eitaa logo
داداش شهیدم ابراهیم هادی
357 دنبال‌کننده
22.8هزار عکس
15.6هزار ویدیو
76 فایل
اللهم الرزقنا توفیق الشهادة في سبیلک @zolfaqar4
مشاهده در ایتا
دانلود
4.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 چرا پیامبر زن نداریم؟🤔 🎤 استاد رحیم پور ازغدی
همه وزرا از مجلس رای اعتماد گرفتند
9.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عصرتون دل انگیز💞 درپناه ایزد منان🙏 الهی شکر🙏
4.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هر دلی لایق محبت امام حسین (ع) نیست... الحمدلله رب حب اباعبدالله... 🖤 🌹🍃🌹🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ساعت به وقت عاشقی💚السلام علیک یا علی بن موسی الرضا 💚
✍فرازی از وصیت‌نامه اگر روزی بعد از شهادت من، راهِ کربلا باز شد و قبر حسین(ع) را زیارت کردید، بگویید حسین‌جان بسیار عزیزانی بودند که آرزوی زیارت قبر تو را داشتند. ،نائب الزیاره شهدا باشیم... -یادشهداباذکرصلوات- اَللّٰهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ‌فَرَجَهم
| روز امام رضا علیه‌السلام کربلا هرکس نرفته با رضا مطرح کند از میان پنجره فولاد امضا می‌رسد... اَللّٰهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ‌فَرَجَهم
4.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷تقدیم به شهید مظلوم روح الله بغل کردند مانند شهیدان، رنج ایران را ندارد هیچ جایی وسعت آغوش خوبان را 🌺 یاد شهـدا با ذکر صلوات اَللّٰهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ‌فَرَجَهم
از دنیا که بگذریم از همان دلبستگی هایمان همان خودِ خودمان..! از همه‌ی اینها که گذشتیم تازه می شویم لایق لایق ...🌷 💛 🌙 اَللّٰهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ‌فَرَجَهم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خاک های نرم کوشک زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی خودنبینی! 🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴 هر کار کردم ساکتش کنم نشد. آخرش عبدالحسین لپش را گرفت و آرام فشارداد با خنده گفت:«باشه وروجک بابا می برمت» چشمهام گرد شد،پرسیدم:«کجا می بریش؟!» «همون جایی که خودم می خوام برم» «شما که می خوای سخنرانی کنی مگه با بچه میشه؟!» گفت:«عیبی نداره میدمش دست رفقا»... لباسش را که عوض کردم بچه را با خودش برد. وقتی برگشتند اول از همه پرسیدم خرابکای نکرد؟ لبخند زد.جور خاصی گفت:«خرابکاری که چه عرض کنم.» بچه را داد بغلم و نشست ادامه داد:« وسط سخنرانی یکدفعه زد زیرگریه جوری که دیگه بچه ها حریفش نشدن آخر هم بردنش بیرون سخنرانی که تموم شد خودم رفتم سروقتش،تو کار شما فضولی کردم و فهمیدم که بالاخره باید لاستیکی بچه رو عوض کنم خواستم ببرمش جای خلوت یکی از رفقاگفت:«کجا می بریدش حاج آقا.» به ابوالفضل اشاره کردم و گفتم:«با اجازه تون باید لاستیکی آقا پسرم رو عوض کنم.» به خودشان افتادن و گفتن:« اه! مگه ما می گذاریم شما این کارو بکنید!» خندیدم و گفتم:«خاطرتون جمع باشه تو این جور‌ کارها حریف من نمی شين.» پاورقی ۱- کوچکترین پسرم که الان در دوره ی دبیرستان مشغول تحصیل است. ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