شـ🌙ـب #عـرفـه
شب دعا، عبادت، توبه و آمرزش الهی
💠🔹پیامبر اڪرم ﷺ فرمودند:
◽️همانا در شـب عـرفـه
هر دعای خیری مستجاب میشود
◽️پاداش کسی که در این شب
به عبادت خداوند متعال بپردازد
معادل پاداش عبادت صدوهفتاد سال است
◽️شب عرفه شب مناجات است
و در این شب خداوند توبهٔ
توبه کننده را میپذیرد.
📗اقبال الاعمال، صفحه ۶۳۴
این داستان واقعی میباشد
#عاشقانه ای برای تو❤❤
قسمت بیست : نذر چهل روزه
همه رو ندید رد می کردم ... یکی از اساتید کلی باهام صحبت کرد تا بالاخره راضی شدم حداقل ببینم شون ... حق داشت ... زمان زیادی می گذشت ... شاید امیرحسینم ازدواج کرده بود و یه گوشه سرش به زندگی گرم بود ... اون که خبر نداشت، من این همه راه رو دنبالش اومده بودم ... .
رفتم حرم و توسل کردم ... چهل روز، روزه گرفتم ... هر چند دلم چیز دیگه ای می گفت اما از آقا خواستم این محبت رو از دلم بردارن ... .
خواستگارها یکی پس از دیگری میومدن ... اما مشکل من هنوز سر جاش بود ... یک سال دیگه هم همین طور گذشت ... .
اون سال برای اردوی نوروز از بچه ها نظرسنجی کردن ... بین شمال و جنوب ... نظر بچه ها بیشتر شمال بود اما من عقب نشینی نکردم ... جنوب بوی باروت می داد ... .
با همه بچه ها دونه دونه حرف زدم ... اونقدر تلاش کردم که آخر، به اتفاق آراء رفتیم جنوب ... از خوشحالی توی پوست خودم نمی گنجیدم ... .
هر چند امیرحسین از خاطرات طولانی اساراتش زیاد حرف نمی زد که ناراحت نشم ... اما خیلی از خاطرات کوتاهش توی جبهه برام تعریف کرده بود ... رزمنده ها، زندگی شون، شوخی ها، سختی ها، خلوص و ... تمام راه از ذوق خوابم نمی برد ... حرف های امیرحسین و کتاب هایی که خودم خونده بودم توی سرم مرور می شد ... .
وقتی رسیدیم ... خیلی بهتر از حرف راوی ها و نوشته ها بود ... برای من خارجی تازه مسلمان، ذره ذره اون خاک ها حس عجیبی داشت ... علی الخصوص طلائیه ... سه راه شهادت ... .
از جمع جدا شدم رفتم یه گوشه ... اونقدر حس حضور شهدا برام زنده بود که حس می کردم فقط یه پرده نازک بین ماست ... همون جا کنار ما بودن ... .
اشک می ریختم و باهاشون صحبت می کردم ... از امیرحسینم براشون تعریف کردم و خواستم هر جا هست مراقبش باشن ...
مشاهدهی کارت پستال دیجیتال 👇
https://digipostal.ir/cffkmjl
🔻 سختترین لحظاتِ عمرش بود؛ باید صبح علیالطلوع کار را تمام میکرد؛ تصوری از فردایش نداشت؛ فردایی که قرار است بزرگترین عزای عمرش تبدیل شود به شیرینترین لحظهی عمرش
🔪 ابراهیم، مامور به ذبح بود؛ اما نه ذبح اسماعیل که ذبح نفسش؛ و در این فدا کردن، فنا شدنی نیست که احیا شدن است و زندگیست...
🔆 ابراهیم با ذبح کردن نفسش به امامت رسید و این درس را به ما داد که ما هم با ذبح کردن نفسمان به امام میرسیم.
🌸 #عید_قربان را بر امام زمان و شما عزیزان تبریک و تهنیت عرض میکنیم.
کتاب «حلّ تمرین¬های مبادئ العربیة جلد 2 ویرایش حمید محمدی (بخش نحو)» تألیف دکتر مجتبی محمدی مزرعه¬شاهی (عضو هیأت علمی دانشکده علوم قرآنی میبد)، دکتر بهمن هادیلو (عضو هیأت علمی دانشکده علوم قرآنی مراغه )، سید احمد موسوی (عضو هیأت علمی دانشگاه یزد) و عفت رئیسی سرتشنیزی (کارشناس ارشد رشته علوم قرآن و حدیث دانشکده علوم قرآنی میبد) توسط انتشارات شهر علم منتشر شد.
