eitaa logo
باصر
102 دنبال‌کننده
187 عکس
209 ویدیو
8 فایل
الا و لا یحمل هذا العلم الا اهل البصر و الصبر هیچ کس قادر به حمل پرچم مبارزه نیست بجز کسانی که اهل بصیرت و صبر باشند. امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام 🚩 ارسال نظرات👈 @al_hamdolellah با تشکر
مشاهده در ایتا
دانلود
های نهج‌البلاغه حکمت چهارم وَ قَالَ (علیه السلام) الْعَجْزُ آفَةٌ، وَ الصَّبْرُ شَجَاعَةٌ، وَ الزُّهْدُ ثَرْوَةٌ، وَ الْوَرَعُ جُنَّةٌ، وَ نِعْمَ الْقَرِينُ [الرِّضَا] الرِّضَى.   ترجمه: و فرمود (ع): و ناتوانى، آفت است و شكيبايى، دليرى است و زهد، توانگرى است و پارسايى، چونان سپر است. بهترين همنشين خشنودى است از خواست خداوند. @basershiea
بستن زانوی شتر قافله چندین ساعت راه رفته بود. آثار خستگی در سواران و در مركبها پدید گشته بود. همینكه به منزلی رسیدند كه آنجا آبی بود، قافله فرود آمد. رسول اكرم نیز كه همراه قافله بود شتر خویش را خوابانید و پیاده شد. قبل از همه چیز، همه در فكر بودند كه خود را به آب برسانند و مقدمات نماز را فراهم كنند. رسول اكرم بعد از آنكه پیاده شد، به آن سو كه آب بود روان شد، ولی بعد از آنكه مقداری رفت، بدون آنكه با احدی سخنی بگوید به طرف مركب خویش بازگشت. اصحاب و یاران باتعجب با خود می گفتند آیا اینجا را برای فرودآمدن نپسندیده است و می خواهد فرمان حركت بدهد؟ چشمها مراقب و گوشها منتظر شنیدن فرمان بود. تعجب جمعیت هنگامی زیاد شد كه دیدند همینكه به شتر خویش رسید، زانوبند را برداشت و زانوهای شتر را بست و دومرتبه به سوی مقصد اولی خویش روان شد. فریادها از اطراف بلند شد: «ای رسول خدا! چرا ما را فرمان ندادی كه این كار را برایت بكنیم، و به خودت زحمت دادی و برگشتی؟ ما كه با كمال افتخار برای انجام این خدمت آماده بودیم. » . در جواب آنها فرمود: «هرگز از دیگران در كارهای خود كمك نخواهید، و به دیگران اتكا نكنید ولو برای یك قطعه چوب مسواك باشد. @basershiea
نائبان خاص حضرت مهدی (عج) در عصر غیبت «ابوالقاسم حسین بن روح نوبختی» سوم سومین سفیر خاصّ از سفیران چهارگانه ی حضرت مهدی عجل الله فرجه الشریف, محدث, فقیه و متکلم شیعی ایرانی, حسین بن روح نوبختی است. وی در میان شیعیان بغداد از شهرت ویژه ای برخوردار بود و یکی از افراد مورد اطمینان و اعتماد محمد بن عثمان عمری به شمار می رفت. وی در دربار عباسی در زمان حیات نایب دوم, نفوذ فوق العاده ای داشت و از ناحیه برخی مقامات دولتی کمک های مالی به ایشان می رسید. او در بین سالهای 305-326 ق به مدت بیست و یک سال به عنوان نائب امام زمان عجل الله فرجه الشریف واسطه بین امام و شیعیان بود؛ که این دوران مصادف با دو خلیفه عباسی به نام «مقتدر و راضی» بود. محمد بن عثمان در سال آخر عمر با برکش بسیار پیر و ناتوان شده بود؛ به طوری که در دو سال آخر زندگیشان (سالهای 304 و 305 ق), گرفتن اموال شیعیان را به حسین بن روح واگذار کرده بود. چنانچه محمد بن علی الاسود نقل می کند, اموالی از باب وقف حاصل شده بود, آنان را به محمد بن عثمان دادم و از من پذیرفت. اموالی را در روزهای قبل از وفاتش (دو یا سه سال قبل از وفات) به نزد وی بردم, وی مرا امر فرمود که آنان را به ابوالقاسم بن روح واگذار کنم, من از حسین بن روح طلب رسید کردم, و او از این امر, به محمد بن عثمان شکایت نمود و محمد بن عثمان نیز به من دستور فرمود که