4.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 چرا پیامبر زن نداریم؟🤔
🎤 استاد رحیم پور ازغدی
#شبهه
9.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عصرتون دل انگیز💞
درپناه ایزد منان🙏
الهی شکر🙏
4.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هر دلی لایق محبت امام حسین (ع) نیست...
الحمدلله رب حب اباعبدالله... 🖤
🌹🍃🌹🍃
1.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ساعت به وقت عاشقی💚السلام علیک یا علی بن موسی الرضا 💚
✍فرازی از وصیتنامه #شهید_مهدی_اشرف
اگر روزی بعد از شهادت من، راهِ کربلا باز شد و قبر حسین(ع) را زیارت کردید، بگویید حسینجان بسیار عزیزانی بودند که آرزوی زیارت قبر تو را داشتند.
#اربعین ،نائب الزیاره شهدا باشیم...
-یادشهداباذکرصلوات-
اَللّٰهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهم
#استوری | روز امام رضا علیهالسلام
کربلا هرکس نرفته با رضا مطرح کند
از میان پنجره فولاد امضا میرسد...
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
#اربعین_حسینی
اَللّٰهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهم
4.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷تقدیم به شهید مظلوم روح الله #عجمیان
بغل کردند مانند شهیدان، رنج ایران را
ندارد هیچ جایی وسعت آغوش خوبان را
🌺 یاد شهـدا با ذکر صلوات
اَللّٰهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهم
از دنیا که بگذریم
از همان
دلبستگی هایمان
همان خودِ خودمان..!
از همهی اینها که گذشتیم
تازه می شویم لایق
لایق #شهادت ...🌷
#حاج_قاسم💛
#شبتون_شهدایـی🌙
اَللّٰهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهم
خاک های نرم کوشک
زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی
خودنبینی!
#قسمت_صد_و_چهل_
🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴
هر کار کردم ساکتش کنم نشد. آخرش عبدالحسین لپش را گرفت و آرام فشارداد با خنده گفت:«باشه وروجک
بابا می برمت»
چشمهام گرد شد،پرسیدم:«کجا می بریش؟!»
«همون جایی که خودم می خوام برم»
«شما که می خوای سخنرانی کنی مگه با بچه میشه؟!»
گفت:«عیبی نداره میدمش دست رفقا»...
لباسش را که عوض کردم بچه را با خودش برد.
وقتی برگشتند اول از همه پرسیدم خرابکای نکرد؟
لبخند زد.جور خاصی گفت:«خرابکاری که چه عرض کنم.»
بچه را داد بغلم و نشست ادامه داد:« وسط سخنرانی یکدفعه زد زیرگریه جوری که دیگه بچه ها حریفش نشدن آخر هم بردنش بیرون سخنرانی که تموم شد خودم رفتم سروقتش،تو کار شما فضولی کردم و فهمیدم که بالاخره باید لاستیکی بچه رو عوض کنم خواستم ببرمش جای خلوت یکی از رفقاگفت:«کجا می بریدش حاج آقا.»
به ابوالفضل اشاره کردم و گفتم:«با اجازه تون باید لاستیکی آقا پسرم رو عوض کنم.»
به خودشان افتادن و گفتن:« اه! مگه ما می گذاریم شما این کارو بکنید!»
خندیدم و گفتم:«خاطرتون جمع باشه تو این جور کارها حریف من
نمی شين.»
پاورقی
۱- کوچکترین پسرم که الان در دوره ی دبیرستان مشغول تحصیل است.
#شادی_روح_شهدا_صلوات
🌹🍃🌹🍃