eitaa logo
خبرگزاری بسیج استان قزوین
4.5هزار دنبال‌کننده
29.2هزار عکس
5.4هزار ویدیو
35 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✨ بسم الله الرحمن الرحیم ✨ ✍ گاهی فقــط یک نرسیدن، موتور حرکتی می‌شود برای اینکه راه بیفتی و تمام نرسیدن‌های خطرناک آینده را جبران کنی! گاهی باید جایی جا بمانی، تا چشمانت، جا ماندنت را باور کنند ! ※ باور که بیاید، آدمی از چنگال همه توهم‌ها خلاص می‌شود، و راحت و سبک، می‌دود و خویش را می‌رساند به همانجا که برایش بدنیا آمده بود... فقط جا مانده‌ها می‌دانند، فقط جا مانده‌ها می‌فهمند، لحظه‌ای را که به خود می‌آیی و می‌بینی همه رفتند و زمان تمام شده و تو مانده‌ای و توهمِ رسیدنی که اسیرت کرده بود و نافرجام مانده ... و آرزو می‌کنی:  که ای کاش یک مُشت خاک بودم! یا لیتنی کُنتُ ترابا.... و این روزها، حال زمین و زمان، برای شرح این رفتن‌ها و این جاماندن‌ها کافی است. عده‌ای شیب تند زمان و انقباضات پی‌درپی زمین را به سمتِ یک زایمان باشکوه می‌بینند! و می‌خواهند برسند به لحظه‌ی موعود... لحظه‌ای که زمین، سبک رفتار زمین، حال زمین، تمدن زمین، و .... تغییر می‌کند و آنچه در زمین حکم خواهد راند؛ حال خوبِ "در آغوشِ خدا زیستن" است. ※ و به این تغییر، کسانی می‌رسند که؛ امروز حسش می‌کنند و برایش آماده می‌شوند. اخبار فوری 👇👇👇 @Basij_qazvin
✨ بسم الله الرحمن الرحیم ✨ ★ سلام، صبح اردی‌بهشت‌تان بخیر ※ اردیبهشت باشد، ※ و یک جاده‌ی سرسبز بهشتی، و پر از یاس زرد و عطر بی‌تکرارش هم در مسیر رفت و آمدت باشد، ※ و رفت و آمدت هم به سمت بهشتِ خدمت به فرزندان "امام" اَت باشد؛ بی‌درنگ و باجرأت می‌توان گفت، بهشت نقد حاصل شده و اندازه و قیمتش را نمی‌فهمیم و از آن بدتر فهمِ شکرش را هم نداریم. ※ نشستم زیر شکوفه‌های درخت انار، و به شکوفه‌هایی که چند روز پیش شاداب و تر و تازه از کلاهک جنین انار سر به بیرون کشیده بودند نگاه می‌کردم. حالا دیگر بعضی‌هایشان نبودند، و در نگاه من، این جنین‌های انار، بدون گلبرگهای قرمز که دیروزها مثل تاجی روی سرشان نشسته بودند، چقدر قابل اعتمادتر شده بودند. ※ انگار رد کرده بودند فاز نطفگی را و قوام و دوام یافته بودند. انگار دیگر می‌توان امیدوار بود، که بزودی انار خواهند شد. با خودم گفتم، همین، حکایت انسانهاست! تا وقتی تاجی روی سرت نشسته و بدان تعلق داری و با آن خودت را زیباتر می‌بینی، هنوز غیب، به میوه شدنت اطمینان ندارد! حالا این تاج از هر جنسی که می‌خواهد باشد: مِلکی ماشینی شغلی مالی شهرتی و از همه سخت‌تر ...محبتی .... تا وقتی این تاج دنیا روی سرت هست، تو هنوز در مرتبه‌ی نطفگی هستی، و ممکن است همراه شکوفه‌های روی سرت، تو هم بیفتی از روی درخت انار، و عمرت به انار شدن، قد ندهد.... یادم آمد این فراز "مناجات شعبانیه " و بلند شدم و براه افتادم و زیر لب گفتم: الهی هب لی کمال الإنقطاع إلیک! اله من، به زیباترین حالت، مرا از زینت‌ها و تعلقاتم رها کن، فقط برای خودت! تا اعتماد کنی به من برای میوه شدن! برای انسان شدن، برای مَحرم شدن ! اخبار فوری👇👇👇 @Basij_qazvin
