🔻 جنگ سلامت
🔹 دشمنان شیعیان جهان که دشمنان بشریت اند، روش خود را تغییر دادند، بر اساس راهبر آنها اکنون جمعیت زیاد یک کشور نشان برتری آن کشور نیست.
⭕️ علت اصلی این امر جنگ پنهانی است که استعمار به راه انداخته و آن جنگ سلامت است، برای مثال کشور خودمان 80 جمعیت دارد، ولی از این هشتاد میلیون طبق آمار وزارت بهداشت سی ملیون نفر بیماری فشار خون، دوازده میلیون بیماری دیابت، بیست ملیون نفر بیماری های قلبی - عروقی، سی میلیون نفر چربی خون یا چربی کبد، پنج میلیون نفر بیماری تنفسی یا کلیوی ، وعده دیگر بیماری های متفرقه مانند ام اس، دیستروفی ها و غیره دارند.
💢 در بهترین حالت کشور ما پنج میلیون فرد سالم دارد، در حالی که در کشور های دیگه اصلا در این حد بیماری وجود ندارد.
❗️متأسفانه علت اصلی این همه بیماری در کشور ما تحکم طب استعماری است، صهیونیست با تمام توان خود در غذا و خوراک ما نفوذ کرده و این را علنا اعلام می کند، تا زمانی که ما از نظر طبی از غرب بی نیاز نشویم، این نفوذ ادامه پیدا خواهد کرد و وابستگی ما به غرب روز به روز بیشتر خواهد شد.
🔰 برای قطع وابستگی طبی به غرب باید طب و سبک زندگی اسلامی در کشور رواج پیدا کند، در این صورت هم آمار بیماری ها به سرعت کاهش پیدا خواهد کرد، و هم از نظر دارو و درمان دیگر به غرب نیازی نخواهیم داشت.
🔅 جامعه اگر از نظر سلامت ارتقا پیدا کند می تواند به اهداف والای خود برسد، و صهونیست جهانی را مغلوب کند.
#بصائرحسینیه_ایران
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
✅ما را در ایتا، سروش، بله، گپ، روبیکا، تلگرام، اینستاگرام و توییتر دنبال نمایید.👇👇
🆔 @basaerehoseiniyeh
5.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سادگی بچهها...
فطرت پاک الهی ، حتی در کودکان غربی...
به نظرت عشق یعنی چی؟!
یعنی خدا...
#بصائرحسینیه_ایران
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
✅ما را در ایتا، سروش، بله، گپ، روبیکا، تلگرام، اینستاگرام و توییتر دنبال نمایید.👇👇
🆔 @basaerehoseiniyeh
28.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅دوستان عزیز و گرامی، حتماً ببینید بسیار مفید و دیدنی است.
🔵آش فراسودمند🔴
تقویت عمومی بدن
کمک به درمان بیماران کرونایی
#بصائرحسینیه_ایران
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
✅ما را در ایتا، سروش، بله، گپ، روبیکا، تلگرام، اینستاگرام و توییتر دنبال نمایید.👇👇
🆔 @basaerehoseiniyeh
🔥به خاطر سه چیز دیگران را مسخره نکنید:
1-چهره
2-پدر و مادر
3-زادگاه
چون انسان هیچ حق انتخابی در مورد
آن ها ندارد.
#بصائرحسینیه_ایران
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
✅ما را در ایتا، سروش، بله، گپ، روبیکا، تلگرام، اینستاگرام و توییتر دنبال نمایید.👇👇
🆔 @basaerehoseiniyeh
*┄┅═✧❁﷽❁✧═┅*
*کارگر افغانی و اهل حساب و کتاب خمسی{از خواندن این داستان از خودم خجالت کشیدم }*
*"حجت الاسلام حدائق"🔽*
✍️یک شب در دفتر مسجدالنبی بودم. یک آقای افغانی وارد مسجد شد. یک پای این بندهی خدا لنگ میزد و روی زمین میکشید. آمد و روی صندلی نشست. روی صندلی هم که نشست، یکطرفه نشسته بود یعنی نمیتوانست درست بنشیند. در ذهن من آمد که این آقا، یک کمکی میخواهد. دفتر هم شلوغ بود. اشاره به او کردم که شما اول بیایید تا به کار شما رسیدگی کنم، چون ظاهراً، نشستن برای شما سخت است. گفت: اگر اجازه بدهید، من آخرین نفر میآیم و میخواهم کسی در دفتر نباشد. گفتم: هر جور مایل هستید.
