eitaa logo
با شخصیت ها
220 دنبال‌کننده
353 عکس
205 ویدیو
56 فایل
🍃کانالی برای با شخصیت ها👌
مشاهده در ایتا
دانلود
🕋دعای روز شانزدهم ماه مبارک رمضان أللَّهُمَّ وَفِّقْنِی فیهِ لِمُوَافَقَةِ الْأَبْرَارِ وَ جَنِّبْنِی فِیهِ مُرَافَقَةَ الْأَشْرَارِ وَ آوِنی فیهِ بِرَحْمَتِكَ إِلَی (فِی) دَارِ الْقَرَارِ بِإِلَهِیَّتِكَ یَا إلهَ الْعَالَمِین؛ خدایا! در این روز مرا بر موافقت (همراهی) مردان نیک موفق فرما، از رفاقت اشرار دور گردان و مرا در بهشت (دارالقرار) به رحمتت منزل ده. به حق الهیت و معبودیتت، ای خدای عالمیان! 📚🖊📝🗞 📬 پیام‌های دعا 1⃣ درخواست توفیق همراهی ابرار 2⃣ عدم رفاقت با اشرار و بدکاران 3⃣ بهشت محل آرامش مؤمنان 〰➰〰➰〰 🔊پیام منتخب 🎈روايات ائمۀ اطهار(ع) ما را به مجالست با نيكان و پرهيز از هم‌نشينی با اشرار ترغيب می‌کند. حضرت علی(ع) می‌فرماید: «از اشرار و بدان دوری گزينيد و با خوبان مجالست کنيد. 👤تمیمی آمدی، 📗غرر الحكم و درر الکلم، 📍ح ۴۷۴۶ 🎗پیامبر اکرم(ص) در روایتی، 🔟 ویژگی برای ابرار بیان فرموده است: «برای خدا دوست می‌دارند، برای خدا دشمنی می‌دارند، برای خدا یار و همراه می‌شوند، برای خدا جدا می‌شوند، برای خدا خشم می‌گیرند، برای خدا خشنود می‌شوند، برای خدا کار می‌کنند، خدا را می‌طلبند، در برابر خدا ترسان، پاک، بااخلاص، باحیا و مراقب هستند و برای خدا نیکی می‌کنند.» 👤ابن شعبه حرانی‌، 📘تحف العقول، ص ۳۶
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺🌺🌺 آزادى و تزكيه 🌺🌺🌺 ☘كسى كه مى خواهد راه را بيابد و به حقيقتى برسد، تنها اين برايش كافى نيست كه تفكراتى داشته باشد؛ گرچه تفكر زيربناى تربيت و عامل رشد است. 👈 ما مى بينيم چه بسيارند كسانى كه با تفكراتى وسيع، نه تنها به حق نرسيده اند، بلكه يا مأيوس شده اند و مانده اند و يا منحرف گرديده و رفته اند. و اين هر دو دسته، كم نيستند و مشخص هم هستند. 🔷كسى كه مى خواهد به مقصد برسد بايد هم راه برود و هم از راه برود و در راه شروع كند؛ وگرنه رفتنِ تنها، بدون نتيجه است. 💯يك محقق هنگامى به حق مى رسد كه تحقيق صحيحى را شروع كرده باشد و روش صحيحى را به كار گرفته باشد. و اين است كه بايد محقق قبل از هر چيز خود را از كشش هر عقيده و هر مكتب آزاد كند. 🌷فكر انسان همانند يك قطبنما مى تواند راه را روشن و مشخص كند، به شرط اينكه يك قطبنما تحت تأثير كشش ها و جاذبه ها قرار نگرفته باشد. 🍁هنگامى كه يك قطبنما در كنار يك آهنرباى قوى قرار مى گيرد و حوزه ى مغناطيسى آن دگرگون مى شود، ديگر قطب شمال و جنوب را مشخص نمى كند و راه را نشان نمى دهد و انسانى كه با اعتماد به اين قطبنما حركت مى كند حتماً گمراه مى شود. 