<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>>
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>>
🌻#یوزارسیف
💥#قسمتپایانی
هنوز پام را از در بیرون نگذاشته بودم که صدای سمیه را درحالیکه انگاراصلا متوجه اطرافش نبود بغض داشت,روبه مادرم میگفت بلند شد:
وای خاله....دلم نیومد که زنگ خونه زری را بزنم,اخه خبر دادند یوزارسیفش داره میاد....اما اینبار بی سر......وغش رفت از گریه وصدای علیرضا بود که بلند شد,سمیه جان کنترل کن الان صدا میره بالا....
دیگه حال خودم را نمیفهمیدم
این چی داشت میگفت؟!!
یوسف...یوسف....وای پدرش.... همه چی را داره میشنوه....
با پاهای لرزان وارد هال شدم,سمیه تا چشمش بهم افتاد زد تو سرش...دنیا دور سرم داشت میچرخید....همه جا تاریک تاریک شد,اخه یوزارسیف من رفته بود ,تنها پریده بود ,دیگه چیزی نفهمیدم.....
اره یوزارسیف بی صدا پرواز کرد حتی صبر نکرد تا بعداز سالها پدرش را ببینه یا بهتر بگم پدرش یوسف گمگشته اش را ببینه...
پدر یوسف ، تصمیم گرفت ,یوسف را به افغانستان ببره وتوشهر خودش دفن کند ومن ,انصاف نمیدیدم که بااین تصمیم مخالفت کنم ,اخه یوسف کل عمرش را در غربت بود الان چه خوب که در دیار خودش آرام گیرد....
بچه ها راسپردم به سمیه وبعداز مراسم تشییع درایران وزیارت یوسفم در مشهد راهی افغانستان شدیم...
حالا روی اسمان سوار هواپیما یک تابوت بین من ویک پدر درد کشیده...بوی گل میداد...یوسف به قول خودش وفا کرد وداشت من را میبرد سفر ماه عسل ,اینبار به دیار خودش ,به سرزمین ظلم کشیده ی افغانستان ,به خودم جرات دادم ارام روی تابوت را زدم کنا بند کفن یوزارسیفم را بازکردم وخواستم مثل حضرت زینب س بوسه بر رگ بریده بزنم،تن بی سر را که دیدم,گلوی بریده که پیش چشمم امد...رگهای خونین که تونگاهم نشست,نتونستم....نتونستم....از حال رفتم وگفتم قربان صبر عظیمت یا زینب س....
داشتم قالب تهی میکردم,انگار روحم داشت از تنم جدا میشد،یک باره احساس کردم سرم روی سینه ی یک بانوی مکرمه ومعظمه است,آروم شدم,آرام,آرام.......بوی گل وگلاب بوی سیب ناب درفضا,پیچید..
ناگاه صحنه ها جلوی چشمم جان گرفت...من.....کربلا....بالای سر حضرت عباس س.....آری این تعبیر خواب چندین سال پیش من بود وابوالفضل من,فدای حریم حضرت زینب س شد...
واین قصه هر روز وهر روز تکرار میشود تا قایم آل محمد(ص) از راه برسد
و اگر از این شیر زنان بپرسید(درفرجام عشقتان چه دیدید؟؟)
بی شک خواهند گفت:(ما رأیت إلا جمیلا......)
به امید ظهور حضرتش وپایان یافتن تمام ظلمها ونابودی تمام ظالمین...التماس دعا
<< پایان >>
📝نویسنده :ط ,حسینی
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
3.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دلتنگ توام...
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی🌹🍃
#یازهرا....🌹🍃
🕊باشهداتاشهادت🕊
@bashohadatashahadattt
3.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🕊باشهداتاشهادت🕊
@bashohadatashahadattt
12.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#به_وقت_ساعت_عاشقی
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا
ماجرای واقعی....
ای شهیدان! عشق مدیون شماست
هرچه ما داریم از خون شماست
ای شقایق ها و ای آلاله ها
دیدگانم دشت مفتون شماست . . .
✍شهید مهدی زین الدین:
هرگاه شب جمعه شهدا را یاد کنید،
آنها شما را نزد اباعبدالله علیه السلام یاد می کنند…
🌷نثار روح بلند همه شهــدا صلوات
🕊باشهداتاشهادت🕊
@bashohadatashahadattt
امام سجاد (ع):
#عباس را نزد خداوند منزلتی است که در روز #قیامت همه شهیدان بر آن رشک میبرند👌🏻🌸.
🕊باشهداتاشهادت🕊
@bashohadatashahadattt
🌹🍃🌹🍃
#شہادت آغازِ خوشبختۍ است
خوشبختۍ ای که #پایان 🚫ندارد
شہید که بشوۍ خوشبختِ ابدۍمیشوۍ>>{🌹🍃}<<
#شہید
#خوشبختے
🌹🍃🌹🍃
🕊باشهداتاشهادت🕊
@bashohadatashahadattt
آسمونی شدن🕊🕊 نه #بال میخواد و نه #پر. دلی میخواد به وسعت خود آسمون🌱. مردان آسمونی بال پرواز نداشتن، تنها به ندای دلشون لبیک گفتند و پریدن.{••✋🏻❤️••}.........
🌹🍃🌹🍃
🕊باشهداتاشهادت🕊
@bashohadatashahadattt