حدود یک ساعت و خوردهای نشست تا دفتر خلوت شد. نشستن هم برایش زحمت بود یعنی بعد از یک مدت، بلند میشد و دوباره مینشست و همینطور ادامه داد. قیافه هم، قیافهی کارگری و خیلی هم ساده بود. همه که رفتند، نوبت به این آقا رسید.
آمد و گفت: من اهل مزارشریف افغانستان هستم. پدر و مادر پیری دارم که در افغانستان هستند. همسر و چهار فرزند هم دارم. هفت فرد تحت تکفل من است (اینها را که میگفت، من فکر کردم از من کمکی میخواهد).
گفت: دروازه اصفهان با چند نفر، یک اتاقی را کرایه کردهایم و محل خوابمان آنجاست. پای من هم که آسیب دیده، در جنگ با روسها تیر به نخاع من اصابت کرده و نخاع من آسیب دیده و پای من نیمهفلج شده است. آمدهام اینجا کار کنم و هفت سر عائله دارم در مزارشریف. کاری که از من برمیآید بساطفروشی و دستفروشی است. یک مقدار وسایل میآورم و مردم هم میخرند و از درآمد و عواید اینها برای خانواده در مزارشریف میفرستم (تا اینجا، احتمال من این بود که این بنده خدا، کمکی از ما میخواهد).
گفت: من آمدهام حساب خمسم را بکنم.
تا این را گفت، من تعجب کردم. آی شیرازیها! آی ایرانیها! خدا شاهد است که اگر این کارگر افغانی را سر پل صراط بیاورند، باید سر پایین بیندازیم؛ آدمِ نیمهفلج، آدمِ غریب، هفت سر عائله!
گفتم: شما چه داری؟
گفت: کلّ زندگی من در شیراز، 350هزار تومان هست. یک تشک، بالش، پتو و چهار تا ظرف، یک قابلمه، دو تا لیوان و .... (همه را حساب کرد) و حدود تقریباً 180هزار تومان پول دارم که با این پول، جنس خرید و فروش میکنم. 170 هزار تومان وسایل زندگیام است و 180هزار تومان سرمایهام هست و روی هم 350 هزار تومان.
گفتم: این وسایلهای زندگیات را که نمیخواهد حساب کنی، فقط سرمایهات را حساب میکنیم. گفت: نه، همه را حساب کنید. من تا حالا خمس نمیدادم، از الآن میخواهم همه را حساب کنید و پاک بشوم.
گفتم: خمس شما میشود 70هزار تومان. دیدم دست کرد در جیب شلوار کارگریای که پوشیده بود (الله اکبر)، 70 هزار تومان پولهای دستهکرده را روی میز گذاشت. گفتم: اینها از پولهای سرمایهات هست؟ گفت: بله.
گاهی اوقات میگوییم «خدا» ولی، «خدا» را به اندازهی پولمان هم قبول نداریم (در عمل).
رو به قبله میایستیم ولی بعضیهایمان، شعار میدهیم.
گفتم: آقای عزیز! گذران زندگیات را میخواهی چه کار کنی؟
گفت: مگر خدا ندارد که بدهد؟ مگر تا حالا خودم این هفت عائله را اداره میکردم که از این به بعد، نتوانم؟ همه را خدا دارد روزی میدهد.
(معرفت را ببینید!)
گفتم: دست به دست میکنم و خُرده خُرده خمست را بپرداز.
