5.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صحبت مادرشهید وفرزند شهیدش درمورد انقلاب واشوب ۸۸
حتما ببینید😍
22.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلیپ دیدنی از شهید مصطفی رشید پور
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
🇮🇷
10.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
لحظه قهرمانی و بوسیدن قرآن توسط ساره جوانمردی 😍🇮🇷
اینجوریه که زنان ایرانی، پرچم اسلام رو توی جهان بلند میکنن💪
پ.ن: این قرآن بوسی خیلی معنا داره ها😌 (بعد از اهانتی که دشمن به قرآن میکنه، زن ایرانی قهرمان میشه و اولین کاری که می کنه قرآن کریم رو می بوسه...💚)
8.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تذکر امام روح الله به بنی صدر
من یک کلمه به آقای بنی صدر تذکر میدهم
که آن یک کلمه تذکر برای همه است:
حبّ الدنیا راس کلّ خطیئه
هر مقامی که برای بشر حاصل میشود
چه مقامهای معنوی
چه مقامهای مادی
روزی گرفته خواهد شد.
🌹🍃🌹🍃
🌷شهید مدافع حرم ذوالفقار عزالدین🌷
♥️|#شهیدی که امام حسین به او مژده شهادتش را داد.
🌱|گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا, درست یکسال پس از شهادت شهید بیسر مدافع حرم «محسن حججی», حال پیکر شهید بیسر مدافع حرم حزب الله لبنان شهید«ذوالفقار حسن عزالدین» به آغوش خانواده باز میگردد. شهید هجده سالهای که در آبان سال 92 به اسارت تروریستهای تکفیری داعش در میآید و تروریستها پس از اسارت دقیقاً مانند شهید حججی سر از تنش جدا میکنند و او را به شهادت میرسانند.
🚩ذوالفقار عزالدین از اهالی منطقه صور لبنان و متولد یازدهم اردیبهشت ماه سال 1374 بود که در اولین روزهای درگیریهای منطقه غوطه سوریه توسط اصابت مین مجروح شد و به اسارت تکفیریها درآمد و تروریست ها او را به شهادت میرسانند. تروریستهای تکفیری قبل از به شهادت رساندن ذوالفقار چندین سؤال از او میپرسند و پس از آن, ذوالفقار را مانند سرور و سالار شهیدان امام حسین(علیهالسلام), سر از تنش جدا کرده و او را به شهادت میرساندند.
🚩ذوالفقار قبل از شهادتش در خواب دیده بود که سرش بریده میشود.او بیدار میشود و مجدداً به خواب میرود که این بار امام حسین(علیه السلام) را در خواب می بیند که ایشان به ذوالفقار میفرماید: «عزیز من! سر تو را خواهند برید همانطور که بر سر من در واقعه کربلا گذشت. اما دردی حس نخواهی کرد، چون فرشتگان از هر طرف تو را دربر خواهند گرفت». چندی بعد, خوابش تعبیر شد و همانگونه که در خواب دیده بود به دیدار مولایش امام حسین(علیهالسلام) شتافت.
#اللهم_ارزقنا_شهادت
🌹🍃🌹🍃
#باهم_بہ_نیت_ظھور...🌿
إِلٰهِی عَظُمَ الْبَلاءُ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ، وَانْکَشَفَ الْغِطاءُ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ، وَضاقَتِ الْأَرْضُ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ، وَأَنْتَ الْمُسْتَعانُ، وَ إِلَیْکَ الْمُشْتَکیٰ، وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّةِ وَالرَّخاءِ. اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ أُولِی الْأَمْرِ الَّذِینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ، وَعَرَّفْتَنا بِذَلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ، فَفَرِّجْ عَنّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَرِیباً کَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ. یَا مُحَمَّدُ یَا عَلِیُّ، یَا عَلِیُّ یَا مُحَمَّدُ اکْفِیانِی فَإِنَّکُما کافِیانِ، وَانْصُرانِی فَإِنَّکُما ناصِرانِ. یَا مَوْلانا یَا صاحِبَ الزَّمانِ، الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ، أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی، السَّاعَةَ السَّاعَةَ السّاعَةَ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ، یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرِینَ.
