كامل و تمام و با مصراع من هماهنگ است .
طلبه گفت : مصراع اول چه بود ؟
راجه گفت : من گفته بودم :
🌺به ذرّه گر نظر لطف بوتراب كند
طلبه گفت : مصراع دوم از من نيست ، بلكه لطف خود #اميرالمؤمنين (عليه السلام) است . راجه #سجده شكر كرد و خواند :
🌺به ذرّه گر نظر لطف #بوتراب كند
🌺به آسمان رود و كار #آفتاب كند
منبع :
کتاب عبرت آموز تاليف استاد شيخ حسين انصاریان
#امیرالمومنين_علیه_السلام
#فضائل_امیرالمومنین
#کرامات
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
@barzakh_ghiyamat
🌺🌺🌺🌺🌺
4⃣عوامل عاقبت به خیری
🍁 #تسبیحات امیرالمومنین سلام الله علیه
🌳غالب ما شیعیان بحمدالله تسبیح صدیقه طاهره حضرت زهرا سلام الله علیها را شنیده و بعد نمازها به آن ملتزم هستیم؛ ولی از مظلومیت حضرت امیرالمومنین، همین بس که از #تسبیح ایشان غافلیم.
🍂آقا فرمودند یا براء بن عازب آیا کاری به تو یاد دهم که اگر آنرا انجام دهی از #اولیا الهی خواهی بود؟ عرض کرد بلی فرمودند: هر کس بعد از هر #نماز آنرا انجام دهد، خداوند #هزار بلای دنیوی از او دور کند که آسانترین آن #بازگشت از دین باشد؛ و در آخرت #هزار منزلگاه آماده کند که یکی از آنها مجاورت با #رسول خدا صلوات الله علیه و علی آله باشد پس بعد از هر #نماز بگوید، سبحان الله ده مرتبه، الحمدلله ده مرتبه، الله اکبر ده مرتبه، لااله الا الله ده مرتبه.
منبع:
امالی صدوق ص ۳۲۹. بحارالانوار ج ۸۳ ص۳۴. دعوات قطب راوندی ص ۴۹.
#امیرالمومنين_علیه_السلام
#عوامل_عاقبت_به_خیری
#تسبیحات_امیرالمومنین
#فضائل_امیرالمومنین
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
@barzakh_ghiyamat
هدایت شده از از ازل تا قیامت
🌺🌺🌺🌺🌺
🌴 خیلی خیلی مهم 🌴
#غدیر یعنی کسانی که #عقب مانده اند برسند.
و کسانی که #جلو رفته اند برگردند، تا #باولایت حرکت کنند.
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَةِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلیِّ بنِ أَبِی طالِب وَ الْأَئِمَّةِ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ.
🌹عید سعید غدیر مبارک🌹
#امیرالمومنين_علیه_السلام
#عید_سعید_غدیر
#سیاسی
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
@barzakh_ghiyamat
هدایت شده از از ازل تا قیامت
🌺🌺🌺🌺🌺
🌴در كتاب روضات الجنات نوشته است🌴
روزى آقا امام موسى بن جعفر (ع) در بغداد از كنار منزل #بُشر عبور ميكرد صداى #ساز و نواز و آواز داخل خانه بگوش حضرت رسيد در اين موقع كنيز بُشر براى ريختن خاكروبه از منزل خارج شد. آقا حضرت موسى بن جعفر (ع) فرمود: اى كنيز صاحب اين خانه #بنده است يا آزاد؟!
كنيز گفت: حُرّ و -آزاد است. حضرت فرمود: راست ميگوئى اگر #بنده مى بود از مولاى خود ميترسيد.
كنيز وارد منزل شد. بُشر بر سر سفره #شراب نشسته بود، علت تاخير او را پرسيد؟! گفت شخصى از كنار خانه شما رد مى شد از من سؤال كرد صاحب اين خانه عبد و بنده است يا حُرّ و آزاد.
گفتم: آقا حُرّ و آزاد است.
فرمود: آرى اگر بنده بود از آقاى خود ميترسيد.
اين سخن حضرت چنان در قلب بُشر تاثير كرد كه سر از پا نشناخت با پاى #برهنه از منزل خارج شده خود را به آقا موسى بن جعفر (ع) رساند و از كرده خود پشيمان شد و به دست حضرت #توبه كرد و از گذشته هاى خود پوزش خواسته و با چشم گريان بازگشت. از آن روز به بعد اعمال زشت خود را ترك كرد و از جمله زهاد و عرفا قرار گرفت و گويند چون با پاى #برهنه از پى حضرت موسى بن جعفر (ع) دويد و با اين حال توبه كرد او را بُشر حافى (پابرهنه) لقب دادند.
منبع:
قصص التوابین؛ داستان توبه کنندگان، علی میر خلف زاده
#امام_کاظم_علیه_السلام
#کرامات
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
@barzakh_ghiyamat
هدایت شده از از ازل تا قیامت
🌺🌺🌺🌺🌺
🌴 ﺷﻴﺦ ﻣﺎ، ﺷﻴﺦ ﺷﻤﺎ 🌴
🍁ﺍﺯ ﻣﺮﺣﻮﻡ ﻋﻠﺎﻣﻪ ﻃﺒﺎﻃﺒﺎﻳﻲ قضیه ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻮﺟﻬﻲ ﻧﻘﻞ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ:
ﺩﺭ #ﻛﺮﺑﻠﺎ ﻭﺍﻋﻈﻲ ﺑﻮﺩ ﺑﻬﻨﺎﻡ ﺳﻴﺪ ﺟﻮﺍﺩ ﻛﺮﺑﻠﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﺍﻳﺎﻡ #ﻣﺤﺮﻡ ﺑﺮﺍﻱ ﺗﺒﻠﻴﻎ ﺑﻪ ﺍﻃﺮﺍﻑ ﻛﺮﺑﻠﺎ ﻣﻲﺭﻓﺖ. ﺩﺭ ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺍﻳﺎﻡ ﮔﺬﺭﺵ ﺑﻪ ﺭﻭﺳﺘﺎﻳﻲ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﻛﻪ ﻫﻤﻪ #ﺳﻨّﻲ ﻣﺬﻫﺐ ﺑﻮﺩﻧﺪ. ﺩﺭ ﺁﻧﺠﺎ ﺑﻪ ﭘﻴﺮﻣﺮﺩﻱ ﺑﺎ ﻣﺤﺎﺳﻦ ﺳﻔﻴﺪ ﻭ ﻧﻮﺭﺍﻧﻲ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﻛﺮﺩ ﻛﻪ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺷﺪ ﺳﻨّﻲ ﺍﺳﺖ، ﻭﻟﻲ ﻣﺮﺩ ﺳﺎﺩﻩ ﺩﻝ ﻭ ﭘﺎﻙ ﺿﻤﻴﺮﻱ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺁﺷﻨﺎ ﻧﺒﻮﺩﻧﺶ ﺑﺎ ﻋﻘﺎﻳﺪ ﺣﻘﻪ ﺍﺯ ﺑﺎﺏ #ﻣﺴﺘﻀﻌﻒ ﺑﻮﺩﻥ ﺍﻭﺳﺖ، ﻧﻪ ﻋﻨﺎﺩ ﻭ ﻟﺠﺎﺝ. ﻛﻢ ﻛﻢ ﺑﺎﺏ ﺭﻓﺎﻗﺖ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺍﻭ ﺑﺎﺯ ﻛﺮﺩ ﺗﺎ ﺍﻳﻦ ﻛﻪ ﺭﻭﺯﻱ ﻭﻗﺘﻲ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺻﺤﺒﺖ ﻣﻲﻛﺮﺩﻧﺪ، ﺍﺯ ﺁﻥ ﭘﻴﺮﻣﺮﺩ ﭘﺮﺳﻴﺪ: #ﺷﻴﺦ ﺷﻤﺎ ﻛﻴﺴﺖ؟ (ﺷﻴﺦ ﺩﺭ ﻧﺰﺩ ﻋﺮﺏ ﻫﺎﻳﻌﻨﻲ ﺑﺰﺭﮒ ﻗﺒﻴﻠﻪ. )
🍂ﭘﻴﺮﻣﺮﺩ ﺩﺭ ﭘﺎﺳﺦ ﮔﻔﺖ: ﺷﻴﺦ ﻣﺎ ﻣﺮﺩ ﻗﺪﺭﺗﻤﻨﺪﻱ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﭼﻨﺪﻳﻦ ﻣﻬﻤﺎﻧﺴﺮﺍ ﻭ ﭼﻘﺪﺭ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪ ﻭ ﺷﺘﺮ ﻭ ﺧﺪﻡ ﻭ ﺣﺸﻢ ﺩﺍﺭﺩ.
🍃ﺁﻥ ﭘﻴﺮﻣﺮﺩ ﺍﺯ ﺳﻴﺪﺟﻮﺍﺩ ﭘﺮﺳﻴﺪ: ﺷﻴﺦ ﺷﻤﺎ ﻛﻴﺴﺖ؟ ﮔﻔﺖ: ﺷﻴﺦ ﻣﺎ ﻳﻚ ﺁﻗﺎﻳﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻫﺮ ﻛﺲ ﻫﺮ ﺣﺎﺟﺘﻲ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ، ﺑﺮﺁﻭﺭﺩﻩ ﻣﻲﻛﻨﺪ. ﺍﮔﺮ ﺗﻮ ﺩﺭ #ﻣﺸﺮﻕ ﻋﺎﻟﻢ ﺑﺎﺷﻲ ﻭ ﺍﻭ ﺩﺭ #ﻣﻐﺮﺏ ﻋﺎﻟﻢ، ﻳﺎ ﺑﻪ ﻋﻜﺲ، ﻭﻗﺘﻲ ﭘﺮﻳﺸﺎﻧﻲ ﻭ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭﻱ ﺑﺮﺍﻳﺖ ﭘﻴﺶ ﺁﻣﺪ، ﻫﻤﻴﻦ ﻛﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﻛﻨﻲ، ﺑﻪ ﻓﺮﻳﺎﺩﺕ ﻣﻲﺭﺳﺪ ﻭ ﻣﺸﻜﻞ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺭﻓﻊ ﻣﻲﻛﻨﺪ. ﭘﻴﺮﻣﺮﺩ ﮔﻔﺖ: ﻋﺠﺐ ﺷﻴﺨﻲ ﺩﺍﺭﻳﺪ. ﺍﻳﻦ ﺧﻴﻠﻲ ﺧﻮﺏ ﺍﺳﺖ، ﻧﺎﻣﺶ ﭼﻴﺴﺖ؟ ﺳﻴﺪﺟﻮﺍﺩ ﮔﻔﺖ: ﺷﻴﺦ #علی، ﻭ ﺩﻳﮕﺮ ﺗﻮﺿﻴﺤﻲ ﻧﺪﺍﺩ. ﺩﺭ ﺁﻥ ﺍﻳﺎﻡ ﻓﺮﺻﺖ ﺩﻳﮕﺮﻱ ﻧﺸﺪ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺁﻥ ﭘﻴﺮﻣﺮﺩ ﻣﺬﺍﻛﺮﺍﺕ ﺩﻳﮕﺮﻱ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ، ﻭﻟﻲ ﺍﻳﻦ ﭘﻴﺮﻣﺮﺩ ﺩﺭ ﺩﻟﺶ ﻋﻠﺎﻗﻪ ﺍﻱ ﺑﻪ ﺷﻴﺦ ﻋﻠﻲ ﭘﻴﺪﺍ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ.
ادامه دارد.....🚶
منبع :
از احتضار تا عالم قبر، حجت الاسلام مسعود عالی
#امیرالمومنين_علیه_السلام
#فضائل_امیرالمومنین
#قبر
#سوال_قبر
#عالم_برزخ
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
@barzakh_ghiyamat
هدایت شده از از ازل تا قیامت
🌺🌺🌺🌺🌺
🌴 شیخ ما، شیخ شما 🌴
🍁 ﺁﻥ ﺍﻳﺎﻡ ﺗﺒﻠﻴﻎ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪ ﻭ ﺳﻴﺪﺟﻮﺍﺩ ﺑﻪ ﻛﺮﺑﻠﺎ ﺑﺮﮔﺸﺖ. ﺗﺎ ﺍﻳﻦ ﻛﻪ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺪﺗﻲ ﺑﻪ ﻣﻨﺎﺳﺒﺘﻲ ﺩﻳﮕﺮ ﺭﺍﻫﻲ ﻫﻤﺎﻥ ﺭﻭﺳﺘﺎ ﺷﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﮔﻔﺖ: ﺧﻮﺏ ﺍﺳﺖ ﻧﺸﺴﺖ ﺩﻳﮕﺮﻱ ﺑﺎ ﺁﻥ ﭘﻴﺮﻣﺮﺩ ﻛﻪ ﺳﻨﮓ ﺯﻳﺮﺑﻨﺎﻱ ﺗﺸﻴﻊ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻳﺶ ﮔﺬﺍﺷﺘﻴﻢ، ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ ﻭ ﺷﻴﺦ علی ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻭ ﻣﻌﺮﻓﻲ ﻛﻨﻴﻢ. ﻭﻗﺘﻲ ﺳﺮﺍﻍ ﺁﻥ ﭘﻴﺮﻣﺮﺩ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺖ، ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﺍﻭ ﺍﺯ ﺩﻧﻴﺎ ﺭﻓﺖ.
