eitaa logo
خبرگزاری بسیج حوزه حضرت زینب سلام الله علیها کاشان 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
898 دنبال‌کننده
26.2هزار عکس
5.3هزار ویدیو
188 فایل
🌐 تنها مرجع رسمی از مستندات وعملکرد پایگاههای حوزه حضرت زینب س https://eitaa.com/basijnews_hazratzeynab 📢 ارتباط با مدیر کانال جهت تبادل انتقادات و پیشنهادات @tahasb253
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم پارت_۱۳۲ با کوله باری از آرامش و حس های ناب به خانه برگشتند. به راستی مگر شهدا چه داشتند که بودن در کنارشان حال انسان را این همه خوب می کرد؟ شاید دلیل اینکه همنشینی با آنها آرامش را به قلب انسان هدیه می کند، این است که آنها به رشته‌ای از ریسمان محکم خدا و اهل بیتش وصل هستند. ... _نگاهی به چهره ی متبسم پروانه انداخت و باخنده گفت: اجازه تونو از دکتر زرین گرفتین خانم خانما؟ _بله، گرفتم، به بابا گفتم فردا صبح از همین جا با امیرمحمد میریم شرکت. میگم راستی، دیروقته مامان ناهید خواب نباشه؟ _نه تا من نَرسم خونه، نمیخوابه. _ولی من میگم خوابه. _نوچ _میبینیم! _باشه _میگم خانمِ آقای محمدی خیلی واسه برگزاری جلسه زحمت کشید، چقدر هم خونگرمه، با اینکه اولین بار بود منو می دید، برخوردش خودمونی و صمیمی بود. _آره، ده سال پیش که زن و شوهر با هم این مؤسسه رو راه اندازی کردن، خودشون دو‌تا بودن، اما این قدر با اخلاق بودن و قشنگ کار کردن که الان مؤسسه پر شده از جوونای انقلابی. _راستی خانم آقا فرزاد و ندیدم! _فرزاد زن نداره. _وقتی آقافرزاد سینی چای هارو می آورد می داد خانم محمدی، خودم از یه خانمی شنیدم که گفت: خانم محمدی مادر زنشه. _آره فرزاد داماد خانم محمدی بود، ولی بنده خدا پارسال زنش رو تو تصادف از دست داد. _وای... راست میگی! _آره، دوسالی از ازدواجشون می گذشت، مرضیه خانم هم مثل مادرش دستش به خیر بود و به شهدا خدمت می کرد. _خدا رحمتش کنه. میگم تو از چند سالگی میری نورالشهدا؟ کپی ممنوع🚫 ✍فاطمه سادات مُروّج
🎆برگزاری همایش خانواده های دلسوز 🎆توسط کارشناس امور خانواده استاد:حسنی مقدم 🎆با همکاری پایگاه برادران"کمیل"و پایگاه خواهران" صاحب الزمان" @gharargahesayberiii
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴اردوی زیارتی و برگزاری مراسم سوگواری و عزاداری برادران و خواهران بسیجی به مناسبت ۲٧جمادی الثانی شهادت مظلومانه حضرت سلطانعلی ابن امام محمدباقر علیه السلام در مشهد اردهال کاشان. 🏴🏴🏴🏴🏴🏴 🎙سخنران :حجة الاسلام حاج آقا عالی 🎙مداح : آقای میرداماد ✅خبرنگار افتخاری :خانم سادات حسینیان زمان: ٩بهمن ماه ١۴٠٠ مکان‌:حرم مطهر حضرت سلطانعلی ابن امام محمد باقر مشهد اردهال @gharargahesayberiii
📸گزارش_تصویری درست کردن نشریه به مناسبت ایام الله دهه فجر توسط صادق علیپوریکی ازکودکان مهد وپیش دبستانی شکوفه های دانش شهربرزک @gharargahesayberiii
📸گزارش_تصویری کشیدن نقاشی به مناسبت ایام الله دهه فجرتوسط نازنین زهرااصلاحچی یکی از کودکان مهد وپیش دبستانی شکوفه های دانش شهربرزک @gharargahesayberiii
بسم الله الرحمن الرحیم پارت-۱۳۳ _خیلی وقته، از وقتی تأسیس شده، هم من هم مامان ناهید تو مراسم هاشون شرکت می کنیم، البته هم مراسم هاشون هم تو کارای جهادیشون. مامان امشب حال ندار بود، بروز نمی داد ولی من می دونم، اگه حالش خوب بود حتماً می اومد. _بد به دلت راه نده، ان شاءالله که طوریشون نیست. ماشین را داخل حیاط پارک کرد. هر دو پیاده شدند، نزدیک در اتاق که رسیدند، پروانه از پنجره داخل اتاق را نگاه کرد. انگشتش را روی بینی اش گذاشت، هیس! مامان ناهید خوابه. _امیرمحمد نگاهش را به اتاق مادرش دوخت، عجیبه! _پروانه خندید و همان طور که پاورچین قدم بر می داشت، با صدایی آهسته گفت: این دفعه هم باختی امیر... _امیرمحمد سری تکان داد و زیر لب گفت: خدا به دادم برسه. بعد هم رفت داخل اتاق، سری به مادرش زد و چراغ را خاموش کرد. آهسته درب را بست و برگشت پیش پروانه. خانه ی آنها به دو قسمت تقسیم می شد، یک طرف پذیرایی و یک اتاق کوچک، طرف دیگر هم دو اتاق نسبتاً بزرگ در کنار آشپزخانه قرار داشت. این دو قسمت به وسیله ی حیاط از هم جدا می شدند. چندین سال قبل مادربزرگ پدری‌اش کنارشان زندگی می کرد، به همین خاطر هر دو قسمت به صورت مجزا امکانات لازم را داشت. آهسته از حیاط کوچکشان عبور کردند و به سمت اتاقهایی که قرار بود به زودی زندگی مشترکشان را در آنجا شروع کنند، رفتند. پروانه به محض ورودش، چادرش را به جالباسی آویز کرد و به سمت آشپزخانه رفت. _دستهایش را شست و به طرف اجاق گاز رفت... کپی ممنوع🚫 ✍فاطمه سادات مُروّج
بسم الله الرحمن الرحیم پارت۱۳۴ نگاهی به قابلمه ی کوچکی که روی گاز قرار داشت انداخت و با دیدن دوباره ی شامی ها اِشتهایش باز شد. _صبر کن منم بیام. به پشت سرش نگاه کرد، امیرمحمد بود، باشه صبر می کنم. سفره ی کوچکی انداخت و اولین شام دونفره شان را کنار هم خوردند. _ظرفها با من. _لبخندی زد و رو کرد به امیرمحمد، اگه فکر کردی با شستن یه قابلمه از مجازات کردنت صرف نظر می کنم، سخت در اشتباهی! _پروانه باور کن دفعه ی اولی هست که مامان منتظر نمونده بیام و خوابیده! حتماً واسه خاطر اینکه تو همراهم بودی نگرانم نشده. _توجیح نکن، به هر حال من برنده شدم. قرار بود صبح زود راهی شرکت شوند، شب از نیمه گذشته بود و چند ساعتی بیشتر فرصت استراحت نداشتند. پروانه‌ رفت دراز بکشد، او هم بعد از اینکه ظرفهای شام را شست، از آشپزخانه خارج شد. منتظر بود بفهمد پروانه قرار است به خاطر اینکه حرفش اشتباه از آب درآمده، او را مجبور به انجام چه کاری کند، اما وقتی بالای سرش رسید، دید چشمانش بسته است و به خواب رفته است. با خود گفت حتماً از خستگی توان بیدار ماندن نداشته. بخاری را زیاد کرد و دراز کشید. به سرعت خوابش برد. عادت داشت، سرش را که روی بالشت می گذاشت، به یک دقیقه نکشیده به خواب می رفت. خیلی نگذشته بود، تازه چشمانش گرم شده بودند، که صدای پروانه را شنید. _امیرمحمد _بله _پاشو _با صدایی خواب آلود پرسید: چی؟؟ _پاشو، هوس کردم بریم تو حیاط یه کم قدم بزنیم. _پروانه خوابم میاد، تازه چشمام گرم شدن. _ولی مجبوری که بلند شی! چون مجازاتت از همین لحظه شروع شد. کپی ممنوع🚫 ✍فاطمه سادات مُروّج
جلسه ی آزمون حفظ از پانزده تا سور پایانی قرآن (ویژه ی کودکان) توسط سرگروه محترم سرکار خانم رمضانی. زمان: پنج شنبه ۷ بهمن ۱۴۰۰. @gharargahesayberiii
انقلاب ما انفجار نور بود 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌟✉بانوان و همراهان گرامی به برنامه ها و جشن های دهه فجر دعوتید✉🌟 《۲۲ بهمن متعلق به ملت ایران، امام بزرگوار(ره)، و شهداست. دشمن تلاش دارد ،این ثروت عظیم ملی را متزلزل کند بنابراین، باید با تمام قوا، در صحنه بود.و عاقلانه و مدبرانه حرکت کرد.》 امام خامنه ای🌹🌹 به مناسبت ایام دهه فجر از روز سه شنبه ۱۲ بهمن ۱۴۰۰، این برنامه ها برگزار میگردد ▪︎روایتگری ایام دهه فجر توسط آقای عارف💬 ▪︎ دیدار با چند تن از خانواده های شهدای فاطمیون(شهدای مدافع حرم) 🌕 ▪︎دیدار با خانواده ی محترم جانباز جناب آقای ترابی🌟 ▪︎برگزاری سرود توسط گروه حلقه شهید حججی ▪︎ نمایشگاه اقتصادی و مقاومتی(محصولات خانگی_فرهنگی....📿 ▪︎بازی های بومی محلی توسط حلقه ی صالحین ▪︎جشن پیروزی انقلاب اسلامی با همکاری پایگاه برادران ▪︎ ختم قرآن برای شهدای انقلاب اسلامی و برگزاری مسابقه در روز جشن ▪︎دورهمی دختران حاج قاسم در سه گروه سنی ▪︎سخرانی جناب آقای حاج رضا واجدی ارتباط والدین با فرزندان ▪︎اُردوی سیاحتی و زیارتی قم و جمکران🌠نمایشگاه توسط نوآموزان مهد سمیه @gharargahesayberiii
💠تشکیل کلاسهای مشاوره وسبک زندگی برای اولیای دانش اموزان مدرسه شهید طحانی با همکاری پایگاه حضرت معصومه(س) سخنران:اقای واجدی مسجدامام محمدباقر (ع) @gharargahesayberiii