گزارش تصویری؛
برگزاری رزمایش پدافند زیستی در ورزقان
رزمایش پدافند زیستی با همت سپاه ورزقان و همکاری ادارات و بسیجیان این شهرستان به مدت دوروز برگزار شد.
https://b2n.ir/205069
https://eitaa.com/basijnewsir_azsh31
┅❅ @basijnews_azsh ❅┅
فرمانده حوزه کربلا کلیبر در گفت و گو با بسیج:
رزمایش دفاع زیستی حوزه کربلا کلیبر برگزار شد
فرمانده حوزه کربلا کلیبر با اشاره به برگزاری رزمایش (مانور) دفاع زیستی در کلیبر گفت: رزمایش دفاع زیستی در طی دو روز متوالی، در پایگاه های بسیج شهید مصطفی خمینی(ره) و امام خمینی(ره) حوزه کربلا با موفقیت برگزار شد.
https://b2n.ir/454009
https://eitaa.com/basijnewsir_azsh31
┅❅ @basijnews_azsh ❅┅
نماینده ولی فقیه در آذربایجان شرقی و امام جمعه تبریز:
هیأت حسینی ضامن سلامتی عزاداران هستند
نماینده ولی فقیه در آذربایجان شرقی و امام جمعه تبریز گفت: دسته جات حسینی باید در این ایام با توجه جدی به دستور العمل های ستاد ملی مبارزه با کرونا مراسم عزا برگزار کنند و سلامتی عزاداران را بر همه مسائل مقدم قرار دهند.
https://b2n.ir/734480
https://eitaa.com/basijnewsir_azsh31
┅❅ @basijnews_azsh ❅┅
اجرای رزمایش کمک مومنانه خواهران بسیجی صوفیان
رزمایش کمک مومنانه حوزه خواهران فاطمه الزهرا(س) صوفیان با حضور جهادگران بسیجی این حوزه و با اهدای 80 بسته معیشتی به نیازمندان اجرا شد.
https://b2n.ir/270959
https://eitaa.com/basijnewsir_azsh31
┅❅ @basijnews_azsh ❅┅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کشف پیکر مطهر یک شهید در محور فکه با پیراهن مشکی و در آستانه ماه محرم الحرام
دیروز ۳۰ مرداد ۹۹
https://eitaa.com/basijnewsir_azsh31
┅❅ @basijnews_azsh ❅┅
https://eitaa.com/basijnewsir_azsh31
┅❅ @basijnews_azsh ❅┅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥ادامه شعبده بازی با برجام
https://eitaa.com/basijnewsir_azsh31
┅❅ @basijnews_azsh ❅┅
مقبل کاشانی شاعری بوده که خیلی آرزوی زیارت امام حسین علیه السلام رو داشته اما از نظر مالی در مضیقه بوده . هر وقت سایر افراد کربلا میرفتن اشک حسرت میریخته وآرزوی زیارت ارباب بی کفنش رو داشته .
یک روز یکی از دوستان خرج سفرش رو تقبل میکنه و از کاشان راه میفتن به سمت کربلا .
در راه و نزدیکی های گلپایگان دزدان قافله رو تاراج میکنن .یک عده از افراد بر میگردن کاشان .
یک عده هم میرن سمت گلپایگان و از اونجا با توجه به اعتباری که داشتند و یا از فامیلاشون پول قرض میکنن و سفر رو ادامه میدن .
اما مقبل در گلپایگان نه آشنایی داشت و نه اعتباری . از یک طرف هم دوست نداشت دیگه راهی رو که اومده برگرده . دلش هوای امام حسین علیه السلام رو داشت.
با خودش می گفت یک قدم نزدیکتر به امام حسین علیه السلام هم یک قدمه .
همینجا میمونم کار میکنم تا خرج ادامه سفرم جور بشه.
چند وقتی تو گلپایگان موند تا محرم از راه رسید .
مثل همه شیعیان در مجالس عزاداری شب و روز محرم شرکت میکرد تا اینکه شب عاشورا شد ، اشعاری رو که سروده بود در شب عاشورا خوند و غوغا کرد ….
همون شب پس از اتمام مجلس و در عالم رویا خواب دید مشرف شده به کربلا و وارد صحن شد . خواست بره طرف ضریح که از ورودش جلوگیری کردن .
مقبل میگه :با خودم گفتم خدایا نباید در رابطه با دخول به حرم کسی دیگری را مانع شوند .
یکی گفت درست میگویی مقبل اما الان فاطمه زهرا (س) و خدیجه کبری(س) و آسیه و هاجر و ساره با عده ای از حوریان در حرم مشغول زیارتند چون تو نامحرمی اجازه ورود نخواهی داشت .
