eitaa logo
خبرگزاری بسیج حوزه حضرت زینب سلام الله علیها کاشان 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
670 دنبال‌کننده
23.5هزار عکس
4.2هزار ویدیو
180 فایل
🌐 تنها مرجع رسمی از مستندات وعملکرد پایگاههای حوزه حضرت زینب س https://eitaa.com/basijnews_hazratzeynab 📢 ارتباط با مدیر کانال جهت تبادل انتقادات و پیشنهادات @tahasb253
مشاهده در ایتا
دانلود
برش هایی از کتاب 📚پرواز بغداد بهشت آخرین بخش عملیات طریق القدس و اولین تجربه فرماندهی حاج قاسم در طول دوران دفاع مقدس 👇👇👇👇👇👇 دقایقی بعد، وقتی احساس کرد خونریزی توانش را کاهش داده، به کمک همان چند نفـر به زیر یکی از پل‌های کوچک جـاده رفت. محمّدحسینی افرادی را که تا زیر پل همراهی‌اش کرده بودند، برای ادامۀ نبرد مرخص کرد و در تنهایی به شهادت رسید. حاج قاسم دراین‌باره می‌گوید: «خدا رحمتش کند. ایشان روی پـل زخمی شد. چون روی‌ پـل درگیریِ خیلی شدیدی شد، زمانی که روی پـل زخمی شده بود به بچّـه‌ها گفته بود: «من را بِکشید زیر پل». چون از داخل شکم تیر خورده بود، گفته بود: «من را به رو بخوابانید که بچّه‌ها نبینند و هر که هم پرسید فلانی کجاست؟ بگوئید همین‌جا دارد، می‌جنگد. بگوئید جلو است» که بچّـه‌ها با این خبر که بشنوند فرمانـده شهید شده، تزلزلی در آن‌ها به‌وجود نیاید. بعد هم زیر همان پل شهید شده بود.» محمّدرضا بنی‌اسدی مسئول واحد آموزش سپاه کرمان که در نخستین روزهای آغاز عملیات طریق‌القدس به سوسنگرد آمده بود، پس از مجروح شدن حاج قاسم و شهادت علی‌اکبر محمّدحسینی فرماندهی باقی‌ماندۀ نیروهای اعزامی از کرمان را به‌دست گرفت. محمّدرضا بنی‌اسدی می‌گوید: «به‌هرحال وقتی رسیدیم که حاج قاسم مجروح شده بود و از منطقه خارجش کرده بودند. خودم را به آقای مرتضی قـربانی معرّفی کردم و با توجه به نبود حاج قاسم قرار شد بچّـه‌ها را جمع‌وجور کنم. از نیـروهای کرمانی چیزی حدود هشتاد نفر باقی‌مانده بود. بقیه یا شهید یا مجروح شده و یا به هر دلیل عقب ‌رفته بودند. آقای غلام‌علی رشید و آقای قربانی تأکید داشتند که خط باید حفظ شود.» ۳۱/۴/۱۴۰۰ برگزیده ای ازکتاب بغداد-بهشت درفضای مجازی برای حلقه های صالحین # پایگاه سمیه # حوزه حضرت زینب س کاشان @gharargahesayberiii
نقاشی باموضوع قربان وغدیر خبر: نقاشی حلقه شهیدحججی درموردقربان وغدیروهمچنین تحویل آنهابه مربی مهدباهمکاری والدین خودشان ۳۱/۴/۱۴۰۰ مقاومت بسیج سمیه حضرت رینب س کاشان @gharargahesayberiii
برش هایی از کتاب 📚"پرواز بغداد - بهشت" عملیات فتح المبین و چگونگی تشکیل تیپ ۴۱ ثارالله به فرماندهی شهید حاج قاسم سلیمانی 💎💎💎💎💎👇👇👇👇👇 بخش اول: بعد از اجرای عملیات طریق‌القدس و آزادسازی قسمت‌هایی از مناطق اشغالی همچون شهر بستان و هفتاد روستای منطقۀ دشت آزادگان، اجرای عملیات در مناطق عملیاتی کشور برای آزادسازی مناطق اشغالی مستلزم گسترش سازمان رزم و سازمان‌دهی داوطلبان و بسیجیان جدیدالورود در قالب یگان‌های رزم جدید بود. به‌همین خاطر فرماندهان سپاه تصمیم گرفتنـد تا تیپ‌های رزمی جدیدی را تأسیس کنند. یکی از این تیپ‌ها‌، تیپ 41 ثارالله به فرماندهی حاج قاسم بود. حاج قاسم نحوۀ تشکیل تیپ‌های جدید سپاه قبل از عملیات فتح‌المبین را چنین بیان می‌کند: «بعد از عملیات طریق‌القدس قرار بود عملیات بعدی در منطقه‌ای با وسعت بیشتـر و گستـردگی بیشتر انجام شود. درواقع منطقـۀ عملیاتی فتح‌المبین دو یا سه برابر منطقـۀ عملیاتی طریق‌القدس وسعت داشت. به