🌺🌺🌺🌺🌺
1⃣ #فضائل امیرالمومنین علیه السلام
🌳نهم ذی الحجه سال اول هجری ماجرای سد الابواب :👇
🍂بعد از هجرت پیامبر اسلام(ص)، از مکه به مدینه، حضرت(ص) بنای مسجد النبی را آغاز نمود، در این میان هریک از اصحاب، خانه های خود را در مجاور مسجد ساختند و و از هر خانه ای، دری را به داخل مسجد گشودند، که مطابق برخی از روایات، #پیامبر(ص) امر نمود که همه ی دربها، به روی مسجد بسته شود، به جز درب خانه ی #علی بن ابی طالب(ع).
ابن عباس نقل میکند :
رسول خدا(ص) خطاب به علی(ع) فرمود :
«همانا #موسی (ص) از پروردگارش درخواست کرد، تا مسجدش را برای #هارون و #ذرّیه ی او پاک گرداند.
و همانا من از خداوند خواستهام که (مسجدم را) برای تو و ذرّیه ی تو طاهر گرداند.»
آنگاه کسی را سراغ ابوبکر فرستاد و دستور داد تا درب خانهاش را به مسجد ببندد، ابوبکر نیز چنین کرد.
سپس کسی را نزد عمر فرستاد، تا او نیز درب خانهاش را به سوی مسجد ببندد، آنگاه بالای منبر رفت و فرمود :
«من درهای شما را نبستم و درب علی(ع) را باز نگذاشتم و لیکن #خداوند دربهای شما را بست و درب خانه علی(ع) را باز گذارد».(۱)
حقیقت ارزش و فضیلت باز بودن در به سوی مسجد، اشاره به مسأله طهارت معنوی و ظاهری اهل بیت(ع) و شخص رسول خدا(ص) دارد، که در مورد آنها در روایات بیشماری، به آن اشاره شده است؛ لذا ترمذی به سند خود از ابو سعید خدری نقل میکند :
🍁پیامبر اکرم(ص) خطاب به امام #علی(ع) فرمود :
«لا یحلّ لأحد أن یطرق هذا المسجد جنباً غیری و غیرک»
«برای هیچکس حلال نیست، که در حال جنابت به این مسجد وارد شود، به جز من و تو.»(۲)
منابع:
۱)جامع الأحادیث سیوطی، ج ۱۶، ص۲۷۴
۲)سنن ترمذی، ج ۵، ص ۵۹۷
#امیرالمومنین_علیه_السلام
#فضائل_امیرالمومنین
#نهم_ذی_الحجه
#سد_الابواب
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
@barzakh_ghiyamat
4_5852485298394497515.mp3
6.77M
🌺🌺🌺🌺🌺
🌴روضه حضرت مسلم بن عقیل علیه السلام🌴
#حضرت_مسلم_علیه_السلام
#حجت_الاسلام_میرزا_محمدی
#روز_عرفه
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
@barzakh_ghiyamat
هدایت شده از از ازل تا قیامت
🌺🌺🌺🌺🌺
🌳عید سعید قربان بر همه بندگان صالح حضرت #حق مبارک باد...
به امید روزی که همه بتوانیم #نفس اماره خود را برای او #قربانی کنیم و به رستگاری برسیم.
#عید_سعید_قربان
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
@barzakh_ghiyamat
🌺🌺🌺🌺🌺
2⃣#فضائل امیرالمومنین علیه السلام
🌳علی اوّل، علی آخر، علی ظاهر، علی باطن
قالَ رَسُولُ اللّهِ (صلی الله علیه و آله و سلم) :
«لَقَدْ أَسْری بِی رَبِّی عَزَّوَجَلَّ أَوْحی إِلَیَّ مِنْ وَراءِ الْحِجابِ ما أَوْحی وَ کَلَّمَنِی فَکانَ مِمّا کَلَّمَنِی بِهِ أَنْ قالَ: یا مُحَمَّدُ عَلِیٌّ الاَْوَّلُ وَ عَلِیٌّ الاْخِرُ، وَ الظّاهِرُ وَ الْباطِنُ وَ هُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ.
فَقُلْتُ: یا رَبِّ أَلَیْسَ ذلِکَ أَنْثَ؟ ثُمَّ فَسَّرَ سُبْحانَهُ بَعْدَ تَوْصِیفِ نَفْسِهِ قالَ عَلِیٌّ الاَْوَّلُ أَی أَوَّلُ مَنْ أَخَذَ مِیثاقِی مِنَ الاَْئِمَّهِ، وَ عَلِیٌّ الاْخِرُ أَی آخِرُ مَنْ أَقْبِضُ رُوحَهُ مِنَ الاَْئِمَّهِ، وَ هُوَ الدّابَهُ الَّتِی یُکَلِّمَهُمْ یا مُحَمَّدُ، عَلِیٌّ الظّاهِرُ أَظْهِرُ عَلَیْهِ جَمِیعَ ماأَوْحَیْتُهُ إِلَیْکَ لَیْسَ أَنْ تَکْتُمَ مِنْهُ شَیْئآ یا مُحَمَّدُ عَلِیٌّ الْباطِنُ أَبْطَنْتُهُ سِرِّیَ الَّذِی أَسْرَرْتُهُ إِلَیْکَ فَلَیْسَ فِیما بَیْنِی وَ بَیْنَکَ سِرٌّ دُونَهُ، یا مُحَمَّدُ عَلِیٌّ عَلِیمٌ بِکُلِّ ما خَلَقْتُ مِنْ حَلالٍ أَوْ حَرامٍ.»