از ابوالقاسم طلب رسید نکنم و (در ادامه) فرمود: هر آنچه به ابوالقاسم رسد به من رسیده است؛ و بعد از آن اموال را به ابوالقاسم می رساندم و طلب رسید نیز نمی نمودم. نائب دوم در انتصاب حسین بن روح به جانشینی خود تأکید فراوانی می کرد؛ گاه به صورت انفرادی و گاهی در میان عموم شیعیان مخلص و وکلای خویش, این مطلب را تذکر می داد. چنانچه احمد بن ابراهیم روایت می کند, زمانی که حال اباجعفر عمری بدتر شد, بزرگان و سرشناسان شیعه همچون علی بن همام , عبدالله باقطانی و ... جمع شدند و به نزد ابا جعفر رفتند و به وی گفتند: برای این امر (نیابت) چه کسی به جای تو می باشد؟ و ایشان به آنان فرمود: «ابوالقاسم حسین بن روح بن ابی بحر نوبختی جانشین من و سفیر میان شما و امام زمان عجل الله فرجه الشریف؛ و وکیل امام و مورد وثوق و امین است پس درکارها و امورتان به او رجوع کنید و در مواقع ضروری و مهم به او اعتماد کنید». امام زمان عجل الله فرجه الشریف فرمودند: «ما او (حسین بن روح) را می شناسیم, خدا همه ی خوبی ها و رضای خود را به او بشناساند و او را با توفیق خود سعادتمندانه گرداند. از نامه ی او اطلاع یافتیم و به وثوق او اطمینان داریم؛ در نزد ما مقام و جایگاهی دارد که او را مسرور می گرداند؛ خداوند احسان خود را درباره ی او افزون گرداند». این توقیع در روز یک شنبه, ششم شوال سال 305ق به دست حسین بن روح رسید در روایتی دیگر به نقل از جعفر بن احمد بن متیل چنین آمده است: قبل از وفات محمد بن عثمان در کنار او حاضر شدیم و من بالای سر او نشستم و با او صحبت می کردیم و از وی سوال می نمودیم, ابوالقاسم بن روح نیز پایین پای ایشان نشسته بود. محمد بن عثمان رو به من کرد و فرمود: «به من امر شده که به ابوالقاسم حسین بن روح وصیت نمایم»؛ و من از بالای سر ایشان بلند شدم و دست ابوالقاسم را گرفتم و او را در جای خود نشاندم و خود به جای او رفتم. این تأکید بدان علت بود که از طرف ائمه اطهار علیهم السلام؛ نصی دال بر وثاقت, امانت و نیابت حسین بن روح صادر نشده بود. از طرفی درمیان وکلای بغداد, کسانی بودند که در ظاهر ارتباط محمد بن عثمان با آنان بیشتر بود؛ از این رو عوام و خواص شیعیان تصور نمی کردند, حسین بن روح به جانشینی انتخاب گردد. نخستین توقیعی (نامه ای) که به دست حسین بن روح از ناحیه مقدسه صادر شد, نامه ی بود که امام زمان عجل الله فرجه الشریف خطاب به وی چنین فرمودند: «ما او (حسین بن روح) را می شناسیم, خدا همه ی خوبی ها و رضای خود را به او بشناساند و او را با توفیق خود سعادتمندانه گرداند. از نامه ی او اطلاع یافتیم و به وثوق او اطمینان داریم؛ در نزد ما مقام و جایگاهی دارد که او را مسرور می گرداند؛ خداوند احسان خود را درباره ی او افزون گرداند». این توقیع در روز یک شنبه, ششم شوال سال 305ق به دست حسین بن روح رسید. حسین بن روح با همکاری وکلای بغداد و دیگر مناطق, کار خویش را در جایگاه نیابت امام زمان عجل الله فرجه الشریف شروع نمود و توانست با روش و شیوه ای منطقی و اندیشمندانه, در بین دوست و دشمن از پذیرش بالایی برخوردار باشد. موقعیت حسین بن روح به عنوان سفیر امام دوازدهم - برعکس سفیر اول و دوم - در بین پیروان اهل بیت علیهم السلام آشکار بود؛ به همین دلیل برخی از عوام امامیه, بر آن شدند تا وکلای نواحی خود را نادیده گرفته, به طور مستقیم با خود او در تماس باشند؛ ولی رفته رفته با انجام تغییراتی در دستگاه حاکمه