گفت: از کجا معلوم زنده بمانم و بتوانم بپردازم؟
یاد مرگ، جلوی غفلت را میگیرد. چرا بعضی، با اینکه چیزی ندارد، ولی همّت دریایی دارند و دل را به دریا میزنند؟ چون با خدا هستند.
---------------------------------------
✅ *" نشر این پیام صدقه جاریه است"*
#بصائرحسینیه_ایران
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
✅ما را در ایتا، سروش، بله، گپ، روبیکا، تلگرام، اینستاگرام و توییتر دنبال نمایید.👇👇
🆔 @basaerehoseiniyeh
14.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥کنایه مجری تلویزیونی به ماجرای سگ خانم بازیگر: سازمان ملل ابراز نگرانی نکند پینگیل پیدا شد!
#طنز
#بصائرحسینیه_ایران
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
✅ما را در ایتا، سروش، بله، گپ، روبیکا، تلگرام، اینستاگرام و توییتر دنبال نمایید.👇👇
🆔 @basaerehoseiniyeh
🚀کتک خوردن رزمنده بدست رزمنده ی موجی🚀خاطره ای زیبا و خنده دار ازجبهه و جنگ...
رزمنده: بین ما یکی بود که جوان فعالی بود اسمش عزیز بود، توی یه عملیات ترکش به پایش خورد و فرستادنش پشت خط، بعد از عملیات یهو یادش افتادیم و تصمیم گرفتیم بریم ملاقاتش، با هزار مصیبت آدرس بیمارستانی که توش بستری بود رو پیدا کردیم و با چند تا کمپوت رفتیم سراغش.
پرستار: توی اتاق ۱۱۰ بستریه، اما توی اتاق سه تا مجروح بودند، که دو تاشون غریبه و سومی هم سر تا پایش پانسمان شده و فقط چشمهایش پیدا بود.
دوستم گفت: اینجا که نیست، بریم شاید اتاق بغلی باشه! یهو مجروح باندپیچی شده شروع کرد به وول وول خوردن و سر و صدا کردن!
گفتم: بچه ها این چرا اینجوری می کنه؟نکنه موجیه؟!!!
یکی از بچه ها با دلسوزی گفت: بنده خدا حتما زیر تانک مونده که اینقدر درب و داغون شده!
پرستار از راه رسید و گفت: عزیز رو دیدین؟!!!
همگی گفتیم: نه! کجاست؟
پرستار به مجروح باندپیچی شده اشاره کرد و گفت: مگه دنبال ایشون نمی گردین؟
همه با تعجب گفتیم: چی؟!!! عزیز اینه؟!
رفتیم کنار تختش،
عزیز بیچاره به پایش وزنه آویزان بود و دو دست و سر و کله و بدنش زیر باندهای سفید گم شده بود!
با صدای گرفته و غصه دار گفت: خاک توی سرتون! حالا دیگه منو نمی شناسین؟!!
یهو همه زدیم زیر خنده
گفتم: تو چرا اینجوری شدی؟ یک ترکش به پا خوردن که اینقدر دستک و دمبک نمی خواد نامیزان!
عزیز سر تکان داد و گفت: ترکش خوردن پیشکش، بعدش چنان بلایی سرم اومد که ترکش خوردن پیش اون ناز کشیدنه!!
بچه ها خندیدند. اصرار کردیم که عزیز ماجرای بعد از مجروحیتش رو تعریف کرد:
عزیز: وقتی ترکش به پایم خورد، منو بردند عقب، توی یه سنگر کمی پانسمانم کردند و رفتند، تا آمبولانس خبر کنند، توی همین گیر و دار، یه سرباز موجی رو آوردند و انداختند توی سنگر، سرباز چند دقیقه ای با چشمان خون گرفته برّ و بر نگاهم کرد. راستش من هم حسابی ترسیده بودم، یهو سرباز موجی بلند شد و نعره زد: عراقی پَست فطرت می کشمت... چشمتان روز بد نبینه، حمله کرد بهم و تا جان داشت کتکم زد، به خدا جوری کتکم زد که تا عمر دارم فراموش نمی کنم، حالا من هر چه نعره می زدم و کمک می خواستم، کسی نمی یومد. اونقدر منو زد تا خودش خسته شد و افتاد گوشه ی سنگر، از حال رفت، من هم فقط گریه می کردم...