🔴و همان طور كه گفتم، خطر اين قطبنماى گرفتار از بى قطبنما بودن كمتر نيست، كه زيادتر است. 👈👈👈آنها كه با تفكراتى مغشوش و گرفتار حركت مى كنند، خيلى گمراهتر از آنهايى هستند كه هرگز تفكراتى ندارند و كارى را آغاز نكرده اند. ⚠️تفكر انسان چه بسا كه تحت تأثير عادت ها، تقليدها، منافع، غريزه ها و تعصب ها قرار بگيرد و در نتيجه، اين تفكر فقط به همين ها منتهى مى شود نه به حق و همين ها را نتيجه مى دهد نه حق را. ✳️يكى از بزرگان درباره ى آب چاه تحقيقى كرده بود و به اين نتيجه رسيده بود كه آب چاه تا هنگامى كه تغيير نكند و رنگ و بو و طعمش عوض نشود نجس نخواهد شد و قابل استفاده خواهد بود. هنگامى كه از اين تحقيق خلاص شد، متوجه گرديد كه خودش در خانه چاهى دارد. اين بود كه با خود گفت: شايد به خاطر اين چاه و راحتى خودم اين چنين فتوايى را داده ام و به اين نتيجه رسيده ام. از اين رو دستور داد كه چاه را پر كردند و آن گاه دوباره تحقيق را شروع كرد؛ در هنگامى كه چاهى نداشت و منافعى او را منحرف نمى كرد. 🏳‍🌈🏳‍🌈🏳‍🌈انسان قبل از شروع به حركت بايد آزاد بشود و از سودها، هواها، تعصبها، عادتها و تقليدها خود را خلاص كند. اكنون به اين سؤال مى رسيم كه انسان چگونه مى تواند خود را از كشش اين عوامل آزاد بنمايد؟ 🔶🔷🔶جواب: انسان از دو نيروى كنجكاوى و حقيقتطلبى برخوردار است. كنجكاوى فكر را حركت مى دهد و حقيقت طلبى آن را كنترل مى نمايد. و اين نيروى كنترل مى تواند جلوى سودها و هواها و تعصب ها را بگيرد. كسى كه مى خواهد به سوى مقصدى حركت كند و مى خواهد به اين مقصد برسد ديگر به اين فكر نمى كند از راهى كه پدرم رفته من هم بروم و يا از اين راه كه پهلوى خانه ى ماست شروع كنم و يا از اين راه چون براى من منفعت دارد و پول و كرايه نمى خواهد راه بيفتم. ما هنگامى كه مى خواهيم به سوى تهران حركت كنيم و در آنجا كارى داريم، بر فرض كه ماشين هاى مجانى براى اصفهان باشد، بر فرض كه راه كاشان بغل دستمان باشد و يا بر فرض كه پدرم به كاشان رفته باشد، از راه تهران صرفنظر نمى كنيم و آن را رها نمى نماييم. 💯كسى هم كه مى خواهد به حق برسد و حق را مى خواهد و يافته است كه در حق بهره هايى است و با حق رشدهايى است، ديگر به خاطر سودها و يا هوس ها و يا تعصب هاى غلط از آن صرفنظر نمى كند. 🌹اين نيروى حقيقت طلبى و اين عامل نيرومند، انسان را از هواها، سودها و تعصب ها آزاد مى نمايد. 🔴اما عادت ها و تقليدها، اين دو به وسيله ى رشد شخصيت و ايجاد شخصيت از بين مى روند. ☘تقليد لازمه ى نبود شخصيت است و هنگامى كه در انسان شخصيتى راه يافت، تقليد و عادت كنار مى روند. عواملى كه بتواند شخصيت را در انسان زياد كند و او را بزرگ سازد متعدد است. تلقين، مقايسه، رقابت، بزرگداشت و احترام، مى تواند به رشد شخصيت كمك كند.