کتاب مبادئ العربية یکی از مهمترین کتاب¬هایی است که در زمینه¬ی صرف و نحو نگاشته شده است. این کتاب توسط «رشید الشرتونی» در چهار جلد نگارش یافته و توسط جناب آقای حمید محمدی ویرایش شده است. از ویژگی¬های مهم این ویرایش تغییر بیشتر تمرین¬های این کتاب و انتخاب تمارینی از آیات قرآن و احادیث می¬باشد. تمرین¬های متن اصلی کتاب مبادئ العربية توسط استادان مختلفی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته و به چاپ رسیده است، ولی تمرین¬های متن ویرایش شده توسط آقای حمید محمدی تاکنون مورد بررسی قرار نگرفته است. به همین دلیل در این کتاب به ترجمه و تحلیل تمرین¬های مبادئ العربية جلد دوم ویرایش حمید محمدی (بخش نحو) پرداخته شده است.
✍امام علی (ع) فرمودند : در حضور هفت گروه ، ٧ کار را مخفی کن تا سعادتمند گردی :
۱- ﺩﺭ ﺣﻀﻮﺭ ﻓﻘﯿﺮ، ﺩﻡ ﺍﺯ ﻣﺎلت ﻧﺰﻥ...
٢-ﺩﺭ ﺣﻀﻮﺭ ﺑﯿﻤﺎﺭ ازﺳﻼﻣﺘﯽﺍﺕ نگو...
۳-ﺩﺭ ﺣﻀﻮﺭ ﻧﺎﺗﻮﺍﻥ، ﻗﺪﺭﺕﻧﻤﺎﯾﯽ ﻧﮑﻦ...
۴-ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻏﺼﻪ ﺩﺍﺭ، ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﯽ نکن...
۵-ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺯﻧﺪﺍﻧﯽ از ﺁﺯﺍﺩیت نگو...
۶-ﺩﺭ ﺣﻀﻮﺭ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺑﯽﺑﭽﻪ، ﺍﺯ ﺑﭽﻪ نگو...
۷-ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ یتیم، ﺍﺯ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭﺕ ﻧﮕﻮ...
📚 ﺗﺤﻒ ﺍﻟﻌﻘﻮﻝ، ص ۱۶۷
【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 】
این داستان واقعی میباشد
#عاشقانه ای برای تو❤❤
قسمت بیست و یک : دعوتنامه
فردا، آخرین روز بود ... می رفتیم شلمچه ... دلم گرفته بود ... کاش می شد منو همون جا می گذاشتن و برمی گشتن ... تمام شب رو گریه کردم ... .
راهی شلمچه شدیم ...برعکس دفعات قبل، قرار شد توی راه راوی رو سوار کنیم ... ته اتوبوس برای خودم دم گرفته بودم ... چادرم رو انداخته بودم توی صورتم ... با شهدا حرف می زدم و گریه می کردم توی همون حال خوابم برد ... .
بین خواب و بیداری ... یه صدا توی گوشم پیچید ... چرا فکر می کنی تنهایی و ما رهات کردیم؟ ... ما دعوتتون کردیم ... پاشو ... نذرت قبول ... .
چشم هام رو باز کردم ... هنوز صدا توی گوشم می پیچید ... .
اتوبوس ایستاد ... در اتوبوس باز شد ... راوی یکی یکی از پله ها بالا میومد ... زمان متوقف شده بود ... خودش بود ... امیرحسین من ... اشک مثل سیلابی از چشمم پایین می اومد ... .
اتوبوس راه افتاد ... من رو ندیده بود ... بسم الله الرحمن الرحیم ... به من گفتن ...
شروع کرد به صحبت کردن و من فقط نگاهش می کردم ... هنوز همون امیرحسین سر به زیر من بود ... بدون اینکه صداش بلرزه یا به کسی نگاه کنه ...
این داستان واقعی میباشد
#عاشقانه ای برای تو ❤❤
قسمت آخر : غروب شلمچه
اتوبوس توی شلمچه ایستاد ... خواهرها، آزادید. برید اطراف رو نگاه کنید ... یه ساعت دیگه زیر اون علم ...
از اتوبوس رفت بیرون ... منم با فاصله دنبالش ... هنوز باورم نمی شد ... .
صداش کردم ... نابغه شاگرد اول، اینجا چه کار می کنی؟ ... .
برگشت سمت من ... با گریه گفتم: کجایی امیرحسین؟ ... .
جا خورده بود ... ناباوری توی چشم هاش موج می زد ... گریه اش گرفته بود ... نفسش در نمی اومد ... .
همه جا رو دنبالت گشتم ... همه جا رو ... برگشتم دنبالت ... گفتم به هر قیمتی رضایتت رو می گیرم که بیای ... هیچ جا نبودی ... .
اشک می ریخت و این جملات رو تکرار می کرد ... اون روز ... غروب شلمچه ... ما هر دو مهمان شهدا بودیم ... دعوت شده بودیم ... دعوت مون کرده بودن ... .