بس که خندیده بودیم، داشتیم از حال می رفتیم 😂
دو تا مجروح دیگه هم روی تخت هایشان از خنده روده بُر شده بودند.
عزیز ناله کنان گفت: کوفت و زهر مار هرهر کنان!!! خنده داره؟ تازه بعدش رو بگم:
یک ساعت بعد، به جای آمبولانس یه وانت آوردند و من و سرباز موجی رو انداختند عقبش، تا رسیدن به اهواز یک گله گوسفند نذر کردم که دو باره قاطی نکنه...😂
خلاصه رسیدیم بیمارستان اهواز، گوش تا گوش بیمارستان آدم ایستاده بودند و شعار می دادند و صلوات می فرستادند.
دو باره حال سرباز خراب شد، یهو نعره زد: آی مردم! این یه مزدور عراقیه، دوستای منو کشته. باز هم افتاد به جونم، این دفعه چند تا قلچماق دیگه هم اومدند، کمکش و دیگه جای سالم توی بدنم نموند، یه لحظه گریه کنان فریاد زدم: بابا من ایرانی ام! رحم کنین، یهو یه پیرمرد با لهجه ی عربی گفت: ای بی پدر! زبان ایرانی هم بلدی؟ جوونا این منافق رو بیشتر بزنین، دیگه لَشَم رو نجات دادند و آوردند اینجا، حالا هم که حال و روزم رو می بینید!
صدای خنده مون بیمارستان رو برده بود روی هوا. 😂
پرستار اومد و با اخم و تَخم گفت: چه خبره؟ اومدین عیادت یا هِرهِر کردن؟ وقت ملاقات تمومه، برید بیرون،
خواستیم از عزیز خدافظی کنیم، که یهو یه نفر با لباس سفید پرید توی اتاق و نعره زد: عراقی مزدور! می کشمت!!!
عزیز ضجه زد: یا امام حسین! بچه ها خودشه، جان مادرتون منو نجات بدین...😂 😂 😂
منبع: کتاب رفاقت به سبک تانک
به یاد شهدا و بچه های جبهه وجنگ صلوات.
#بصائرحسینیه_ایران
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
✅ما را در ایتا، سروش، بله، گپ، روبیکا، تلگرام، اینستاگرام و توییتر دنبال نمایید.👇👇
🆔 @basaerehoseiniyeh
7.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍این جوان، مُشتی نمونه خَروار است!
با کمترین امکانات، با نیازی که خود شناسایی کرده، چنین محصولی ساخته است.
فرض کنید ممنوعیتهای تولید و رانتهای موجود در صنعت خودروسازیِ کشور بَرچیده شود، همانهایی که موشکهای نقطه زن ساختهاند، کمتر از تِسلا نخواهند ساخت.
#بصائرحسینیه_ایران
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
✅ما را در ایتا، سروش، بله، گپ، روبیکا، تلگرام، اینستاگرام و توییتر دنبال نمایید.👇👇
🆔 @basaerehoseiniyeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😏😓
ببینید واقعا آموزنده👌
🌐قرارگاه سرباز گمنام امام زمان (عج)
#شهدا
#بصائرحسینیه_ایران
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
✅ما را در ایتا، سروش، بله، گپ، روبیکا، تلگرام، اینستاگرام و توییتر دنبال نمایید.👇👇
🆔 @basaerehoseiniyeh
*┄┅═✧❁﷽❁✧═┅*
*"السَّلامُ عَلَیْكِ یا عَمَّةَ وَلِىِّ اللهِ"*
️ *"ایستگاه روضه"*
*✍️"در شب رحلت مظلومانه و غریبانهی حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها روضه ای کوتاه و جانسوز محضرتان تقدیم میشود"*
*"التماس دعا"*🔽
#بصائرحسینیه_ایران
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
✅ما را در ایتا، سروش، بله، گپ، روبیکا، تلگرام، اینستاگرام و توییتر دنبال نمایید.👇👇
🆔 @basaerehoseiniyeh
معلمی داشتیم که یکی از عجیب ترین معلمان دنیا بود و امتحاناتش عجیب تر!