🍁#رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:
«هنگامی که خدا مرا به آسمانها سیر داد و از پشت حجاب با من گفت وگو کرد، قسمتی از کلمات #خداوند این بود که فرمود: "ای محمّد! #علی اوّل است، علی آخر و ظاهر و باطن است و او به هر چیزی علم دارد."
🍂عرض کردم: خداوندا! آیا این اوصاف تو نیست؟ آنگاه خداوند بعد از توصیف خودش این جملات را برایم تفسیر کرد و فرمود: "علی اوّل است؛ یعنی اوّل کسی است از امامان که از او #میثاق گرفتم. علی آخر است؛ یعنی آخر کسی است که او را #قبض روح میکنم و او جنبندهای است که با مردم تکلّم خواهد کرد. ای محمّد! علی ظاهر است؛ یعنی همه آنچه را که به تو از طریق وحی گفتم برای او #ظاهر کردم. ای محمّد! علی باطن است؛ یعنی آن سرّی است که تو را از آن باخبر کردم و تو پنهان کردی، در #باطن علی هم قرار دادم و او در نهان دارد، پس هیچ سرّی بین من و تو نیست که او نداند. ای محمّد! علی به آنچه از حلال یا حرام آفریده ام عالم است و آن را میداند".»
منبع: برگرفته از کتاب یک حرف از هزاران.
بحارالانوار -ط-بیروت-جلد ۱۸-صفحه۳۷۷.
#امیرالمومنین_علیه_السلام
#فضائل_امیرالمومنین
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
@barzakh_ghiyamat
هدایت شده از از ازل تا قیامت
🌺🌺🌺🌺🌺
🌴امام هادی علیه السلام🌴
در روزگار حکومت متوکل #زنی ادعا کرد که #زینب دختر فاطمه زهرا سلام الله علیها است متوکل به او گفت: تو زن جوانی هستی و از زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله سالیانی گذشته است.
آن زن گفت: رسول خدا دستش را بر بدن من کشیده است و از خداوند خواسته که هر #چهل سال جوانی ام را به من برگرداند و من این مطلب را تا به حال برای مردم اظهار نکردم. متوکل سران ابی طالب و فرزندان عباس و قریش را خواست و مشورت کرد آنها گفتند در فلان تاریخ زینب دختر حضرت فاطمه علیه السلام وفات یافته است ولی آن زن می گفت دروغ است .
متوکل گفت: من از فرزندان عباس نیستم اگر نتوانم حجت و دلیلی نقض سخن این زن بیاورم.
اطرافیان گفتند: امام #هادی علیه السلام را بخواه امید است که پاسخی داشته باشد.
امام هادی علیه السلام به آن زن فرمود: #گوشت بدن #فرزندان #فاطمه سلام الله علیها بر #درندگان حرام است بنابراین اگر راست می گوئی داخل محوطه درندگان بشو.
آن زن گفت: دیگران که در این مجلس مدعی هستند از فرزندان امام حسن و امام حسین علیهما السلام هستند داخل شوند.
متوکل به حضرت #هادی علیه السلام گفت: شما خودتان داخل شوید.
امام فرمود: #مانعی ندارد، نردبانی آوردند و در محوطه ای که شش #شیر بود امام داخل شد پس از ورود امام تمام شیرها خود را به امام نزدیک کردند و امام #دست بر سر آنها می کشید
وزیر متوکل گفت: تا این خبر منتشر نشده حضرت را خارج کن.
متوکل گفت: ای ابوالحسن ما قصد سوئی نسبت به تو نداشتیم، فقط می خواستیم به گفته ات #یقین پیدا کنیم، دوست دارم که بیرون بیایی امام هادی علیه السلام برخاست و به طرف نردبان حرکت کرد در حالی که همه شیرها خود را به لباس حضرت می مالیدند امام روی اولین پله نردبان که قرار گرفت متوجه شیرها شد و با دست اشاره کرد که بر گردند و شیر ها برگشتند، امام از محوطه شیران خارج شد و فرمود: هر کس می پندارد که از فرزندان فاطمه است در این مکان برود
متوکل به آن #زن گفت: داخل محل شیران برو آن زن گفت: شما را به خدا دست نگه دارید من ادعای #باطلی کردم من دختر فلانی هستم تنگ دستی و فشار مرا به این کار وادار کرد.
متوکل گفت: او را داخل محوطه شیران بیافکنند. در این هنگام مادر متوکل شفاعت کرد و او را نجات داد.
منبع : بحار الانوار ج ۵۰ ص ۱۴۹
#امام_هادی_علیه_السلام
#علم_امام
#کرامات
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
@barzakh_ghiyamat
هدایت شده از از ازل تا قیامت
🌺🌺🌺🌺🌺
🌴فضیلت یاد #امیرالمومنین علی علیه السلام🌴
حضرت #صادق علیه السلام از پدرانش نقل می کند که #رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: خداوند متعال برای برادرم، #علی بن ابی طالب، #فضائلی قرار داده که جز #خودش نمیتواند آنها را شمارش کند.
هر کس به یکی از فضائل علی #اقرار کند، خداوند گناهان #گذشته و #آینده اش را می بخشد حتی اگر در روز قیامت به اندازه گناهان همهی #جن و #انس گناه کرده باشد.
هرکس یکی از فضائل او را در جایی #بنویسد، تا زمانی که نشانهای از آن #نوشته به جا بماند، ملائکه برایش #استغفار می کنند.
هر کس #گوش به فضیلتی از فضائل علی بدهد، خداوند #گناهانی را که او با گوش خود مرتکب شده، میبخشد؛ و هر کس به #نوشتهای بنگرد که فضائل علی در او نوشته شده است، خداوند گناهانی را که او با #چشمش مرتکب شده میبخشد.»
