eitaa logo
داداش شهیدم ابراهیم هادی
357 دنبال‌کننده
22.8هزار عکس
15.6هزار ویدیو
76 فایل
اللهم الرزقنا توفیق الشهادة في سبیلک @zolfaqar4
مشاهده در ایتا
دانلود
📸 🍃محال است به خنده‌اش نگاه کنی و حال دلت عوض نشود کلا فرق دارد حتی‌ خنده‌هایش...❤️ 🕊
👈 خیلی به بحث اهمیت میداد... وقتی چهارشنبه ها از حوزه بیرون میزدیم تا برویم خانه، مصطفی سرش را پایین مینداخت و اخم هایش را در هم میکرد... میپرسیدم :چی شده باز ؟! با دلخوری میگفت: این همه شهید ندادیم که ناموس مملکت با این سر و وضع بیرون بیاد😔💔 🌹 🇮🇷
🕊 📌 یک بار از من پرسید: چقدر منتظر دریافت حقوق ماهیانه‌ات می‌مانی؟ گفتم: از همان ابتدای زمانی که حقوقم را میگیرم، منتظرم که موعد بعدی پرداخت حقوق، کی میرسه! آهی از سر حسرت کشید و گفت: اگر مردم این انتظاری را که به خاطر مال دنیا و دنیا می‌کشند، کمی از آن را برای امام‌زمان (عج) می‌کشیدند، ایشان تاحالا ظهور کرده بودند؛ امام. منتظر ندارد... مدافع حرم شهید
🔴تیری که به قلب المپیک ضد فرهنگ، ضد خانواده، ضد اخلاق و ضد دین پرتاب شد... ➕همه دنیا دیدند که نمایش افتتاحیه و اختتامیه المپیک پر بود از نمادهای شیطان پرستی و همجنس‌بازی! در این المپیک شیطانی باید هم کسی که نام سرور آزادگان رو بالا میبره مورد غضب قرار بگیره عزتت مستدام آقا ‎🇮🇷👏👏
1.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💚 خاطراتم راکمی بالا پایین میکنم...! تا به مشهدمیرسدحالم دگرگون میشود..
🌷 میـگفت: یه وقتـایی دل‌کندن‌ از یه سری چیـزای "خـوب" باعـث‌میشه... چیـزای بهتری بدسـت‌بیاریم... 🔹بـرای رسیـدن به مهدی زهـرا عجل الله تعالی فرجه الشریف از‌چـی دل‌کندیم⁉️ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🌹✨✨ بسم رب الشهدا و الصدیقین✨✨ ✨🌹 ❤️🌹 وصیت نامه سردار شهید محمد‌بروجردی: ❤️🌹وصیتم به برادرانم این‌ است که : سعی کنند توده مردم رو‌ که‌ عاشق انقلاب هستند‌،ازنظر اعتقادی و سیاسی آماده کنند که بتوانند کادرهای صادق انقلاب رو شناسایی کنند و عناصری که جریانهای انحرافی دارند، بشناسند که شناخت مردم در تداوم انقلاب حیاتی است. 💔🌹 یاد سردار شهید،مسیح کردستان ،شهید محمد بروجردی
2.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چرا شهید محمد‌ بروجردی، مسیح کردستان شد...✅ مدیون شهدایم 💔 علیک یا ولی الله 🌹
خاک های نرم کوشک زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی تک ورها معامله ای بکنم» «چی؟» که هر جا من شهید شدم به حساب تو بنویسند؛ و این جا که تو داری شهید می شی برای من بنویسند.» لبخندکمرنگی به لب های پیرمرد آمدگفت:« تو این معامله رو با من می کنی؟» عبدالحسین گفت:«البته چرا که نه.» پیرمرد با آن حالش گویی خوشش آمده بود از این حرف ها،باز به حرف آمد و پرسید: «چرا؟» عبدالحسین گفت:«چون شما با این سن و سالت،تا همین جا که اومدی اندازه ی صد تا عملیات که من با این هیکل و بنیه ام برم ارزش داره؛،حالا این جا که چند قدمی دشمنه، ولی اگر تو اهواز هم شهید می شدی من با تو این معامله رو می کردم». پیرمرد گریه اش گرفت،کم رمق گفت:«نه محل شهادت هر کی مال خودش.» تا حرفی زده باشم گفتم:«حاج آقا پشیمون نکن، معامله خوبیه که.» «نه هر کسی مال خودش،هر کسی مال خودش» این را گفت و شروع کرد به خواندن تکبیر و شهادتین و صحبت با خدا و پیغمبر (صلی الله علیه و آله).بعد هم با حال و هوای خاصی که اشک همه در آورد به مادر پهلو شکسته و به حضرت مولی و به یک یک ائمه (صلوات الله عليهم اجمعین سلام داد به اسم مقدس امام زمان (سلام الله علیه) که رسید خواست بنشیندنتوانست، بعدبا آخرین رمقش گفت:«السلام علیک یا اباعبدالله الحسین.» و جان داد، به آرامی ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃
خاک های نرم کوشک زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی تک ورها صحنه ی عجیبی بود عبدالحسین رو به بچه ها گفت:«این لحظه ها خیلی عبرت انگیز، این طور راحت جان دادن نصیب هر کسی نمی شه.» لحظه هایی بعد جنازه را فرستادیم عقب... تو همان عملیات بود که پام رفت رومین و سریع فرستادنم پشت جبهه، تو یکی از بیمارستان ها بستری شدم. طوری که بعداً فهمیدم؛ وضع پام خیلی ناجور می شود تا حدی که هیچ راهی نمی ماند جز قطع کردن، که قطع می کنند. از آن به بعد هم دیگر توفیق پیدا نکردم تو جبهه،ها پا به پای عبدالحسین باشم و بجنگم هشت نه ماهی مشهد بودم تا اوضاعم کمی روبراه شد پای مصنوعی هم گذاشتم، تو این مدت،عبدالحسین هر بار که می آمد مرخصی سری هم به ما می زد اصرار زیادی داشت که دوباره راهی جبهه شوم می گفت: «حالا یک ذره پا رو از دست دادی مبادا موندگار بشی تو شهر.» به شوخی گفتم:«با یک پا بیام جبهه چکار کنم؟» می گفت««اون جا قرارگاه هست چیزهایی هست تو بیا کار برات زیاده» خودم هم چنین قصدی داشتم کم کم باز راهی جبهه شدم. منتهی دیگر مشغولیتم تو ستاد بود. درست قبل از عملیات بدر مسئوولیت ستاد نجف را داشتم تو اسلام آباد غرب دو سه روزی به عملیات، نمی دانم چه شد که یکدفعه هوای دیدن عبدالحسین زد به سرم، کارها را روبراه کردم و مخصوص دیدن او رفتم محل استقرار تیپ امام جواد (سلام الله علیه) محوطه ی تیپ باز بود و وسعتش زیاد، از دو سه نفر سراغ عبدالحسین را گرفتم نمی دانستند کجاست. بالاخره یکی سایه بانی را نشان داد و گفت:«حاج آقا اون جا داشتن اصلاح می کردن» ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃
خاک های نرم کوشک زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی تک ورها یکر است رفتم آن جا،روی یک صندلی نشسته بود پارچه ای هم دور گردنش بسته بود یکی از بسیجی ها داشت ریش او را کوتاه می کرد چشمش افتاد به من به اش اشاره کردم چیزی نگوید، دوست داشتم عبدالحسین را غافلگیر کنم انگار قضیه را گرفت به روی خودش نیاورد و دوباره مشغول کارش شد. فاصله ی من با صندلی ،یکی دو قدم بیشتر نبود. عبدالحسین به آرایشگر گفت:«ریشم رو کم کوتاه کردی تا جایی که جا داره کوتاه کن؛ زیر گلو و بالای صورت و پشت گردن رو هم خوب صاف کن.» چشمهای آرایشگر گرد شد. خنده ی ساختگی ای کرد و گفت:« تا جایی که یادمه حاج آقا،شما ریشتون رو زیاد کوتاه نمی کردین زیر گلو و رو گونه ها رو هم نمی گذاشتین تیغ بزنم حالا خبری شده که این طوری می گید؟» عبدالحسین با خنده جواب داد:«شما صاف کن کاری به بقیه اش نداشته باش.» او باز مشغول کارش شد و گفت:«خب ما می خوایم بدونیم حاج آقا، دونستن که عیب نیست.» عبدالحسین کمی خودش را رو صندلی جابجا کردگفت: «پدر جان،پشت سر و زیر گلو که صاف باشه، وقتی ماسک بزنیم خوب می چسبه و هوا نمی ره داخلش این طوری دشمن هرچی که شیمیایی بزنه، آدم می تونه استقامت کنه و بجنگه.» از نگاه جوان آرایشگر خواندم که انگار تعجبش بیشتر شده گفت: «حاج آقا اگه جسارت