ﺳﻴﺪﺟﻮﺍﺩ ﺧﻴﻠﻲ ﻣﺘﺄﺛﺮ ﺷﺪ ﻛﻪ ﭼﺮﺍ ﺑﺎ #ﻭﻟﺎﻳﺖ ﺁﺷﻨﺎ ﻧﺸﺪﻩ ﻭ ﺍﺯ ﺩﻧﻴﺎ ﺭﻓﺖ، ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﻛﻪ ﺁﻣﺎﺩﮔﻲ ﺍﺵ ﺭﺍ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺍﻫﻞ ﻋﻨﺎﺩ ﻧﺒﻮﺩ. ﺑﻪ ﺩﻳﺪﻥ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻧﺶ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺑﻪ ﺁﻥﻫﺎ ﺗﺴﻠﻴﺖ ﮔﻔﺖ ﻭ ﺑﺮ ﺳﺮ ﻗﺒﺮ ﺁﻥ ﭘﻴﺮﻣﺮﺩ ﻫﻢ ﻓﺎﺗﺤﻪ ﺍﻱ ﺧﻮﺍﻧﺪ ﻭ ﺷﺐ ﺩﺭ ﻣﻨﺰﻝ ﻫﻤﺎﻥ ﭘﻴﺮﻣﺮﺩ ﻧﺰﺩ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻧﺶ ﺑﻪ ﺍﺳﺘﺮﺍﺣﺖ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ. ﻣﻲ ﮔﻮﻳﺪ: ﺩﺭ #ﺧﻮﺍﺏ ﺩﻳﺪﻡ #ﺩﺍﻟﺎﻥ ﻃﻮﻳﻠﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻳﻚ ﻃﺮﻑ ﺁﻥ ﻧﻴﻤﻜﺘﻲ ﺑﻠﻨﺪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﺭ ﺭﻭﻱ ﺁﻥ ﺩﻭ ﻧﻔﺮ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺍﻧﺪ ﻭ ﺁﻥ ﭘﻴﺮﻣﺮﺩ ﺳﻨّﻲ ﻫﻢ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺁﻥ ﻫﺎﺳﺖ. ﺍﻧﺘﻬﺎﻱ ﺩﺍﻟﺎﻥ ﻫﻢ ﺩﺭﻱ ﺷﻴﺸﻪ ﺍﻱ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﺯ ﭘﺸﺖ ﺁﻥ #ﺑﺎﻍ ﺑﺰﺭﮔﻲ ﺩﻳﺪﻩ ﻣﻲﺷﻮﺩ. ﺳﻠﺎﻡ ﻛﺮﺩﻡ ﻭ ﺍﺯ ﭘﻴﺮﻣﺮﺩ ﭘﺮﺳﻴﺪﻡ: ﺍﻳﻨﺠﺎ ﻛﺠﺎﺳﺖ؟ ﮔﻔﺖ: ﺍﻳﻨﺠﺎ ﻋﺎﻟﻢ ﻗﺒﺮ ﻭ #ﺑﺮﺯﺥ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﺎﻏﻲ ﻛﻪ ﭘﺸﺖ ﺁﻥ ﺷﻴﺸﻪ ﺍﺳﺖ، ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ. ﮔﻔﺘﻢ: ﭼﺮﺍ ﻧﺮﻓﺘﻲ ﺩﺭ ﺁﻥ؟ ﮔﻔﺖ: ﻫﻨﻮﺯ ﻭﻗﺘﺶ ﻧﺸﺪﻩ، ﺑﺎﻳﺪ ﺍﻳﻦ ﺩﺍﻟﺎﻥ ﻃﻲ ﺷﻮﺩ ﺗﺎ ﺑﺮﺳﻢ ﻭ ﺁﻥ ﻭﻗﺘﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﺩﻭ #ﻓﺮﺷﺘﻪ ﻣﺮﺍ ﺗﻌﻠﻴﻢ ﻭﻟﺎﻳﺖ ﻛﻨﻨﺪ. ﺑﻌﺪ ﮔﻔﺖ: ﺁﻗﺎ ﺳﻴﺪﺟﻮﺍﺩ، ﮔﻔﺘﻲ ﻭ ﻧﮕﻔﺘﻲ.
ﻳﻌﻨﻲ ﮔﻔﺘﻲ ﺷﻴﺦ ﻣﺎ ﺷﻴﺦ ﻋﻠﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻓﺮﻳﺎﺩﺕ ﻣﻲﺭﺳﺪ، ﻭﻟﻲ ﻧﮕﻔﺘﻲ ﺍﻭ ﺣﻀﺮﺕ ﻋﻠﻲ ﺑﻦ ﺍﺑﻲ ﻃﺎﻟﺐ (علیه السلام) ﺍﺳﺖ.