آنگاه رسول خدا فرمود:« نگاه کردن به #چهرهی علی بن ابی طالب #عبادت است، یادش نیز عبادت است و #ایمان هیچ بنده ای جز با #دوستی او و #بیزاری از دشمنانش پذیرفته نیست.»
منابع:
بحارالانوار، ج 38، ص 196، حدیث 4 ------ امالی صدوق
#فضائل_امیرالمومنین
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
@barzakh_ghiyamat
هدایت شده از از ازل تا قیامت
🌺🌺🌺🌺🌺
🌹لطفا حتما تا آخر بخونید🌹
🌴داستانی در مورد فضیلت #امیرالمومنین (علیه السلام)🌴
روزی #پیامبر اکرم به خانه حضرت #زهرا آمدند . حضرت #علی و #حسنین (ص) هم در خانه حضور داشتند .
پیامبر خطاب به اهل بیت خود فرمودند :
چه #میوه ای از میوه های #بهشتی میل دارید بمن بگوئید تا به #جبرائیل بگویم از بهشت برایتان بیاورد.
امام #حسین که در آن روزگار در سنین کودکی بودند از بقیة اهل خانواده سبقت گرفتند. رفتند در دامن رسول خدا نشستند و عرضه داشتند :
پدر جان به جبرائیل بگوئید از #خرماهای بهشتی برای ما بیاورد .
و حضرت رسول اکرم هم به خواستة حسین خود جامه عمل پوشانیدند و به جبرئیل دستور دادند یک طبق از خرماهای بهشتی برای اهل بیت بیاورد.
مدتی نگذشت که جبرائیل یک طبق #خرمای بهشتی را آورده و در حجرة حضرت زهرا (سلام الله علیها)گذاشت.
پیامبر خطاب به دختر خود فرمودند : #فاطمه جان یک طبق خرمای بهشتی در حجره تو نهاده شده است ، آنرا نزد من بیاور .
حضرت زهرا آن طبق را آوردند و نزد پدر گذاشتند.
پیامبر خرمای #اول از درون ظرف برداشتند و در دهان سرور جوانان اهل بهشت امام #حسین نهادند و فرمودند « حسین جان نوش جانت ، گوارای وجودت » سپس خرمای #دوم را از درون ظرف برداشتند و در دهان دیگر سرور جوانان اهل بهشت امام #حسن نهادند و باز فرمودند «حسن جان نوش جانت ، گوارای وجودت ». خرمای #سوم را در دهان جگر گوشة خود حضرت #زهرا نهادند و همان جمله را هم خطاب به حضرت زهرا بیان کردند.
خرمای #چهارم را هم در دهان حضرت #علی نهادند و فرمودند « علی جان نوش جانت، گوارای وجودت » خرمای #پنجم را از درون ظرف برداشتند و باز دوباره در دهان حضرت #علی نهادند و همان جمله را تکرار نمودند .
خرمای #ششم را برداشتند، #ایستادند و در دهان حضرت #علی گذاشتند و باز همان جمله را تکرار کردند.
در این هنگام حضرت زهرا فرمودند : پدر جان به هر کدام از ما #یک خرما دادید اما به علی #سه خرما و در مرتبه سوم هم ایستادید و خرما در دهان علی گذاشتید . چرا بین ما اینگونه رفتار کردید ؟
رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) خطاب به دختر خود فرمودند :
فاطمه جان وقتی خرما در دهان #حسین نهادم ، دیدم و شنیدم که #جبرائیل و #مکائیل از روی عرش ندا بر آورده اند که : «حسین جان نوش جانت ، گوارای وجودت » من هم به تبع آنها این جمله را تکرار کردم وقتی خرما در دهان #حسن نهادم باز جبرائیل و مکائیل همان جمله را تکرار کردند و من هم به تبع آنها آن جمله را گفتم که « حسن جان نوش جانت ».
#فاطمه جان وقتی خرما در دهان تو نهادم دیدم #حوری های بهشتی سر از غرفه ها در آورده اند . و می گویند « فاطمه جان نوش جانت ، گوارای وجودت » من هم به پیروی از آنها این جمله را تکرار کردم .
اما وقتی خرما در دهان #علی نهادم شنیدم که #خداوند از روی عرش صدا می زند « علی جان نوش جانت ، گوارای وجودت » . به اشتیاق شنیدن صوت حق خرمای دوم در دهان علی نهادم باز هم #خداوند از روی عرش ندا زد که «هنیأ مرئیاً لک یا علی » نوش جانت ، گوارای وجودت علی جان .
به #احترام صوت حق از جا برخاستم و خرمای سوم در دهان #علی نهادم ، شنیدم که باز خداوند همان جمله را تکرار کرد و سپس به من فرمود :
« یا رسول الله #بعزت و #جلالم قسم اگر تا #صبح قیامت خرما در دهان #علی بگذاری من خدا هم می گویم علی جانم #نوش جانت ، گوارای وجودت».
منبع: جلاالعیون علامة مجلسی
#فضائل_امیرالمومنین
#کرامات
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
@barzakh_ghiyama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺🌺🌺🌺🌺
🌴امیرالمومنین علیه السلام🌴
🍁 #خانه_پدری
#امیرالمومنین_علیه_السلام
#فضائل_امیرالمومنین
#سید_رضا_برقعی
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
@barzakh_ghiyamat
هدایت شده از از ازل تا قیامت
🌺🌺🌺🌺🌺
🌹لطفا حتما تا آخر بخونید 🌹
🌴کرامت #امیرالمومنین (علیه السلام) به یک #طلبه🌴
🌺فاضل بزرگوار سيد جعفر مزارعى روايت كرده :🌺
يكى از #طلبه هاى حوزه باعظمت #نجف از نظر #معيشت در تنگنا و دشوارى غير قابل تحملّى بود .