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 🔴آخر من از ديگرى چه كم دارم و يا او چه چيزى از من بيشتر دارد كه من به دنبال او بيفتم و از او پيروى كنم؟ 🔴 و اگر او دليلى دارد و منطقى دارد، چرا بدون منطق از او بپذيرم؟ 🔴و اگر منطقى در كار نيست چرا من خودم طرحى نريزم؟ 🔴 اگر بناست من مقلد و تابع باشم، پس حق، بهترين الگو و بهترين متبوع است؛ «افَمَنْ يَهْدى الَى الْحَقِّ احَقُّ انْ يُتَّبَعَ امْ مَنْ لا يَهِدّى الَّا انْ يُهْدى». 🔶يونس، 35 و آيهى «قُلْ انَّما اعِظُكُمْ بِواحِدَةٍ انْ تَقُومُوا للَّهِ» (سبا، 46) و آيهى «قُمْ فَانْذِرْ وَ رَبَّكَ فَكَبِّرْ» (مدثر، 2- 3) به دو عامل حقيقت طلبى و شخصيت اشاره دارد. «انْ تَقُومُوا لِلَّهِ»؛ يعنى به خاطر حق به پا بايستيد «افَمَنْ يَهْدى الَى الْحَقِّ احَقُّ انْ يُتَّبَعَ»؛ يعنى از تقليدهاى ديگر دست بشوييد. «قُمْ فَانْذِرْ وَ رَبَّكَ فَكَبِّرْ»؛ يعنى خدا را در دلها بزرگ كن تا ديگران كوچك شوند و كنار بروند.🔶 ☘ما دلى داريم و مغزى و استعدادهايى و سرمايه هايى و مى خواهيم اينها را مصرف كنيم. در برابر ما راه ها و مصرف هاى مختلفى وجود دارد؛ مثلا دل ما، دل مردم، دنيا، شيطان و اللَّه؛ اينها مى توانند موارد مصرف استعدادهاى ما باشند. 📚 اكنون بايد ببينيم كدام يكى از اين راه ها سود زيادترى مى دهند و بازده زيادترى خواهند داشت. 👈نفس، خلق، دنيا، شيطان و اللَّه كدام يك براى ما مفيدترند. من نمى گويم كه اللَّه در گذشته به ما چيزى داده و نعمتى بخشيده، فرض مى كنيم كه اين نعمت ها به هيچكس مربوط نيست. و باز نمى گويم كه اللَّه در آينده به ما چيزى مى دهد و پاداش هايى مى بخشد. فرض مى كنيم هيچ پاداشى در كار نيست. با اين دو فرض مى خواهيم ببينيم كدام يك از اينها سزاوارترند، لايق ترند و بى نيازترند و زيباتر و كاملتر. ❓كدام يك از اينها بر ديگرى تسلط و حكومت دارند؟ ❓ و كدام يك از اينها نيرومندتر و عزيزتر هستند؟ 💟💟💟ما كه در اين عالم خود را خرج مى كنيم، خرج چه كسى شويم كه سزاوارتر باشد؟ 🔶كه على مى گفت: «ما عَبَدْتُكَ خَوْفاً مِنْ نارِكَ وَ لا طَمَعاً فى جَنَّتِكَ بَلْ وَجَدْتُكَ اهلًا لِلْعِبادَةِ فَعَبَدْتُكَ». راستى مگر دل من و خلق و دنيا و شيطان چه به من داده اند؟ چه بهشت و جهنمى دارند كه حاضرم آنها را بپرستم و از تو دست بشويم؟ و اين عبادت احرار و آزاد مردان است نه عبادت تجّار و سوداگران و يا عبادت عبيد و بندهها. (نهج الحق، علامهى حلى، ص 248)🔶 ✅ما اگر اينگونه آزاد شويم و اينگونه آزاد فكر كنيم و مقايسه كنيم به نتيجه خواهيم رسيد. بگذر از اين كه نفس و خلق و دنيا و شيطان اينها فقط مصرف كننده هستند و هيچ سودى نخواهند آورد و فقط استعدادهاى ما را خواهند بلعيد. ✳️اينها چيزى ندارند و چيزى نمى دهند و بر فرض كه بدهند بيش از آن كه مى دهند پس مى گيرند و باز مى ستانند. اينها سراسر نيازند. بر فرض هم كه نخواهند ما اسير نيازهايشان خواهيم شد و در يكى از سوراخ هايشان مدفون خواهيم گرديد. 