همین منظور سپاه مجدداً به فکر گسترش سازمان رزم افتاد. مسئولین جنگ تصمیم گرفتند سازمان رزم سپاه را گسترش بدهند. به‌همین دلیل سازمان‌های بعدی شکل گرفتند. البته این سازمان‌ها قبل از این در قـالب یک یا دو گـردان، در عملیات مختلف در غـرب و جنـوب و در کردستان شرکت کرده بودند و کارکنان آن به‌عنوان کادرهای جنگ فعّالیّت داشتند و توان و قابلیت راه‌اندازی و ادارۀ یک سازمان رزمی و ادارۀ یک محـور عملیـاتی را به‌خوبی دارا بودند. به‌عنوان‌مثال شهید زنده‌یاد احمـد متوسلیـان که ان‌شاءالله در میـان اسرا باشند و به‌زودی آزاد بشوند، آن چهرۀ ماندگار در غرب با مجموعه‌ای از کادرهایی که با ایشان همکاری می‌کردند، حماسه‌ها آفریده بود یا نیروهای استان کرمان در جبهـۀ حمیدیه و سوسنگرد، حدفاصل حمیدیه و سوسنگرد، جبهـۀ طراح و جبهـۀ مالکیه فعال بودند و دست‌اندرکاران ادارۀ جنگ که در آن زمان و قبل از حضور سردار محسن رضایی در پُست فرماندهی کل سپـاه، درمجموع دو یا سه نفر، شامل شهید حسـن باقـری و آقای رحیـم صفوی و آقای علی شمخانی بودند و جنگ و محورهای مختلف حرکت‌های مردمی و سپـاه را اداره می‌کردند، شناخت نسبی از بچّـه‌های نیروهای استان‌های مختلف که در جبهه‌ها بودند، داشتند. شهید حسن باقری بچّه‌های استان‌های مختلف را که در جنگ شناخته‌شده بودند، شنـاسایی می‌کرد. بعد با این‌ها صحبت می‌شد و جبهه‌ای یا محوری از جبهه به این‌ها واگذار می‌شد و این‌ها می‌رفتند در آن محور و شروع به فعّالیّت می‌کردند و از نیروی انسانی استان خودشان به‌عنوان نیروی کادر و حتی رزمنده استفاده می‌کردند و کمک‌های مردمی را به آن محورها هدایت می‌کردند و بعد هم اجازه داده می‌شد تا سازمان رزم که اولین بار کلمۀ تیپ شکل‌گرفته بود و در جبهه انعکاس پیدا کرده بود، به‌وجود بیاورند.» ادامه دارد... برگزیده ای ازکتاب بغداد-بهشت ۱/۵/۱۴۰۰ علمی پایگاه مقاومت بسیج سمیه حوزه حضرت زینب س کاشان @gharargahesayberiii
هدیه بسته معیشتی و گوشت قربانی به دمناسبت عید قربان به ۲۰ خانواده کم برخوردار پایگاه ریحانه النبی حوزه حضرت زینب (س) @gharargahesayberiii
هدایت شده از فاطمه علیخانی
🌿السَّلامُ عَلَيْكَ يا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ🌿 یا علی نام تو بردم نه غمی ماند و نه همّی 🌹بِأبى أَنْتَ وَ اُمّى گوییا هیچ نه همّی به دلم بوده، نه غمّی 🌹بِأبى أَنْتَ وَ اُمّى تو که از مرگ و حیات، این همه فخری و مباهات ⚘علی ای قبله حاجات گویی آن دزد شقی تیغ نیالوده به سمّی 🌹بِأبى أَنْتَ وَ اُمّى گویی آن فاجعه ی دشت بلا هیچ نبوده است ⚘درِ این غم نگشوده است سینه ی هیچ شهیدی نخراشیده به سمّی 🌹بِأبى أَنْتَ وَ اُمّى حق اگر جلوه ی با وجه أتَمّ کرده در انسان ⚘کان نه سهل است و نه آسان به خود حق که تو آن جلوه ی با وجه أتَمّی 🌹بِأبى أَنْتَ وَ اُمّى منکِر عید غدیر خم و آن خطبه و تنزیل ⚘کر و کور است و عزازیل با کر و کور چه عیدی و چه غدیریّ و چه خُمّی 🌹بِأبى أَنْتَ وَ اُمّى در تولا هم اگر سهو ولایت!چه سفاهت ⚘اُف بر این شَمّ فقاهت بی ولای علی و آل، چه فقهی و چه شمّی! 