ﮔﻔﺘﻢ ﭼﻄﻮﺭ ﻣﮕﺮ؟ ﮔﻔﺖ: ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺮﮒ ﻭﻗﺘﻲ ﻧﻜﻴﺮﻳﻦ ﺑﻪ ﺳﺮﺍﻏﻢ ﺁﻣﺪﻧﺪ ﻭ ﭘﺮﺳﻴﺪﻧﺪ: «ﻣَﻦْ ﺭَﺑﱡﻚ ﻭَ ﻣَﻦْ ﻧَﺒﻴﱡﻚ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺍِﻣﺎﻣُﻚ؟ » ﭘﺎﺳﺨﻲ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺍﻳﻦ ﺳﺆﺍﻝ ﻧﺪﺍﺷﺘﻢ. ﻫﻤﻴﻦ ﻛﻪ ﺧﻮﺍﺳﺘﻨﺪ ﻋﺬﺍﺏ ﻛﻨﻨﺪ، ﻣﻦ ﻛﻪ ﺑﺴﻴﺎﺭ #ﻭحشت و ﺍﺿﻄﺮﺍﺏ ﺩﺍﺷﺘﻢ، ﻳﺎﺩ ﺷﻴﺦ ﺷﻤﺎ ﺍﻓﺘﺎﺩﻡ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻓﺮﻳﺎﺩ ﻣﻲﺭﺳﺪ. ﮔﻔﺘﻢ: ﻳﺎ #ﻋﻠﻰ ، ﺑﻪ ﻓﺮﻳﺎﺩﻡ ﺑﺮﺱ. ﻓﻮﺭﺍً ﺣﻀﺮﺕ ﻋﻠﻲ ﺑﻦ ﺍﺑﻲ ﻃﺎﻟﺐ (علیه السلام) ﺣﺎﺿﺮ ﺷﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺩﻭ ﻣﻠﻚ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺩﺳﺖ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭﻳﺪ. ﺍﻭ ﻣﻌﺎﻧﺪ ﻧﻴﺴﺖ. ﺍﺯ ﺩﺷﻤﻨﺎﻥ ﻣﺎ ﻧﻴﺴﺖ. ﺁﻥ ﺩﻭ ﻣﻠﻚ ﺭﺍ ﺭﺩ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺩﺍﺩﻧﺪ ﺩﻭ ﻣﻠﻚ ﺩﻳﮕﺮ ﺑﻴﺎﻳﻨﺪ ﻭ #ﻋﻘﺎﺋﺪ ﻣﻦ ﺭﺍ ﻛﺎﻣﻞ ﻛﻨﻨﺪ. ﺍﻳﻦ ﺩﻭ ﻧﻔﺮﻱ ﻛﻪ ﺭﻭﻱ ﻧﻴﻤﻜﺖ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺍﻧﺪ، ﺩﻭ ﻓﺮﺷﺘﻪ ﺍﻱ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺍﻣﺮ ﺣﻀﺮﺕ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﺗﺎ ﻣﺮﺍ ﺗﻌﻠﻴﻢ ﻛﻨﻨﺪ ﻭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺗﻜﻤﻴﻞ، ﻭﺍﺭﺩ ﺟﺎﻳﮕﺎﻩ #ﺑﺮﺯﺧﻲ ﺧﻮﺩﻡ، ﺩﺭ ﺁﻥ ﺑﺎﻍ ﺑﺎﺻﻔﺎ ﻣﻲﺷﻮﻡ. ﺍﻳﻦ ﻗﻀﻴﻪ ﺗﺄﻳﻴﺪﻱ ﺑﺮ ﻫﻤﺎﻥ ﻋﻔﻮ ﻭ ﺗﻜﻤﻴﻞ #ﻣﺴﺘﻀﻌﻔﻴﻦ ﺩﺭ ﺑﺮﺯﺥ ﻣﻲﺑﺎﺷﺪ.
منبع :
از احتضار تا عالم قبر، حجت الاسلام مسعود عالی
#امیرالمومنین_علیه_السلام
#فضائل_امیرالمومنین
#قبر
#سوال_قبر
#عالم_برزخ
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
@barzakh_ghiyamat
🌺🌺🌺🌺🌺
🌳بیست و چهارم ماه ذی الحجه سال دهم هجری، نزول آیه مباهله :👇
🍁حضرت رسول اکرم(ص) در سال دهمهجری، نامهای به اسقف نجران (ابو حارثه) نوشت، و طی آن، مسیحیان نجران را به دین اسلام دعوت کرد.
«نجران» که در مرز حجاز و یمن قرار گرفته، در آغاز طلوع اسلام تنها منطقه مسیحینشین در حجاز (عربستان) بود.
نماینده پیامبر اسلام(ص)، صهیب بن سنان، نامه را به اسقف مسیحیان نجران رساند.
او پس از خواندن نامه، شورایی مرکب از شخصیتهای مذهبی و غیرمذهبی تشکیل داد، که وارد مدینه شوند و از نزدیک با پیامبر آخرالزمان(ص) دیدار کنند و دلایل نبوت ایشان را مورد بررسی قرار دهند.
هیئت مسیحیان نجران متشکل از ۶۰ نفر به مدینه رفتند.
نمایندگان نجران پس از دیدار با پیامبر(ص) با او به مباحثه و تبادل نظرات و افکار پرداختند و در مورد مسیح(ع) و مریم(س) و خدا به گفتگو نشستند، که در نهایت آنان به رسول اکرم(ص) گفتند :
گفتگوهای شما ما را قانع نمیکند!
در این هنگام جبرئیل نازل شد و آیه مباهله را آورد و پیامبر(ص) را مأمور کرد، تا با کسانی که با او مجادله میکنند، به مباهله برخیزد.
آن آیه چنین است :
📋《فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِين》
♦️به آنها بگو : بیایید ما فرزندان خود را دعوت میکنیم، شما هم فرزندان خود را، ما زنان خویش را دعوت مینماییم، شما هم زنان خود را، ما از نفوس خود دعوت میکنیم، شما نیز از نفوس خود را، آنگاه مباهله میکنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار میدهیم.(۱)
نمایندگان نجران از رسول اکرم(ص) وقت خواستند و قرار شد فردای آن روز به مباهله بروند.
روز مباهله طبق نقل شیخ مفید، پس از فتح مکه (سال هشتم هجری) و قبل از حجة الوداع (سال دهم هجری) در روز ۲۴ ذی الحجه رخ داده است.(۲)
رسول اکرم(ص) و نمایندگان نجران، توافق کردند که مراسم مباهله در نقطهای خارج از شهر مدینه، در دامنه صحرا انجام بگیرد.
🍂اسقف مسیحی به نمایندگان نجران گفته بود، در مراسم مباهله نگاه کنید، اگر محمد(ص) با فرزندان و خانواده اش برای مباهله آمد، از مباهله با او بترسید و اگر با یاران و سربازان آمد با او مباهله کنید.
رسول اکرم(ص) به همراه امام علی(ع)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) و حضرت فاطمه(س) به سمت صحرا رفت.
اسقف هنگام دیدن آنان گفت :
آنان که با محمد(ع) هستند، کیستند؟
گفتند : آن که پیش روی اوست، پسر عموی او و شوهر دخترش و محبوبترین خلق نزد اوست؛ آن دو طفل، فرزندان اویند از دخترش؛ و آن زن، فاطمه(س) دختر اوست که عزیزترین خلق، نزد اوست.
اسقف در این هنگام گفت :
من صورتهایی را می بینم که اگر از خدا تقاضا کنند، که کوهها را از جا برکند، چنین خواهد کرد.
هرگز با آنها مباهله نکنید، که هلاک خواهید شد و یک مسیحی تا روز قیامت بر روی زمین باقی نخواهد ماند.
پس با دیدن این صحنه هیأت مسیحی از مباهله امتناع ورزید و اسقف اعظم مسیحیان به رسول اکرم(ص) گفت :
یا اباالقاسم! ما با تو مباهله نمی کنیم، بلکه مصالحه می کنیم.