• این قانون دنیاست! همه میوه نمی‌شوند... آنانی می‌رسند که قصدِ میوه شدن داشتند! سرشان را گذاشتند پایین، و حواسشان به دور و برشان نبود! گذشتند از گلبرگ و زینت و جلوه ... تا اینکه بالغ شدند و رسیدند و میوه‌ای شدند که قرار است بخشی از جان یک انسان باشد و به چرخه‌ی ابد و جاودانگی برسد. ※ • داشتم با خودم می‌گفتم، این انار تا اینجای راه را به سلامت رسید، کمی که طاقت بیاورد، می‌رسد! و چیده می‌شود! برای رسیدن، باید طاقت داشت ! باید فقط سرگرم رسیدن بود! ※ • و من جواب سؤالم را از این انار گرفتم! قیمت این انار از میوه شدنش، از موثر شدنش، از رسیدنش به شأنی که خدا می‌خواست، پیداست! این انار فرق می‌کند با شکوفه‌هایی که ترجیح دادند جلوه‌گر بمانند تا بپوسند! و همین برای رها کردنِ همه‌ی زینت‌ها کافیست. ※ • و قیمت انسان از میزان بالغ شدنش پیداست! با قلب کثیف، کسی انار نمی‌شود! آدمی گاهی فقط باید چند صبح دیگر را طاقت بیاورد، تا بقیه‌ی راه را نیز به سلامت رسید! ※ قیمت تو را، و بهای خون دلی که بر تو گذشت را، زیبایی انار درونت مشخص خواهد کرد... اخبار فوری👇👇👇 @Basij_qazvin
✨ بسم الله الرحمن الرحیم ✨ ※ همه‌ی عمر یادمان دادند، نگران آینده باشیم! فلان کار را نکنی، آینده‌ات خراب می‌شود، فلان رفتار را نیاموزی، آینده‌ات نابود می‌شود، و .... اما هیچ کس آینده را برایمان تعریف نکرد! • آینده چیست؟ • چیزی که اصلاً نیست و قرار است روزی بیاید؟ • روزی که معلوم نیست ما اصلاً به آن برسیم یا نه ... چرا اینقدر اهمیت دارد؟ ※ از آینده بسیار شنیدم و بقدر قدرت وهم و خیال‌مان تصورش کردیم، غافل از اینکه، حقیقی‌ترین، ملموس‌ترین و دیدنی‌ترین قسمتِ تاریخ است که با عقل و فوق‌عقل لمس می‌شود، و اگر کسی به درکِ درست آینده برسد، عملاً از بند تمام تلخی‌های گذشته و آرزوهای دور و دراز اما بی‌مقدار آینده رها می‌شود. ※ تنها یک مکتب در عالَم است که آینده را درست تفسیر و تبیین می‌کند! مکتبِ الله،  خالق همه‌ی آنچه در تاریخ جریان دارد! و مکتب الله وقتی به بلوغ خویش و رونمایی آخرین پیامبر می‌رسد، در آخرین کتاب کلمات خداوند، از حقیقت آینده، پرده برمی‌دارد! ※ آینده، یک بازه‌ی زمانی در پیشِ روی تاریخ نیست، که قرار است روزی فرا برسد، و ما در آن اهل سعادت باشیم یا نه! ما قرار نیست روزی به آینده برسیم، ما هم‌اکنون در بخشی از آینده، در حالِ ایفایِ نقش خویشیم و نمی‌دانیم! آینده، زمان نیست! یک "جریان" است که در بستر زمان تکمیل می‌شود و در نهایت به یک خروجیِ کامل شده می‌انجامد! ※ خداوند در قرآن، جریان آینده‌ زمین را اینگونه  معرفی می‌کند: وَ لَقَدْ کتَبْنَا فی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکرِ أَنَّ الْأَرْضَ یرِثُهَا عِبَادِی الصَّلِحُون.  