پرسیدم توکیستی ؟ گفت : من از فرشتگان حافّین هستم ، حالا برای اینکه ناراحت نشوی بیا تا تو را به قسمتهای دیگر حرم هدایت کنم . در سمت غربی صحن مطهر مجلسی با شکوه بود . از وی راجع به حاضرین در مجلس سوال کردم . گفت : پیامبرانند از آدم تا خاتم که همه برای زیارت قبر سید الشهدا (ع)آمده اند
مقبل میگه : حضرت رسول صلی الله علیه و آله را دیدم که فرمود بروید به محتشم بگویید بیاید
ناگاه دیدم محتشم با همان قیافه ، قدی کوتاه و چهره ای نورانی و عمامه ای ژولیده وارد شد
حضرت به منبری که در آنجا بود اشاره فرمودند که ای محتشم برو بالا و هر چه بالا میرفت
حضرت میفرمود برو بالاتر تا پله نهم رسید ایستاد ومنتظر دستور پیامبر بود .
حضرت فرمود ای محتشم امشب شب عاشوراست ، از آن اشعار جانسوزت بخوان
و محتشم شروع کرد به خواندن اشعارش: کشتی شکست خوردهٔ طوفان کربلا
در خاک و خون طپیده میدان کربلا
گر چشم روزگار بر او زار میگریست
خون میگذشت از سر ایوان کربلا
نگرفت دست دهر گلابی به غیر اشک
زآن گل که شد شکفته به بستان کربلا
از آب هم مضایقه کردند کوفیان
خوش داشتند حرمت مهمان کربلا
بودند دیو و دد همه سیراب و میمکید
خاتم ز قحط آب سلیمان کربلا
زان تشنگان هنوز به عیوق میرسد
فریاد العطش ز بیابان کربلا
- اینجا بود که صدای گریه و ناله از پیامبران بلند شد … حضرت رسول صلی الله علیه و آله گریه کنان می فرمود :ای پدران من ای عزیزان ببینید با فرزندم حسین چه کرده اند ، آب فراتی که همه حیوانات از آن مینوشند بر فرزندم حرام کردند . سپس اشاره کرد که محتشم باز هم بخوان .
محتشم ادامه داد:
روزی که شد به نیزه سر آن بزرگوار
خورشید سر برهنه برآمد ز کوهسار
- در این لحظه گریه آنقدر زیاد شد که گویی صدای گریه به عرش میرسید. محتشم خواست تا پایین بیاید حضرت فرمود باز هم بخوان زیرا هنوز دلها از گریه خالی نشده .
محتشم اطاعت امر کرد و در حالیکه عمامه اش را از سر برداشت و فریاد کنان صدا زد یا رسول الله:
این کشتهٔ فتاده به هامون حسین توست
وین صید دست و پا زده در خون حسین توست
این نخل تر کز آتش جان سوز تشنگی
دود از زمین رسانده به گردون حسین توست
این ماهی فتاده به دریای خون که هست
زخم از ستاره بر تنش افزون حسین توست
- با رسیدن محتشم به این قسمت از اشعارش رسول الله غش کرد و انبیا همه بر سر میزدند و گریه میکرند .و ملکی این شعر محتشم را میخواند:
خاموش محتشم که دل سنگ آب شد
بنیاد صبر و خانهٔ طاقت خراب شد
خاموش محتشم که از این حرف سوزناک
مرغ هوا و ماهی دریا کباب شد
- محتشم لب فرو بست و از منبر پایین آمد . پس از ساعتی که مجلس به حالت عادی بازگشت پیامبر (ص)عبای خود را بر دوش محتشم انداخت
مقبل میگوید : من هم شاعر اهل بیت بودم و دوست داشتم پیامبر به من هم بگوید تو هم اشعارت را بخوان . هر چه انتظار کشیدم نفرمود .
مایوسانه از حرم خارج شدم که دیدم حوری مرا صدا میزند ای مقبل ، فاطمه زهرا سلام الله علیها به نزد پدر آمد و فرمود به مقبل هم بگویید تا اشعارش را بخواند . مقبل گوید رفتم روی منبر پله اول ولی دیگر پیامبر(ص) به من نفرمود برو بالاتر فهمیدم . مقام محتشم از من خیلی بالاتر است . شروع کردم به خواندن اشعارم:
نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت
نه سید الشهداء بر جدال طاقت داشت
هوا زور مخالف چو قیرگون گردید
عزیز فاطمه از اسب
سر نگون گردید
بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد
اگر غلط نکنم، عرش بر زمین افتاد
تا این اشعار را خواندم حوریه ای آمد و گفت مقبل دیگر نخوان که زهرا سلام الله علیها
غش کرد . مقبل گوید : از منبر فرود آمدم و پیامبر (ص) به عنوان صله چیزی به من عطا نفرمود .