👈👈ولى، اللَّه نيازى ندارد و چيزى نمى خواهد تا ما را در راه آن فدا كند و به بازى بگيرد. بر فرض كه ما به ثروت ها و لذتها برسيم و از اوناسيس هم بگذرانيم و در هر دقيقه چند ميليون تومان به چنگ بياوريم، آيا اين همه ثروت و لذت در ما چه استعدادى را زياد مى كند؟ 👌اين ما هستيم كه ثروتها را زياد كرده ايم اما ثروت ها، چه؟ فقط نيروى ما را مصرف كرده اند و روى هم جمع شده اند. 🤔و بر فرض اين كه به ما رفاه و آسايشى بدهند بيشتر از اين ها از ما گرفته اند. ما براى رفاه به اين همه استعداد نياز نداشتيم. ما براى رفاه به انسان بودن نياز نداشتيم. يك بزغاله، يك گوسفند و يا يك زنبور عسل به رفاه در سطح عالى ترى رسيده بدون اين كه اين همه استعداد داشته باشد. بدون اين كه از فكر، عقل، اختيار، وجدان و فرقان برخوردار باشد. آنها لباسشان همراهشان است و خوراكشان دم دستشان و هيچ گاه خودكشى هم نكرده اند، زيرا خودآگاهى نداشته اند. ✅خلاصه عبوديت در راه نفس و خلق و دنيا و شيطان، چيزى جز از دست رفتن و چيزى جز خسارت نيست. بندگى اينها اسارت است و بندگى حق آزادى است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 دعای روز هفدهم ماه مبارک رمضان 💠 🔹 اللَّهُمَّ اهْدِنِي فِيهِ لِصَالِحِ الْأَعْمَالِ وَ اقْضِ لِي فِيهِ الْحَوَائِجَ وَ الْآمَالَ يَا مَنْ لاَ يَحْتَاجُ إِلَى التَّفْسِيرِ وَ السُّؤَالِ اى خدا در اين روز مرا به اعمال صالح راهنمايى كن و حاجتها و آرزوهايم برآورده ساز اى كسى كه نيازمند به شرح و سؤال بندگان نيستى 🔹يا عَالِماً بِمَا فِي صُدُورِ الْعَالَمِينَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ اى خدايى كه به سراير خلق است آگاهى درود فرست بر محمد و آل اطهار او.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔶🔷🔶🔷 تعليم و آموزش🔷🔶🔷🔶 📚هستند كسانى كه از استعدادهاى نيرومندى سرشارند و اينها مى توانند خودسرانه كارى را شروع كنند و حتى به نتيجه هاى عالى هم برسند؛ مى توانند در خياطى، نجارى و يا برق و مكانيك خودسرانه و بدون استاد، كارى را پيش ببرند، اما همين ها مجبورند كه يك قسمت از استعدادهاى وسيع خود را در راه ها و بيراهه ها مصرف كنند تا راه بيابند و سرنخى را بگيرند و پيش بتازند. 👈اگر همين ها، از استادى بهره مند مى شدند و آموزش مى ديدند مسلماً به پيشرفت هاى زيادترى مى رسيدند و بهره هاى زيادترى مى گرفتند. 🔴اين مسأله نبايد ما را فريب بدهد كه اينها خودسرانه بدون استاد به جايى رسيده اند و ماهر شده اند. بايد اين را بسنجيم كه همين ها در صورت آموزش چه قدر پيشرفت بدست مى آوردند و در ظرف چه مدتى به مهارت و استادى مى رسيدند؟ غفلت از همين نكته باعث مى شود كه افرادى تنها و بى اعتناى به استاد از گوشه اى شروع كنند و در نتيجه ى شكست ها و تجربه ها، يك مقدار از استعداد خود را به هدر دهند و يا در مواجه شدن با سختى ها و بيراهه ها به يأس و در نتيجه به ركود و يا نفرت گرفتار شوند. 🍁براى آموزش رانندگى مى توان خودسرانه ماشين هايى را سوار شد و پس از زحمت ها به نتيجه اى رسيد، اما تا اين مسأله روشن شود كه هنگام دنده عوض كردن بايد كلاچ گرفت، چه بسا ماشين هايى خراب شود. و با نبود مربى ممكن است تصادف هايى به وجود بيايد و خون هايى و استعدادهايى نابود گردد. و يا بر اثر شكست و خسارت، از هدف دست بشويند و از رانندگى خسته شوند. 🌸اما اگر طبق برنامه و با راهنمايى هاى مربى آموزش ببينند، فوراً به نتيجه مى رسند. در مسأله ى تربيت و براى تدبر و تفكر، چه بسا استعدادهايى خود سر رشد كنند و راهى را بيابند و به نتيجه هايى هم برسند اما عقب افتادگى ها، خطرها، شكست ها و يأس ها، درّه هايى هستند كه بر سر راه مى نشينند و مانع عبور مى شوند. از اين رو آنها كه خود سر، شروع كرده اند، بسيارى در تفكرات خود به نتيجه هاى غلط رسيده و منحرف شده اند و يا به بن بست افتاده و مانده اند. و بدبختى در اين است كه آنها اين انحراف و يا بن بست و ركود را به آسانى پذيرفته اند و تحمل كرده اند و آن را طبيعى و عادى تلقى نموده اند و هيچگاه به فكر اين نيفتاده اند كه بدانند اين بن بست از كجا سرچشمه گرفته و اين انحراف از كجا برخاسته است. 👌مربى بايد در برابر اين تكروى و خودسرى، آگاهانه موضع بگيرد؛ چون اين تكروى ها و خودسرى ها معلول هستند و علت ها و انگيزه ايى دارند، از قبيل نااميدى از يافتن مربى و يا برخورد با روحيه هاى فاسد و يا سرخوردگى از مربى نماهاى سرد و بى حال و يا عوامل ديگرى از قبيل غرور، خود خواهى، تكبر و ساير عوامل كه مى توانند انسان را از مربى و استاد جدا كنند و به خودسرى و تكروى بكشانند و به هلاكت او و يا از دست رفتن استعدادهاى وسيعش كمك نمايند. ❗️❗️❗️مربى بايد با اين دسته به گونه اى رفتار كند كه غرورشان را نشكند و حتى در لباس شاگردى به آنها درس بدهد و به آنها بشارت بدهد و آنها را اميدوار كند كه مربى بزرگ هستى خداست و او دل هاى مشتاق را تنها نمى گذارد. 💟مربى بزرگ هستى، آنهايى را كه مى خواهند حركت كنند رها نمى كند بلكه رهبرى مى نمايد. ☘آنها كه يافته اند كه بايد بروند اما از راه بى خبرند و راهنمايى ندارند به هدايت او خواهند رسيد و به راه دست خواهند يافت؛ «الَّذينَ جاهَدُوا فينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا»، 🔶عنكبوت، 69🔶 «وَ مَنْ يُؤمِنْ بِاللَّهِ يَهْدِ قَلْبَهُ». 🔶تغابن، 11🔶 📚تا حدى كه در كلاس هستى از مورچه ها مى توانند درس بگيرند و از حركت ابرها و جنبش برگ ها و ريزش باران و لرزش موج و از تاريكى و نور مى توانند حقيقت هايى را بيابند و پيش بروند. 💯بسيارى را مى شناسم كه هنگام خواستن و طلب، به راه رسيدند و پيش تاختند در حالى كه هيچ اميدى به رستگارى و نجات آنها نبود.
