♦️ در عزاداريها حال خوشي داشت. خيليها با وجود ابراهيم و عزاداري او شور و حال خاصي پيدا ميكردند.
💔 ابراهيم هر جايي که بــود آنجا را كربلا ميكرد! گريه ها و ناله هاي ابراهيم شــور عجيبي ايجاد ميكرد. نمونه آن در اربعين سال 1361 در هيئت عاشقان حسين(علیهالسلام) بود.
🔻بچه هاي هيئتي هرگــز آن روز را فراموش نميكنند. ابراهيم ذكر حضرت زينب(سلاماللهعلیها) را ميگفت.
💥 او شور عجيبي به مجلس داده بود. بعد هم از حال رفت و غش كرد! آن روز حالتي در بچه ها پيدا شد كه ديگر نديديم. مطمئن هستم به خاطر سوز دروني و نَفس گرم ابراهيم، مجلس اينگونه متحول شده بود.
🌹شهید #ابراهیم_هادی
🌹🍃🌹🍃
8.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
همین یک فرمول رو اگر بفهمیم تحمل #بلاها برامون آسان میشه!
#استاد_شجاعی
🌹🍃🌹🍃
3.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
داستان شخصی که سینه می زد و چشمچرانی هم می کرد...😳
این فیلم رو نشون بدین به کسانیکه
میگن امام حسین سر لخت رو هم میپذیره تو هیئت!!!!
🌹🍃🌹🍃
8.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍂دستهای شهدای غواص را آمریکاییها بسته بودند...
🏴 خیلی به آقاجانمان سیدعلی بدهکاریم، هیچ وقت حقی که به گردنمان دارند را ادا نکردیم، هیچ وقت شاکر حقیقی این نعمت خدا نبودیم...
🏴 خیلی به نائب امام زمانمون بدهکاریم با این ولایتمداری داغونمون، بصیرت سطحیمون و بی خیالی های مزمن مون
🏴 تا ابد شرمنده سیدعلی خواهیم بود ما سربازان گیج و ویج
🏴 در حقیقت، سیدعلی در میان ماست اما غریب و تنها...😔😔
◾️ به راستی ما برای سیدعلی چکار کرده ایم؟!!!!!! که حال انتظار آمدن "بَقِيَّةُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ" را داریم؟!!!
#اللهم_احفظ_قائدنا_الامام_خامنه_ای
#بصیرت
4.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ساعت به وقت عاشقی💚
راز بزرگ گنبد طلایی #امام_رضا
⚡️هدیه به #امام_هشتم ➑ صلوات ⚡️
#اللهم_عجـل_لولیـڪ_الفـرج
خاک های نرم کوشک
زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی
آخرین آرزو
#قسمت_هفتاد_
🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴
ثابت کنم.»
جالب بود که می گفت:« از خدا خواستم تا قبل از شهادتم این آرزو حتماً برآورده بشه...»
بعدها چند بار دیگر هم این را گفت ولی توچند تا عملیات که همراش بودم، خواسته اش عملی نشد.
تو عملیات والفجر یک باهاش نبودم اما وقتی. شنیدم مجروح شده، تشویش و نگرانی همه ی وجودم را گرفت. بچه
ها می گفتند: «تیر خورده به گلوش»
گلو جای حساسی است. حتی احتمال دادم شهید شده باشد. همین را هم به شان گفتم گفتند: «نه الحمدالله زخمش
کاری نبوده.»
«چطور؟»
«ظاهراً گلوله از فاصله ی دوری شلیک شده، وقتی به گلوی حاجی خورده، آخرین حدود بردش بوده.»
یکی از بچه ها پی حرف را گرفت:
«بالاخره آرزوی حاجی برآورده شد؛ من خودم دیدم که رو یک تخته سنگ با همون خونی که از گلوش می اومد اسم مقدس بی بی را نوشت.....»
