✨هر کس در شب جمعه شهدا را یاد کند شهدا هم او را نزد اباعبدالله(ع)💚یاد می کنند.
#شهید_مهدی_زین_الدین🌺🌿
#شادی_ارواح_طیبه_شهدا_صلوات🕊🌹
@bashohadatashahadattt
👉🌷
✨هر کس در شب جمعه شهدا را یاد کند شهدا هم او را نزد اباعبدالله(ع)💚یاد می کنند.
#شهید_مهدی_زین_الدین🌺🌿
#شادی_ارواح_طیبه_شهدا_صلوات🕊🌹
@bashohadatashahadattt
👉🌷
☘سلامتی وتعجیل درظهور امام زمان عج صلوات☘
✨هر کس در شب وروز جمعه شهدا را یاد کند شهدا هم او را نزد اباعبدالله(ع)💚یاد می کنند.
#شهید_مهدی_زین_الدین🌺🌿
#شادی_ارواح_طیبه_شهدا_صلوات🕊🌹
🕊باشهداتاشهادت🕊
@bashohadatashahadattt
🏵🎗🏵🎗🏵🎗🏵
💎درزمان غیبت كبری به كسی #منتظر گفته میشود وكسی میتواند زندگی كند كه منتظر باشد
⇜ #منتظر_شهادت
⇜منتظر ظهورامام زمان (عج)♥️
💎خداوند امروز از ما همت، اراده و #شهادتطلبی میخواهد👌
#شهید_مهدی_زین_الدین
🌹🍃🌹🍃
🕊باشهداتاشهادت🕊
@bashohadatashahadattt
✨هر کس در شب جمعه شهدا را یاد کند شهدا هم او را نزد اباعبدالله(ع)💚یاد می کنند.
#شهید_مهدی_زین_الدین🌺🌿
#شادی_ارواح_طیبه_شهدا_صلوات🕊🌹
@bashohadatashahadattt
متوسلین به شهدا💔
#ازدواج_آسان... 💍
من ، آقا مهدی و خواهرش با هم رفتیم خرید . یک حلقه نهصد تومانی من خریدم ، یک انگشتر عقیق هم آقا مهدی خرید .
بعد عقد رفتیم حرم حضرت معصومه (س)، بعد هم گلزار شهدا .
آن روزها ، بهترین روزهای زندگی ام بود . دوست داشتم ازدواجم رنگی از ازدواج حضرت علی و فاطمه ام داشته باشد.
📚بابک واعظی ،
نیمه پنهان ماه ۵ ،
زين الدين به روایت همسر شهید ، ص ۱۷
#شهید_مهدی_زین_الدین... 🌷🕊
@bashohadatashahadattt
تازه زنش را آورده بود اهواز. طبقهی بالای خانهی ما مینشستند. آفتابنزده از خانه میرفت بیرون. یک روز صدای پایین آمدنش را از پلهها که شنیدم، رفتم جلویش را گرفتم. گفتم: مهدی جان! تو دیگه عیالواری. یک کم بیشتر مواظب خودت باش. گفت: چی کار کنم؟ مسئولیت بچههای مردم گردنمه. گفتم: لااقل توی سنگر فرماندهیات بمون. گفت: اگه فرمانده نیمخیز راه بره، نیروها سینهخیز میرن. اگه بمونه توی سنگرش که بقیه میرن خونههاشون.
#شهید_مهدی_زین_الدین
https://eitaa.com/bashohadatashahadattt
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
🌷 #شهید_مهدی_زین_الدین
یک روز گرم تابستان مهدی همراه با بچههای محل سه تا تیم شده بودند و فوتبال بازی میکردند. تیم مهدی یک گل عقب بود. عرق از سر و روی بچهها میریخت. اُوت آخر بود، چیزی به بازنده شدن تیم نمانده بود. توپ رفت زیر پای مهدی که یک مرتبه صدای مادرش از روی تراس خانه بلند شد: مهدی... آقا مهدی! برای ناهار نون نداریم، برو از سر کوچه نون بگیر برای ظهر. همهی بچهها منتظر بودند مهدی بازی را ادامه بدهد، اما در کمال تعجب، مهدی توپ را به طرف بچهها پاس داد و خودش دوید تا برای مادر نان بخرد!
https://eitaa.com/bashohadatashahadattt
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
9.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌙#شب_جمعه
به نیابت از همه شهدا و همه اموات
💢 _از دور سلامی...
و از تو از دور جوابی
سلام ای آقای اباعبدالله ✋🏼💔
🌷 #شهید_مهدی_زین_الدین:
هرگاه #شب_جمعه شهدا را یاد کنید،
آنها شما را نزد اباعبدالله علیه السلام یاد می کنند…
2.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
میدونی پهلوون کیه ...♥️
#حاج_قاسم⚘
🌷 #شهید_مهدی_زین_الدین:
هرگاه #شب_جمعه شهدا را یاد کنید،
آنها شما را نزد اباعبدالله علیه السلام یاد می کنند…
⚡️هدیه به ارواح طیبه
#شهداو
#امام_شهدا_صلوات
الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ⚡️
آقا مهدی زینالدین چند روز بعد از اینکه خبر پدر شدنش را به من داد، دیدم جلوی سنگر ایستاده، و لبهی کاغذی شبیه نامه از جیباش بیرون زده. نزدیک عملیات والفجر بود. گفتم: نامهی لیلا خانم رسیده؟ گفت: عکس لیلاست که برام فرستادهاند. گفتم: خوب، به سلامت! بده ببینم دختر خانم فرمانده لشکرمون چه شکلی هست. بیتاب بودم عکس دخترش را ببینم که گفت: هنوز خودم ندیدمش. گفتم: چه بیاحساس! خوب، عکسشو بیار بیرون، ببینم قیافهی دخترت رو. گفت: راستش رو بخوای، میترسم. گفتم: از چی میترسی؟ گفت: میترسم در این بحبوبهی عملیات، اگه عکسشو ببینم، مهر و محبت پدر و دختری، کار دستم بده، و دلم بره پیش اون، و تمرکزم رو برای عملیات از دست بدم. گفتم: باشه. پس هر وقت خودت دیدی، بده ما هم عکسشو ببینیم.
#شهید_مهدی_زین_الدین
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