🌹بِأبى أَنْتَ وَ اُمّى تو کم و کیف جهانیّ و به کمبود تو دنیا ⚘از ثَری تا به ثریّا شَر و شور است و دگر هیچ نه کیفیّ و نه کمّی 🌹بِأبى أَنْتَ وَ اُمّى آدمی جامع جمعیت و موجود أتَمّ است ⚘گر به معنای أعَمّ است تو بِهین مظهر انسان و به معنای أعمّی 🌹بِأبى أَنْتَ وَ اُمّى چون بود آدم کامل غرض از خلقت آدم ⚘پس به ذریه عالم جز شما مهدِ نبوت نبُوَد چیز مهمی 🌹بِأبى أَنْتَ وَ اُمّى عاشق توست که مستوجب مدح است و معظّم ⚘منکرت مستحق ذَم وز تو بیگانه نیرزد نه به مدحی و نه ذمّی 🌹بِأبى أَنْتَ وَ اُمّى بی تو ای شیر خدا سبحه و دستار مسلمان ⚘شده بازیچه ی شیطان این چه بوزینه که سرها همه را بسته به ذمّی 🌹بِأبى أَنْتَ وَ اُمّى لشکر کفر اگر موج زند در همه دنیا ⚘همه طوفان همه دریا چه کند با تو که چون صخره ی صمّا و 🌹بِأبى أَنْتَ وَ اُمّى یا علی خواهمت آن شعشعه ی تیغ زرافشان ⚘هم بدو کفر سرافشان بایدم این لَمَعان دیده، ندانم به چه لِمّی 🌹بِأبى أَنْتَ وَ اُمّى ✍ سید محمد حسین بهجت تبریزی 💐 (شهریار)
برش هایی از کتاب 📚"پرواز بغداد بهشت" بخش دوم نحوه تشکیل تیپ ۴۱ ثارالله به فرماندهی شهید حاج قاسم سلیمانی حسن باقری علاوه بر نبوغ خارق‌العاده‌ای که در حل مسائل کلان اطلاعات - عملیات جنگ بروز می‌داد در کشف و معرّفی استعدادهای جدید نیز تبحر خاصی داشت. استعدادهایی که از صلاحیت و شایستگی‌های لازم برخوردار باشند و توانایی پذیرش مسئولیت یگان‌های رزمی تازه تأسیس سپـاه را داشته باشند. وی قبل از عملیات طریق‌القدس با حاج قاسم آشنا شده بود. حاج قاسم در آن مقطع فرماندهی دو گردان از رزمندگان کرمانی حاضر در عملیات طریق‌القدس را به‌عهده داشت. غلام‌علی رشید که یادداشت‌های سال 1360 شهید حسن باقری را خوانده است، می‌گوید: «من حاج قاسم را که در حال حاضر، فرمانـدۀ نیروی قدس سپاه است، نمی‌شناختم. تا اینکه سال 1360 شهید باقری در یادداشت‌هایشان از برادری نام برد که از اطراف کرخه‌ نور به‌سمت نیسان نزدیک می‌شود و فرمانـدهی گـردان عدّه‌ای از بچّه‌های کرمان را بر عهده دارد. انسان باشهامتی که می‌تواند فرماندۀ تیپ شود. پس‌ازاین، زمانی که برادر محسن رضایی در حال تشکیل تیپ جدید بود، شهید باقری برادر سلیمانی را به وی پیشنهاد کرد. بدین ترتیب حکم فرماندهی تیپ 41 ثارالله به ایشان داده شد .» حاج قاسم می‌گوید: «مدّتی از حضورم در خط گذشته بود. اسم خط جبهـۀ شوش، خط ثـارالله بود. علّت اینکه نام ثـارالله را برای آن انتخاب کرده بودند، از تعداد زیاد شهدایی بود که آنجا تقدیم شده بود. جبهـۀ بسیار پرتحرکی بود و دشمـن آتش زیادی آنجا می‌ریخت و چون خط تازه ایجاد شده بود، مجموعاً تلفات زیاد بود. وقتی من به آنجا رفتم، سومین مسئول خط به شهادت رسیده بود. بعدازاینکه جبهۀ شوش تقریباً تثبیت شد، من به مقر گُلف فراخوانده شدم. به‌اتفاق غلام‌علی رشیـد و حسـن باقـری و محمّدجعفر اسدی که جمعاً چهار نفر بودیم، با تویوتای قهوه‌ای رنگی که حسن داشت و غنیمت جنگ بود و خودش هم رانندگی می‌کرد، به‌طرف جبهه‌های دشت عبّاس رفتیم. راه اصلی دشت عبّاس از «پـل نادری» یا به تعبیر خوزستانی‌ها «جِسر نادری» می‌گذشت. نرسیده به دزفول، جاده‌ای بود که از کنـار فرودگاه اضطراری بالای شوش جدا می‌شد و به‌طرف دشت‌ عبّاس و عیـن‌خوش و دهلـران می‌رفت، ولی چون این منطقه تا کنار رودخانه دست دشمـن بود، ما بالاجبار باید از جادۀ پـل‌دختر می‌رفتیم. ادامه دارد... برگزیده ای ازکتاب بغداد-بهشت ۲/۵/۱۴۰۰ پایگاه مقاومت بسیج سمیه حضرت زینب س کاشان
باسلام سه شنبه عصرساعت۶:۳۰مسجدعلی اصغر جشن عیدغدیر همراه بامولودی خوانی پایگاه مقاومت بسیج سمیه حوزه حضرت زینب س
✅به مناسبت عید بزرگ قربان با کمک مردم و خیرین روستا چهار راس گوسفند(قربانی جمعی) در روستای علوی انجام شد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا