✨
علی یه روز منزل ما مهمان بودند شب خوابیدیم، من صبح بعد از نماز، سریع رفتم نون بخرم..
دیر برگشتم ،متوجه شدم علی و..خواب موندن و برا نماز بلند نشدند و نمازشون قضا شده..
علی که بلند شد دید بالاخره نماز قضا شده..
وسایلشو برداشت و با حالت قهر آمیز رفت و دیگه من دو سه هفته ایشون رو ندیدم، نمیدونستم کجاست، اونقدر گرفته بود که نمیشد باهاش حرف بزنی!!
بعد یکی از بچهها گفت که ایشون رفته دو هفته پشت سر هم به خاطر اون نماز صبحش که قضا شده روزه گرفته!
خیلی پکر بود به خاطر اون قضا شدن نمازش، اصلاً دیوانه شد!!
من گفتم اگه میدونستم اینطور به خاطر یک نماز قضا خودش رو اذیت میکنه حتما بیدارش میکردم..🍃
[کتابِ بیا مشهد]
❀•┈┈•⚘️🕊•┈┈•❀
#شهید_علی_سیفی #نماز_شهدا
@bashohadaaa1
هدایت شده از 🕊با شهدا
✨
علی یه روز منزل ما مهمان بودند شب خوابیدیم، من صبح بعد از نماز، سریع رفتم نون بخرم..
دیر برگشتم ،متوجه شدم علی و..خواب موندن و برا نماز بلند نشدند و نمازشون قضا شده..
علی که بلند شد دید بالاخره نماز قضا شده..
وسایلشو برداشت و با حالت قهر آمیز رفت و دیگه من دو سه هفته ایشون رو ندیدم، نمیدونستم کجاست، اونقدر گرفته بود که نمیشد باهاش حرف بزنی!!
بعد یکی از بچهها گفت که ایشون رفته دو هفته پشت سر هم به خاطر اون نماز صبحش که قضا شده روزه گرفته!
خیلی پکر بود به خاطر اون قضا شدن نمازش، اصلاً دیوانه شد!!
من گفتم اگه میدونستم اینطور به خاطر یک نماز قضا خودش رو اذیت میکنه حتما بیدارش میکردم..🍃
[کتابِ بیا مشهد]
❀•┈┈•⚘️🕊•┈┈•❀
#شهید_علی_سیفی #نماز_شهدا
@bashohadaaa1