🔴سخنی با بچههای انقلاب:
خطرناکتر از آشوبخیابانی، #آشوبذهنی و اغتشاش در نظام محاسباتی ماست!
این روزها به بهانه اغتشاشات هر کسی تحلیلی از جامعه ایران ارائه میکند. بسیاری از این تحلیلها ظاهری دلسوزانه و بیطرف دارند، اما نسبتی با واقعیت میدانی ندارند و کلیشههایی پیشساختهاند که تنها بر دوش وقایع سوار میشوند!
هر کسی در تحلیل، ماهی تکراری خودش را از این آب گل آلود میگیرد: شکاف نسلها؛ مخوف بودن و جامعهستیزی دهه هشتادیها؛ تضییع حقوق زن در ایران؛ بیعدالتی و فساد سیستماتیک در نظام؛ ضرورت تجدید نظر جدی در حرکت کشور، شکست مطلق گفتمانِ انقلاب در فضای رسانه و فرهنگ؛ تبدیل نظام به حکومت بیخردان و خالی شدن حاکمیت از تیزهوشان و...
اما یکی نیست بگوید اگر همه این گزارهها صرفا با حضور «هشتاد هزار نفر» در دو هفته اعتراض و آشوب قابل اثبات است، عدم حضور «هشتاد و سه میلیون و نهصد هزار ایرانی» در این میدان هیچ چیز را اثبات نمیکند و هیچ معنایی ندارد؟!
سخن این نیست که مردم نارضایتی و اعتراض ندارند یا سرتاپای حکمرانی در ایران خالی از ناراستی و کاستی است؛ اما جامعه ایران این تصویری نیست که عدهای میکوشند از دل اغتشاشات به ما قالب کنند!
در این فتنه همه گسلهایی که میگفتند میتواند روزی ایران را بلرزاند تحریک شد:
- گسل بین نسلی،
- گسلهای قومیتی (به ویژه اقوام کرد و بلوچ)،
- گسلهای اجتماعی و فرهنگی (تفاوتهای سبک زندگی و پوشش)،
- گسل شیعه و سنی،
- گسلهای سیاسی(با تندترین و تحریکآمیزترین شعارها)،
و...
اما نود و نه و نه دهم درصد ایرانیان در این اعتراضات شرکت نکردند. این گزاره هیچ ارزش تحلیلی ندارد؟
یک ملت با چه زبانی بگوید که ما روبروی هم نخواهیم ایستاد؟
یک ملت با چه زبانی به بیگانه و هزاران رسانهاش بگوید دست از سر ما بردارید و بگذارید زندگی کنیم... زیر پرچم الله...
پایان
✍میثم مطیعی
🇮🇷کانال بصائر رضوی
@basaerrazavi
سروش
splus.ir/harimeshgh25