روزى از روى #شكايت و فشار روحى كنار ضريح مطهّر حضرت #اميرالمؤمنين (عليه السلام)عرضه مى دارد : شما اين #لوسترهاى قيمتى و قنديل هاى بى بديل را به چه سبب در حرم خود گذارده ايد ، در حالى كه من براى اداره امور معيشتم در تنگناى شديدى هستم ؟!
شب اميرالمؤمنين (عليه السلام) را در #خواب مى بيند كه آن حضرت به او مى فرمايد : اگر مى خواهى در نجف #مجاور من باشى اينجا همين #نان و #ماست و فيجيل و فرش طلبگى است ، و اگر زندگى #مادّى قابل توجّهى مى خواهى بايد به #هندوستان در شهر حيدرآباد دكن به خانه فلان كس مراجعه كنى ، چون حلقه به در زدى و صاحب خانه در را باز كرد به او بگو :
🌺به آسمان رود و كار آفتاب كند .
پس از اين خواب ، دوباره به حرم مطهّر مشرف مى شود و عرضه مى دارد : زندگى من اينجا پريشان و نابسامان است شما مرا به هندوستان حواله مى دهيد !!
بار ديگر حضرت را خواب مى بيند كه مى فرمايد : سخن #همان است كه گفتم ، اگر در جوار ما با اين اوضاع مى توانى استقامت ورزى اقامت كن ، اگر نمى توانى بايد به #هندوستان به همان شهر بروى و خانه فلان راجه را سراغ بگيرى و به او بگويى :
🌺به آسمان رود و كار #آفتاب كند
از خواب بيدار شدن و شب را به صبح رساندن ، كتاب ها و لوازم مختصرى كه داشته به فروش مى رساند و اهل خير هم با او مساعدت مى كنند تا خود را به هندوستان مى رساند و در شهر حيدرآباد سراغ خانه آن راجه را مى گيرد ، مردم از اين كه طلبه اى فقير با چنان مردى ثروتمند و متمكن قصد ملاقات دارد ، تعجب مى كنند .
وقتى به در خانه آن #راجه مى رسد در مى زند ، چون در را باز مى كنند مى بيند شخصى از پله هاى عمارت به زير آمد ، طلبه وقتى با او روبرو مى شود مى گويد :
🌺به آسمان رود و كار آفتاب كند
فوراً راجه پيش خدمت هايش را صدا مى زند و مى گويد : اين #طلبه را به داخل #عمارت راهنمايى كنيد و پس از پذيرايى از او تا رفع خستگى اش وى را به #حمام ببريد و او را با لباس هاى فاخر و گران قيمت بپوشانيد .
مراسم به صورتى نيكو انجام مى گيرد و طلبه در آن عمارت عالى تا فردا عصر پذيرايى مى شود .
فردا ديد محترمين شهر از طبقات مختلف چون #اعيان و #تجار و #علما وارد شدند و هر كدام در آن سالن پر زينت در جاى مخصوص به خود قرار گرفتند ، از شخصى كه كنار دستش بود ، پرسيد : چه خبر است ؟
گفت : مجلس جشن عقد #دختر صاحب خانه است . پيش خود گفت : وقتى به اين خانواده وارد شدم كه وسايل عيش براى آنان آماده است .
هنگامى كه مجلس آراسته شد ، راجه به سالن درآمد ، همه به احترامش از جاى برخاستند و او نيز پس از احترام به مهمانان در جاى ويژه خود نشست .
آنگاه رو به اهل مجلس كرد و گفت :
آقايان من #نصف ثروت خود را كه بالغ بر فلان مبلغ مى شود از نقد و مِلك و منزل و باغات و اغنام و اثاثيه به اين #طلبه كه تازه از نجف اشرف بر من وارد شده مصالحه كردم ، و همه مى دانيد كه اولاد من منحصر به #دو دختر است ، يكى از آنها را هم كه از ديگرى #زيباتر است براى او عقد مى بندم ، و شما اى عالمان دين ، هم اكنون صيغه عقد را جارى كنيد .
چون صيغه جارى شد #طلبه كه در دريايى از #شگفتى و حيرت فرو رفته بود ، پرسيد : شرح اين داستان چيست ؟
راجه گفت : من چند سال قبل قصد كردم در #مدح اميرالمؤمنين (عليه السلام) #شعرى بگويم ، يك #مصراع گفتم و نتوانستم مصراع ديگر را بگويم ; به شعراى #فارسى زبان هندوستان مراجعه كردم ، مصراع گفته شده آنها هم چندان مطلوب نبود ، به شعراى ايران مراجعه كردم ، مصراع آنان هم چندان چنگى به دل نمى زد ، پيش خود گفتم حتماً شعر من منظور نظر كيميا اثر #اميرالمؤمنين (عليه السلام)قرار نگرفته است ، لذا با خود نذر كردم اگر كسى پيدا شود و مصراع #دوم اين شعر را به صورتى مطلوب بگويد ، نصف دارايى ام را به او ببخشم و دختر زيباتر خود را به عقد او در آورم ، شما آمديد و مصراع دوم را گفتيد ، ديدم از هر جهت اين مصراع شما درست و كامل و تمام و با مصراع من هماهنگ است .
