eitaa logo
داداش شهیدم ابراهیم هادی
357 دنبال‌کننده
22.8هزار عکس
15.6هزار ویدیو
76 فایل
اللهم الرزقنا توفیق الشهادة في سبیلک @zolfaqar4
مشاهده در ایتا
دانلود
به پدر و مادرشان بسیار احترام می‌گذاشتند خودم حس می کردم عاملی که حمید آقا را لایق شهادت کرد، احترامی بود که برای والدین خود داشتند مثلاً یک بار که ایشان تصادف کرده بودند و برایشان میسر نبود که از بسترشان تکان بخورند، مادرشان که تماس می‌گرفتند به نشانه احترام وضعیت خود را تغییر می‌دادند اگر خوابیده بودند می‌نشستند و اگر نشسته بودند می‌ایستادند... راوی: همسرشهید
🔸شهید نیّری و اهمیت مراقبه 🔹من یک سرّ مخفی بین خود و خدا داشتم که کسی از آن خبر نداشت. 🔸احمد آقا مخفیانه به من گفت: شما دو تا حاجت داری که این دو حاجت را از خدا طلب کردی. این‎که خداوند یکی از حاجت شما را بدهد یا نه، موکول کرده به این‎که شما بتوانی در روز عاشورا مراقبه‎ی خوبی از اعمال و نفس خودت داشته باشی. اگر می‎خواهی احتیاط کرده باشی، یک روز قبل از عاشورا و یک روز بعد از عاشورا مراقبه‎ی خوبی از اعمالت داشته باش و مواظب باش غفلتی از شما سر نزند. 🔹خدا را شکر، من آن سال حال خوبی داشتم. خیلی مراقبت کردم تا گناهی از من سر نزند. محرم آغاز شد. در روزهای دهه‎ی اول مراقبه‎ی خودم را بیشتر کردم. در روز عاشورا و روز بعدش خیلی مراقب بودم که خطایی از من سر نزند. 🔸بعد از دو سه روز احمد آقا من را در مسجد امین الدوله دید و طبق آن اخلاقی که داشت دستم را فشار داد و به من گفت: بارک الله وظیفه‎ات را خوب انجام دادی. خداوند یکی از آن حاجت‎هایت را بزودی به تو می‎دهد. 🔹گذشت تا ایام اربعین. ایشان مجدداً به من گفت: خداوند می‎خواهد حاجت دوم را نیز به شما بدهد. منتهی منتظر است ببیند در اربعین چگونه از اعمالت مراقبت می‎کند. 🔸من باز هم خیلی مراقب بودم تا روز اربعین، اما در روز اربعین یک اشتباهی از من سر زد. آن هم این بود که یک شخصی شروع کرد به غیبت کردن و من آن‎جا وظیفه داشتم جلوی این حرکت زشت را بگیرم. امّا به دلیل ملاحظه‎ای که داشتم چیزی نگفتم و ایستادم و حتی یک مقداری هم خندیدم. 🔹خیلی سریع به خودم آمدم و متوجّه اشتباهم شدم. بعد از آن خیلی مراقب بودم تا دیگر اشتباهی در اعمالم نباشد. روز بعد از اربعین هم مراقبت خوبی از اعمالم داشتم. 🔸اما وقتی بعد از اربعین به خدمت احمد آقا رسیدم و از ایشان درباره‎ خودم سؤال کردم؟ گفت: «متاسّفانه وضعیت خوب نیست. خدا آن حاجت را فعلاً به شما نمی‎دهد.» بعد با اشاره به مجلس غیبت گفت: نتوانستی آن مراقبه‎ای که باید داشته باشی. «عارفانه» – شهید احمدعلی نیّری، انتشارات شهید ابراهیم هادی، چاپ ۱۳۹۲؛ ص ۷۱ تا ۷۳٫ 🌹🍃🌹🍃
بچه بسیجی! بسیجی واقعی اونه که بعد شهادتش قبرش میشه دارالشفا بسیجی واقعی اونه که آخرش شهید میشه بسیجی واقعی همیشه مظلومه بسیجی واقعی کتک می‌خوره اما جبهه رو ول نمی‌کنه بسیجی وسط میدون دفاع از ارزش‌هاست بسیجی اگه ساکت بمونه مُرده! ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃
