eitaa logo
🕊با شهدا
132 دنبال‌کننده
232 عکس
379 ویدیو
11 فایل
•♥•.¸¸.•♥• بــــا شُـــهـــــدا •♥•.¸¸.•♥•.¸ با شُــــهدا راهِـمون، راهِـ خُـــدا میشهـــ https://daigo.ir/secret/6524937166 پیام ناشناس
مشاهده در ایتا
دانلود
🦋✨ اگر به گناه افتادید یا حتی غرق در گناه بودید دست از نماز برندارید این رشتهٔ باریک بین خود و خدا را پاره نکنید عاقبت این نماز شما را اصلاح خواهد کرد.. ✨ [ آیـت‌اللّٰه‌ضیاء‌آبادی] ❀•┈┈•⚘️🕊•┈┈•❀ @bashohadaaa1
هدایت شده از 🕊با شهدا
8.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
"همیشه ‌به ‌نیروها ‌و رزمنده‌ها ‌می‌گفت‌، قبل ‌از خواب ‌زمزمه ‌کنیم؛ خدایا گناهانی را که مرا از امام حسین علیه السلام محروم می‌کند، ببخش!"✨ ❀•┈┈•⚘️🕊•┈┈•❀ @bashohadaaa1
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 ادامه قسمت قبل 🌼نامه ✨توصیف از لسان مبارک شهیدنیری ای خدای ارحم الراحمین به من رحم کن. هنگامی که از میان شعله‌های آتش دوزخ فریادی برآید که (احمد نیری) کجاست؟ همان کسی که با آرزوهای دراز و امروز و فردا کردن وقت گذرانی کرد و در کارهای زشت، عمر خود را تلف کرد.😔 پس از این آواز، ماموران دوزخ با عمود آهنین شتابان و هول انگیز به سوی من آیند و مرا کشان کشان به سوی عذابی سخت برده و با سر در قعر دوزخ اندازند.. و می‌گویند بچش! که تو همانی که در دنیا آن چنان خود را عزیز و گرامی می‌داشتی و (من را) در جایی مسکن دهند که اسیر در آنجا برای همیشه اسیر است و آتش آن همواره شعله ور. نوشابه آنجا جحیم و جایگاه همیشگی‌ام دوزخ و حمیم باشد. شعله‌های فروزان مرا از جای بر کند ولی قعر دوزخ باز مرا در کام خود کشد. نهایت آرزویم آن باشد که بمیرم ولی از مرگ خبری نباشد.😭 پاهایم بر پیشانی بسته شده و روی من از ظلمت گناه سیاه گشته، به هر طرف که روم فریادی می‌کشم. به هر سو رو آورم صیحه زنم که؛ ای مالک، وعده‌های عذاب درباره‌ی من محقق شده. ای مالک، ازسنگینی زنجیرهای آهنین توان ما از دست رفته است، ای مالک پوست‌های تن ما کباب شده، ای مالک ما را بیرون بیاور که دیگر به کارهای زشت باز نخواهیم گشت. پاسخ بشنوم که هرگز! اکنون هنگام امان یافتن نیست و از این جایگاه ذلت، روی تافتن نیست، زبان در کشید و سخن نگویید. اگر به فرض محال از اینجا بیرون روید، باز به همان اعمال زشتی که از آن‌ها نهی شده بودید بازخواهید گشت. پس از این جواب به کلی ناامید می‌شوم و تاسف شدید و پشیمانی دردناک به من دست دهد، به رو در آتش بیفتم. بالای سر ما آتش، زیر پای ما آتش، سمت راست ما آتش، سمت چپ ما آتش، غرق در آتش. خوراک ما آتش، نوشابه ما آتش، بستر ما آتش، جامه ما آتش... آتش. 🔸ادامـــــه دارد.. ❀•┈┈•⚘️🕊•┈┈•❀ @bashohadaaa1
5.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌿روایتی از حاج قاسم برای آیت الله مشکینی.. ❀•┈┈•⚘️🕊•┈┈•❀ @bashohadaaa1
هدایت شده از 🕊با شهدا
9.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌿قرار است اسلام محافظت بشه.. خونِ ما برای سبز موندن این درخت تناور ارزشی ندارد.. ❀•┈┈•⚘️🕊•┈┈•❀ @bashohadaaa1
🕊با شهدا
بیگودی های خواهر کاتبی! حدودا ۱۸-۱۹ ساله بودم که حاج آقای مسجدِ محل یه شب خانوما رو جمع کرد و گفت: رزمنده ها لباس ندارن و خلاصه یه سری کارای تدارکاتی رو خواست که ما انجام بدیم! من و چند تا از خواهرا که پزشکی می خوندیم، پیشنهاد دادیم برای جبران نیروی پرستاری بریم بیمارستانای صحرایی ما چمدونو بستیم و راهی جنوب شدیم من تصور درستی از واقیعت جنگ نداشتم، کسی هم برای من توضیح نداده بود و این باعث شد که یه ساک دخترونه ببندم شبیه مسافرت های دیگه و عضو جدانشدنی از خودم رو بذارم تو ساک؛ یعنی بیگودی هام 😶 و چند دست لباس و کرِم دست و کلی وسایل دیگه ... غافل از اینکه جنگ، خشن تر از اینه که به من فرصت بده موهامو تو بیگودی بپیچم یا دستمو کرم بزنم... به منطقه جنگی و نزدیک بیمارستان رسیدیم... نمیدونم چطور شد که ساک من و بقیهٔ خواهرا از بالای ماشین افتاد و باز شد و به دلیل باد شدیدی که تو منطقه بود، محتویاتش خارج شد و لباسا و بیگودی های من پخش شد تو منطقه ما مبهوت به لباسامون که با باد این ور و اون ور میرفتن نگاه می کردیم؛ برادرا افتادن دنبال لباسا و ما هم این وسط خجالت زده 😥 برادرا بعد از جمع کردن یه کپه لباس اومدن به سمت ما، دلمون می خواست انکار کنیم اما اونجا جنس مونثی نبود جز ما سه نفر که تو اون بیابون وایساده بودیم بیگودی هام دست یه برادر دیگه بود و خانما اشاره کردن که اینا بیگودی های خواهر کاتبیه از اون لحظه که بیگودی ها رو گرفتم، تصمیم گرفتم اونا رو منهدم کنم... شب تو کیسه انداختم و پرت کردم پشت بیمارستان صبح یکی از برادرا اومد سمتم با کیسه بیگودی گفت در حال کشیک بودن که این بستهء مشکوک رو پیدا کردن یه کسایی گفتن بیگودی های خواهر کاتبیه! شب که همه خوابیدن، تصمیم گرفتم چال کنم پشت بیمارستان صحرایی چند روز بعد یکی از برادرا گفت: ما پشت بیمارستان خواستیم سنگر بسازیم زمین رو کندیم، اینا اومده بالا گفتن اینا بیگودی های خواهر کاتبیه 😐 و من هر جور این بیگودی های لعنتی رو سر به نیست میکردم، دوباره چند روز بعد دست یکی از برادرا می دیدم که داره میاد سمتم خواهر کاتبی🗣 خواهر کاتبی🗣 بیگودی هاتون… 😂 🌿خاطرات بانو کاتبی از امدادگران جهادگر هشت سال دفاع مقدس ❀•┈┈•⚘️🕊•┈┈•❀ @bashohadaaa1
شاید تلنگرآمیز تر از این جمله ی به احترام خون شهدا ،نباشه !!
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 ادامه قسمت قبل 🌼نامه پس از عرض سلام خدمت برادر گرامی و عزیزم ماشاءالله محمدشاهی امیدوارم حالت خوب باشد و در پناه حق تعالی، معرفت الهی را کسب کرده باشی. ماشاءالله جانم، همان طوری که به عرضتان رساندم انسان باید حق تعالی را خوب بشناسد. وقتی که حق تعالی را شناخت دنبال اطاعت و بندگی او می رود. اما بعضی از ما خوب پروردگار را نشناختیم. با فکر خودمان اعمالی از ما سر می زند که اگر این اعمال را انجام دهیم به پروردگار نزدیک می شویم، ولی این طور نیست. بلکه هر لحظه از که این اعمال را انجام دهیم از حق تعالی دورتر می شویم. پس برادرم باید بیاییم و بسنجیم، اعمالی که ما از صبح تا شب و یا از شب تا صبح انجام می دهیم خوب وارسی کنیم. ماشاءالله، این چندین ساعت که در پیش تو بودم خیلی از دستت ناراحت شدم؛ چون کلی اخلاق تو فرق کرده! ماشاءالله خیلی عقب افتادی. بکوش، خودت را نجات بده. اگر باز تنبلی به خرج دهی، عقب تر می افتی. آن وقت است که آن طور که پروردگار (باید) به شما عنایت بکند نمی کند. آن وقت است که گرفتار نفس و شیاطین می شوی. 🔸ادامـــــه دارد.. ❀•┈┈•⚘️🕊•┈┈•❀ @bashohadaaa1
9.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌿راهی که در آن غم و ترس معنا نداره راهِ خداست ، باشهدا راهمون راهِ خدا میشه.‌. ❀•┈┈•⚘️🕊•┈┈•❀ ❤️ @bashohadaaa1
🦋✨ می گفت «سعی کنید رنگ دنیا رو به خودتون نگیرید. به کارهاتون رنگ خدایی بدید.. اگه دنبال شهرت رفتی مطمئن باش شهرت تو رو توی خودش زندونی میکند! زندون شهرت یه زندونه که دیواراش آهنی و غیر قابل نفوذه، کسی که مشهور شد و سر زبونها افتاد سرجاش متوقف میشه ، دیگه نمی تونه خودسازی کنه!! گرفتار بلا میشه و پیشرفتش محاله، از جهاد اکبر جا می مونه ، پس به اشک و ناله از خدا بخوایم میل به شهرت رو ازمون بگیره..✨ [شهید عبدالله میثمی] ❀•┈┈•⚘️🕊•┈┈•❀ @bashohadaaa1