نباشه، عرضی می خوام خدمتتون بکنم.» «بفرمایید.» «راستش ما بسیجی ها همیشه بین خودمون شما رو به شهامت و به شجاعت اسم می بریم همه می دونن که عراق برای سر شما جایزه گذاشته و به تون میگن «بروسلی» و "دائماً از تون بد میگن.» آمد این طرف صندلی و باز مشغول کارش شد. ادامه داد:«با این حسابها شما که دیگه نباید بترسین» عبدالحسین گفت: «اتفاقاً من می ترسم ولی نه از جنگ و از مرگ، بنده از مفت مردن می ترسم، مثلاً اگر تو یک گودالی نشسته بودم و داشتم با بیسیم حرف می زدم و یکهو دشمن شیمیایی زد و من اون جا مردم در این صورت چکار کردم برای جنگ؟» ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃
‍ ♥️ســـیدے! یــابن الــحسن!♥️ 👈🏼 مِــــن هــــجرِک یاحـــــبیب، قـــــلبے قــــد ذاب مــــــــهدیمـ ازفــــــــــراق دورے تـــــــــو، دیـــــگرطـــــــاقتے نـــــــمانده، جــز ایــنکه تـــسّلایمـ دعـــاے فــــرجت بـــــاشد...      اربــــابمان مـــنتظرصــداےمــاست ❖═▩ஜ••🎇🎆🎇••ஜ▩═❖ 💟بـــسم اللــه الــرحمن الــرحيم 💞إِلــــَهِے عـــَظُمَـ الْــــبَلاءُ وَ بــَرِحَ الْـــخَفَاءُ وَ انــــْکَشَفَ الْــــغِطَاءُ وَ انْــــقَطَعَ الـــرَّجَاءُ وَ ضــــَاقَتِ الْأَرْضُ وَ مُــــنِعَتِ الــــسَّمَاءُ وَ أَنْـــــتَ الْــــمُسْتَعَانُ وَ إِلَــــیْکَ الْــــمُشْتَکَے وَ عــــَلَیْکَ الْــــمُعَوَّلُ فـــِے الـــشِّدَّةِ وَ الــــرَّخَاءِ اللــــهُمَّـ صَـــلِّ عَـــلَے مُـــــحَمَّدٍ وَ آلِ مُــــحَمَّدٍ أُولِــــــے الْأَمْـــــــرِ الَّـــــذِینَ فَـــــرَضْتَ عَــــلَیْنَا طـــــَاعَتَهُمـْ وَ عـــــَرَّفْتَنَا بِـــــذَلِکَ مَــــنْزِلَتَهُمْـ فَـــــفَرِّجْ عــــَنَّا بِـــحَقِّهِمْـ فَـــرَجا عـــَاجِلا قَـــرِیبا کَـــلَمْحِ الـــْبَصَرِ أَوْ هُــــوَ أَقـــْرَبُ یَا مـــُحَمَّدُ یَا عَلِےُّ یَا عَلِےُّ یَا مُـــحَمَّدُ اکـــْفِیَانِے فـــَإِنَّکُمَا کـــَافِیَانِ وَ انْصُرَانِی فـــــَإِنَّکُمَا نـــَاصِرَانِ یَا مَــــــوْلانَا یَا صـــَاحِبَ الـــزَّمَانِ الـــْغَوْثَ الْـــغَوْثَ الْــغَوْثَ أَدْرِکـــْنِے أَدْرِکْنِی أَدْرِکْــنِے الــسَّاعَةَ الـــسَّاعَةَ الــسَّاعَةَ الْـــعَجَلَ الْـــعَجَلَ الْـــعَجَلَ یَا أَرْحَـــمَ الـــرَّاحِمِینَ بِــــحَقِّ مـــُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الــــطَّاهِرِینَ..💞 ((دعای فرج )) ❖═▩ஜ••🎇🎆🎇••ஜ▩═❖ وبــــراے ســـلامتے مـــحبوب عـــالمین روحـــے وارواح الـــعالمین لــــــــتراب مــــــــقدمه الــــفداه💔 💟 بــسمـ الله الــرحمن الــرحیم 💓اَللّـــهُمـَّ كُــنْ لِـــوَلِيِّكَ الْـــحُجَّةِ  بْنِ الْــــحَسَنِ صــــَلَواتُكَ عـــــَلَيْهِ  وَعَــــلے آبـــائِه فـي هــــــــذِهِ  الــــسَّاعَةِ وَفـــي كُــلِّ ســــاعَة  وَلـــِيّاً وَحــافِظاً وَقــائِداً وَنــاصِراً  وَدَلــــيلاً وَعَــــيْنا حـَتّے تُـــسْكِنَهُ  اَرْضــــــَكَ طَــــوْعاً وَتُــــــمَتِّعَهُ  فــــیها طــــویلا...💓 ❖═▩ஜ••🎇🎆🎇••ஜ▩═❖ یـــقین بــــدانیمـ که اوهــمـ، هــر لــــحظه، دعـــایمان مے کــند... 🌤اللّٰهُمَــ ؏َجِـلْ لِوَلیــِـــڪَ الـْفَرَّجْ 🌤 💠 بیایین برای تعجیل و سلامتی قطب عالم امڪان حضرت صاحب الزمان عج سه توحید به نیت هدیه یڪ ختم ڪامل قرآن به مولا عج قبل از خواب هرشب عاشقانه هدیه ڪنیم 😍✨🤲🏻