پیامبر اسلام(ص) نیز با آنها بر پرداخت جزیه مصالحه نمود.(۳)
همچنین در روایت دیگری آمده است که پیامبر اسلام(ص) پس از امتناع هیأت مسیحی از مباهله چنین فرمود :
📋《أَمَا وَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ لَوْ لَاعَنُونِي مَا أَحَالَ اللَّهُ لِيَ الْحَوْلَ وَ بِحَضْرَتِهِمْ مِنْهُمْ بَشَرٌ إِذاً لَأَهْلَكَ اللَّهُ الظَّالِمِينَ》
♦️اما قسم به خدایی که جانم در دست اوست، اگر آنها با ما ملاعنه می کردند، خداوند سالى را بر من سپرى نمىكرد مگر اينكه كسى از آنان باقى نمىماند و در اين صورت خدا ستمگران را هلاك می کرد.(۴)
منابع:
۱)سوره آل عمران، آیه ۶۱
۲)الارشاد شیخ مفید، ج۱، صص۱۶۶-۱۷۱
۳)تفسیر نمونه مکارم شیرازی، ج۲، ص۵۷۸
۴)شواهد التنزیل حاکم حسکانی، ج۱، ص۱۵۷
#امیرالمومنین_علیه_السلام
#فضائل_امیرالمومنین
#آیه_مباهله
#روز_مباهله
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
@barzakh_ghiyamat
🌺🌺🌺🌺🌺
🌳آیه مبارکه مباهله بزرگترین فضیلت امام علی علیه السلام در کلام نورانی امام رضا علیه السلام : 👇
🍁روزى مأمون به امام #رضا(ع) گفت :
📋《أَخْبِرْنِی بِأَکْبَرِ فَضِیلَةٍ لِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ(ع) یَدُلُّ عَلَیْهَا الْقُرْآنُ؟》
♦️بزرگترین فضیلت امیرالمؤمنین(ع) که قرآن هم بر آن دلالت داشته باشد، چیست؟
امام رضا(ع) فرمود :
📋《فَضِیلَةٌ فِی الْمُبَاهَلَةِ!》
♦️فضیلتی که در آیه مباهله به آن اشاره شده است که خداى عزّوجلّ فرموده است :
📋《فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْکاذِبِینَ》
♦️پس هر که در این باره پس از دانشی که تو را (حاصل) آمده با تو محاجه کند، بگو بیایید پسرانمان و پسرانتان و زنانمان و زنانتان و ما خویشان نزدیک و شما خویشان نزدیک خود را فرا خوانیم، سپس مباهله کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.(آل عمران، ۶۱)
سپس امام رضا(ع) فرمود :
📋《دَعَا رَسُولُ اللَّهِ(ص) أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ(ع) فَکَانَ نَفْسَهُ بِحُکْمِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ، فَقَدْ ثَبَتَ أَنَّهُ لَیْسَ أَحَدٌ مِنْ خَلْقِ اللَّهِ تَعَالَى أَجَلَّ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ(ص) وَ أَفْضَلَ، فَوَجَبَ أَنْ لَا یَکُونَ أَحَدٌ أَفْضَلَ مِنْ نَفْسِ رَسُولِ اللَّهِ(ص) بِحُکْمِ اللَّهِ》
♦️در جریان مباهله، حضرت رسول اکرم(ص) امیرالمومنین علی(ع) را به حکم خداوند متعال به عنوان نفس خویش خواند.
پس در نتیجه ثابت شد احدی از خلق خدا، افضل و اجلّ از حضرت رسول اکرم(ص) نیست.
پس طبق آیه قرآن احدى از جهانيان به حکم خدا، افضل از نفس رسول اکرم(ص) نیست.(۱)
🍂استاد طائب می گوید :
طبق آيه ی مباهله؛
📋《...قُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ..》استفاده مي شود، كه امام علی(ع) جان پيامبراکرم(ص) است.
چون به تصريح دانشمندان، مراد از «انفسنا» امام علي(ع) ميباشد.
اين كه رسول اكرم(ص)، امام علی(ع) را جان خود خوانده، نه به اين معناست كه «علي(ع)» پيامبر(ص) است!
بلكه منظور اين است كه علي(ع) در فضائل، كمالات و مقامات همچون پيامبر(ص) مي باشد و در شجاعت، رشادت، شهامت، تقوا ، ايثار و خلاصه تمام كمالات و مقامات مانند حضرت رسول اکرم(ص) است.
نتيجه اين كه علی(ع) در مقامات و كمالات نازل منزله پيامبر(ص) و تالی تلو اوست.
با توجّه به اين مطلب اگر قرار باشد پس از پيامبر اكرم(ص) خليفه و جانشيني براي آن حضرت(ص) از سوي خداوند انتصاب شود،(طبق نظر شيعه)!
يا امّت اسلامي كسي را براي اين منظور انتخاب كنند(طبق نظر اهل سنت)!
آيا نبايد شخصي را انتخاب كنند كه مثل پيامبر، يا در مرحله بعد از آن حضرت(ص) باشد؟
بنابراين، از انطباق جمله «انفسنا» به شخص «علي بن ابيطالب(ع)» مي توان پلي به سوی ولايت و امامت زد و بدين وسيله ولايت را ثابت كرد.(۲)
منابع :
۱)بحار الأنوار مجلسی، ج۱۰، ص۳۵۰
۲)برگرفته از بیانات استاد طائب
#امیرالمومنین_علیه_السلام
#فضائل_امیرالمومنین
#آیه_مباهله
#روز_مباهله
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
@barzakh_ghiyamat
🌺🌺🌺🌺🌺
🌳بیست و چهارم ماه ذی الحجه سال دهم هجری، نزول آیه ولایت، جریان خاتم بخشی حضرت امیرالمومنین(ع) در هنگام نماز :👇
🍁مرحوم شیخ مفید واقعه خاتم بخشی امام علی(ع) در حین نماز را روز بیست و چهارم ذی الحجه می داند.(۱)
حاکم حسکانی در شان نزول آیه ولایت می نویسد :
ابن عباس نقل می کند که؛
📋《أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ(ص) صَلَّى يَوْماً بِأَصْحَابِهِ صَلَاةَ الظُّهْرِ وَ انْصَرَفَ هُوَ وَ أَصْحَابُهُ فَلَمْ يَبْقَ فِي الْمَسْجِدِ غَيْرُ عَلِيٍّ(ع) قَائِماً يُصَلِّي بَيْنَ الظُّهْرِ وَ الْعَصْرِ》
♦️روزی حضرت رسول اکرم(ص) در مسجد به همراه اصحاب نماز ظهر را اقامه کردند و بعد از اتمام نماز به همراه اصحاب از مسجد خارج شدند و کسی غیر از امام علی(ع) در مسجد باقی نماند.
در حالی که علی(ع) در حال قیام، مشغول اقامه نماز بین ظهر و عصر بود.