انبیاء/۱۰۵ 🔺در «زبور» بعد از ذکر (تورات) حکم کردیم: «بندگان شایسته ام وارث حکومت زمین خواهند شد!» ※ جریان مبارزه‌ی صالحان (آینده سازی) از اولین انسان شروع شد و تا به امروز ادامه دارد! این جریان، در تمام تاریخ در حال تکمیل بوده است که خروجیِ آن " دولت کریمه‌ی صالحان" خواهد بود. پس تکلیف آنان که از دنیا رفتند و به این آینده نرسیدند، چه می‌شود؟ ※ شناخت حقیقت آینده‌ و علم آینده‌پژوهی، یکی از ابزارهای رشدِ نَفْسِ انسان در کوتاهترین زمان، به وسیع‌ترین مقدار ممکن است. کسی که حقیقت آینده را از تعاریف کوچک و بی‌ارزشی که مکاتب گوناگون از آینده ارائه می‌دهند، تمییز می‌دهد، قادر است خود را بر این جریان همراه ساخته، و نقشِ آینده‌ی خود را در ایفا کند. شاید عمرش به حکومت صالحان نرسد، اما در زمان حال، سهم خود را در چینش و ساخت آن، ایفا کرده است. 📕«انقلاب اسلامی و آینده جهان به قلم استاد شجاعی» اخبار فوری👇👇👇 @Basij_qazvin
✨ بسم الله الرحمن الرحیم ✨ ! سلامت روحش، سلامت جامعه است! طهارت درونش، طهارت جامعه است! قدرت باطنش، قدرت جامعه است؛ زن فقط در بدنی تعریف می‌شود که در چنگال حجاب به بند کشیده شده، و برهنگی سبب رهایی‌اش می‌شود! برای نسلی که آموزش ندیده، نه زن است و نه مرد... بلکه یک انسان است در یک قالب زنانه و مردانه، انتظاری نباید داشت که تمام کرامت خود را در برهنگی و عرضه‌ی زیبائیهای بدن نبیند! به او نیاموخته‌اند که او این بدن نیست، بلکه حقیقتی است که می‌تواند تا بی‌نهایت قد بکشد و نطفه‌ی انسانی خویش را به بلوغ برساند! و این بدن ابزار تمرین اوست برای رسیدن به این هدف! ※ ماجرای خیانت مسئولان، از آنجا شروع شد، که تغذیه‌ی فکری و فرهنگی جامعه، مسئولیتِ رهاشده‌ترین سازمان‌ها و تشکیلات کشور شد. • چه خوراک فکری اقناع‌کننده‌ای به نوجوان و جوانمان رسیده که انتظار تشخیص درست از او داشته باشیم؟ کجا آینه گرفتیم دستمان، و صبر کردیم خودش را در آن ببیند و بشناسد و عاشق خودش شود. آنوقت کرامت انسانی‌اش را با تیغ برهنگی، سر نَبُرد؟ ※ خودشناسی کلید آرامش جامعه‌ای است که عالی‌ترین مفاهیم را در مکتب اسلام شیعی دریافت کرده ولی در انتقال آن ضعف داشته است. سالهاست مهندسی معکوس فرهنگی، به تبلیغ شاخ و برگ دین پرداخته، و از شناساندن انسان به خودش، مغفول بوده است. اینگونه می‌شود که امروز دشمن  براحتی سوار بر احساسی می‌شود که به عقلانیت مجهز نیست و بسمت اهدافش می‌تازد. • و نتیجه‌ی این خیانت همین می‌شود که در جامعه‌ی اسلامی، بانوانی که اهل پوشش اسلامی‌اند، باید هزینه‌های سنگین برای خرید البسه حجاب بپردازند، و در استفاده از بعضی اماکن تفریحی و تجاری، محدود شوند. اینکه در رسانه‌های ملّی خبری دست به دست می‌شود که مجموعه‌ی فرهنگی در شهرهایی توریستی چون شیراز، از ورود بانوان محجبه ممانعت کرده‌اند، برای مسئولان جامعه اسلامی یعنی : "نبودن‌تان بهتر از بودن‌تان بوده است". سکوت ما در برابر مطالبات مردمی از مسئولان (از جمله تحصن چند روز اخیر در حاشیه‌ی مجلس)، برای استفاده از ابزار قانون، در کنترلِ فاجعه‌ای که خود مسئولان مقصر آنند، حتماً ما را نیز در فجایعی که در حال پیشرفت سریع است، مقصر خواهد کرد. اخبار فوری👇👇👇 @Basij_qazvin
✨ بسم الله الرحمن الرحیم ✨ ※ گاهی با خودم فکر می‌کنم ؛ چقدر حکایت ما و خدا، با حکایت آدمهای قبل از ما و خدا، شبیه است. انگار همه‌ی مشکل، فقط همین یکجاست! ندانستن، نشناختن، و از همه بدتر نخواستن برای دانستن! انگار در همه‌ی زمانها و همه‌ی مکانها، ضعف آدمها همین یک چیز بوده است: • من نمی‌دانم • و نمی‌خواهم بدانم، • و از آن بدتر که نمی‌دانم این ندانستن را ! این نخواستن را ! ※ گاهی با خودم فکر می‌کنم : چرا ما لااقل از تجربه‌های خودمان استفاده نمی‌کنیم؟ وقتی کودکیم / نوجوانیم / یا جوانیم: معنیِ خیلی از رفتارهای پدر و مادرمان را نمی‌فهمیم، ولی وقتی خودمان پدر و مادر شدیم همان رفتارهای آنها را برای مراقبت از فرزندمان با جدیّت و عقلانیت ادامه می‌دهیم. ※ از روزی که خدا خواست به ما وجود ببخشد، اولین مخلوقش، را نبی قرار داد! و زمین را در هیچ زمانی از نماینده خود خالی نکرد! قطعاً اگر من و شما هم روزی جای خدا باشیم، همان کاری را میکنیم که خدا برای مراقبت ما انجام داد! همان کاری را که شاید هیچ وقت علتش را نفهمیدیم. البته نخواستیم که بدانیم، و بدتر اینکه نمی‌دانستیم که نمی‌خواهیم! ✘ آیا اینکه خدا صد و بیست و چهار هزار نبی و چهارده ولی معصوم، هزینه داده است، ثابت نمی‌کند که ما نمی‌خواستیم که بدانیم؟ و اولویت‌مان دانستن و شناختن و رسیدن به همان جایی که خدا ایستاده، نبوده است؟ اینکه پدری یا مادری دائماً باید قانونی را در خانه گوشزد کند یا مدلهای مختلفی برای اجرای آن بیابد، یعنی گوش اهل آن خانه بدهکار نیست! ※ و ما قرنهاست که گوشمان بدهکارِ خدا نیست ! ※ او، انسان می‌خواست ما را ! نه این زن، نه این مرد، نه این نوجوان و جوان و ... انسان می‌خواست ما را، آن هم در ! اوج : یعنی همان جایی که نمونه‌هایش را برایمان خلق کرد و گفت حالا بخواهید که به اینجا برسید! ✘ برایمان به هزار مدل حرف زد تا معنی این "اوج" را بفهمیم و بخواهیم! اما ما نمی دانستیم که نمی‌خواهیم! ※ امام حسین علیه‌السلام بزرگترین