eitaa logo
داداش شهیدم ابراهیم هادی
357 دنبال‌کننده
22.8هزار عکس
15.6هزار ویدیو
76 فایل
اللهم الرزقنا توفیق الشهادة في سبیلک @zolfaqar4
مشاهده در ایتا
دانلود
5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گزارشگر عراقی از یه زائر و شهروند عراق میپرسه شما همین یه لباس سیاه رو داری؟ زیادی کهنه شده.... جوابش....😭😭😭 منقلب شدید التماس دعا🙏
🌹امروز ۲۹مرداد ماه مصادف با شهادت فرزند دیگری از خطه شهید پرور اصفهان شهید در سن ۱۳سالگی یتیم می گردد وباسختی فراوان مشغول تحصیل و کار می‌شود باشروع انقلاب به جمع انقلابیون می پیوندد، در جلسات وبرنامه های مذهبی حضور فعالی بهمراه نیروهای انقلابی داشته، که از او چهره ای ماندگار می سازد؛ با پیروزی انقلاب و درگیریها ی غرب به جمع رزمندگان می پیوندد ، و رشادتهای فراوانی از خود به جا می گذارد، و سرانجام در همین مسیر به فیض شهادت نائل می‌شود . حبیب بسیار مهربان، متواضع و ساده زیست بود ، همه را به قناعت و صرفه جویی توصیه می‌کرد به مطالعه کتب شهید مطهری و شهید دستغیب سفارش میکرد ،به صله رحم توجه خاصی داشت .. شهید عزیز علاقه خاصی به امام حسین علیه السلام داشت، بطوریکه هرگاه اسم امام می‌آمد اشک در چشمانش جاری میشد؛ در امور خیر همیشه پیش گام بود و همیشه با عملش درس ازخود گذشتگی را یاد می‌داد 🌹🌹🌹🌹🌹🌹 توبندگی چو گدایان به شرط مزد مکن که دوست خود روش بنده پروری داند 🌺 شهـدا را یاد کنید با ذکر صلوات
8.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 کرامت عجیب (سلام الله علیها) به مادر یک اسیر عراقی در دوران دفاع مقدس اَللّٰهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ‌فَرَجَهم 🌷
‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ شهید حاج قاسم سلیمانی : «ای دخترم! من خیلی خسته ام. من سی سال است که نخوابیده ام، اما اصلاً نمی خواهم بخوابم. در چشمانم نمک می‌ریزم تا پلک‌هایم جرأت جمع شدن را نداشته باشند که مبادا در غفلت من آن کودک بی‌سرپرست را سر ببرند.»‌ 🌷@shahedan_aref
... دوستی زنگ زد و گفت :ما عمل قلب باز داشتیم، خیلی هم نگران مشکلات و عوارض عمل بودیم، به شهید مجید متوسل شدیم و برای این شهید نذر گرفتیم، خدا را به حق این شهید دادیم باورکردنی نیست که مشکل مریض ما، بدون عمل جراحی حل شد... 📚 ابو طاها زندگینامه و خاطرات مدافع حرم شهید مجید صانعی موفق صفحه ٧ شهید مدافع حرم
ادرس موکب امام رضا ع عاشورائیان حرم امام حسین ع باب القبله میدان مرکزی (پرچم بزرگ) میدان تربیت پل ضربیه (فاطمه الزهرا س) ۲۰۰متر سمت چپ موکب امام رضا ع عاشورائیان امکانات:اسکان -استحمام-سرویس بهداشتی
6.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شباهت دو خادم به شهید حاج قاسم سلیمانی و شهید ابو مهدی المهندس ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
1.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ﺍﺯ فردی ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ : ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ دعا ﺑﻪ درگاه ﺧﺪﺍوند ، ﭼﻪ ﺑﺪﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﯼ ؟ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ : ﻫﻴﭻ . ﺍﻣﺎ ، ﺑﻌﻀﯽ ﭼﯿﺰﻫﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻡ .. ﺧﺸﻢ ، ﻧﮕﺮﺍﻧﯽ ، ﺍﺿﻄﺮﺍﺏ ، ﺍﻓﺴﺮﺩﮔﯽ ، ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻋﺪﻡ ﺍﻣﻨﯿﺖ ، ﺗﺮﺱ ﺍﺯ ﭘﯿﺮﯼ ﻭ ﻣﺮﮒ . ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﺎ ﺑﺪﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩﻥ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺣﺎلمان ﺧﻮﺏ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﮔﺎﻫﯽ با ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻧﻬﺎ ، خیال ﺁﺳﻮﺩﻩ تری داریم... . ‎‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌
1.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 | ۵ روز تا اربعین حسینی(ع) ✏️ رهبر انقلاب: اربعین، پرچم سربلند حسین‌بن‌علی (علیه السّلام) است. 🏴
16.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⁉️سردار شهید حسین همدانی در پیاده روی چه گفت؟ شهید حاج حسین همدانی از فرماندهان دوران دفاع مقدس و مستشاران ارشد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و مدافعان حرم در طول سال‌های گذشته بود که نقش تعیین کننده‌ای در حفظ و حراست حرم حضرت زینب سلام‌ الله‌ علیها و کمک و تقویت جبهه مقاومت اسلامی در جنگ تروریستی سوریه داشت، او در مهرماه 94 در حین انجام مأموریت‌های مستشاری در حومه شهر حلب به‌دست تروریست‌های داعشی به شهادت رسید. 🌺 یادش گرامی و راهش پررهرو اَللّٰهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ‌فَرَجَهم
بی تــو با قافله ی غصه و غم ها چه کنم؟؟! تار و پودم تو بگو با دل تنها چه کنم؟!! 🌷شهید سیدمحمد هاتف🌷 شهادت: کربلای ۵ ،شلمچه ،سال ۱۳۶۵
🌹🕊🕊🌹 عملیات فتح المبین بود. از پایگاه شکاری همدان برای بمباران مواضع دشمن بلند شدیم. من کابین عقب عباس بودم. بعد از انجام مأموریت، یک هواپیمای دشمن را دیدیم. عباس به تعقیبش رفت،‌ هواپيماي دشمن فرار كرد. دنبال او وارد خاک عراق شدیم، آنجا بنزین کم آوردیم و برگشتیم. حتی نتوانستیم به پایگاه خودمان، همدان، برويم و مجبور شدیم در پايگاه دزفول بنشینیم. شب بود. باید همان‌جا می‌خوابیدیم تا صبح هواپیما سوخت‌گیری و آماده پرواز شود. یک اتاق خالی هم برای استراحت در پايگاه نبود. تمام اتاق‌ها و خوابگاه‌های پايگاه پر از مجروحین عملیات فتح‌المبین بود. به‌ناچار براي استراحت، در اتاقکی که در پائین برج مراقبت پایگاه بود رفتیم. تا صبح صدای انفجار بود که مثل صدای طبل در دزفول می‌پیچید. عباس با حسرت به اين صداها گوش می‌داد و می‌گفت: کاش ما هم می‌توانستیم به خط برویم و بجنگيم. گفتم: عباس هواپیما ما که سوخت ندارد به ميدان برويم! گفت: من الآن اگر نیاز باشد، یک اسلحه کلاش دست می‌گیرم و همراه این بسیجی‌ها به دل دشمن می‌زنم و می‌جنگم. شهید