طلبه گفت : مصراع اول چه بود ؟
راجه گفت : من گفته بودم :
🌺به ذرّه گر نظر لطف بوتراب كند
طلبه گفت : مصراع دوم از من نيست ، بلكه لطف خود #اميرالمؤمنين (عليه السلام) است . راجه #سجده شكر كرد و خواند :
🌺به ذرّه گر نظر لطف #بوتراب كند
🌺به آسمان رود و كار #آفتاب كند
منبع :
کتاب عبرت آموز تاليف استاد شيخ حسين انصاریان
#امیرالمومنين_علیه_السلام
#فضائل_امیرالمومنین
#کرامات
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
@barzakh_ghiyamat
🌺🌺🌺🌺🌺
4⃣عوامل عاقبت به خیری
🍁 #تسبیحات امیرالمومنین سلام الله علیه
🌳غالب ما شیعیان بحمدالله تسبیح صدیقه طاهره حضرت زهرا سلام الله علیها را شنیده و بعد نمازها به آن ملتزم هستیم؛ ولی از مظلومیت حضرت امیرالمومنین، همین بس که از #تسبیح ایشان غافلیم.
🍂آقا فرمودند یا براء بن عازب آیا کاری به تو یاد دهم که اگر آنرا انجام دهی از #اولیا الهی خواهی بود؟ عرض کرد بلی فرمودند: هر کس بعد از هر #نماز آنرا انجام دهد، خداوند #هزار بلای دنیوی از او دور کند که آسانترین آن #بازگشت از دین باشد؛ و در آخرت #هزار منزلگاه آماده کند که یکی از آنها مجاورت با #رسول خدا صلوات الله علیه و علی آله باشد پس بعد از هر #نماز بگوید، سبحان الله ده مرتبه، الحمدلله ده مرتبه، الله اکبر ده مرتبه، لااله الا الله ده مرتبه.
منبع:
امالی صدوق ص ۳۲۹. بحارالانوار ج ۸۳ ص۳۴. دعوات قطب راوندی ص ۴۹.
#امیرالمومنين_علیه_السلام
#عوامل_عاقبت_به_خیری
#تسبیحات_امیرالمومنین
#فضائل_امیرالمومنین
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
@barzakh_ghiyamat
هدایت شده از از ازل تا قیامت
🌺🌺🌺🌺🌺
🌴 خیلی خیلی مهم 🌴
#غدیر یعنی کسانی که #عقب مانده اند برسند.
و کسانی که #جلو رفته اند برگردند، تا #باولایت حرکت کنند.
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَةِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلیِّ بنِ أَبِی طالِب وَ الْأَئِمَّةِ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ.
🌹عید سعید غدیر مبارک🌹
#امیرالمومنين_علیه_السلام
#عید_سعید_غدیر
#سیاسی
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
@barzakh_ghiyamat
هدایت شده از از ازل تا قیامت
🌺🌺🌺🌺🌺
🌴در كتاب روضات الجنات نوشته است🌴
روزى آقا امام موسى بن جعفر (ع) در بغداد از كنار منزل #بُشر عبور ميكرد صداى #ساز و نواز و آواز داخل خانه بگوش حضرت رسيد در اين موقع كنيز بُشر براى ريختن خاكروبه از منزل خارج شد. آقا حضرت موسى بن جعفر (ع) فرمود: اى كنيز صاحب اين خانه #بنده است يا آزاد؟!
كنيز گفت: حُرّ و -آزاد است. حضرت فرمود: راست ميگوئى اگر #بنده مى بود از مولاى خود ميترسيد.
كنيز وارد منزل شد. بُشر بر سر سفره #شراب نشسته بود، علت تاخير او را پرسيد؟! گفت شخصى از كنار خانه شما رد مى شد از من سؤال كرد صاحب اين خانه عبد و بنده است يا حُرّ و آزاد.
گفتم: آقا حُرّ و آزاد است.
فرمود: آرى اگر بنده بود از آقاى خود ميترسيد.
اين سخن حضرت چنان در قلب بُشر تاثير كرد كه سر از پا نشناخت با پاى #برهنه از منزل خارج شده خود را به آقا موسى بن جعفر (ع) رساند و از كرده خود پشيمان شد و به دست حضرت #توبه كرد و از گذشته هاى خود پوزش خواسته و با چشم گريان بازگشت. از آن روز به بعد اعمال زشت خود را ترك كرد و از جمله زهاد و عرفا قرار گرفت و گويند چون با پاى #برهنه از پى حضرت موسى بن جعفر (ع) دويد و با اين حال توبه كرد او را بُشر حافى (پابرهنه) لقب دادند.
منبع:
قصص التوابین؛ داستان توبه کنندگان، علی میر خلف زاده
#امام_کاظم_علیه_السلام
#کرامات
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
@barzakh_ghiyamat
هدایت شده از از ازل تا قیامت
🌺🌺🌺🌺🌺
🌴 ﺷﻴﺦ ﻣﺎ، ﺷﻴﺦ ﺷﻤﺎ 🌴
🍁ﺍﺯ ﻣﺮﺣﻮﻡ ﻋﻠﺎﻣﻪ ﻃﺒﺎﻃﺒﺎﻳﻲ قضیه ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻮﺟﻬﻲ ﻧﻘﻞ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ:
ﺩﺭ #ﻛﺮﺑﻠﺎ ﻭﺍﻋﻈﻲ ﺑﻮﺩ ﺑﻬﻨﺎﻡ ﺳﻴﺪ ﺟﻮﺍﺩ ﻛﺮﺑﻠﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﺍﻳﺎﻡ #ﻣﺤﺮﻡ ﺑﺮﺍﻱ ﺗﺒﻠﻴﻎ ﺑﻪ ﺍﻃﺮﺍﻑ ﻛﺮﺑﻠﺎ ﻣﻲﺭﻓﺖ. ﺩﺭ ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺍﻳﺎﻡ ﮔﺬﺭﺵ ﺑﻪ ﺭﻭﺳﺘﺎﻳﻲ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﻛﻪ ﻫﻤﻪ #ﺳﻨّﻲ ﻣﺬﻫﺐ ﺑﻮﺩﻧﺪ. ﺩﺭ ﺁﻧﺠﺎ ﺑﻪ ﭘﻴﺮﻣﺮﺩﻱ ﺑﺎ ﻣﺤﺎﺳﻦ ﺳﻔﻴﺪ ﻭ ﻧﻮﺭﺍﻧﻲ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﻛﺮﺩ ﻛﻪ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺷﺪ ﺳﻨّﻲ ﺍﺳﺖ، ﻭﻟﻲ ﻣﺮﺩ ﺳﺎﺩﻩ ﺩﻝ ﻭ ﭘﺎﻙ ﺿﻤﻴﺮﻱ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺁﺷﻨﺎ ﻧﺒﻮﺩﻧﺶ ﺑﺎ ﻋﻘﺎﻳﺪ ﺣﻘﻪ ﺍﺯ ﺑﺎﺏ #ﻣﺴﺘﻀﻌﻒ ﺑﻮﺩﻥ ﺍﻭﺳﺖ، ﻧﻪ ﻋﻨﺎﺩ ﻭ ﻟﺠﺎﺝ. ﻛﻢ ﻛﻢ ﺑﺎﺏ ﺭﻓﺎﻗﺖ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺍﻭ ﺑﺎﺯ ﻛﺮﺩ ﺗﺎ ﺍﻳﻦ ﻛﻪ ﺭﻭﺯﻱ ﻭﻗﺘﻲ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺻﺤﺒﺖ ﻣﻲﻛﺮﺩﻧﺪ، ﺍﺯ ﺁﻥ ﭘﻴﺮﻣﺮﺩ ﭘﺮﺳﻴﺪ: #ﺷﻴﺦ ﺷﻤﺎ ﻛﻴﺴﺖ؟ (ﺷﻴﺦ ﺩﺭ ﻧﺰﺩ ﻋﺮﺏ ﻫﺎﻳﻌﻨﻲ ﺑﺰﺭﮒ ﻗﺒﻴﻠﻪ. )
🍂ﭘﻴﺮﻣﺮﺩ ﺩﺭ ﭘﺎﺳﺦ ﮔﻔﺖ: ﺷﻴﺦ ﻣﺎ ﻣﺮﺩ ﻗﺪﺭﺗﻤﻨﺪﻱ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﭼﻨﺪﻳﻦ ﻣﻬﻤﺎﻧﺴﺮﺍ ﻭ ﭼﻘﺪﺭ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪ ﻭ ﺷﺘﺮ ﻭ ﺧﺪﻡ ﻭ ﺣﺸﻢ ﺩﺍﺭﺩ.
🍃ﺁﻥ ﭘﻴﺮﻣﺮﺩ ﺍﺯ ﺳﻴﺪﺟﻮﺍﺩ ﭘﺮﺳﻴﺪ: ﺷﻴﺦ ﺷﻤﺎ ﻛﻴﺴﺖ؟ ﮔﻔﺖ: ﺷﻴﺦ ﻣﺎ ﻳﻚ ﺁﻗﺎﻳﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻫﺮ ﻛﺲ ﻫﺮ ﺣﺎﺟﺘﻲ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ، ﺑﺮﺁﻭﺭﺩﻩ ﻣﻲﻛﻨﺪ. ﺍﮔﺮ ﺗﻮ ﺩﺭ #ﻣﺸﺮﻕ ﻋﺎﻟﻢ ﺑﺎﺷﻲ ﻭ ﺍﻭ ﺩﺭ #ﻣﻐﺮﺏ ﻋﺎﻟﻢ، ﻳﺎ ﺑﻪ ﻋﻜﺲ، ﻭﻗﺘﻲ ﭘﺮﻳﺸﺎﻧﻲ ﻭ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭﻱ ﺑﺮﺍﻳﺖ ﭘﻴﺶ ﺁﻣﺪ، ﻫﻤﻴﻦ ﻛﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﻛﻨﻲ، ﺑﻪ ﻓﺮﻳﺎﺩﺕ ﻣﻲﺭﺳﺪ ﻭ ﻣﺸﻜﻞ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺭﻓﻊ ﻣﻲﻛﻨﺪ. ﭘﻴﺮﻣﺮﺩ ﮔﻔﺖ: ﻋﺠﺐ ﺷﻴﺨﻲ ﺩﺍﺭﻳﺪ. ﺍﻳﻦ ﺧﻴﻠﻲ ﺧﻮﺏ ﺍﺳﺖ، ﻧﺎﻣﺶ ﭼﻴﺴﺖ؟ ﺳﻴﺪﺟﻮﺍﺩ ﮔﻔﺖ: ﺷﻴﺦ #علی، ﻭ ﺩﻳﮕﺮ ﺗﻮﺿﻴﺤﻲ ﻧﺪﺍﺩ. ﺩﺭ ﺁﻥ ﺍﻳﺎﻡ ﻓﺮﺻﺖ ﺩﻳﮕﺮﻱ ﻧﺸﺪ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺁﻥ ﭘﻴﺮﻣﺮﺩ ﻣﺬﺍﻛﺮﺍﺕ ﺩﻳﮕﺮﻱ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ، ﻭﻟﻲ ﺍﻳﻦ ﭘﻴﺮﻣﺮﺩ ﺩﺭ ﺩﻟﺶ ﻋﻠﺎﻗﻪ ﺍﻱ ﺑﻪ ﺷﻴﺦ ﻋﻠﻲ ﭘﻴﺪﺍ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ.
