eitaa logo
داداش شهیدم ابراهیم هادی
357 دنبال‌کننده
22.8هزار عکس
15.7هزار ویدیو
76 فایل
اللهم الرزقنا توفیق الشهادة في سبیلک @zolfaqar4
مشاهده در ایتا
دانلود
11.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴آیا حامی مجرم ، مجرم محسوب نمیشود ؟؟؟!! چگونه است که اگر مسئول حامی مجرم شود همه سکوت می کنند مگر مجرم مسئول و غیر مسئول دارد مگر مسئول شده خونش از بقیه رنگین تر شده و نباید به جرمش رسیدگی شود؟؟؟ 👈چرا باید معاون پزشکیان مخالفت با اجرای قانون کند و آنرا در تریبون که میلیونها نفر می بینند مطرح کند و هیچ کس ککش هم نگزد؟؟ این خانم داره هم قانون را زیر سوال می برد هم مانع اجرایش میشود و هم از حق ناحق مجرم دفاع می کند☝️ سکوت در مقابل ایشان چه معنایی دارد؟؟؟ دوستان انقدر نشر بدید تا سرشان به حساب بیاید و بدانند اینجا مملکت و شیعه خانه امام زمانه مردم اجازه نمی دهند هرکس میاد سرکار یک لگد به این انقلاب و احکامش پرت کند و قطعا مردم جلوشان می ایستند.☝️ 👈بقیه مطالبات را اینجا ببینید ┄═❁๑๑👒๑๑❁═┄ بزرگترین کانال مطالبـہ گرے בر ایتا 👇 @farhangsaze_haya ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
6.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🥀تقدیم به مسئولین ومدیرانی که میخواهند بر کُرسی قدرت اجرایی کشور بنشینند یادتان بماند امروزتان را که .... تا زنده ایم و نفس میکشیم مدیون این نگاه ها و شرمنده بازماندگان شهدا هستیم .😔 نثار روح بلندشان صلوات 🥀🥀 🤲 ‏‏ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالعَنْ أعْدَاءَهُم 🌷
وقتی آن شب فراموش نشدنی هزینه تعویض موکت فرسوده کف اتاقش در نخست وزیری راکه مبلغی ناچیز (2500تومان) شده بود نپذیرفت و توضیح میخواست گفتم: شما نخست وزیری! شخصیت‌هایی از داخل و خارج به دیدنتان می‌آیند، لابد این مقدار اصلاح و هزینه به مصلحت بود، وانگهی هر چند انقلاب شده و شکل حکومت و شیوه خدمت تغییر یافته اما ضرورت زمان نمیشناسد، شهید رجایی که فکر میکرد شاید مقصودش را خوب درک نکرده ام با نگاهی نگران و نافذ گفت: من چگونه نخست وزیری باشم که روی موکت با کفش راه بروم اما باشند مردمی محروم که چیزی نداشته باشند روی آن بخوابند، من اگر بخواهم فارغ از دنیای محرومان جامعه با این وسایل و امکانات رفاهی زمامداری کنم سخت اشتباه کرده ام، نه برادر! من با محرومیت انس و عادت دارم دوستدارم وقتی شب سر به بستر میگذارم نباشند محرومانی که من از حال آنها غفلت کرده باشم. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
‍ می گفتی : « ذکر ظاهری ارزشی ندارد . ذکر باید عملی باشد . خدا را به خاطر نعمت هایی که به ما داده عملا" شکر کنید . » یک شب ، بعد از مراسم احیا تا صبح مردم را از امام زاده یحیی تا خانه هایشان رساندی . آن قدر این مسیر را رفتی و آمدی تا خیالت راحت شد که دیگر هیچ کس باقی نمانده است . می گفتی : « این شکر است . خدا به من ماشین داده ؛ این طوری شکرش را به جا می آورم . ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "
6.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به غیر از قمقمه‌ها، آب دیگی نداشتیم. اما حاجی گفت همه را به عراقی ها بدهیم! 📎 برگرفته از کتاب حاج یونس🌷 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
آخرهای آذر بود که آمد . رفتم استقبالش گفت میرود پسرش را ببیند. آمدیم دم خانه شان سپرد بمانم تا برگردد خیلی طول نکشید که برگشت . از در که آمد بیرون  پرسیدم : علی آقا ! گل پسرت را دیدی ؟  گفت : آره   گفتم : حالا به تو رفته یا به مادرش ؟ گفت نمی دانم  تعجبم را که دید ادامه داد: من که صورتش را نگاه نکردم ، فقط بغلش کردم همین انتظار هر جمله ای را ذاشتم الا این.  گفت : ترسیدم نگاهش کنم ، محبتش نگذارد برگردم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
8.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تذکر امام روح الله به بنی صدر من یک کلمه به آقای بنی صدر تذکر می‌دهم که آن یک کلمه تذکر برای همه است: حبّ الدنیا راس کلّ خطیئه هر مقامی که برای بشر حاصل می‌شود چه مقام‌های معنوی چه مقام‌های مادی روزی گرفته خواهد شد. ‎‎‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
همیشه خانواده رو به نماز اول وقت راهنمایی میکردن به حجاب اهمیت میدادند و برای پدر مادر احترام خاصی قائل بودند ‎‎‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
هر وقت می‌خواستیم در خانواده، عکس دسته جمعی بگیریم، او با ما همراه نمی‌شد. گاهی اوقات با اصرار و قسم و آیه، مجبورش می‌کردیم و می‌آمد و توی جمع می‌ایستاد. امّا به محض آنکه می‌خواستند عکس بیندازند، او کنار می‌رفت. مادرم می‌گفت: «محمّدرضا چرا وقتی دارن از عملیات‌ها فیلم می‌گیرن، تو هیچ وقت توی فیلم نیستی؟» او جواب می‌داد: «من که توی عملیات نیستم مادر! من پشت جبهه‌ام. کاری نمی‌کنم که منو نشون بدن.» همیشه دوست داشت گمنام باشد. می‌گفت: «آی نمی‌دونی! چه لذّتی داره، آدم برای خدا تکّه تکّه بشه و هیچّی ازش باقی نَمونه که کسی بشناسدش.» ‎‎‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