✨﷽✨🌻 معنای اذکار و حرکات نماز 🌻
✍امیر المؤمنین امام علی علیه السلام درباره تفسیر و تأویل حرکات و اذکار نماز فرمودند:
تکبیر [الله اکبر] یعنی: خداوند را بزرگتر از آن بدانی که قابل وصف باشد. کشیدن گردنت در رکوع نیز یعنی می گویی: اگر گردنم را بزنند باز به خداوند ایمان دارم. سر برداشتنت از رکوع و گفتن جمله «سمع اللّه لمن حمده» یعنی: خدایی که مرا از نیستی به صحنه هستی آورد. تأویل سجده اول این است که در حال سجده از دلت بگذرانی که: مرا از این خاک آفریدی
سر برداشتنت از سجده اول، تأویلش این است: مرا از خاک بیرون آوردی و سجده دوم به معنای این است که: مرا به خاک برمی گردانی. و در سر برداشتنت از سجده دوم از قلبت بگذرانی: بار دیگر مرا از خاک بیرون میآوری. نشستن در تشهّد ، تأویلش این است که در دلت بگذرانی: خدایا! من حق را بر پای داشتم و باطل را میراندم
تأویل تشهّد، عبارت است از: تجدید ایمان و اقرار به برانگیخته شدنِ پس از مرگ. تأویل سلام دادنها عبارت است از: تمجید پروردگار سبحان و برتر دانستن او از آنچه ستمگران در حقّش گفته اند. تأویل جمله «السلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته» : طلب رحمت و مِهر خدای سبحان است
👌کسی که تأویل نماز خود را به این صورت نداند، نمازش ناقص است
📚بحار الأنوار ، جلد ۸۴ ، صفحه ۲۵۴
【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 】
1_419693964.pdf
681.8K
متن و ترجمه خطبه غدیر
#منبع_مسابقه
بسیج دانشجویی دانشکده علوم قرآنی میبد
متن و ترجمه خطبه غدیر #منبع_مسابقه
🌷بسم الله الرحمن الرحیم🌷
🌺🌺إِنَّما وَلِیکمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ یؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکعُونَ🌺🌺
#مسابقه_خطبه_خوانی
#غریوغدیر
⭐️💫⭐️💫⭐️💫⭐️💫⭐️💫
ضمن عرض سلام و وقت بخیر خدمت تمامی شما عزیزان ، از شما برای شرکت در مسابقه #خطبه_خوانی دعوت به عمل می آید😎
💫⭐️💫⭐️💫⭐️💫⭐️💫⭐️
منبع مسابقه :
محتوای شور انگیز خطبه غدیر
📆زمـان برگـزاری :
جمعه ۱۷ مرداد ماه
راس ساعت ۱۸اجرا خواهد شد
نحوه اجرای : ☺️
مرحله اول سوالات هست که گذاشته میشه در همین کانال 😇
مرحله دوم هم اینکه شما
بزرگواران 🌷سوالات رو مطالعه
می کنید 🙈و پاسخ ها رو حداکثر تا ساعت ۴۰ /۱۸ به آیدی های زیر ارسال
می کنید
📎 برادران:
🆔@dehshati
📎خواهران:
🆔@ya_zeynaab_69
و اما جوایز 😍😍
به سه نفر از برگزیدگان 🌹جوایزی نقدی اهدا خواهد شد 😁
✨﷽✨✅کار امروز را به فردا واگذار نکنیم
✍آیت الله بهجت(ره) فرمودند: خوب است انسان کار امروز را به فردا، بلکه کار هیچ ساعتی را به ساعت دیگر احاله نکند، مگر از روی عذر؛ وگرنه نمی داند که بعد از این ساعت چه طور می شود. یادم می آید زمانی در ایام تحصیل مریض بودم، و نمی توانستم درس بخوانم و فکر کنم و فرمایش استاد را تعقل نمایم، ولی می توانستم تا محل درس که مقبرهی آقا محمد تقی شیرازی -رحمه الله - بود بروم و در مجلس درس استاد شرکت کنم. اگر نمی رفتم درس فوت می شد، و اگر می رفتم نمی توانستم دربارهی مطالب استاد فکر و تعقل کنم؛ لذا با خود گفتم: می روم و تنها الفاظ را بدون فکر و نظر، در خاطر می سپارم و یادداشت می کنم. به درس رفتم و از اول تا آخر درس، فقط الفاظ را بدون فکر، حفظ و بعد از درس ثبت کردم و عملا حتی یک لفظ را از قلم نینداختم ولی در باره ی آن هیچ فکر نکردم. بعد که حالم مساعد شد، به نوشته ها مراجعه کردم دیدم که درست ضبط کرده ام. بار دیگر مریض شدم، دیدم نمی توانم در درس شرکت کنم، به درس نرفتم ولی نوشته های دیگران را گرفتم و درج کردم. مقصود این که: اگر انسان کاری را که می توانست در وقتش بکند، ولی نکرد، چه بسا بعد دیگر نتواند آن را انجام دهد. بنابراین، نباید انسان درس ها و غیر آن را از وقت خود به وقت و زمان دیگر احاله کند. چرا که چه بسا دیگر موفق به انجام آن نشود، چون در آن زمان هم کارها و وظایفی برای او پیش می آید که دیگر نمی تواند آن کار فوت شده را جبران نماید.
📚 در محضر بهجت ص۳۳۵ و ص۳۳۶
【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 】