📋《إِذْ دَخَلَ الْمَسْجِدَ فَقِيرٌ مِنْ فُقَرَاءِ الْمُسْلِمِينَ فَلَمْ يَرَ فِي الْمَسْجِدِ أَحَداً خَلَا عَلِيّاً(ع) فَأَقْبَلَ نَحْوَهُ فَقَالَ : يَا وَلِيَّ اللَّهِ بِالَّذِي يُصَلَّى لَهُ أَنْ تَتَصَدَّقَ عَلَيَّ بِمَا أَمْكَنَكَ؟!!》
♦️در این هنگام سائلی از فقیران مسلمین به مسجد آمد و کسی را غیر از علی(ع) در مسجد ندید.
پس به سوی او رفت و گفت :
ای ولی خدا! سوگند به کسی که برای او نماز خوانده می شود، آن مقدار که توان داری به من صدقه ای بده!
📋《وَ لَهُ خَاتَمٌ عَقِيقٌ يَمَانِيٌّ أَحْمَرُ كَانَ يَلْبَسُهُ فِي الصَّلَاةِ فِي يَمِينِهِ فَمَدَّ يَدَهُ فَوَضَعَهَا عَلَى ظَهْرِهِ وَ أَشَارَ إِلَى السَّائِلِ بِنَزْعِهِ، فَنَزَعَهُ وَ دَعَا لَهُ》
♦️همراه امیرمؤمنان(ع) انگشتری از عقیق یمانی بود که مولا همیشه آن را همراه نماز در دست راست مبارک می کرد.
در این هنگام حضرت(ع) دست مبارکش را دراز کرد و پشت دست را که انگشتر کاملا نمایان بود، نشان داد و به سائل اشاره کرد که آن را از انگشت بیرون بیاورد.
پس سائل چنین کرد و و انگشتر را گرفت و برای مولا دعا نمود و از مسجد خارج شد.
در این هنگام جبرائیل نازل شد و گفت :
📋《لَقَدْ بَاهَى اللَّهُ بِكَ مَلَائِكَتَهُ الْيَوْمَ》
♦️خداوند امروز به واسطه تو بر فرشتگانش مباهات می کند.
سپس آیه ولایت را به خدمت رسول اکرم(ص) وحی نمود و گفت :
📋《إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُون》
♦️همانا ولیّ شما تنها خدا و فرستاده اوست و همچنین کسانی که ایمان آوردهاند، یعنی همان کسانی که نماز برپا میدارند و زكات می دهند، در حالی كه در رکوع نماز هستند.(مائده،۵۵)(۲)
حضرت رسول اکرم(ص) برای پیدا کردن مصداق واقعی آیه شریفه، با جمعی از یاران خود به مسجد آمدند.
آن ها سائلی را دیدند که از درب مسجد بیرون می آید.
حضرت(ص) به او فرمود :
📋《هَلْ أَعْطَاكَ أَحَدٌ شَيْئاً؟》
♦️آیا کسی چیزی به تو داد؟
سائل گفت : آری!
حضرت(ص) پرسید : چه چیزی داد؟
سائل گفت : این انگشتر را!
حضرت(ص) فرمود :
📋《مَن أَعْطَاكَهُ؟》
♦️چه کسی این را به تو داد؟
سائل گفت : آن که در حال نماز است و به امیرمؤمنان(ع) اشاره کرد.
آن حضرت(ص) فرمود : در چه حالتی بود
سائل گفت: در حال رکوع!
حضرت رسول اکرم(ص) که می دید نشانه های آیه، بر علیّ بن ابی طالب(ع) انطباق پیدا کرده است، بی درنگ تکبیر گفت و اهل مسجد به دنبال تکبیر آن حضرت(ص) تکبیر گفتند.(۳)
🍁برو ای گدای مسکین، درِ خانه علی زن،
🍁که نگین پادشاهی دهد از کرَم گدا را!
منابع:
۱)مَسارّ الشیعة شیخ مفید، ص۲۳
۲)شواهد التنزيل حاکم حسکانی، ج۱، ص۲۱۲
۳)مجمع البیان طبرسی، ج۳، ص۳۶۲
#امیرالمومنین_علیه_السلام
#فضائل_امیرالمومنین
#روز_مباهله
#آیه_ولایت
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
@barzakh_ghiyamat
هدایت شده از از ازل تا قیامت
🌺🌺🌺🌺🌺
🌳لطفا تا آخر بخوانید🌳
🍁بسیار زیبا🍁
خواب بودم، خواب دیدم مرده ام
بی نهایت خسته و افسرده ام
تا میان گور رفتم دل گرفت
قبر کن #سنگ لحد را گل گرفت
روی من خروارها از #خاک بود
وای، #قبر من چه وحشتناک بود!
بالش زیر سرم از سنگ بود
غرق ظلمت، سوت و کور تنگ بود
هر که آمد پیش، حرفی راند و رفت
سوره ی حمدی برایم خواند و رفت
خسته بودم هیچ کس #یارم نشد
زان میان یک تن خریدارم نشد
نه #رفیقی، نه شفیقی، نه کسی
ترس بود و وحشت و دلواپسی
ناله می کردم ولیکن بی جواب
تشنه بودم، در پی یک جرعه آب
آمدند از راه نزدم #دو ملک
تیره شد در پیش چشمانم فلک
یک ملک گفتا: بگو دین تو چیست؟
دیگری فریاد زد: رب تو کیست؟
گر چه پرسش ها به ظاهر ساده بود
لرزه بر اندام من افتاده بود
هر دهنوی کردم سعی تا گویم جواب
سدّ نطقم شد هراس و اضطراب
از سکوتم آن دو گشته خشمگین
رفت بالا گرزهای آتشین
قبر من پر گشته بود از نار و دود
بار دیگر با غضب پرسش نمود:
ای گنه کار سیه دل، بسته پر
نام #اربابان خود یک یک ببر
گوئیا لب ها به هم چسبیده بود
گوش گویا نامشان نشنیده بود
نامهای خوبشان از یاد رفت
وای، سعی و زحمتم بر باد رفت
چهره ام از شرم میشد سرخ و زرد
بار دیگر بر سرم فریاد کرد:
در میان عمر خود کن جستجو
کارهای نیک و زشتت را بگو
هر چه می کردم به اعمالم نگاه
کوله بارم بود مملو از گناه
کارهای زشت من بسیار بود
بر زبان آوردنش دشوار بود
چاره ای جز لب فرو بستن نبود
گرز آتش بر سرم آمد فرود
عمق جانم از حرارت آب شد
روحم از فرط الم بی تاب شد
چون ملائک نا امید از من شدند
حرف آخر را چنین با من زدند:
عمر خود را ای جوان کردی تباه
نامه #اعمال تو باشد سیاه
ما که ماموران حق داوریم
پس تو را سوی جهنم می بریم
دیگر آنجا عذر خواهی دیر بود
دست و پایم بسته در زنجیر بود
نا امید از هرکجا و دل فکار
می کشیدندم به خِفّت سوی نار
ناگهان #الطاف حق آغاز شد
از جنان درهای #رحمت باز شد
#مردی آمد از تبار آسمان
دیگران چون نجم و او چون کهکشان
صورتش خورشید بود و غرق نور
جام چشمانش پر از خمر طهور
چشمهایش زندگانی می سرود
درد را از قلب انسان می زدود
بر سر خود شال سبزی بسته بود
بر دلم مهرش عجب بنشسته بود
کِی به زیبائی او گل می رسید
پیش او یوسف خجالت می کشید
دو ملک سر را به زیر انداختند
بال خود را فرش راهش ساختند
غرق حیرت داشتند این زمزمه
آمده اینجا حسین فاطمه؟!