#اللّٰهُمَّعَجِّللِوَلیِّڪالفَرَج 🍃
.
خاک های نرم کوشک
زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی
شاخکهای کج شده
#قسمت_صد_و_شصت_و_هفت_
🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴
وقتی لطف و معجزه ای مقدر شده باشد و قطعاً بخواهد اتفاق بیفتد می افتد حالا اگر کسی بخواهد ذهنیت خود را قاطی جریان بکند و موضوع را با فکر ناچیز خودبسنجد، اصلاً عقل از او گرفته می.شود. من هم تو آن شرایط حساس، نمی دانم یکدفعه چطور شد گویی از اختیار خودم آمدم بیرون، یک حال از خود بیخودی به ام دست داده بود. یکدفعه رفتم نزدیک بچه های گردان حاضر و آماده نشسته بودند و منتظر دستور، یکهو گفتم: «برپا.» همه بلند شدند، به سمت دشمن اشاره کردم بدون معطلی دستور حمله.دادم خودم هم آمدم بروم، بچه های
اطلاعات جلوم را گرفتند «حاجی چکار کردی؟!»
تازه آن جا فهمیدم چه دستوری داده.ام ولی دیگر خیلی ها وارد میدان مین شده بودند همان طور هم به طرف
دشمن آتش می ریختند.
«حاجی همه رو به کشتن دادی!»
شک و اضطراب آنها، مرا هم گرفت یک آن، اصلاً یک حالت عصبی به ام دست داد دستها را گذاشتم رو گوشهام و محکم شروع کردم به فشار دادن، هر آن منتظرمنفجر شدن یکی از مین ها بودم......
آن شب ولی به لطف و عنایت «بی بی»بچه ها تا نفر آخرشان از میدان مین رد شدند یکی شان هم منفجر نشد. تازه آن جا من به خودم آمدم، سر از پا نشناخته، دویدم طرف،دشمن، از روی همان میدان مین!
صبح زود هنوز درگیر عملیات بودم یکدفعه چشمم افتاد به چندتا از بچه های اطلاعات لشکرداشتند می دویدند و با هیجان از این و آن می پرسیدند:«حاجی برونسی کجاست؟! حاجی برونسی کجاست؟!»
رفتم .جلوشان ،گفتم :«چه خبره؟ چی شده؟»
فهمیدم دیشب چکار کردی حاجی؟
صداشان بلند بود و غیر طبیعی خودم را زدم به آن راه گفتم: «نه»
گفتند: می دونی گردان رو از کجا رد کردی؟
«از کجا؟»
#شادی_روح_شهدا_صلوات
🌹🍃🌹🍃
خاک های نرم کوشک
زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی
اولین نفر
#قسمت_صد_و_شصت_و_هشت_
🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴
جریان را با شتاب گفتند. به خنده گفتم: «اه! مگه میشه که ما از رو میدون مین رد شده باشیم؟حتماً شوخی می کنیدشماها.»
دستم را گرفتند.گفتند:«بیا بریم خودت نگاه کن»
همراشان رفتم.
دیدن آن میدان مین واقعاً عبرت داشت تمام مین ها روشان رد پا بود بعضی حتی شاخک هاشان کج شده بود، ولی الحمد لله هیچ کدام منفجر نشده بود.
خدا
رحمت کند شهید برونسی را،آخر صحبتش با گریه می گفت:«بدونید که حضرت فاطمه ی زهرا (سلام الله علیها) و اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) تو تمام عملیاتها ما رو یاری می کنند.»
محمد رضا فداکار یکی از همرزمان شهید برونسی می گفت:« چند روز بعد از عملیات دو سه تا از بچه ها، گذرشان به همان میدان مین می افتد. به محض اینکه نفر اول پا توی میدان می گذارد یکی از مین ها عمل می کند که متأسفانه پای او قطع می شود بقیه مین ها را هم بچه ها امتحان می کنند که می بینند آن حالت خنثی بودن
میدان مین رفع شده است.
