حوزه_مقاومت_بسیج_حضرت_زینب_س
@gharargahesayberiii
بسم الله الرحمن الرحیم
خاطرهای از زبان...👇
مادر بزرگوارِ «شهید محمد یگانه مرقی»
عنوان روایت: همترازِ نخلهای مدینه🌸
باورم نمیشد دارم میبینمش! آن هم بعد از مدتها.
چقدر به درگاه خدا التماس کردهبودم، که اجازه دهد دوباره ببینمش.
چشمانم محو قدِ رشید و صورت مثل ماهش بود و او را درست همترازِ نخلهای سربلند مدینه میدیدم!
انگار او هم مثل من و پدرش قصد زیارت خانهی خدا را داشت، شاید هم زودتر از ما خانهی خدا را زیارت کرده و مُحرم شدهبود، چرا که حولهای دور کتفش بسته بود و حولهای به کمر.
از خوشحالی دیدارش روی پاهایم بند نبودم. لبخند زیبایش داشت تمام دلتنگیهایم را جبران میکرد.
لب باز کردم و با اشتیاق صدایش کردم: محمد... محمد...
هنوز سومین محمد از دهانم خارج نشده بود که از خواب پریدم!
چشمانم را که باز کردم دیدم همسفران نگران دورم را گرفتهاند.
_حاج خانم خوبی؟
_چت شد یهو؟!
_ داشتی خواب میدیدی؟
با یادآوری خواب شیرینم شروع کردم به گریه کردن و گفتم: چرا بیدارم کردید؟ تازه داشتم یه دل سیر نگاش میکردم.
نمیدونید چقدر به خدا التماس کرده بودم تا بیاد به خوابم!
_شرمنده سرشان را پایین انداختند و جواب دادند: میترسیدیم مثل دیروز حالت بد بشه.
به یاد حس شیرینِ دیدارش مرغ خیالم به گذشته سفر کرد، « _محمد شش ماه جبهه بودی، بسه، نرو من دیگه طاقت ندارم مادر.
_لبخندی زد و گفت: عه مادر نگو این حرف و!
اولاً که خدمت وظیفهی منه، دوماً هنوز تفنگمو تحویل ندادم، بعدشم من زخمی شدم، زخمی هارو که نمیبرن عملیات، تازه بادمجون بم آفت نمیگیره.
اول مهر سال۶۵ بود، درست روز تولدش که دوباره راهی جبهه شد. قبل از رفتن صدایم کرد؛
_مادر دوتا دستمال بهم بده.
_بلند شدم و از داخل بقچه دو دستمال برایش آوردم.
_نگاهی به آنها انداخت و گفت: نه اینا نه مادر، دستمال بزرگ. میخوام وقتی خمپاره زدن، یکیشو ببندم به سرم که مغزم نریزه بیرون، یکیشو ببندم به پهلوم که رودههام نریزه بیرون.
انگار مسخ شدهبودم، اصلاً متوجه نمیشدم چه میگوید!
دو دستمال حدوداً یک متری برایش آوردم.
از دستم گرفت و داخل ساکش گذاشت.
رفت و این آخرین درخواستی شد که از من کرد.
رفت و بعد از پنج ماه، اوایل اسفند ماه خبر شهادتش را برایمان آوردند.
قضیهی دستمالها را به کلی فراموش کرده بودم، تا اینکه دو روز مانده به مراسم چهلمش کاملاً اتفاقی عکسی از لحظهی شهادتش پیدا کردیم.
چیزی که در عکس توجهم را جلب کرد و داغم را تازهتر کرد، دیدن پهلوی غرق به خونش بود.
مصاحبه و نگارش: ✍فاطمه سادات مروّج
کاری از...👇
#پایگاه_خواهران_حضرت_نرجس_س_روستای_مرق
#حوزه_مقاومت_بسیج_حضرت_زینب_س
@gharargahesayberiii
گزارش تصویری #عطر افشانی گلزار شهدا باحضور فرمانده حوزه هفتم جناب سروان دنیا دیده و بسیجی های پایگاه برادران قدس وخواهران فدک ویدوج #
پایگاه فدک ویدوج
#حوزه_مقاومت_بسیج_حضرت_زینب_س
@gharargahesayberiii
#کوهگشت
#اطلاعیه
✅به مناسبت هفته دفاع مقدس
✨ویژه برنامه کوهگشت خانوادگی
🍳به صرف صبحانه
💠صبح جمعه
⏰ساعت: ۸تا۱۰
🗓تاریخ:۱۴۰۰/۷/۱
حرکت راس ساعت ۸ از وسط ده به سمت مزرعه حیدر
.
.
.
#ورزشی
#پایگاه_بصیرت
#پایگاه_امام_محمد_باقر
#روستای_کمال_الملک_کله
#حوزه_مقاومت_حضرت_زینب
#ناحیه_مقاومت_بسیج_کاشان
کلاس تقویتی🎓🎓🎓
متن خبر:📖📖📚📚کلاس تقویتی برای دانش آموزان پایه اول وآماده سازی آنهابرای کلاس دوم توسط خانم منفردازبسیجیان پایگاه
این کلاس اعم ازتقویتی ریاضی وفارسی وقران وارائه حفظی سوره هایی ازقران که درکتاب قران اول بوده است به مناسبت هفته دفاع مقدس۳۱/۶/۱۴۰۰
#علمی پایگاه مقاومت سمیه
#حوزه حضرت زینب س کاشان
#ندای_فطرت
🌼۳۱ شهریور ۱۴۰۰🌼
حلقه ی شهید محسن شاکر اردکانی
محله سادات راوند
مسجد صاحب الزمان
🦋بازی
🦋 پانتومیم
🦋مسابقه
🦋شعر
#ما_همه_مسئولیم
#پایگاه_حضرت_معصومه_س
#حوزه_حضرت_زینب_س
🖤🌱 @PMasumekh 🖤🌱
#ندای_فطرت
حلقه نوجوان شهید غلامرضا کوچکی
موضوع:
آموزشی قرآن
آموزش حجاب در نمازواجتماعات
پرسش وپاسخ
مربی:سرکارخانم حسینعلیزاده
مسجد امام محمد باقر
#ما_همه_مسئولیم
#پایگاه_حضرت_معصومه_س
#حوزه_حضرت_زینب_س
#همایش
#دفاع_مقدس
#آزادگان
#بسیج
#گزارش
دعوتنامه ویژه اولین گردهمایی آزادگان منطقه
در هفته دفاع مقدس
ارسال دعوتنامه درب منازل آزادگان سرافراز
و دعوت ویژه آزادگان عزیز و خانواده ایشان
#پایگاه_مقاومت_بسیج_راضیه
#حوزه_مقاومت_بسیج_حضرت_زینب_س
#ناحیه_مقاومت_بسیج_کاشان
#گزارش_تصویری📸
#دفاع مقدس 🌹
ورزش؛سلامتی؛تندرستی💯🌻
برگزاری مسابقات ورزشی ویژه دختران به مناسبت هفته دفاع مقدس:🏷️
۱)والیبال و دومینو🏀
بین دو پایگاه حضرت معصومه و زهرای مرضیه با حضور جوانان
۲)آمادگی جسمانی🤸♂️
۳)تعادلی🧘♀️
۴)طناب زنی
۵)حلقه
۶)دارت🎯
۷)هفت سنگ⚾
در سالن ورزشی رفاه راوند
مورخ📆:پنجشنبه ۱۴۰۰/۷/۱
#پایگاه_بسیج_زهرای_مرضیه_راوند
#حوزه_مقاومت_بسیج_حضرت_زینب_س
@gharargahesayberiii