وصیت نامه شهید ناصر الدین باغانی1_5046008356.mp3
زمان:
حجم:
35.21M
#برای_اولین_بار
🎙وصیتنامه #صوتی شهید ناصر باغانی
🌸 رهبر حکیم انقلاب:
🔹جا دارد وصیت نامه این جوانِ مومنِ پرشورِ از جان گذشته ی ۲۰ ساله ی سبزواری #بیست بار خوانده شود. بنده مکرر خوانده ام
🔴 #درخواست : با بازنشر حداکثری این پادکست صوتی در ترویج پیام و فرهنگ شهدا همت بفرمایید
💥جهت استفاده در خودرو و....
🍁🍃 🍁🍃 🍁🍃
دعای صبحگاهی ❤️
الهی!...
کجا این دل شکسته را جز نگاه تو درمانیست️
و کجا این دل تشنه را جز ابر احسان تو بارانی️
ای زیبای زیبادوست
ای دلربای دلکش آفرین
ای معبودم
چه لذت بخش است گذر نسیم یاد تو بر دلها،
چه زیباست پرواز خاطر تو بر قلبها،️
وچه شیرین است پیمودن اندیشه در جاده ی غیب ها بسوی تو،
سبحانا
"ای یگانه محبوب بی ریا"
در کنارمان گیر و دامنت را پناه جاودانه مان ساز؛
بار الها!..
تو را سوگند به رحمت بی منتهایت،
اجابت کن دعاهای بندگانت را...
الهی آمین.
سلام صبحتون بخیر......
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
دراون دنیا جلوی بی حجاب هاوآنهایی که تبلیغ بی حجابی میکنند رامیگیرم ..!
@bashohadatashahadattt
شهیدجوادمحمدی🌷🕊
زندگی به سبک شهدا ( خاطرات )
شهید محمود رضا بیضایی
یکی از هم سنگر هایش می گفت ؛ من بستن کمربند ایمنی را در سوریه از محمود رضا یاد گرفتم . یک بار به او گفتم اینجا دیگر چرا کمربند می بندی؟! اینجا که پلیس نیست ! گفت : می دانی چقدر زحمت کشیده ام که با تصادف نمیرم؟
شرط شهید شدن ، شهید بودن است
@bashohadatashahadattt
شهید مدافع حرم🕊🌹
#محمودرضا_بیضایی
1.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کرامت و خاطره ای از شهید احمد علی نیری
@bashohadatashahadattt
شهید #احمدعلی_نیری🕊🌹
درخلوت خودم بودم که
صدا زدی مرا...
نه اینکه من خود آمده باشم...
تو مرا خواندی...
و راهم دادی به دنیای زیبایت...❤️
تو هادی دل هایی....🌼
صبحتون شهدایی🌷🌷🌷
@bashohadatashahadattt
#یاصاحب_الزمان_عج
عجیب خسته ام از روزهای غرق گناه
سه شنبه ها دلِ من حال #جمکران دارد...
@bashohadatashahadattt
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#سه_شنبه_های_مهدوی
16.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
«من واقعاً عاشقش شدم!»
👆🏻 اون جوونی که حاج قاسم این جمله رو در موردش گفت کی بود؟ 🤔
سید ابراهیم،
یا همون آقا مصطفی صدرزاده 🌱
«من فکر کردم یه غولی هستی! یه قد بلندی داری، یه چهارشانه گنده...» 😅
🕶 خیلی خاص و عجیب بود این بشر...
@bashohadatashahadattt
#شهید_مصطفی_صدرزاده
14.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹🍃ماجرای دوربینی که از بدن امام خمینی عکس نگرفت
@bashohadatashahadattt
🚨 رزق چیست؟
⭕️ زمانی که خواب هستی و ناگهان، به تنهایی و بدون زنگ زدن ساعت بیدار میشوی؛ این بیداری، رزق است، چون بعضیها بیدار نمیشوند.
⭕️ زمانی که با مشکلی رو به رو میشوی، خداوند صبری به تو می دهد که چشمانت را از آن بپوشی، این صبر، رزق است.
⭕️ زمانی که در خانه لیوانی آب، به دست پدر یا مادرت میدهی، این فرصت نیکی کردن، رزق است.
⭕️ گاهی اتفاق میافتد که در نماز حواست با گفتههایت نباشد. ناگهان به خود میآیی و نمازت را با خشوع میخوانی. این #تلنگر، رزق است.
⭕️ یکباره یاد کسی میفتی که مدتهاست از او بیخبری و دلتنگش میشوی و جویای حالش. این یادآوری، رزق است.
⭕️ رزق واقعی، رزق خوبیهاست.
نه ماشین، نه درآمد. اینها رزق مال است که خداوند به همهی بندگانش میدهد. اما رزق خوبیها را، فقط به دوستدارانش میدهد.
⭕️ و در آخر... همین که عزیزانتان هنوز در کنارتان هستند و نفسشان گرم است و سلامت؛ این بزرگترین رزق خداوند است.
@bashohadatashahadattt
✍ علامه حسن زاده آملی
🟡🟣🟢🔴🟠
2.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❪🖇♥️❫
--
بگہ:
اینجورۍ قرار بود مجاهد بشۍ؟! :)
--
#شهیدانھ
🌹🍃🌹🍃
🌷 مرتضی را پا برهنه دیدم. نمیدانم چطور روی آن خاک تفدیده با پای برهنه راه می رفت. گفتم: کو کفشت؟
با لبخندی نجیبانه گفت: گم کردم!
گفتم: مگه گم کردنیه!
گفت: سر نماز بردن!
آقای ولی پور مسئول تدارکات بود و به من محبت داشت. رفتم گفتم یکی بچه های گل شازده قاسم هست که خیلی نور بالا میزنه، یه پوتین تاف 6 بده که ای جوآن اصل شهیده
و باز هم مرتضی را با پای برهنه دیدم و باز هم کفش گرفتم. شد دفعه چهارم. گفتم : من پدر شو در میارم که تو پا پتی اینو اون ور بری!
دستم رو گرفت و قسم داد علی آبرو ریزی نکن، خودم دیدم کی برداشت، نمی خواهم آبرو ش بره، حتما لازم داره ...
گفتم اتفاقا منم توش علامت زدم تا پیداش نکنم ولش نمی کنم. قرمز شد. طرف رو پیدا کردم و گفتم پوتین رو در آر و کشوندمش که .... یه دفعه مرتضی مچ دستم رو گرفت گفت: علی!
نگاهم کرد از نگاهش این دفعه من خجالت کشیدم و اون فرد رو رها کردم
رفتم پیش آقای ولی پور، گفت باز شفیع کفش اون دوست شهیدت شدی...
یه کفش کتونی گرفتم و روی زبونه ها درشت اسم شو نوشتم و دادم بهش!
🌷 خط زبیدات بودیم. تو سنگر نشسته بودیم. مرتضی گفت: دلم هوای امام رضا کرده، من می خواهم برم مشهد!
ازخطی که بودیم، رفت مقرتاکتیکی. از فرمانده اطلاعات 10روز مرخصی گرفت و رفت.
روز بعد دیدم مرتضی برگشت. گفتم: تو مگه دیروز نمی خواستی بری مشهد؟
گفت چرا، دیروز دیروز بود امروز هم امروز! رفتم تاکتیکی مرخصی هم گرفتم تا دزفول و اندیمشک هم رفتم، اما انگار دلم گفت برگردم!
همان شب مرتضی شهید شد!
هدیه به شهید مرتضی اقلیدی نژاد صلوات- شهدای فارس
شهید #مرتضی_اقلیدی_نژاد🕊🌹