5.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تیزر مدافع حرم سردار شهید عبدالرضا مجیری از خمینی شهراصفهان
یاد همه شهیدان گرامی وراهشان پررهرو
الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
💠دعــــای رهبــــر انقــــلاب
در سال ۱۳۷۶ در دانشکده افسری امام حسین علیهالسلام خدمت مقام معظم رهبری رسیدیم؛ همه نیروها در میدان صبحگاه در گروهانهای خود مستقر شدند. بعد از قرار گرفتن حضرت آقا در جایگاه،به دستور ایشان همه نیروها جلوی جایگاه آمدند؛ همه هجوم آوردیم که به حضرت آقا نزدیکتر باشیم.
رهبری شروع به سخنرانی کرد.
شهید عبدالرضا مجیری بلند شد و گفت:
آقا من میخوام دو تا مطلب خدمتتون بگم!✋🏼
حضرت آقا گفتند: بگو عزیزم! چی میخوای بگی؟!
عبدالرضا گفت: آقا دو تا درخواست دارم؛ اوّل اینکه دوست داریم تشریف بیارید دانشکده ما در اصفهان و دوّم اینکه دعــــا کنید من شهیــــد بشــــوم!
با این صحبت بین همه نیروها ولوله افتاد و همه میگفتند آقا برای ما هم دعا کن.
رهبری گفتند: یعنی همهتون میخواید شهیــــد بشید؟
همه نیروها گفتند بلــــه!
حضرت آقا گفتند: همهتون شهید بشید، سپاه چیکار کنه پس؟! سپاه نیرو میخواد!
و بعد گفتند دستانتون را بلند کنید و دعــــا کردند: پروردگارا مرگ ما را شهــــادت در راه خودت قــــرار بده...
🎙راوے: همکار شهید عبدالرضـا مجیــری
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
Reza Sadeghi www.IRNM.org1018_52399419659019.mp3
زمان:
حجم:
6.66M
لبخندِ خدا... ❤️☺️💚
7.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🕊عشق است لحظاتی ناب بافاتحان خرمشهر
باعاشقان خدا
بسیجیانی که مخلصانه شهادتین راگفتند
وپروازی خدایی داشتند
پاس میداریم مقام والای شهیدان بی ادعا را
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
لحظه ای با شهدا 💔🌹
💢 خدایا پاڪش ڪن خدایا خاڪش ڪن.
🌹 شهیدجاویدالاثر مدافع حرم
#مجید_قربانخانی
☘تولد: 30مرداد 1369تهران
🌷شهادت:21دی ماه 1394-خانطومان-سوریه
☘ملقب به: مجید سوزوڪی- مجید بربری
🌸ﻣﺠﯿﺪ ﻗﻬﻮﻩﺧﺎﻧﻪ ﺩﺍﺷﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﻗﻬﻮﻩﺧﺎﻧﻪﺍﺵ ﻫﻢ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻧﺎﻥ ﺑﺮﺑﺮﯼ ﻣﯽﮔﺮﻓﺖ ﺗﺎ « ﻣﺠﯿﺪ ﺑﺮﺑﺮﯼ » ﻟﻘﺐ ﺑﺎﻣﺰﻩﺍﯼ ﺑﺎﺷﺪ ڪﻪ ﻫﻨﻮﺯ ﺷﻨﯿﺪﻧﺶ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺭﺍ ﯾﺎﺩ ﺑﻘﯿﻪ ﺑﯿﻨﺪﺍﺯﺩ . ﺑﺎﺭﻫﺎ ﻫﻢ ڪﻨﺎﺭ ﻧﺎﻧﻮﺍﯾﯽ ﻣﯽ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ڪﺴﺎﻧﯽ ڪﻪ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﺴﺖ ﻭﺿﻌﯿﺖ ﻣﻨﺎﺳﺒﯽ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ . ﻧﺎﻥ بربری ﻣﯽﺧﺮﯾﺪ ﻭ ﺩﺳﺘﺸﺎﻥ ﻣﯽ ﺭﺳﺎﻧﺪ و این شد ڪه به مجید بربری لقب گرفت .
🌸ﻗﻬﻮﻩﺧﺎﻧﻪﺍﯼ ڪﻪ ﺑﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﭘﺪﺭ ﻣﺠﯿﺪ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﺍﺯ ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﻣﺠﯿﺪ ﺁﻧﺠﺎ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺁﻣﺪ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ : « ﯾڪﯽ ﺍﺯ ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﻣﺠﯿﺪ ڪﻪ ﺑﻌﺪﻫﺎ ﻫﻢﺭﺯﻣﺶ ﺷﺪ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻗﻬﻮﻩﺧﺎﻧﻪ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺁﻣﺪ ﺩﺍﺷﺖ.