صاحب روز #قیامت آمده
گوئیا بهر شفاعت آمده
سوی من آمد مرا شرمنده کرد
مهربانانه به رویم خنده کرد
گشتم از خود بی خود از بوی حسین (ع)
من کجا و دیدن روی #حسین (ع)
گفت: آزادش کنید این بنده را
خانه آبادش کنید این بنده را
اینکه این جا این چنین تنها شده
کام او با #تربت من وا شده
مادرش او را به #عشقم زاده است
گریه کرده بعد #شیرش داده است
خویش را در سوز عشقم آب کرد
عکس من را بر دل خود قاب کرد
بارها بر من محبت کرده است
سینه اش را وقف هیئت کرده است
سینه چاک آل #زهرا بوده است
چای ریز مجلس ما بوده است
اسم من راز و نیازش بوده است
تربتم مهر #نمازش بوده است
پرچم من را به دوشش می کشید
پا #برهنه در عزایم می دوید
بهر #عباسم به تن کرده کفن
روز تاسوعا شده #سقای من
اقتدا بر خواهرم #زینب نمود
گاه میشد صورتش بهرم کبود
تا به دنیا بود از من دم زده
او غذای روضه ام را هم زده
قلب او از #حب ما لبریز بود
پیش چشمش غیر ما ناچیز بود
با #ادب در مجلس ما می نشست
قلب او با روضه ی من می شکست
حرمت ما را به دنیا پاس داشت
ارتباطی تنگ با #عباس داشت
اشک او با نام من می شد روان
گریه در روضه نمی دادش امان
بارها #لعن امیه کرده است
خویش را نذر #رقیه کرده است
گریه کرده چون برای #اکبرم
با خود او را نزد زهرا (س) می برم
هرچه باشد او برایم بنده است
او #بسوزد، صاحبش شرمنده است
در مرامم نیست او تنها شود
باعث خوشحالی #اعدا شود
گرچه در ظاهر گنه کار است و بد
قلب او بوی #محبت میدهد
سختی #جان کندن و هول #جواب
بس بود بهرش به عنوان عقاب
در قیامت #عطر و بویش می دهم
پیش مردم #آبرویش می دهم
آری آری، هرکه پا بست من است
نامه ی #اعمال او دست من است
#امام_حسین_علیه_السلام
#عالم_برزخ
#شعر
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
@barzakh_ghiyamat
هدایت شده از از ازل تا قیامت
🌺🌺🌺🌺🌺
🌴نکته بسیارمهم برای خانم ها🌴
🍁یکی ازشاگردان آیت الله مجتهدی تعریف میکند که
یک روز با اصرار بعد از کلاس درس استاد را برای #ناهار به منزل خودمون بردم، بعد از یک بار غذا کشیدن از من خواست #دوباره برایشان غذا بکشم، خیلی تعجب کردم اما چیزی نگفتم، بعد از جمع کردن سفره طاقت نیاوردم از ایشان پرسیدم حضرت استاد ببخشید که ازتون این سوال رو میپرسم، آخه شما اهل غذا نیستید چطور #دوبار غذا کشیدید؟ البته برای من باعث افتخار و خوشحالیست...
استاد فرمودند سوال رو از من کردی برو جوابشو از #خانومت بگیر.
رفتم از همسرم پرسیدم موقع #پختن غذا چه کردی؟ کمی فکر کرد و گفت با #وضو بودم.
رفتم به ایشان گفتم خانومم باوضو بوده.
فرمودند اینکه کار #همیشگی شان است، بپرس دیگر چکار کرده؟
رفتم پرسیدم، خانومم کمی فکر کرد و گفت وقتی داشتم غذا میپختم کمی باخودم #روضه سیدالشهدا رو زمزمه کردم و قطره #اشکی هم ریختم.
نزد استاد رفتم و اینرا گفتم.
لبخندی زدند و گفتند بله دلیل رفتارم این بود.
#امام_حسین_علیه_السلام
#آیت_الله_مجتهدی
#دستور_العمل
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
@barzakh_ghiyamat
هدایت شده از از ازل تا قیامت
🌺🌺🌺🌺🌺
🌴امام حسین علیه السلام 🌴
🍁 امام #حسین (علیه السلام) هرشب جمعه به #جوانی که پدر و مادرش را به #کربلا آورده ، با لبخند جواب می دهد:
عالم زاهد و وارسته، مرحوم شیخ حسین بن شیخ #مشکور قدس سره فرمود:
در عالم رویا دیدم در حرم مطهر حضرت #اباعبدالله مشرف هستم و آن حضرت نیز در آنجا تشریف دارند. در این اثنا یک نفر #جوان عرب معدی ( دهاتی) وارد حرم شد و با لبخند به آن حضرت #سلام کرد و حضرت نیز با #لبخند جوابش دادند.
فردای آن شب که شب #جمعه بود، به حرم امام حسین مشرف شدم و در گوشه حرم توقف کردم، ناگهان آن #جوان عرب معدی را که در خواب دیده بودم وارد حرم شد وچون مقابل ضریح مقدس رسید، بالبخند به آن حضرت سلام کرد! ولی حضرت سیدالشهدا را #ندیدم
و مراقب آن جوان عرب بودم تا ازحرم خارج شد.
به دنبال او رفتم و سبب لبخندش را در هنگام سلام دادن به امام پرسیدم و تفصیل خواب خود را نیز برای او نقل کردم و سپس گفتم چه کرده ای؟ که #امام با #لبخند به تو جواب می دهند؟
جوان گفت: من #پدر و #مادر پیری دارم و در چند فرسخی #کربلا زندگی می کنیم ، شبهای جمعه که برای زیارت می آمدم، یک هفته پدرم را سوار بر الاغ می کردم و می آوردم و یک هفته هم مادرم را می آوردم.
تا اینکه شب جمعه ای نوبت به #پدرم بود، چون او را سوار بر الاغ کردم، مادرم گریه کرد و گفت: مرا هم باید ببری! شاید تا هفته ی دیگر #زنده نباشم.
