eitaa logo
داداش شهیدم ابراهیم هادی
357 دنبال‌کننده
22.8هزار عکس
15.7هزار ویدیو
76 فایل
اللهم الرزقنا توفیق الشهادة في سبیلک @zolfaqar4
مشاهده در ایتا
دانلود
10.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️سَلامْ ميدَهَمُ و دِلْخُوشَمْ كِه فَرمُوديدْ ❤️هَر آنکِه دَر دِلِ خُودْ یادِ ماسْت، زَائِرِ ماست…! ❤️صَلی اَللهُ عَلیکْ یا اباعبدلله الحسین علیه السلام ❤️صبحتون حسینی اللّهُمَّ‌بارِک‌لِمَولانا‌صاحبِ‌الزَّمان الّلهُـمَّ‌عَجِّــلْ‌لِوَلِیِّکَـــ‌الْفَـــرَج الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ‌فرَجَهُمْ 🇮🇷‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
❣ 🌸السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مُحْیِیَ مَعَالِمِ الدِّینِ وَ أَهْلِهِ... سلام بر تو و نَفَس مسیحایی تو که روح زندگی را در کالبد مرده ی نشانه های دین خدا می دمد تا قلب اهالی ایمان با تپشی عاشقانه زندگی حقیقی را از سر بگیرند. 📚 صحیفه مهدیه،زیارت حضرت صاحب الامر در سرداب مقدس، ص610.
🌺❤️🌺❤️🌺❤️🌺❤️🌺❤️🌺 ✍️توی یک جمع بی حوصله نشسته بودم طبق عادت همیشگی مجله را ورق زدم تا به جدول رسیدم خواندم سه عمودی یکی گفت : بلند بگو گفتم : یک کلمه سه حرفیه ازهمه چیز برتر است؟ حاجی گفت: پول تازه عروس مجلس گفت: عشق شوهرش گفت: یار کودک دبستانی گفت: علم حاجی پشت سرهم گفت : پول، اگه نمیشه طلا، سکه گفتم: حاجی اینها نمیشه گفت: پس بنویس مال گفتم: بازم نمیشه گفت: جاه خسته شدم با تلخی گفتم: نه نمیشه مادر بزرگ گفت: مادرجان، عمر است. سیاوش که تازه از سربازی آمده بود گفت: کار ديگری خندید و گفت: وام یکی از آن وسط بلندگفت: وقت خنده تلخی کردم و گفتم: نه اما فهمیدم تا شرح جدول زندگی کسی را نداشته باشی حتی یک کلمه سه حرفی آن هم درست در نمی آید ! هنوز به آن کلمه سه حرفی جدول خودم فکر میکنم شاید کودک پا برهنه بگوید: کفش کشاورزبگوید: برف لال بگوید: حرف ناشنوا بگوید: صدا نابینا بگوید: نور و من هنوز در فکرم که چرا کسی نگفت: خدا ❤️
10.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 طریق الحسین(ع) | اشاره رهبر انقلاب به تاریخچه بازگشایی مسیر زیارت اربعین و ادامه راه آن توسط مدافعان حرم 🔹شهید حاج قاسم در دوران دفاع مقدس: ان‌شاءالله به زودی زود بتوانیم به آن آرزوی شهدایمان و آن وعده‌ای که به خانواده‌های گرانقدر شهدایمان دادیم -که باز کردن راه کربلاست و گشودن در حرم امام حسین(ع) است- تحقق ببخشیم... 🔹۱۸مرداد؛ سالروز شهادت شهید محسن حججی و روز مدافعان حرم
ماجرای مبادلۀ پیکر شهید حججی 🔹«تا نگاهمان به پیکر افتاد، خشکمان زد... تمام آنچه به‌عنوان پیکر شهید حججی تحویل داده بودند، دو کیلو استخوان بیشتر نبود! سر که نداشت. بقیه هم، استخوان کاملاً خالی از گوشت بود! فقط استخوان. 🔹در آن میان، پای راستش، فقط آنجا که داخل پوتین بود، کمی گوشت برایش باقی مانده بود. تمام پیکر، کلاً دو کیلو می‌شد...» 🔹«آن روز افراد مختلفی ازجمله خبرنگاران در محل حضور داشتند. یک نگاه به آن پیکر کافی بود که صدای شیون همه حاضران بلند شود. 🔹حق هم داشتند چون فقط ۲۵ روز از شهادت محسن حججی می‌گذشت. هیچ‌کس نمی‌دانست آن جنایتکاران، چه بلایی سر پیکر او آورده‌اند که فقط ۲ کیلو استخوان از آن باقی مانده؟!...» 🔰پایگاه خبری صدای ز
♦️ذبیح‌الله پولادوند، جانباز شیمیایی بود. سال‌ها بود که با ماسک اکسیژن زندگی می‌کرد و برای امور روزمره، به پرستاری عاشقانۀ همسر و فرزندانش وابسته بود 🔹او یک بار شجاعانه با جنگ چشم در چشم شده بود و همۀ هستی‌اش را برای میهنش ایثار کرده بود. در خلال مجروحیتی که منجر به جانبازی مادام‌العمرش شد، ذبیح‌الله ۵ ماه در اغما فرورفته بود. 🔹اسرائیل در جریان یکی از حملاتش به مناطق مسکونی تهران او و همسرش، شهنار احمدی، و دو فرزند جوان آن‌ها به نام‌های فاطمه و مهدی را در منزل مسکونی‌شان، در حالی که خواب بودند به شهادت رساند. 🔹مهدی پولادوند، فرزند این خانواده، عضو تیم ملی سوارکاری جوانان ایران بود. 🔹فرزند دیگر خانواده، علی پولادوند، که در نزدیکی آن‌ها زندگی می‌کرد، نیمه‌شب از صدای انفجار بیدار شد و  سراسیمه خود را به صحنۀ این جنایت رساند تا منزل ویران‌شدۀ والدینش را ببیند 🔹Zabihollah Pooladwand, a chemical veteran of the Iran-Iraq War, had been living with an oxygen mask and the loving nursing of his wife for years. He, she and two children of their were during an attack on a residential area. 🌷