🌸ﯾڪ ﺷﺐ ﻣﺠﯿﺪ ﺭﺍ ﻫﯿﺌﺖ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﺑﺮﺩ ڪﻪ ﺍﺗﻔﺎﻗﺎً ﺧﻮﺩﺵ ﺩﺭ ﺁﻧﺠﺎ ﻣﺪﺍﺡ ﺑﻮﺩ . ﺑﻌﺪ ﺁﻧﺠﺎ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﻣﺪﺍﻓﻌﺎﻥ ﺣﺮﻡ ﻭ ﻧﺎﺍﻣﻨﯽﻫﺎﯼ ﺳﻮﺭﯾﻪ ﻭ ﺣﺮﻡ ﺣﻀﺮﺕ ﺯﯾﻨﺐ ﻣﯽﺧﻮﺍﻧﻨﺪ ﻭ ﻣﺠﯿﺪ ﺁﻥﻗﺪﺭ ﺳﯿﻨﻪ ﻣﯽﺯﻧﺪ ﻭ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽڪﻨﺪ ڪﻪ ﺣﺎﻟﺶ ﺑﺪ ﻣﯽﺷﻮﺩ . ﻭﻗﺘﯽ ﺑﺎﻻﯼ ﺳﺮﺵ ﻣﯽﺭﻭﻧﺪ ﻣﯽﮔﻮﯾﺪ : « ﻣﮕﺮ ﻣﻦ ﻣﺮﺩﻩﺍﻡ ڪﻪ ﺣﺮﻡ ﺣﻀﺮﺕ ﺯﯾﻨﺐ ﺩﺭﺧﻄﺮ ﺑﺎﺷﺪ . ﻣﻦ ﻫﺮ ﻃﻮﺭ ﺷﺪﻩ ﻣﯽﺭﻭﻡ . »
🌸ﺍﺯ ﻫﻤﺎﻥ ﺷﺐ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﻣﯽﮔﯿﺮﺩ ڪﻪ ﺑﺮﻭﺩ .
روز قبل از شهادت وقتی از او میپرسن ڪه چرا خالڪوبی ها رو پاڪ نمیڪنی در جواب میگوید فردا اینا یا پاڪ میشن یا خاڪ.
🌸👈و سرانجام در منطقه استراتژیڪی خانطومان به همراه تعداد زیادی از شیر بچه های مدافع حرم ایرانی و افغانی و عراقی در زمان آتش بس خانطومان از سوی گروه های تڪفیری مورد حمله قرار گرفت و بعد از نبرد جانانه و شهادت نیروهای جبهه مقاومت در محور متاسفانه خانطومان سقوط ڪرد و جنازه بچه ها در منطقه ماند.(( و جنازه وی بر اثر انفجار به قول خود شهید هم پاڪ شد هم خاڪ))
یادتون هـست
جانباز عزیز محمدعلی زرین قلم فاطمیه سال 1394دربیت رهـبرے وسط حرف حاج آقا پناهـیان پریدوگفت
بہ آقا بگید حرف از رفتن نزنه
درگلزارشهـدابودیم ڪہ اون جانباز آمد.
من ازش پرسیدم بعدازاون ماجراچہ اتفاقے افتاد؟!
گفت:چندروزبعدبهـم زنگ زدند وگفتند با آقا دیدارخصوصے دارید
جانبازبزرگوار گفت وقتے پیش آقا بودم من وآقا باهـم بودیم ودہ دقیقہ دیدارمون طول ڪشید.
مے گفت وقتے آقارو بہ آغوش گرفتم دستم بہ استخوان آقا رسید
یعنے آقاخیلے ازغصہ وتنهـایی لاغرشدہ بود
بہ آقاگفتم آقا نارحت شما هـستیم
آقاگفت ناراحت من نباشید من شماهـارو دارم
مے گفت بہ آقا گفتم مامثل عباس توپشت خیمہ توخیمہ زدیم ونمے ذاریم ڪہ دشمن بہ شما نزدیڪ شود و اگہ بخواد بہ شما نزدیڪ شودبایدازروے جنازہ مابگذره
مے گفت اشڪ درچشمان مبارڪ آقاجمع شد و منم اشڪ درچشمانم جمع شد و آقاگفت ڪہ من شماهـارودارم و غصہ نمے خورم
روزپنج شنبہ 1395/6/18
راوی:علیرضاجهـانگیریان
بهـشت زهـرا(س)
ایستگاہ صلواتے گردان انصارالرسول (ص)
🌷محمدعلی زرین قلم، جانباز ۷۰ درصد 1399/08/30آسمانی شد و به یاران شهیدش پیوست❤️
شهادت حسن حزباوی در محلی اتفاق میافتد که جنگ صفین در آنجا رخ داده است. شهید حسن حزباوی به عشق مولا و مقتدای خویش علی (ع) میرود تا از اصحاب آخرالزمانی کربلا و پاسدار حرمت و اندیشه های امام امت خمینی کبیر(ره) باشد. سرباز بی ادعا حضرت امام خامنه ای با نثار جان خود فریاد برآورد که جان میدهد ولی ذلت نمیپذیرد. جان میدهد تا ولی زمان در غربت و بی یاوری فریاد ( این العمار ) سر ندهد.
محمدرضا ۱۲ ساله، علی ۹ ساله و فاطمه ۷ ساله یادگاران شهید حسن حزباوی هستند، روز تولد این شهید اول آذر ۱۳۶۱ و شهادتش هم اول آذر سال ۱۳۹۳ است، روز دوشنبه غسل شهادت میگیرد و روز سه شنبه به شهادت میرسد.