به مادرم گفتم امشب #باران می بارد و هوا سرد است و بردن دو نفر مشکل است. اما نپذیرفت! ناچار پدرم را سوار کردم و مادرم را بر #دوش کشیدم و با زحمت بسیار آنها را به حرم امام حسین ( علیه السلام) رسانیدم.
چون در آن حالت همراه با پدر و مادرم وارد حرم شدم، حضرت سید الشهدا را #دیدم و سلام کردم. آن بزرگوار نیز به من لبخند زدند و جوابم را دادند و از آن وقت تا به حال هر شب #جمعه که به کربلا مشرف می شوم، حضرت امام #حسین ( علیه السلام) را می بینم و ایشان با #تبسم جوابم را می دهند.
منبع: آثار و برکات امام حسین ص 227
#عوامل_آسان_جان_دادن
#احسان_و_نیکی_به_والدین
#امام_حسین_علیه_السلام
#عالم_برزخ
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
@barzakh_ghiyamat
هدایت شده از از ازل تا قیامت
🌺🌺🌺🌺🌺
🌴زیارت امام حسین (علیه السلام)🌴
🍁امام #صادق (ع)در روایتی به یکی از #یارانشان فرمودند:
✅ای سَدیر، چرا خود را مقیّد نمی سازی که هر #جمعه پنج بار و هر روز یک بار قبر #حسین بن علی(ع) را زیارت کنی؟
عرض کردم: بین ما و قبر حضرت فرسخ ها فاصله است!
✅امام فرمودند: هرگاه قصد زیارت ایشان را کردی، به بلندی برو، به سمت راست و چپ خود توجه کن، سرت را سوی #آسمان کن و سپس به سوی قبر #حسین بن علی (ع) توجّه کن و بگو :
« السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ، السَّلَامُ عَلَیْکَ وَ رَحْمَهُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ ».
منبع: وسائل الشیعة ج 14 ص 493
#امام_حسین_علیه_السلام
#دستور_العمل
#پست_ویژه
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
@barzakh_ghiyamat
هدایت شده از از ازل تا قیامت
🌺🌺🌺🌺🌺
🌴به میدان رفتن #آینه تمام نمای #پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)🌴
🔴حضرت #علی اکبر (علیه السلام)🔴
شیخ جعفر #شوشتری (ره)
👇👇👇👇👇
امام #حسین (علیه السلام) در مصیبت #علی اکبر ع #سه بار به حال #احتضار رفت و مشرف به #مرگ شد :
🍁 #اول : وقتی دید #علی اکبر ع آماده رفتن به میدان است.
در کتاب دمعة الساکبه آمده است:
لَمّا تَوَجَهَ إلی الحَرب إجتَمَعَتِ النِّساءُ حُولَهُ کَالحَلقَه:
وقتی متوجه میدان شد، #زنان مانند یک حلقه دورش را گرفتند و به #علی اکبر گفتند:
إرحَم غُربَتَنا: به #غربت ما رحم کن،
وَ لاتَستَعجِل إلی القِتال فَإنَّهُ لَیسَ لَنا طاقَةٌ فی فِراقِک: برای جنگیدن عجله نکن که ما طاقت فراق تو را نداریم.
زنان #عمامۀ او را گرفتند، خواهران عنان #اسب و رکابش را گرفتند، (وَ مَنِعَتهُ مِنَ العَزیمَة) نمی گذاشتند برود.
تَغَیَّرَ حالُ الحُسَین بِحَیثُ أشرَفَ عَلَی المُوت: در این موقع، حال ابی عبدالله(ع) تغییر کرد، به طوری که مشرف به #مرگ شد.
وَ صاحَ بِنِسائِهِ وَ عَیالِهِ دَعَنُه فَإنَّهُ مَمسوسٌ فِی الله وَ مَقتولٌ فی سَبیلِ الله: فریاد زد خطاب به زنان و اهل بیتش: رهایش کنید، او #ممسوس در ذات خدا و شهید در راه خداست. (سخنی که پیغمبر(ص) دربارۀ #امیرالمؤمنین(ع) فرموده بود: عَلیٌ مَمسوسٌ فی ذاتِ الله، امام دربارۀ #علی اکبر گفت.)
به امر امام او را رها کردند ولی نمیدانم چگونه توانستند با او وداع کنند!؟
🍁 #دوم: وقتی برگشت و از حضرت طلب #آب کرد،
يا ابة العطش قد قتلني و ثقل الحديد قد اجهدني فهل الي شربة ماء من سبيل اتقوي بها علي الاعداء.
«پدر #تشنگي مرا كشت و سنگيني اسلحه مرا به زحمت افكند آيا مي شود كه شربت آبي به من برساني تا با آن در جنگ با دشمن نيرو بگيرم؟»
او را به سینه گرفت و از شدت غصه و اندوه حالت #احتضار به او دست داد.
🍁 #سوم: وقتی #علی اکبر از #اسب افتاد و پدر را صدا زد، که #سکینه میگوید:
لَمّا سَمِعَ أبی صوتاً وَلَدِه نَظَرتُ إلَیه فَرَأیتُهُ قَد أشرَفَ عَلَی الموت وَ عَیناهُ تَدورانِ کَالمُحتًضَر وَ جَعَلَ یَنظُرُ الأطرافَ الخِیمَة:
وقتی صدای #علی اکبر را شنید، من پدر را نگاه کردم، دیدم مشرف به #مرگ شده است. دو چشمش مثل آدم #محتضر می گردد و اطراف خیمه را نگاه می کند، نزدیک است روح از بدنش برود.
وَ صاحَ مِن وَسَطِ الخِیمَة وَلَدی قَتَلَ الله مَن قَتَلوک: وسط خیمه فریاد زد: #خدا بکشد کسی که تو را کشت.
شیخ مفید می گوید فریاد ابی عبدالله که بلند شد، #زینب کبری ناله زد:
یا حَبیبَ قَلباه! وا ثَمَرَةَ فُؤاداه، لَیتَنی کُنتَ قَبلَ هذا أمیاء:
وای #میوۀ دلم، ای کاش قبل از این #نابینا شده بودم. تمام زنان صدا به ناله بلند کردند.
نوشته اند بعد از شهادت #علی اکبر:
رَفِعَ الحُسینُ صُوتَهُ بِالبُکاء لَم یَسمَعَ إلی ذلِکَ الزَّمان صُوتُهُ بِالبُکاء: صدای امام به گریه بلند شد و جوری برای علی اکبر گریه کرد که تا آن زمان به آن شکل کسی #صدای گریۀ امام را نشنیده بود.
منبع : مروری بر مقتل سید الشهدا
استاد حسین انصاریان
#امام_حسین_علیه_السلام
#علی_اکبر_علیه_السلام
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
@barzakh_ghiyamat