ادامه دارد.....🚶
منبع :
از احتضار تا عالم قبر، حجت الاسلام مسعود عالی
#امیرالمومنين_علیه_السلام
#فضائل_امیرالمومنین
#قبر
#سوال_قبر
#عالم_برزخ
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
@barzakh_ghiyamat
هدایت شده از از ازل تا قیامت
🌺🌺🌺🌺🌺
🌴 شیخ ما، شیخ شما 🌴
🍁 ﺁﻥ ﺍﻳﺎﻡ ﺗﺒﻠﻴﻎ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪ ﻭ ﺳﻴﺪﺟﻮﺍﺩ ﺑﻪ ﻛﺮﺑﻠﺎ ﺑﺮﮔﺸﺖ. ﺗﺎ ﺍﻳﻦ ﻛﻪ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺪﺗﻲ ﺑﻪ ﻣﻨﺎﺳﺒﺘﻲ ﺩﻳﮕﺮ ﺭﺍﻫﻲ ﻫﻤﺎﻥ ﺭﻭﺳﺘﺎ ﺷﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﮔﻔﺖ: ﺧﻮﺏ ﺍﺳﺖ ﻧﺸﺴﺖ ﺩﻳﮕﺮﻱ ﺑﺎ ﺁﻥ ﭘﻴﺮﻣﺮﺩ ﻛﻪ ﺳﻨﮓ ﺯﻳﺮﺑﻨﺎﻱ ﺗﺸﻴﻊ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻳﺶ ﮔﺬﺍﺷﺘﻴﻢ، ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ ﻭ ﺷﻴﺦ علی ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻭ ﻣﻌﺮﻓﻲ ﻛﻨﻴﻢ. ﻭﻗﺘﻲ ﺳﺮﺍﻍ ﺁﻥ ﭘﻴﺮﻣﺮﺩ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺖ، ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﺍﻭ ﺍﺯ ﺩﻧﻴﺎ ﺭﻓﺖ.
ﺳﻴﺪﺟﻮﺍﺩ ﺧﻴﻠﻲ ﻣﺘﺄﺛﺮ ﺷﺪ ﻛﻪ ﭼﺮﺍ ﺑﺎ #ﻭﻟﺎﻳﺖ ﺁﺷﻨﺎ ﻧﺸﺪﻩ ﻭ ﺍﺯ ﺩﻧﻴﺎ ﺭﻓﺖ، ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﻛﻪ ﺁﻣﺎﺩﮔﻲ ﺍﺵ ﺭﺍ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺍﻫﻞ ﻋﻨﺎﺩ ﻧﺒﻮﺩ. ﺑﻪ ﺩﻳﺪﻥ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻧﺶ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺑﻪ ﺁﻥﻫﺎ ﺗﺴﻠﻴﺖ ﮔﻔﺖ ﻭ ﺑﺮ ﺳﺮ ﻗﺒﺮ ﺁﻥ ﭘﻴﺮﻣﺮﺩ ﻫﻢ ﻓﺎﺗﺤﻪ ﺍﻱ ﺧﻮﺍﻧﺪ ﻭ ﺷﺐ ﺩﺭ ﻣﻨﺰﻝ ﻫﻤﺎﻥ ﭘﻴﺮﻣﺮﺩ ﻧﺰﺩ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻧﺶ ﺑﻪ ﺍﺳﺘﺮﺍﺣﺖ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ. ﻣﻲ ﮔﻮﻳﺪ: ﺩﺭ #ﺧﻮﺍﺏ ﺩﻳﺪﻡ #ﺩﺍﻟﺎﻥ ﻃﻮﻳﻠﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻳﻚ ﻃﺮﻑ ﺁﻥ ﻧﻴﻤﻜﺘﻲ ﺑﻠﻨﺪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﺭ ﺭﻭﻱ ﺁﻥ ﺩﻭ ﻧﻔﺮ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺍﻧﺪ ﻭ ﺁﻥ ﭘﻴﺮﻣﺮﺩ ﺳﻨّﻲ ﻫﻢ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺁﻥ ﻫﺎﺳﺖ. ﺍﻧﺘﻬﺎﻱ ﺩﺍﻟﺎﻥ ﻫﻢ ﺩﺭﻱ ﺷﻴﺸﻪ ﺍﻱ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﺯ ﭘﺸﺖ ﺁﻥ #ﺑﺎﻍ ﺑﺰﺭﮔﻲ ﺩﻳﺪﻩ ﻣﻲﺷﻮﺩ. ﺳﻠﺎﻡ ﻛﺮﺩﻡ ﻭ ﺍﺯ ﭘﻴﺮﻣﺮﺩ ﭘﺮﺳﻴﺪﻡ: ﺍﻳﻨﺠﺎ ﻛﺠﺎﺳﺖ؟ ﮔﻔﺖ: ﺍﻳﻨﺠﺎ ﻋﺎﻟﻢ ﻗﺒﺮ ﻭ #ﺑﺮﺯﺥ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﺎﻏﻲ ﻛﻪ ﭘﺸﺖ ﺁﻥ ﺷﻴﺸﻪ ﺍﺳﺖ، ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ. ﮔﻔﺘﻢ: ﭼﺮﺍ ﻧﺮﻓﺘﻲ ﺩﺭ ﺁﻥ؟ ﮔﻔﺖ: ﻫﻨﻮﺯ ﻭﻗﺘﺶ ﻧﺸﺪﻩ، ﺑﺎﻳﺪ ﺍﻳﻦ ﺩﺍﻟﺎﻥ ﻃﻲ ﺷﻮﺩ ﺗﺎ ﺑﺮﺳﻢ ﻭ ﺁﻥ ﻭﻗﺘﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﺩﻭ #ﻓﺮﺷﺘﻪ ﻣﺮﺍ ﺗﻌﻠﻴﻢ ﻭﻟﺎﻳﺖ ﻛﻨﻨﺪ. ﺑﻌﺪ ﮔﻔﺖ: ﺁﻗﺎ ﺳﻴﺪﺟﻮﺍﺩ، ﮔﻔﺘﻲ ﻭ ﻧﮕﻔﺘﻲ.