قربانی خدا بود پای عشقش به ما! عشقش به رسیدن ما! به میوه شدن ما! به نپوسیدن ما! به انسان شدنِ ما آن هم در اوج. ※ تمام ماجرای کربلا را براه انداخت تا ما کم کم بزرگ شویم و بیاییم جای او بایستیم و از نگاه او به عالم نگاه کنیم و مفهوم کارهایش را بفهمیم. آن وقت درست مثل او، انتخاب‌هایمان را در جهت رسیدن خود و دیگران به مقام اوج، چینش کنیم. ※ و أسئلهُ أن یُبَلّغنی المقامَ المَحمود لکم عندالله. " اوج " از نگاه خدا کجاست؟ همینجا که امام حسین علیه‌السلام ایستاد و قرنهاست که ما برایش اشک میریزم و نمیدانیم که محصول اشکمان اگر این مقام خواهی، این اوج خواهی نباشد:  باخته‌ایم. ※ اوج از نگاه خدا:  همان "مقام محمود" است که در زیارت عاشورا آمده است. ما که نمیدانستیم مقام محمود اوج ماست! و نخواستیم هم که بدانیم ! که حتی یکبار هم این عبارت در حدیث قدسی زیارت عاشورا برایمان سؤال نشد. ❤️ این محرم بخواهیم "اوج" مان را بشناسیم، آن را بخواهیم، و برای رسیدن به آن، تلاش کنیم. اخبار فوری👇👇👇 @Basij_qazvin
✨ بسم الله الرحمن الرحیم ✨ ★ سلام، صبح اردی‌بهشت‌تان بخیر ※ اردیبهشت باشد، ※ و یک جاده‌ی سرسبز بهشتی، و پر از یاس زرد و عطر بی‌تکرارش هم در مسیر رفت و آمدت باشد، ※ و رفت و آمدت هم به سمت بهشتِ خدمت به فرزندان "امام" اَت باشد؛ بی‌درنگ و باجرأت می‌توان گفت، بهشت نقد حاصل شده و اندازه و قیمتش را نمی‌فهمیم و از آن بدتر فهمِ شکرش را هم نداریم. ※ نشستم زیر شکوفه‌های درخت انار، و به شکوفه‌هایی که چند روز پیش شاداب و تر و تازه از کلاهک جنین انار سر به بیرون کشیده بودند نگاه می‌کردم. حالا دیگر بعضی‌هایشان نبودند، و در نگاه من، این جنین‌های انار، بدون گلبرگهای قرمز که دیروزها مثل تاجی روی سرشان نشسته بودند، چقدر قابل اعتمادتر شده بودند. ※ انگار رد کرده بودند فاز نطفگی را و قوام و دوام یافته بودند. انگار دیگر می‌توان امیدوار بود، که بزودی انار خواهند شد. با خودم گفتم، همین، حکایت انسانهاست! تا وقتی تاجی روی سرت نشسته و بدان تعلق داری و با آن خودت را زیباتر می‌بینی، هنوز غیب، به میوه شدنت اطمینان ندارد! حالا این تاج از هر جنسی که می‌خواهد باشد: مِلکی ماشینی شغلی مالی شهرتی و از همه سخت‌تر ...محبتی .... تا وقتی این تاج دنیا روی سرت هست، تو هنوز در مرتبه‌ی نطفگی هستی، و ممکن است همراه شکوفه‌های روی سرت، تو هم بیفتی از روی درخت انار، و عمرت به انار شدن، قد ندهد.... یادم آمد این فراز "مناجات شعبانیه " و بلند شدم و براه افتادم و زیر لب گفتم: الهی هب لی کمال الإنقطاع إلیک! اله من، به زیباترین حالت، مرا از زینت‌ها و تعلقاتم رها کن، فقط برای خودت! تا اعتماد کنی به من برای میوه شدن! برای انسان شدن، برای مَحرم شدن ! اخبار فوری👇👇👇 @Basij_qazvin