امتحاناتی که هر هفته میگرفت و هر کسی باید برگه خودش را تصحیح میکرد، آن هم نه در کلاس، در خانه... دور از چشم همه!
اولین باری که برگه امتحان خودم را تصحیح کردم سه غلط داشتم. نمیدانم ترس بود یا عذاب وجدان، هر چه بود نگذاشت اشتباهاتم را نادیده بگیرم و به خودم بیست بدهم.
فردای آن روز در کلاس وقتی همه بچهها برگههایشان را تحویل دادند فهمیدم همه بیست شدهاند به جز من. به جز من که از خودم غلط گرفته بودم. من نمی خواستم اشتباهاتم را نادیده بگیرم و خودم را فریب بدهم.
بعد از هر امتحان آنقدر تمرین میکردم تا در امتحان بعدی نمره بهتری بگیرم.
مدتها گذشت و نوبت امتحان اصلی رسید، امتحان که تمام شد، معلم برگهها را جمع کرد و برخلاف همیشه در کیفش گذاشت. چهره همکلاسیهایم دیدنی بود.
آنها فکر میکردند این امتحان را هم مثل همه امتحانات دیگر خودشان تصحیح میکنند.
اما این بار فرق داشت... این بار قرار بود حقیقت مشخص شود. فردای آن روز وقتی معلم نمرهها را خواند فقط من بیست شدم.
چون بر خلاف دیگران از خودم غلط میگرفتم؛ از اشتباهاتم چشم پوشی نمیکردم و خودم را فریب نمیدادم.
زندگی پر از امتحان است... خیلی از ما انسانها آنقدر اشتباهاتمان را نادیده میگیریم تا خودمان را فریب بدهیم تا خودمان را بالاتر از چیزی که هستیم نشان دهیم. اما یک روز برگه امتحانمان دست معلم میافتد. آن روز حقیقت مشخص میشود و نمره واقعی را می گیریم.
تا میتوانی غلطهای خودت را بگیر قبل از اینکه غلطت را بگیرند.
#بصائرحسینیه_ایران
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
✅ما را در ایتا، سروش، بله، گپ، روبیکا، تلگرام، اینستاگرام و توییتر دنبال نمایید.👇👇
🆔 @basaerehoseiniyeh
⭕️ شهادت دانشمند عزیز هسته ای رو به محضر امام زمان ارواحنا فداه و رهبر انقلاب تسلیت عرض میکنیم.
در همین زمینه چند نکته قابل توجه هست:
💢 با توجه به اینکه جبهه کفر احساس کرده که دولت بعدی یک دولت انقلابی هست سعی میکنه با ترسوندن دانشمندان هسته ای ما، حرکت مجدد به سمت ایران هسته ای رو کند کنه.
💢 ضمن اینکه شهید فخری زاده اخیرا به واکسن ایرانی کرونا دست پیدا کرده بود و با این واکسن، پروژه کرونا هراسی تموم میشد.
💢 دشمن صهیونیست هرگاه ببینه پالس های "مذاکره و ترس" از داخل ایران صادر میشه نسبت به حملات بیشتر به ما تشجیع خواهد شد.
✅ تنها راه اتمام این حملات، پایان دادن به دولت غربگرایان و پاسخ ده برابری و محکم به این جنایت ها خواهد بود.
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_اسرائیل
#انتشار_عمومی
#بصائرحسینیه_ایران
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
✅ما را در ایتا، سروش، بله، گپ، روبیکا، تلگرام، اینستاگرام و توییتر دنبال نمایید.👇👇
🆔 @basaerehoseiniyeh