و برکنار شدن برخی حامیان او, وضع دگرگون شد, به گونه ای که بخشی از اواخر عمرش را در زندان به سر برد. از جمله حوادث مهم دوران نیابت حسین بن روح, جداشدن ابو جعفر محمد بن علی شلمغانی (معروف به «ابن ابی عزاقر») از آیین شیعی و تکفیر او به دست آن نائب خاصّ است. در خصوص سال وفات حسین بن روح, همگان متفق القولند که وی در شعبان سال 326ق از دنیا رفته است. @basershiea
های نهج‌البلاغه حکمت پنجم وَ قَالَ (علیه السلام): الْعِلْمُ وِرَاثَةٌ كَرِيمَةٌ، وَ الْآدَابُ حُلَلٌ مُجَدَّدَةٌ، وَ الْفِكْرُ مِرْآةٌ صَافِيَةٌ.   ترجمه: و فرمود (ع): و دانش، ميراثى است گرانمايه و آداب، زيورهايى نو به نو و انديشه، آينه اى صافى است. @basershiea
همسفر حج مردی از سفر حج برگشته سرگذشت مسافرت خودش و همراهانش را برای امام صادق تعریف می کرد، مخصوصا یکی از همسفران خویش را بسیار می ستود که، چه مرد بزرگواری بود، ما به معیت همچو مرد شریفی مفتخر بودیم، یکسره مشغول طاعت و عبادت بود، همینکه در منزلی فرود می آمدیم او فورا به گوشه ای می رفت و سجاده خویش را پهن می کرد و به طاعت و عبادت خویش مشغول می شد. امام: «پس چه کسی کارهای او را انجام می داد؟! و که حیوان او را تیمار می کرد؟» - البته افتخار این کارها با ما بود. او فقط به کارهای مقدس خویش مشغول بود و کاری به این کارها نداشت. امام فرمود : بنا بر این همه شما از او برتر بوده اید. @basershiea
🔴 🔻[وَ لَقَدْ عَهِدْنٰا إِلىٰ آدَمَ مِنْ قَبْلُ فَنَسِيَ وَ لَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْماً] ۱۱۵ طه ◾️عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ: فِي قَوْل اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: «وَ لَقَدْ عَهِدْنٰا إِلىٰ آدَمَ مِنْ قَبْلُ فَنَسِيَ وَ لَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْماً» قَالَ عَهِدْنَا إِلَيْهِ فِي مُحَمَّدٍ وَ اَلْأَئِمَّةِ مِنْ بَعْدِهِ فَتَرَكَ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ عَزْمٌ أَنَّهُمْ هَكَذَا وَ إِنَّمَا سُمِّيَ أُولُو اَلْعَزْمِ أُوْلِي اَلْعَزْمِ لِأَنَّهُ عَهِدَ إِلَيْهِمْ فِي مُحَمَّدٍ وَ اَلْأَوْصِيَاءِ مِنْ بَعْدِهِ وَ اَلْمَهْدِيِّ وَ سِيرَتِهِ وَ أَجْمَعَ عَزْمُهُمْ عَلَى أَنَّ ذَلِكَ كَذَلِكَ وَ اَلْإِقْرَارِ بِهِ. ▪️ " سلام الله علیه" در باره قول خداى عز و جل «از پيش به آدم سفارشى كرديم، او فراموش كرد و برايش آهنگ پايدارى نديديم» فرمود: يعنى در باره حضرت محمد و امامان بعد از او صلوات الله علیهم اجمعین به او سفارش كرديم، او ترك نمود و تصميم نگرفت كه آن بزرگواران این چنین هستند و پيغمبرانى كه اولو العزم ناميده شدند، از اين جهت است كه خدا در باره حضرت محمد و اوصياء بعد از او صلوات الله علیهم اجمعین، خصوصا در باره و سلام الله علیه به آن ها سفارش فرمود و آنها تصميم خود را استوار كردند كه مطلب چنين است و اعتراف نمودند. 📚الکافي ج ۱، ص ۴۱۶ @basershiea