ﻳﻌﻨﻲ ﮔﻔﺘﻲ ﺷﻴﺦ ﻣﺎ ﺷﻴﺦ ﻋﻠﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻓﺮﻳﺎﺩﺕ ﻣﻲﺭﺳﺪ، ﻭﻟﻲ ﻧﮕﻔﺘﻲ ﺍﻭ ﺣﻀﺮﺕ ﻋﻠﻲ ﺑﻦ ﺍﺑﻲ ﻃﺎﻟﺐ (علیه السلام) ﺍﺳﺖ.
ﮔﻔﺘﻢ ﭼﻄﻮﺭ ﻣﮕﺮ؟ ﮔﻔﺖ: ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺮﮒ ﻭﻗﺘﻲ ﻧﻜﻴﺮﻳﻦ ﺑﻪ ﺳﺮﺍﻏﻢ ﺁﻣﺪﻧﺪ ﻭ ﭘﺮﺳﻴﺪﻧﺪ: «ﻣَﻦْ ﺭَﺑﱡﻚ ﻭَ ﻣَﻦْ ﻧَﺒﻴﱡﻚ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺍِﻣﺎﻣُﻚ؟ » ﭘﺎﺳﺨﻲ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺍﻳﻦ ﺳﺆﺍﻝ ﻧﺪﺍﺷﺘﻢ. ﻫﻤﻴﻦ ﻛﻪ ﺧﻮﺍﺳﺘﻨﺪ ﻋﺬﺍﺏ ﻛﻨﻨﺪ، ﻣﻦ ﻛﻪ ﺑﺴﻴﺎﺭ #ﻭحشت و ﺍﺿﻄﺮﺍﺏ ﺩﺍﺷﺘﻢ، ﻳﺎﺩ ﺷﻴﺦ ﺷﻤﺎ ﺍﻓﺘﺎﺩﻡ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻓﺮﻳﺎﺩ ﻣﻲﺭﺳﺪ. ﮔﻔﺘﻢ: ﻳﺎ #ﻋﻠﻰ ، ﺑﻪ ﻓﺮﻳﺎﺩﻡ ﺑﺮﺱ. ﻓﻮﺭﺍً ﺣﻀﺮﺕ ﻋﻠﻲ ﺑﻦ ﺍﺑﻲ ﻃﺎﻟﺐ (علیه السلام) ﺣﺎﺿﺮ ﺷﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺩﻭ ﻣﻠﻚ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺩﺳﺖ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭﻳﺪ. ﺍﻭ ﻣﻌﺎﻧﺪ ﻧﻴﺴﺖ. ﺍﺯ ﺩﺷﻤﻨﺎﻥ ﻣﺎ ﻧﻴﺴﺖ. ﺁﻥ ﺩﻭ ﻣﻠﻚ ﺭﺍ ﺭﺩ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺩﺍﺩﻧﺪ ﺩﻭ ﻣﻠﻚ ﺩﻳﮕﺮ ﺑﻴﺎﻳﻨﺪ ﻭ #ﻋﻘﺎﺋﺪ ﻣﻦ ﺭﺍ ﻛﺎﻣﻞ ﻛﻨﻨﺪ. ﺍﻳﻦ ﺩﻭ ﻧﻔﺮﻱ ﻛﻪ ﺭﻭﻱ ﻧﻴﻤﻜﺖ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺍﻧﺪ، ﺩﻭ ﻓﺮﺷﺘﻪ ﺍﻱ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺍﻣﺮ ﺣﻀﺮﺕ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﺗﺎ ﻣﺮﺍ ﺗﻌﻠﻴﻢ ﻛﻨﻨﺪ ﻭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺗﻜﻤﻴﻞ، ﻭﺍﺭﺩ ﺟﺎﻳﮕﺎﻩ #ﺑﺮﺯﺧﻲ ﺧﻮﺩﻡ، ﺩﺭ ﺁﻥ ﺑﺎﻍ ﺑﺎﺻﻔﺎ ﻣﻲﺷﻮﻡ. ﺍﻳﻦ ﻗﻀﻴﻪ ﺗﺄﻳﻴﺪﻱ ﺑﺮ ﻫﻤﺎﻥ ﻋﻔﻮ ﻭ ﺗﻜﻤﻴﻞ #ﻣﺴﺘﻀﻌﻔﻴﻦ ﺩﺭ ﺑﺮﺯﺥ ﻣﻲﺑﺎﺷﺪ.
منبع :
از احتضار تا عالم قبر، حجت الاسلام مسعود عالی
#امیرالمومنین_علیه_السلام
#فضائل_امیرالمومنین
#قبر
#سوال_قبر
#عالم_برزخ
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
@barzakh_ghiyamat