📚اوست كه افراد را با هم جمع مى كند و رابطه ها را تنظيم مى كند «يَجْمَعُ بَيْنَنا ربّنا ... وَ هُوَ الْفَتّاحُ الْعَليم». 🔶سبا، 26🔶 👈 آن ديدارهايى را كه ما تصادف مى پنداريم و يك برخورد سطحى حساب مى كنيم با نقشه هاى دقيق او همراه هستند و از هدايت او برخوردارند و كاملا حساب شده اند. آنها كه خود را تنها مى بينند بايد اين نكته را در نظر بگيرند و خيال نكنند كه تنها هستند و مربى در ميان نيست. 💟او پيش از اين كه انسان ها پراكنده شوند، آدم را (مربى را) در زمين گذاشت و راه ها را نشان داد. ☘مربىِ بزرگ اوست و هر كس بخواهد و طلب كند و خود را به او واگذار نمايد، او را همراه خود خواهد ديد و عهده دار خود خواهد يافت و آموزش او را شروع كرده و برخورده ايش را تنظيم خواهد نمود و راه را در پيش پايش باز خواهد كرد و مربى را در دسترسش قرار خواهد داد. ✅و اين مربى از لطافتى برخوردار است كه انسان را در خود نگه نمى دارد و به خود مشغول نمى كند. اين مربى همچون پل انسان را به حق مى رساند، نه آن كه همچون سدّى او را در پشت خود نگه دارد. 🔷اين مربى مثل شيشه نگاه را عبور مى دهد و به حق متوجه مى كند. 🍂🍃🍂ملاك مربى همين است، نه چشم بندى ها و خود نمايى ها و مرتاض بازى ها كه گفته اند: «العالم مَنْ يُذَكِّرُكُمُ اللَّهَ رُؤْيَتُهُ». 🔶كافى، ج 1، ص 39🔶 📚 ملاك عالم را نه علم معرفى كرده اند و نه چشم بندى و مرتاض بازى. عالم كسى است كه از ديدار او به ياد حق بيفتيم و در او پاى بند نشويم و او را بت نگيريم. همين و همين. 🌹راستى كه در اثر نادانى و چشم پوشى از ملاك ها، انسان به چه دره هايى سقوط مى كند و در چه سنگلاخ هايى مى ماند و به چه ناحق هايى دل مى بندد. 🔴خيال مى كند خوراك كم، لباس كم، مرتاضبازى، چشم بندى و يا تسخير و تصرف و يا از دل خبردادن و از ضمير حكايت كردن و يا علوم ديگر ملاك مربى است. 💯ما بايد ببينيم مربى و عالم چه چيزى را در ما زنده كرده اند؟ 🔷خود را و يا حق را و يا دنيا را و يا خلق را؟ 🔷و ببينيم ما، در او چه چيزى را زنده كرده ايم؟ 🔶هواها و هوسها را، طمعها و حرصها را، رياست طلبى ها و تفرعن ها را و يا مسئوليت و تواصى به حق و تواصى به صبر را؟ ✳️مربى اگر از مسئوليت هايش الهام بگيرد و از تواصى به حق الهام بگيرد، ناچار حق را در ما زنده مى كند و ما را به او نزديك مى نمايد و از غير او آزاد مى سازد. 🍁اينچنين مربى نگاه هايش درس است و سكوتش درس است و حرف هايش درس است. 💟اين مربى از مورچه اى و يا برگ خشكى و يا شاخه ى پربارى و يا شب آرامى و غروب زردى به ما درس مى دهد؛ «ما مِنْ شَىٍء يَراهُ عَيْنُكَ الَّا وَ فيهِ مَوْعِظَةٌ»؛ 🔶وسائل الشيعه، جلد 11، ص 154🔶 🔷 هر چه ديدهى تو بر آن بيفتد مى تواند براى تو درسى و موعظه اى باشد. 💯اگر ما گوش باشيم، تمام هستى درس است و اگر ما چشم باشيم تمام هستى راه است. و اين راهها را، راه رفته ها مى شناسند و با نگاهشان، سكوتشان، توجهشان و يا خنده و گريه و آمدن و رفتنشان، تو به راهها مى رسى و راه ها را مى بينى و از شور و عشق و سوز و سازشان به راه مى افتى و از وارستگى و آزادى آنها، آزاد مى شوى. ✳️راستى اين نورها هستند كه راه را روشن مى كنند و حق را نشان مى دهند و او را يادآورى مى كنند، نه شكل ها و شمايل ها و فرعون ها و راهزن هايى كه خلق را به خود مى بندند و در خود مى كشانند و به آنها درس اسارت و بندگى مى دهند نه درس آزادى و آنها را بت پرست مى سازند، نه موحّدِ آگاه. 🌷و اين نورها در راه هستند. كسى كه بخواهد و طلب كند، در راه با اينها برخورد مى كند و از نور آنها بهره مند مى شود و از عشق و حال آنها عشق و حال مى گيرد. و اين بشارت براى كسانى است كه سرخورده اند و خود را تنها خيال كرده اند. 🔴هيچگاه خود سر نمى توان به راه رسيد كه بايد طلب كرد و پرسيد و در راه نمى توان بدون امام، بدون راهنما، بدون مربى بود كه شيطان ها در كمين هستند. و مربى شكل مخصوص و رنگ مخصوص ندارد. هر كسى كه ما را به او برساند و او را ياد آورى كند عالم است و مربى است و راهنماست.