🔴 و دو شهری که دیده نمی شوند .... ▪️كِتَابُ اَلْمُحْتَضَرِ ، تَأْلِيفُ اَلْحَسَنِ بْنِ سُلَيْمَانَ مِمَّا رَوَاهُ مِنَ اَلْأَرْبَعِينَ لِسَعْدٍ اَلْإِرْبِلِيِّ عَنِ اَلْحَسَنِ بْنِ عَبْدِ اَلصَّمَدِ عَنِ اِبْنِ أَبِي عُثْمَانَ عَنْ أَبِي اَلْهَيْثَمِ خَالِدٍ اَلْأَرْمَنِيِّ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ: إِنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِالْمَشْرِقِ مَدِينَةً اِسْمُهَا جَابَلْقَا لَهَا اِثْنَا عَشَرَ أَلْفَ بَابٍ مِنْ ذَهَبٍ بَيْنَ كُلِّ بَابٍ إِلَى صَاحِبِهِ فَرْسَخٌ عَلَى كُلِّ بَابٍ بُرْجٌ فِيهِ اِثْنَا عَشَرَ أَلْفَ مُقَاتِلٍ يَهْلُبُونَ اَلْخَيْلَ وَ يَشْهَرُونَ اَلسَّيْفَ وَ اَلسِّلاَحَ يَنْتَظِرُونَ قِيَامَ قَائِمِنَا وَ إِنِّي اَلْحُجَّةُ عَلَيْهِمْ . كتاب محتضر: از هشام بن سالم از " سلام الله علیه " نقل مي كند كه فرمود: خداوند را در مشرق شهرى بنام جابلقا است كه داراى دوازده هزار درب است از طلا بين هر درب تا درب ديگر يك فرسخ فاصله است بر كنار هر درب برجى است در آن دوازده هزار جنگجو است آماده جنگ با شمشير آخته و سلاح لازم، منتظر قيام قائم ما هستند من حجت خدا بر آنهايم. 📚 بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم السلام ج ۲۷، ص ۴۷ @basershiea
چی نوشتی ؟! گفت : پیش از این رئیس سازمان برنامه و بودجه گفته بود یک قطره نفت هم نمی‌توانیم بفروشیم » ! ولی در بودجه ۱۴۰۰ میزان فروش نفت را روزانه ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار بشکه نوشته اند ؟ گفتم : البته ایشان دیروز گفته است « رقم فروش نفت در بودجه این پیام را به دنیا مخابره می کند که تحریم ها باید برداشته شود » گفت : مگر باذکر رقم فروش نفت در لایحه بودجه ، تحریم ها برداشته می شود . اگر این طور است چرا ۷ سال امکانات و ظرفیتهای کشور را صرف مذاکره و برو بیا و کردند ؟! خودشان می دانند چه می گویند ؟! گفتم : چه عرض کنم ؟! قاضی از متهم پرسید ، سواد داری ؟ گفت ؛ سواد نوشتن دارم ولی سواد خواندن ندارم . قاضی با تعجب گفت چند کلمه بنویس و متهم چند تا خط کج و کوله روی کاغذ کشید و به قاضی داد . قاضی پرسید این چیه ؟ معلوم هست چی نوشته ای ؟! متهم گفت ؛ عرض کردم که سواد نوشتن دارم ولی سواد خواندن ندارم ! @basershiea
(وقتی اردوغان شاعر می شود) او گفت ارس جدا کردند وآن را با میله سنگ پر کردند من از تو جدا نمی شدم به زور جدایمان کردند اگر چه این زبان حال ایرانیان است که از بی عرضگی حاکمان قاجار باید بسراییم و نمی سراییم ،چون زمینه اختلاف و گرفتن ماهی از آب گل آلود توسط آمریکا و رژیم صهیونیستی است اما سوال از جناب اردوغان این است که چرا راه دور می روی واز فلسطین که پاره تن عثمانی بود و۷۲ پیش از مادرش جدا کردند نمی سرایید؟ نه اینکه نمی سرایی بلکه پرچم سفارت رژیم غاصب را در پایتختت بر افراشته می دارید ،؟ چرا زخمیهای داعش در ترکیه و رژیم صهیونیستی مشترکا مداوا می شود؟ اگر بگوئیم شما و رژیم صهیونیستی به طور علنی در یک سنگر می جنگید گزافه گفته ایم؟ هر چه زمان می گذرد مالک به خیمه گاه شیطان بزرگ نزدیک تر می شود وهر چه نزدیکتر می شود اردوغانها فریادشان بلند تر می شود تا ما را فریب دهند تا نیروهای خود رادردرگیری های ساخته و پرداخته خود شان مصرف کنیم خصوصا اگر طرفین در گیری همانند آذربایجان شیعه باشند امروز مردم آذربایجان همانند مردم قبل از انقلاب ایران هستند که جیمی کارتر در سال ۵۶ در سفرش به ایران ، ایران را جزیره ثبات معرفی کرد اما یک سال نشد که توسط مردم به رهبری روحانیت و ولایت چنان طوفانی به پا شد که خیمه گاه شیطان رابه باد فنا داد و امروز آنها نمی خواهند این تجربه برایشان تکرار شود ومی دانند به زودی این