eitaa logo
داداش شهیدم ابراهیم هادی
357 دنبال‌کننده
22.8هزار عکس
15.6هزار ویدیو
76 فایل
اللهم الرزقنا توفیق الشهادة في سبیلک @zolfaqar4
مشاهده در ایتا
دانلود
✨هر کس در شب جمعه شهدا را یاد کند شهدا هم او را نزد اباعبدالله(ع)💚یاد می کنند. 🌺🌿 🕊🌹 @bashohadatashahadattt 👉🌷
✨هر کس در شب جمعه شهدا را یاد کند شهدا هم او را نزد اباعبدالله(ع)💚یاد می کنند. 🌺🌿 🕊🌹 @bashohadatashahadattt 👉🌷
☘سلامتی وتعجیل درظهور امام زمان عج صلوات☘ ✨هر کس در شب وروز جمعه شهدا را یاد کند شهدا هم او را نزد اباعبدالله(ع)💚یاد می کنند. 🌺🌿 🕊🌹 🕊باشهداتاشهادت🕊 @bashohadatashahadattt
🏵🎗🏵🎗🏵🎗🏵 💎درزمان غیبت كبری به كسی گفته می‌شود وكسی می‌تواند زندگی كند كه منتظر باشد ⇜ ⇜منتظر ظهورامام زمان (عج)♥️ 💎خداوند امروز از ما همت، اراده و می‌خواهد👌 ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 🕊باشهداتاشهادت🕊 @bashohadatashahadattt
✨هر کس در شب جمعه شهدا را یاد کند شهدا هم او را نزد اباعبدالله(ع)💚یاد می کنند. 🌺🌿 🕊🌹 @bashohadatashahadattt متوسلین به شهدا💔
... 💍 من ، آقا مهدی و خواهرش با هم رفتیم خرید . یک حلقه نهصد تومانی من خریدم ، یک انگشتر عقیق هم آقا مهدی خرید . بعد عقد رفتیم حرم حضرت معصومه (س)، بعد هم گلزار شهدا . آن روزها ، بهترین روزهای زندگی ام بود . دوست داشتم ازدواجم رنگی از ازدواج حضرت علی و فاطمه ام داشته باشد. 📚بابک واعظی ، نیمه پنهان ماه ۵ ، زين الدين به روایت همسر شهید ، ص ۱۷ ... 🌷🕊 @bashohadatashahadattt
تازه زنش را آورده بود اهواز. طبقه‌ی بالای خانه‌ی ما می‌نشستند. آفتاب‌نزده از خانه می‌رفت بیرون. یک روز صدای پایین آمدنش را از پله‌ها که شنیدم، رفتم جلویش را گرفتم. گفتم: مهدی جان! تو دیگه عیالواری. یک کم بیش‌تر مواظب خودت باش. گفت: چی کار کنم؟ مسئولیت بچه‌های مردم گردنمه. گفتم: لااقل توی سنگر فرماندهی‌ات بمون. گفت: اگه فرمانده نیم‌خیز راه بره، نیروها سینه‌خیز میرن. اگه بمونه توی سنگرش که بقیه می‌رن خونه‌هاشون. https://eitaa.com/bashohadatashahadattt ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
🌷 یک روز گرم تابستان مهدی همراه با بچه‌های محل سه تا تیم شده بودند و فوتبال بازی می‌کردند. تیم مهدی یک گل عقب بود. عرق از سر و روی بچه‌ها می‌ریخت. اُوت آخر بود، چیزی به بازنده شدن تیم نمانده بود. توپ رفت زیر پای مهدی که یک مرتبه صدای مادرش از روی تراس خانه بلند شد: مهدی... آقا مهدی! برای ناهار نون نداریم، برو از سر کوچه نون بگیر برای ظهر. همه‌ی بچه‌ها منتظر بودند مهدی بازی را ادامه بدهد، اما در کمال تعجب، مهدی توپ را به طرف بچه‌ها پاس داد و خودش دوید تا برای مادر نان بخرد! https://eitaa.com/bashohadatashahadattt ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
9.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌙 به نیابت از همه شهدا و همه اموات 💢 _از دور سلامی... و از تو از دور جوابی سلام ای آقای اباعبدالله ✋🏼💔 🌷 : هرگاه شهدا را یاد کنید، آنها شما را نزد اباعبدالله علیه السلام یاد می کنند…
2.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
میدونی پهلوون کیه ...♥️ ⚘ 🌷 : هرگاه شهدا را یاد کنید، آنها شما را نزد اباعبدالله علیه السلام یاد می کنند… ⚡️هدیه به ارواح طیبه الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ⚡️
آقا مهدی زین‌الدین چند روز بعد از این‌که خبر پدر شدنش را به من داد، دیدم جلوی سنگر ایستاده، و لبه‌ی کاغذی شبیه نامه از جیب‌اش بیرون زده. نزدیک عملیات والفجر بود. گفتم: نامه‌ی لیلا خانم رسیده؟ گفت: عکس لیلاست که برام فرستاده‌اند. گفتم: خوب، به سلامت! بده ببینم دختر خانم فرمانده لشکرمون چه شکلی هست. بی‌تاب بودم عکس دخترش را ببینم که گفت: هنوز خودم ندیدمش. گفتم: چه بی‌احساس! خوب، عکس‌شو بیار بیرون، ببینم قیافه‌ی دخترت رو. گفت: راستش رو بخوای، می‌ترسم. گفتم: از چی می‌ترسی؟ گفت: می‌ترسم در این بحبوبه‌ی عملیات، اگه عکس‌شو ببینم، مهر و محبت پدر و دختری، کار دستم بده، و دلم بره پیش اون، و تمرکزم‌ رو برای عملیات از دست بدم. گفتم: باشه. پس هر وقت خودت دیدی، بده ما هم عکس‌شو ببینیم. ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