11.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اســـــم‌ "زهـــــــرا‌" درد را درمـــــان‌ڪــــند.....❤️ •🌱🕊•   ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃
°●💚🌿●° همیشه میگفت: هروقت مشکلی براتون پیش اومد ی تسبیح الهی برقیه بگید خدا حتما به سه ساله ارباب نگاه میکنه و مشکلتون حل میکنه... 🕊 ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃
3.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وسط جاذبه ی این همه رنگ.. نوکرت تا به ابد رنگ شماست..✌️ بی خیال همه ی مردم شهر.. دلم آقا بخدا تنگ شماست❤️‍🩹 🌱 ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃
2.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴فقط یک دقیقه انصاف ،یک دقیقه تفکر... کی میخوایم دست برداریم از دل امام زمان عجل الله شکستن..😭 گناه قدمی به سوی ظهور امام زمان عجل الله سخنران🎤 ‌‌‌‌🌸سلامتی وتعجیل درفرج مولاصاحب الزمان عجل الله صلوات بفرست 🌸
💥کسی‌که خواب رابرچشمان آمرریکا و اسراییل حرام کرده بود. 💥شادی روحش یه صلوات بفرستیم ؟ ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃
7.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💚 صدای سوت قطار و دوباره دلتنگی به عکسهای حرمت نظر کنم بی تو دوباره ساعت هشت و پَرِ شکستهٔ من چه خاک بر سَرِ این بال و پر کنم بی تو؟
3.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خِلقت‌نوري...مَنشأهَمـهٔ‌خَيـرات °♥️° مدح‌زَهـرا را همين‌جُمله‌كفایت ميكند چادُرش‌حتّىٰ يهودي‌راهِـدايت ميكند گفت‌پيغمبر كه زَهـراپارهٔ‌جان‌من است اين روايت‌بر هَمه إتمام‌حُجّت ميكند ما‌فَاطِمیون...😍. زنده‌به‌لُطف و رَحمت‌زَهـرائيم مأمور براى خِدمت زَهـرائيم روزي‌كه‌تمام‌خلق‌حيران‌هستند ما‌مُنتظِر‌شِفاعت‌زهرائيم°🫀° °ألسَـّــلاٰمُ‌عَليْڪِ‌اَيَّتُهَا‌الرَّضِيَّةُ‌الْمَرْضِيَّةُ° ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃
هوا تاریک روشن بود، راه افتادم در میانه ارتفاع به پست امداد رسیدم دیدم چند مجروح را آماده کردند تا هلیکوپتر بیاید. حاج رسول استوار هم زخمی بودند. بین‌ ایشان و همرزمش بگو مگو بود. ایستادم ببینم ماجرا چیست. متوجه شدم امدادگران می‌خواهند حاج استوار را اول بفرستند ولی او به شدت مخالفت می‌کرد و می‌گفت اول بسیجی‌ها و پاسدار وظیفه‌ها را بفرستند،میگفت: اگر دوباره هلیکوپتر آمد من می‌روم. من به راه خودم ادامه دادم، بعد که پیگیر شدم گفتند هلیکوپتر برای بار دوم نیامد . یکی از رزمنده ها بعدها به من گفت همین نرفتن باعث شد که زخم حاج استوار عفونت شدید کند. که این چندمین بار بود که حاج استوار زخمی شده‌ بود. عجیب اینجاست که این سردار عزیز هیچ پرونده جانبازی در هیچ جا ندارد و هرگز برای کمیسیون تعیین درصد جانبازی به جایی مراجعه نکرده بود. شهید حاج رسول استوار🌷 ◻️◼️◽️◾️▫️▪️