اتفاقا آن روز قسمت شد وقت تخلیه مجروح،ها عبدالحسین را ببینم روی برانکارد می بردنش نیمه بیهوش بود و نمی شد باهاش حرف بزنی، زخم روی گلو را ولی خیلی واضح دیدم، و اثر خون روی
#شادی_روح_شهدا_صلوات
🌹🍃🌹🍃
خاک های نرم کوشک
زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی
گروهان آرپی جی زن ها
#قسمت_هفتاد_و_یک_
🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴
انگشت سبابه ی دست راستش را
به بیمارستان که رسیده بود امان نداده بود زخمش خوب شود بلافاصله برگشت منطقه، چهره اش شور و نشاط خاصی داشت. با خوشحالی می گفت: «خدا لطف کرد و دعای من مستجاب شد دیگه غیر از شهادت هیچ آرزویی
ندارم.»
سید کاظم حسینی
جوان رشیدی بود و اسمش« دادیر قال» موردش را نمی دانم ولی می دانم از گردان اخراجش کرده بودند. یک نامه دستش داده بودند و داشت می رفت دفتر قضایی
همان جا توی محوطه حاجی برونسی دیدش از طرز رفتن و حالت چهره اش فهمید باید مشکلی داشته باشد. رفت طرفش. گفت: «سلام.»
ایستاد جوابش را داد، حاجی پرسید:«: چی شده جوان؟»
آهسته گفت: «هیچی منو اخراج کردن دارم میرم دفتر قضایی»
حاجی نه برد و نه آورد، دستش را گرفت و باهاش رفت تو دفتر قضایی نامه اش را پس داد و گفت: «آقا من این رو
می خوام ببرم.»
گفتند این به درد شما نمی خوره آقای برونسی
گفت:«شما چکار دارین؟ من می خوام ببرمش».....
آوردش گردان
#شادی_روح_شهدا_صلوات
🌹🍃🌹🍃
خاک های نرم کوشک
زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی
نسخه ی الهی
#قسمت_هفتاد_و_دو_
🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴
مثل او چند تا نیروی دیگر هم .داشتیم همه شان جوان بودند و از آن اخراجی ها از همان اول جذب حاجی می
شدند. حاجی هم حسابی روی فکر و روحشان کار می کرد
جوری که همه، دل بخواهی می رفتند تو گروهان ویژه یعنی گروهان آرپی چی زن ها همیشه سخت ترین قسمت عملیات با گروهان ویژه بود.
مدتی بعد همان «دادیرقال» شدفرمانده ی گروهان ویژه و مدتی بعد هم اسمش رفت تو لیست شهدا
یک روز به خاطر دارم حاجی به فرمانده ی قبلی «دادیرقال» می گفت:« شما این جوان ها رو نمی شناسین یک بار نمازش رو نمی خونه کم محلی می کنه یا یه کمی شوخی می کنه سریع اخراجش می کنید اینها رو باید با زبان بیارین تو راه اگه قرار باشه کسی برای ما کاربکنه همین جوان ها هستن.
مجید اخوان
قاسم از بچه های خوب و با معرفت بود آن وقت ها حاجی برونسی فرمانده ی گردان بود و قاسم هم دستیارش
یک روز آمد پیش حاجی و بی مقدمه گفت: «من دیگه نمی تونم کار کنم!»
«چرا؟»
نشست سرش را این طرف و آن طرف تکان داد انگار بخواهد گریه کند با ناراحتی گفت: «این قدر ذهنم مشغول شده که داره به کارم لطمه می خوره می ترسم اون جوری که باید،نتونم کار کنم از من ناراحت نشی حاجی،ازمن دلگیر نشی ها!»
#شادی_روح_شهدا_صلوات
🌹🍃🌹🍃
در خانه هایی که نماز شب خوانده می شود و قرآن تلاوت می گردد آن خانه ها نزد آسمانیان همچون ستاره ها درخشانند.(وافی، ج2، ص23)
رسول خدا(ص)فرمودند:
🌲🌲🌲🌲🌲🌲🌲
نماز شب وسیله ای است برای خشنودی خدا و دوستی ملائکه. (بحارالانوار، ج87، ص 161)
🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼
سلام طاعات و عباداتون قبول درگاه حق تعالی...🤲
هر شب نماز شب را هدیه میکنیم به روح شهدای والامقام🌺
امشب ثواب نماز شب را به روح شهدای (چهارم)مرداد
تواب نماز شب را هدیه به روح مطهر شهید ابراهیم هادی🌹
ان شاءالله مورد شفاعتشان قرار بگیریم.🤲
التماس دعای فرج🤲
https://eitaa.com/bashohadatashahadattt