پدرخانمش می گفت ماشین مال اداره بود خونه اش هم اجاره ای....به امام حسین بچه اش را با این ماشین مدرسه نمی برد؛ می گفت اشکال شرعی دارد...
مزار مطهر شهید مدافع حرم سردار حسن صياد خدائی در قطعه ۵۰ گلزار شهدای بهشتزهرا(س) قرار دارد
شهید #حسن_صیادخدایی🕊🌹
1.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🕯پنجشنبه است
🥀به یاد آنهایی
🥀که دیگر میان ما نیستند😢
🥀و هیچکس نمیتواند
🥀جایشان را در قلب ما پر کند💔
🥀نثارروح مطهر امام وشهدا
🥀نثار روح پدران و مادران آسمانی😭
🥀فرزندان خواهران وبرادران درگذشته
🥀و همه در گذشتگان ،،،🌷بویژه شهدا،،🌷 بخوانیم
🕯فاتحه و صلوات🌺
روحشون شاد یادشون گرامی🌹🌹
@bashohadatashahadattt
التماس دعا🤲
برات میگم ببین یه #شهید چقدر برکت داره؛ جبهه بوده، جنگ بوده، کار کرده. شهید شده، خبر شهادتش اومده، کار کرده. گفتن مفقود شده جگر مامانش سوخته، دعای مامانش کار کرده. سالهای سال مفقود بوده، کار کرده. رفته پیداش کنه، محمودوَند شده و پازوکی شده و شهدای تفحص شده، استخونه کار کرده. رفته فیلم از تفحصیها بگیره، سید شهیدان اهل قلم شده، باز شهیده کار کرده. فیلمه پخش شده یه عده فهمیدن شلمچه، طلاییه، فکه چیه؟ چادر چاقچور کردن، راهیان نوری شدن، زائر شدن، راوی شدن، کارواندار شدن، یادماندار شدن، پادگاندار شدن، عروس دوماد جهادی شدن، حججی شدن، احمدی روشن شدن، شهیدای مدافع حرم شدن، باز شهید گمنامه تو بیابون کار کرده. یه بار رخ نشون داده غواص دست بسته شده، پلاکش گم شده، اومده تشییع شده و آقا فرموده در لحظهای که انقلاب اسلامی نیاز داشت، غواصهای دست بسته رخ نشون دادند... . در لحظهای که انقلاب اسلامی نیاز داشت، امام زمان ارواحنا فداه نظر کرد، غواصهای دست بسته رخ نشون دادند و حال جامعه خوب شد. این جملهی آقاست. یعنی نظر کرده شد، اثر کرده شد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
@bashohadatashahadattt
🔰 حاج حسین یکتا
ایشھدا . .
دراینشلوغےدنیافراموشتاننڪردیم؛
درشلوغےقیامتفراموشماننڪنید . .!'
دستمانرابگیرید((:♥️🌿
#شهیدانھ #دخترونھ
✨@bashohadatashahadattt
•─────•❁•─────•
🍁
رحمت واسعه ی حیّ تعالاست حسین...
سایهی رحمت او بر سر دنیاست، حسین!
@bashohadatashahadattt
#امام_حسین_من
🌷چهارم خرداد، روز دزفول گرامیباد
🔸درطول دوران دفاع مقدس ۱۷۶ موشک، ۲ هزار و ۵۰۰ گلوله توپ و ۳۳۱ راکت هواپیما توسط ارتش بعث عراق به دزفول اصابت کرد و بیش از ۱۹ هزار واحد مسکونی و تجاری در این شهر تخریب شد.
🔸دزفول در مقاومت قهرمانانه اش ۲ هزار و ۶۱۰ شهید تقدیم اسلام و انقلاب کرد.
امام خمینی (ره) در پیامی به مردم دزفول فرمودند: شما دزفولی ها امتحان دادید و از این امتحان خوب بیرون آمدید، شما دِین خود را به اسلام ادا کردید.