یک سنی سوری را شیعه کرد
شهید حسن حزباوی با صداقت و اهل حجب و حیا بود اگر چه کم حرف میزد اما همیشه لبخند به لب داشت. انسانی متواضع وکم توقع و در مسائل کاری بسیار با جدیت و نمونه یک پاسدار وظیفه شناس بود چندین بار در رزمایش ها به خاطر همین جدیت و نظم و ذکاوتش مشورد تشویق قرار می گیرند. همین رفتار وکردارش سبب شد تا یکی از برادران سنی مذهب در سوریه بعد از دوستی با شهید حزباوی و تحت تاثیر رفتارش به مذهب تشیع مشرف شد.
بعد از غسل شهادت برای عملیات حرکت میکند وقتی همرزمانش محاصره میشوند میگوید: نباید اجازه دهیم بچه ها قتل عام شوند، پشت تیر بار مینشیند و یک سره شلیک میکند تا محاصره شکسته می شود و نیروهای خودی موفق به خروج از محاصره میشوند. اما آقا او در همان حالت از طرف تکفیری ها مورد هدف قرار میگیرد و به شهادت میرسد.
سالروز شهادت🕊🌹
شهید#حسن_حزباوی
🔹کشاورز بود و زحمتکش. درس طلبگی میخواند و شیخ محمد صدایش میکردیم.
🔹همیشه لبخند به روی لب داشت. روی باغ خودش کار میکرد. وضع مالیاش خوب بود. اما ساده زندگی کردن را بیشتر دوست داشت و مالش را وقف امور خیریه میکرد.
🔹از نوجوانی وارد بسیج شد. به بسیج خیلی علاقه داشت. بیشتر وقتش را یا در باغش میگذراند یا در فعالیتهای بسیج و اردوهای جهادی. پل دختر، سراوان، سیل شیراز و هر جایی که نیاز به کمک بود، پیدایش میشد. فرقی نمیکرد سیل باشد یا زلزله یا شرایط عادی.
🔹دو ماه پیش افتاد توی استخر ۱۵ متری باغش و نزدیک بود غرق بشود. میگفت:« در دلم توسل کردم به سیدالشهدا و گفتم آقا من را نجات بده. من میخواهم در راه شما شهید بشوم!» چند نفر رسیدند و نجاتش دادند.
🔹چندین بار سوریه رفت. تکتیرانداز بود. برای ۱۳ آذر هم بلیط سوریه داشت اما دو روز قبل از شهادتش به همسرش گفته بود:« من همین چند روز شهید میشوم و کار به سوریه نمیکشد.» حتی جای دفنش را به دوستانش نشان داده بود و گفته بود:« یا به سرم ضربه میخورد یا به قلبم!»
همیشه پنجشنبهها برای گشت بسیج میرفت کمک. توی اغتشاشات اخیر هم یگان امنیت بسیج بود. سهشنبه شب رفتند معالی آباد. خودش و دوستانش ۱۵ نفری میشدند. اغتشاشگران با شلوغ کاری به کناری کشاندنشان. نزدیک یک ساختمان مسکونی و با سنگ و آجر و کوکتل مولوتوف بهشان حمله کردند. همه مجروح شدند و شیخ محمد به سرش ضربه خورد و شهید شد.
طلبه جهادگر، شهید
#محمد_زارع_مویدی🕊🌹
💠 خاطره اي از غيرت و مردانگي خلبان شهید عباس دوران
☀️ صبح روز اول آذرماه ۱۳۵۹ در اقدامي بي سابقه، براي تقدير وتشكر از شجاعت ها وشهامت هاي او در بيش از ۵۰ ماموريت جنگي خطرناك، بلوار منتهي به منطقه هوايي شيراز را به نام او كرده وحواله يك قطعه زمين را به وی دادند.
#دوران درباره اين مراسم نوشت:
✍ "غرور و شادي را در چشم هاي همسرم ديدم، خانواده ام نيز خوشحال بودند. حواله زمين را كه دادند دستم، فقط به خاطر دل همسرم گرفتم وبه خاطر او و مردم كه اين همه محبت دارند وخوبند پشت تريبون قرار گرفتم، ولي همين كه پايم به خانه رسيد، ديگر طاقت نياوردم، حواله را پاره كرده و ريختم زمين. يعني فكر مي كنند ما پرواز مي كنيم و مي جنگيم تا شجاعت هایمان را ببينند و به ما حواله خانه و زمين بدهند؟!"
شهید#عباس_دوران🕊🌹
1.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خلبان نابغهای که نفس صدام را بریده بود
شهید خلبان#عباس_دوران❤️
31.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بمناسبت هفتمین روز فراق
جانباز و رزمنده سرافراز دفاع مقدس کربلایی #احمدرضا_مهدوی ،عکاس ؛ تصویربردار فعال در ترویج جهاد و شهادت
احیاگر حماسه های ۸سال دفاع مقدس ،
مدیر کانال اصفهان در دفاع مقدس
روحش شاد و یادش گرامی❤️