داستان راستان توسط مردم شیعه آذربایجان تکرار خواهد شد و این زمانی است که مردم آذربایجان حقایق مطلب را بیابند وبا توجه به وسایل ارتباط جمعی امروز حقایق مطلب راحتتر صورت خواهد گرفت و کفر و نفاق به شدت همانند اشعث در تلاشند تا اختلاف دودستگی وجنگ ایجاد کنند امروز جنگ نرم و ندای اتحادوگوش به فرمان بودن به ولایت از ضرورت ها است که مبادی خواسته ویا نا خواسته آب به آسیاب ریخته شود ترکیه تنها کشور مسلمان عضو ناتوست وبمبهای اتمی آمریکا در پایگاه اینجرلیک ترکیه مستقر است و همین سند مورد تایید بودن اردوغان ها برای شیطان بزرگ است و این بوقهای اختلاف افکنی اردوغان ،در حقیقت صدای شیطان بزرگ است که از حنجره اردوغانهابیرون می آید تنها راه در این فتنه وگردوغبارها نگاه به ولایت و کارگزارانش همانند سردار سلامی ها سردار قاآنی ها و سردار حاجی زاده هاست که کارنامه صداقتشان ممهور به مهر ولایت است.. باید هوشیار باشیم که هستیم. @basershiea
🔴 ماجرای شنیدنی قبض روح " سلام الله علیه " ▪️على بن ابراهيم بن هاشم ، از پدرش ، از محمّد بن ابى عمير ، از هشام بن حكم ، از حضرت ابى عبد الله " سلام الله علیه " نقل نموده كه آن جناب فرمودند : ملك الموت نزد موسى بن عمران عليه السلام آمد و بر آن جناب سلام نمود ، حضرت فرمود : كيستی ؟ ملك الموت گفت : من ملك الموت هستم. موسى عليه السّلام فرمود : چه حاجت دارى؟ گفت: براى قبض روحت آمده ام. موسى عليه السلام فرمود : از كجا روحم را قبض مى كنى؟ گفت : از دهانت. موسى فرمود : چگونه از دهانم قبض روح مى كنى و حال آن كه با پروردگارم سخن گفته ام؟! گفت : از دو دستت. موسى فرمود: چگونه از دستهايم قبض روح مى كنى و حال آن كه با آن ها تورات را حمل كرده ام؟! گفت : از دو پايت. موسى فرمود : چگونه از پاهايم قبض روح مى كنى و حال آن كه با آن ها به طور سينا رفته ام؟! امام عليه السّلام فرمودند : سپس ملك الموت اعضاء و جوارح ديگرى غير از اين ها را شمرد و از موسى جوابى شنيد ، بالاخره گفت : من مأمور شده‌ ام كه تو را رها كرده تا خودت اراده مرگ و قبض روحت را بكنى پس موسى عليه السّلام مدّتى درنگ كرد و سپس به شخصى گذشت كه قبرى مى كند ، به او فرمود : مى خواهى بركندن اين قبر تو را كمك كنم؟ آن شخص عرض كرد: بلى. امام عليه السّلام فرمودند : موسى عليه السّلام وى را كمک كرد تا قبر كنده شد و لحد آماده گشت آنگاه آن شخص خواست طاق و از در لحد بخوابد تا ببيند چطور است ، موسى عليه السّلام به او فرمود : من مى خوابم پس موسى عليه السّلام در لحد خوابيد بلافاصله جايگاه خود را در بهشت مشاهده كرد (راوى به طور ترديد مكان من الجنّه يا منزله من الجنّة نقل كرده) پس به درگاه پروردگار عرض كرد : پروردگارا روحم را قبض فرما پس ملک الموت روحش را قبض كرد و در قبر دفن نمود و خاک بر او ريخت ، امام عليه السّلام فرمودند : شخصى كه قبر را مى كند ملک الموت به صورت آدمى بود و به همين خاطر قبر جناب موسى معلوم نيست. 📚علل الشرایع باب ۶۱ @basershiea
🔻 و را بشناسیم .... 💢 خواندن دعا، قبل و بعد از خواب منقول است: چون حضرت رسول صلی‌الله‌علیه‌وآله به رختخواب می رفتند، می فرمودند: «بِاسْمِکَ اَللَّهُمَّ أحْیَا و باسْمِکَ اَمُوتُ» و چون بیدار می شدند، می فرمودند: «اَلْحَمْدُ لِلّهِ اَلَّذی اَحْیانِی بَعْدَ ما اَمَاتَنی وَ اِلَیْهِ النُّشُورُ». 📚 کتاب باب هشتم فصل هشتم @basershiea