شهید برونسی تمام فکر و ذکرش درباره عملیات موفق این بود که می گفت: باید نزدیکی مان را با اهل بیت (علیهمالسلام) بیشتر کنیم و ایمانمان را قوی تر.
محمد حسن شعبانی
کله قندی گل منطقه بود؛ از آن ارتفاعات حساس و حیاتی،از بلندی آن جا دشمن به جاده های مواصلاتی و به تمام منطقه ی ما تسلط داشت همیشه از همان جا بود که مشکل برامان درست می کرد تو عملیات آزاد سازی
مهران هم همین مشکل پاپیچ بچه ها شد.
#شادی_روح_شهدا_صلوات
🌹🍃🌹🍃
خاک های نرم کوشک
زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی
اولین نفر
#قسمت_صد_و_شصت_و_نه_
🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴
یادم هست روز هفتم ،عملیات ،خیلی از مناطق مورد نظرمان آزاد شده بود حتی ارتفاعات «5» و ارتفاعات نعل اسبی "۱" هم زیر پای بچه های ما بود ولی با همه ی این احوال،اگر کله قندی دست دشمن می ماند نتیجه ی عملیات برای ما صفر بود. یعنی اصلاً تثبیت عملیات به آزادی آن ارتفاعات بستگی داشت.
دشمن تمام هست و نیستش را گذاشته بود که آن جا را از دست ندهد چند بار تک زدیم، اما کله قندی همچنان
به انتظار قدمهای ما لحظه شماری می کرد
روز هفتم عملیات خودعبدالحسین باز آمد توی گود.رفت سروقت گردان بلال، که گردان تکاور بود. غلامی، عسکری، میرانی مقدم " ۱ ". و چند تا دیگر از آن آرپی چی زن های هیکل دار و رشید را برداشت و با تأکید گفت:«این کله قندی امروز باید آزاد بشه!»
فکر می کنم دو، سه ساعتی مانده بود به ظهر،که حمله را شروع کرد عبدالحسین و آن چند تا آرپی چی زن رفتند تو نوک حمله، بقیه ی گردان تکاور هم پشت سرشان.
سرهنگ جاسم " ۲ بالای ارتفاعات، مثل مار زخم خورده به خودش می پیچید، با آتش سنگینی که رو سر بچه ها می ریخت هر طوربودجلوی پیشروی ما را گرفت، حالا عبدالحسین و بقیه، پشت سنگ ها و لابلای شیارها متوقف شده بودند ولی معلوم بود هیچ کدام قصد برگشتن ندارند.
حجم آتش بیشتر، از طرف دشمن بود یکهو سرو کله ی چند تا از هلیکوپترهاش پیدا شد یقین داشتیم برای بعثی ها آذوقه و مهمات آوردهاند بچه ها از پایین و از ارتفاعات بغل ،شروع کردند به ریختن آتشی شدید، کمی بعد، هلیکوپترها دست از پا دراز تر برگشتند.
حالا فرصت خوبی بود برای ما،عبدالحسین نعره زد: «الله اکبر»
پاورقی
۱ این ارتفاعات سمت چپ کله قندی واقع شده بودند
#شادی_روح_شهدا_صلوات
🌹🍃🌹🍃
در خانه هایی که نماز شب خوانده می شود و قرآن تلاوت می گردد آن خانه ها نزد آسمانیان همچون ستاره ها درخشانند.(وافی، ج2، ص23)
رسول خدا(ص)فرمودند:
🌲🌲🌲🌲🌲🌲🌲
نماز شب وسیله ای است برای خشنودی خدا و دوستی ملائکه. (بحارالانوار، ج87، ص 161)
🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼
سلام طاعات و عباداتون قبول درگاه حق تعالی...🤲
هر شب نماز شب را هدیه میکنیم به روح شهدای والامقام🌺
امشب ثواب نماز شب را به روح شهدای (یازدهم )شهریور
تواب نماز شب را هدیه به روح مطهر شهید ابراهیم هادی🌹
ان شاءالله مورد شفاعتشان قرار بگیریم.🤲
التماس دعای فرج🤲
https://eitaa.com/bashohadatashahadattt