هدایت شده از کانال قدیمی حلقه
بسم الله الرحمن الرحیم
🌺🌼 برنامه جدید روز یکشنبه ها 🌼🌺
⏰ ساعت شروع: ١٩:۳۰ و ۲۱:۱۵
🕌مکان:پایگاه مقاومت امیرالمومنین ع
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🔸برنامه های حلقه های شهید حجتالاسلام محمدی به شرح ذیل میباشد:
1⃣ زیارت حضرت زهرا س
2⃣ حلقه اول با موضوع: گناه شناسی
(مطالعه کتاب صاعقه گناه )
«به صورت کارگاهی و گروهی»
3⃣ حلقه دوم با موضوع: مسائل روز جامعه
( اعتقادی ،اخلاقی،سیاسی،اجتماعی ...)
«بر اساس شیوه تریبون آزاد »
4⃣ دور خوانی سوره واقعه اخرشب...
🔹مسئول حلقه: حجت الاسلام شاهلو
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
✅هدیه به شهید حجت الاسلام محمدی صلوات
🔰دوره آموزش تکمیلی گردان امام علی علیهالسلام
🔵شرایط فراگیران:
➖عضویت در گردان امام علی علیهالسلام
➖سلامت جسمی و روانی
➖تایید گردان، حفاظت و نمایندگی
🔵دوره به زودی آغاز میگردد و زمان دقیق آن متعاقباً اعلام میگردد.
🗓زمان ثبت نام تا پایان هفته
🔹جهت ثبت نام به عملیات پایگاه مراجعه نمایید.
🔴با توجه به ظرفیت محدود دوره، اولویت با افراد فعال در فراخوان ها و ماموریت ها میباشد.
باتشکر
💠هییت محبین امیرالمومنین علیه السلام💠
🔻 ایام شهادت امام رضا علیه السلام (به روایتی)
سخنران:
حجة الاسلام والمسلمین مهدیزاده
مداح:
کربلایی محمد قربانی
زمان:
پنجشنبه ۱۰ تیر ماه ۱۴۰۰
ساعت ۱۸:۳۰
مکان:
حسینیه مسجد امیرالمومنین علیه السلام
🔹مراسـم با رعـــــایت پروتکـــل هـای
بهداشتـی برگزار خـــــواهـــد شـــد.
(مــاسـک، فاصله گذاری)
🔅@Bachehaye_Khorshid
*زنده زنده سوخت....*
*اما آخ نگفت....*
حسین خرازی نشست ترک موتورم🏍 بین راه، به یک نفربر پی ام پی، برخوردیم که در آتش🔥 می سوخت.
*فهمیدیم یک بسیجی داخل نفربر گرفتار شده و دارد زنده زنده می سوزد؛ من و حسین آقا هم برای نجات آن بنده ی خدا با بقیه همراه شدیم.
گونی سنگرها را برمی داشتیم و از همان دو سه متری، می پاشیدیم روی آتش🔥 جالب این بود که آن عزیزِ گرفتار شده، با این که داشت می سوخت، اصلا ضجه و ناله نمی زد❌ و همین پدر همه ی ما را درآورده بود!
بلند بلند فریاد می زد:
خدایا!
الان پاهام داره می سوزه!
می خوام اون ور ثابت قدمم کنی☝️
*خدایا!*
الان سینه ام داره می سوزه.
این سوزش به سوزش سینه ی حضرت زهرا نمی رسه
خدایا!
الان دست هام سوخت
می خوام تو اون دنیا دست هام رو طرف تو دراز کنم🤲
نمی خوام دست هام گناه کار باشه!
*خدایا!*
صورتم داره می سوزه!
این سوزش برای امام زمانه...
برای ولایته ...
*اولین بار "حضرت زهرا" این طوری برای ولایت سوخت!*
آتش که به سرش رسید، گفت:
خدایا! دیگه طاقت ندارم،
دیگه نمی تونم،
دارم تموم می کنم.
لااله الا الله ...
*خدایا!*
خودت شاهد باش!
خودت شهادت بده آخ نگفتم
آن لحظه که جمجمه اش ترکید💥 من دوست داشتم خاک گونی ها را روی سرم بریزم! بقیه هم اوضاعشان به هم ریخت.
حال حسین آقا از همه بدتر بود. دو زانویش را بغل کرده بود و های های گریه می کرد و می گفت:
خدایا!
ما جواب اینا را چه جوری بدیم⁉️
ما فرمانده ایناییم؟
اینا کجا و ما کجا؟
اون دنیا خدا ما رو نگه نمی داره بگه جواب اینا رو چی می دی؟
زیر بغلش را گرفتم و بلند کردم و هر طوری بود راه افتادیم. تمام مسیر را، پشت موتور، سرش را گذاشت روی شانه ی من و آن قدر گریه کرد که پیراهن و حتی زیر پوشم خیسِ اشک شد.
#شهید_حسین_خرازی 🌺