ناگهان امام حسین علیه السلام را درهمان حالت رویا دیدم که ازآن حلقوم بریده صدا زد :
ای مقبل من خودم خلعت تو را خواهم داد . مقبل گوید در این حال از خواب بیدار شدم . فردای آن روز قافله ای به قصد زیارت کربلا حرکت کرد و مرا همراه خود بردند
اگه دلتون شکست و اشکتون جاری شد فقط و فقط برا سلامتی و فرج مولای غریبمون دعا کنین.
اللهم عجل لولیک الفرج
پدر شهیدان جلیل و جواد محمدپورکارگر دعوت حق را لبیک گفت
حاج محمدحنیفه پدر شهیدان والامقام جلیل و جواد محمدپورکارگر دعوت حق را لبیک گفت.
https://b2n.ir/479055
نذر میوه در آذرشهر و اهدای آن ها به مردم توسط جهادگران
https://basijnews.ir/fa/news/9268412
امام جمعه مهربان:
دولت در حکومت اسلامی باید خدمتگذار مردم باشد
https://basijnews.ir/fa/news/9268415/
اهتزار پرچم اباعبداله الحسین(ع) در شهر جدید سهند
همزمان با آغاز ماه محرم، ماه خون و شمشیر برای اولین بار پرچم آقا عبدالله الحسین(ع) در شهر جدید سهند به اهتزاز درآمد.
https://b2n.ir/601696
🔴 مانند خودش بی همتا !
«قاسم» بلند برد ترین و سریع ترین موشک بالستیک تاکتیکی جهان.
برد:۱۸۰۰کیلومتر
طول:۱۱متر
سرعت ورود به جو:۱۲ ماخ
سرعت اصابت:۵ ماخ
وزن سرجنگی : ۵۵۰ کیلو
وزن موشک : هفت تن!
موشک قاسم با وزن ۷ تنی عملا کار موشک های خانواده قدر و ?عماد را با وزن بیش از ۱۷ تن انجام میدهد!
◾️سردار به امیدخداوند ودستان بر دعا مانده شده شما جهان رافتح خواهیم کرد👊
رئیس سازمان صنعت معدن و تجارت آذربایجان شرقی:
تولید در پالایشگاه بخش خصوصی هشترود رونق می گیرد
رئیس سازمان صنعت معدن و تجارت آذربایجان شرقی گفت: با پیگیری های لازم از طریق کارگروه های استانی و ملی مشکلات تولید محصولات پتروشیمی در شرکت ارکان پارس هشترود مرتفع می شود.
https://b2n.ir/602634
🔴 تصویر دردناک از دختر بچه یمنی که در راه آب آوری به خانه توسط تک تیر انداز سعودی مورد هدف قرار گرفته است
برادرش پیکرش رو بسمت خانه میکشاند.
🤲اللهم عجل لولیک الفرج 🤲
https://eitaa.com/basijnewsir_azsh31
┅❅ @basijnews_azsh ❅┅
پیام تسلیت مسئولان سپاه عاشورا در پی درگذشت پدر شهیدان محمدپور
https://basijnews.ir/fa/news/9268428
#دستخط_ناب
💠توبه نامه💠
🌷شهید علیرضا محمودی:
🔷بارخدایا !
از کار هایی که کرده ام به تو
پناه می برم از جمله :
🔶از این که حسد کردم.
🔶از این که تظاهر به اطلاع از مطلبی کردم که اصلا نمی دانستم.
🔶از این که زیبایی قلمم را به رخ کسی کشیدم.
🔶از این که در غذا خوردن به یاد فقیران نبودم.
🔶از این که مرگ را فراموش کردم.
🔶از این که در راهت سستی و تنبلی کردم.
🔶از این که عفت زبانم را به لغات بیهوده آلودم.
🔶از این که در سطح پایین ترین افراد جامعه زندگی نکردم.
🔶از این که منتظر بودم تا دیگران به من سلام کنند.
🔶از این که شب ، بهر نماز شب بیدار نشدم.
🔶از این که دیگران را به کسی خنداندم غافل از این که خود خنده دارتر از همه هستم.
🔶از این که لحظه ای به ابدی بودن دنیا وتجملاتش فکر کردم.
🔶از این که ایمانم به بنده ات بیشتر از ایمانم به تو بود.
🔶از این که منتظر تعریف و تمجید دیگران بودم ، غافل از اینکه تو بهتر از دیگران می نویسی و با حافظه تری.
🔶از این که پولی بخشیدم و دلم خواست از من تشکر کنند.
🔶از این که (خدا می بیند) را در همه کارهایم دخالت ندادم.
واقعا از شهدا خیلی فاصله داریم
#از_شهدا_بیاموزیم ❣
🌺🍃🌼🍃🌺🍃🌼🍃🌺🍃🌼🍃