#دزفول_قهرمان
ارادتمند: ناصرکاوه
بسیجی شهید علی حیدری🌻
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
تاریخ ولادت: ۱۳۳۷/۶/۱۲
محل ولادت: اردستان
تاریخ شهادت: ۱۳۶۱/۱/۷
محل شهادت: گیلان غرب_ عملیات فتح المبین
مزار :بهشت زهرا(س)
قطعه ۲۴ ردیف ۱۱۳ شماره ۳۷
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
🌷🌿🕊🥀🕊🌿🌷
🔰زندگینامه شهید علی حیدری
💐🌿بسیجی شهیدعلی حیدری درسال۱۳۳۷ در شهرستان اردستان چشم به جهان گشود،دوران تحصیل مجبور بود که از روستای خودشان به روستای دیگری که تقريبا ۶ کیلومتربا روستای خودشان فاصله داشت برود.
بعداز مدرسه باید همراه پدرش به چوپانی میرفت تا سن۱۲سالگی، بعداز اینکه دوره ابتدایی را تمام کرد براثر اختلافاتی که بین خانواده با ارباب روستا افتاده بود مجبور شد به تهران بیایند و بعد به کرج رفتند.
درآنجا بود که پدرش علی را برای کار به باغ دانشکده برد ودر آنجا مشغول کارشد . البته در آنجا خیلی رنج ها را تحمل کرد.تا سن ۱۷ سالگی کار کرد و بعد به خدمت سربازی رفت. دوره سربازی اش را در بندر عباس گذراند.
در آنجا سرباز دژبان نیروی دریایی شد. امام خمینی (ره) از پاریس فرمان دادند که سربازان از پادگانها فرار کنند شهید حیدری هم به همراه چند تن از دوستانش از پادگان فرار کرد و به تهران آمد. که در تهران با دوستانش کوکتل مولوتف درست میکرد و در راهپیمایی ها شرکت میکرد با رژیم پهلوی مبارزه می کردند. تا اینکه انقلاب به پیروزی رسید.
در بسیج مسجد فعالیت داشت و در همان موقع یک مغازه اجاره کرد و به تعمیر رادیو و تلویزیون و وسایل برقی پرداخت.
امام را خیلی دوست داشت و همیشه به خانوده و دوستانش میگفت پشت امام باشید. وهیچوقت امام را تنها نگذارید.مخصوصا بچههای یتیم را خیلی دوست داشت، کلا بچه ها را خیلی دوست داشت .احترام پدر و مادر وبزرگترها راداشت و به فقیرها کمک میکرد.
توی فامیل جایگاه خاصی داشت ،خوشرو بود. هیچ وقت کسی را از خودش ناراحت نمیکرد،بعد از مدتی تصمیم گرفت ازدواج بکنه، ،چون یتیمان را دوست داشت با دختر یتمی ازدواج کرد، وبعد از ازدواجشون در شرکت شهاب خودرو استخدام شدو بعد از آن خدا بهشون یک دختر هدیه داد ،چون شهید خیلی امام زمان را دوست داشت اسم دخترش را نرگس گذاشت، داوطلبانه و با رضایت همسرش به جبهه رفت و بعد از ۳ماه درجبهه و عملیات فتح المبین به درجه رفیع شهادت نائل شد.
همسرشهید میگوید. سال ۵۹ با علی ازدواج کردم . وسال ۶۱ به شهادت رسید. کمتر از دو سال با ایشان زندگی کردم . اما ثمره این زندگی کوتاه دو فرزند شد ، نرگس که هنگام شهادت پدر نه ماه داشت، علیرضا پس از شهادت پدرش به دنیا آمد،با تمام مشکلات و سختی های روزگار فرزندان را بزرگ کردم،
نرگس لیسانس مامایی گرفته و پسر شهید هم دانشگاه رشته حقوق قبول شد و همان سال اول دانشگاه علیرضا تصادف کرد و مهمان پدر شهیدش شد.
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