eitaa logo
خبرگزاری بسیج آذربایجان شرقی
8هزار دنبال‌کننده
456.5هزار عکس
13هزار ویدیو
172 فایل
🔊 کانال خبر گزاری بسیج متعلق به خبرگزاری بسیج آذربایجان شرقی و کانالی رسمی برای انعکاس خدمات بسیج و بسیجیان عزیز در استان می باشد. مدیریت کانال : فاطمی راد @Ya_alii1100 کانال اطلاع رسانی(ترحیم، مراسمات و یادواره ها ): https://eitaa.com/ettela_resani31
مشاهده در ایتا
دانلود
_برگزاری ایستگاه نقاشی _اجرای سرود ای ایران _برگزاری نشست تبیینی در حلقه کودکان و نوجوانان با موضوع تبیین اهمیت اطاعت از رهبری و اتحاد ملی. ┄┄┅┅┅➰🍃🌸🍃➰┅┅┅┄┄ خبرنگار علیپور @khbasij_maragheh @basijnewsir_azsh31 ┄┄┅┅┅➰🍃🌸🍃➰┅┅┅┄┄
ویژه برنامه ی شهادت امام رضا (ع) و آخر ماه صفربا قرائت سوره ی یس،دعای توسل ،زیارت عاشورا همینطور در این مراسم باهمت اهالی روستای ملاقاسم آش نذری و حلوا و خرما ولقمه پخش شد🖤 ┄┄┅┅┅➰🍃🌸🍃➰┅┅┅┄┄ خبرنگار علیپور @khbasij_maragheh @basijnewsir_azsh31 ┄┄┅┅┅➰🍃🌸🍃➰┅┅┅┄┄
ویژه برنامه ی آخر ماه صفربا قرائت سوره ی یس،زیارت عاشورا با سخنرانی حاج آقا عزیززاده در پایگاه صدیقه کبری س روستای آغجه کهل ┄┄┅┅┅➰🍃🌸🍃➰┅┅┅┄┄ خبرنگار علیپور @khbasij_maragheh @basijnewsir_azsh31 ┄┄┅┅┅➰🍃🌸🍃➰┅┅┅┄┄
مراسم جشن ازدواج حضرت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و حضرت خدیجه (س)، در محل پایگاه خداجو با سخنرانی سرکار خانم دین پرور سرمربی محترم با موضوع تبیین شخصیت وجودی حضرت خدیجه سلام الله علیها ┄┄┅┅┅➰🍃🌸🍃➰┅┅┅┄┄ خبرنگار علیپور @khbasij_maragheh @basijnewsir_azsh31 ┄┄┅┅┅➰🍃🌸🍃➰┅┅┅┄┄
💚پویش به عشق پیامبر صل الله علیه و آله و سلم💚 در قالب های: ✍️ دلنوشته برای پیامبراکرم(ص) 🤳 تولید محتوا ( عکسنوشته، کلیپ، موشن استوری و...) 🎨 نقاشی 📝 نوشتن متن ادبی 💚 انجام کارهای خیر به نیت پیامبر اکرم (ص) و فرستادن عکس آنها علاقمندان آثار خود را به آیدی  ya_Ho313ein313@ در ایتا و روبیکا ارسال نمایند،به آثار برتر جوایزی جهت یادبود اعطا میگردد. 📥 مهلت ارسال آثار از  ۱۲ تا ۱۹ شهریورماه ۱۴۰۴ فرهنگی هنری حوزه مقاومت بسیج ام ابیها سلام الله علیها _ سپاه ناحیه مراغه ┄┄┅┅┅➰🍃🌸🍃➰┅┅┅┄┄ خبرنگار علیپور @khbasij_maragheh @basijnewsir_azsh31 ┄┄┅┅┅➰🍃🌸🍃➰┅┅┅┄┄
از همفکری برای ریحانه تا نگاهی به صحیفه سجادیه ؛ گزارش حلقه‌ی صالحین فضایی سرشار از شور و نشاط و نوجوانی، این هفته میزبان جلسه‌ی دختران نوجوانان ریحانه بود . جلسه‌ای که با حرارت هم فکری برای انتخاب نام گروه آغاز شد و پس از ذکر کردن سوره‌ی زیبای بقره، به اعماق صحیفه‌ی سجادیه‌ پیوست . پایان بخش این جلسه نیز مسابقه‌ای خنده دار و پر از هیجان و رقابت بود . بخش اول : هویت ریحانه جلسه با بخش هیجان‌انگیز انتخاب نام برای گروه آغاز شد دختران ریحانه با شور و اشتیاق صفحات قرآن رو به صورت شانسی باز کرده و از سوره های قرآن برای اسم پیشنهاد میدادند . پس از بحث و بررسی های بسیار زیاد ، سرانجام نام ( ریحانه ) به عنوان نمادی از گل با اکثر آرا انتخاب شد . بخش دوم : شروعی از جنس زیبایی پس از هیاهوی جالب دختران ریحانه برای انتخاب نام ، جلسه با قرائت سوره‌ی مبارک بقره حال و هوای معنوی به خود گرفت و قلب دختران ریحانه را از همان اول آماده برای دریافت معارف الهی کرد . بخش سوم : بخش اصلی این جلسه به صحیفه‌ سجادیه اختصاص داشت . مربی گرامی ، با زبانی متناسب با سن نوجوانان به معرفی این گنجینه پرداخت . در این جلسه در مورد دعاهای این کتاب ، نوشته شدن کتاب به دست امام سجاد ، معروف بودن به اسم خواهر قرآن و.. بحث شد . دختران ریحانه با جواب و پرسش های هوشمندانه و زیبا و بیان دیدگاه های خود نشان دادند که چگونه می توانند از مسائلی که یاد گرفتند بهتره ببرند . بخش چهارم : مسابقه‌ی دارت و اوج نشاط برای بخش چهارم و جلسه پربار این هفته ، دختران ریحانه در یک مسابقه دوستانه به رقابت پرداختند . صدای خنده ، هیجان و تشویق های دوستانه فضا را پر کرده بود و این بخش مهر تاییدی بود بر این که حلقه‌ی صالحین فضایی برای رشد است ؛ جایی که در کنار یادگیری مسائل دینی و معنوی به نشاط و شادابی جسم و روح نیز توجه ویژه‌ای میشود همانطور که در دین اسلام به شادابی روح و جسم بسیار اشاره ها شده . بخش پنجم : پایانِ ما برای پایان دادن به این جلسه همه کنار همدیگر رو به قبله نشستیم و دعای ظهور امام زمان را کنار همدیگر خواندیم . و سخن آخر هم حلقه‌ی صالحین با بهره‌گیری از گنجینه‌ هایی همچون صحیفه سجادیه و آموزش آن با روش هایی جدید و زیبا ، در حال ساختن نسلی با بصیرت ، مسئولیت پذیری ، شادابی ، آمادگی برای خدمت به مردم جامعه هستند . این برنامه ها نه تنها به پرورش معنوی نوجوانان میپردازند بلکه سعی می‌کنند با ایجاد فضایی امن به دغدغه‌ی نوجوانان پاسخ دهند و آینده‌ای روشن تر بسازند . به قلم : اسرا‌ ساعی‌پور ┄┄┅┅┅➰🍃🌸🍃➰┅┅┅┄┄ خبرنگار علیپور @khbasij_maragheh @basijnewsir_azsh31 ┄┄┅┅┅➰🍃🌸🍃➰┅┅┅┄┄
برگزاری جلسه حلقه صالحین نوجوانان پایگاه فاطمیه روستای کرمجوان که این هفته علاوه برختم قرآن وکلاسهای قرآن، آشنایی باصحیفه سجادیه و برگزاری مسابقه دارت دربین اعضای حلقه برگزار گردید. ┄┄┅┅┅➰🍃🌸🍃➰┅┅┅┄┄ خبرنگار علیپور @khbasij_maragheh @basijnewsir_azsh31 ┄┄┅┅┅➰🍃🌸🍃➰┅┅┅┄┄
یا رسول الله سنه قوربان جانیم هم آتام هم ده آنام هم جهانیم سن بیزه وردین اوز اسلام دینینی بیزه وردین آیینی هم گونونی دامادین حضرتِ علی،قیزین دا فاطمه دی قوربان زهرا دیلینه نا حق سوزو دمه دی یا رسول الله داها، بیزی شفاعت اله بو قلبیمین یاراسین، اوزون طبابت اله ایسترم یولوم دوشه مدینه یه قبریوین توپراقین باسام سینه یه سنین بیر آدین مصطفی دی گوزل آدین درده دوا دی زبور و تورات و انجیل ده واردی آدین اورک ده دیریدی حدیثین یادین قرآن دا یوخدی آدیندان عزیز آد آخیرتده بیزی ده ایله ارشاد یا رسول الله صحبتیم چوخ اولدی سنن یازدیم اورکده غم یوخ اولدی سنین کمالاتون چوخدی یر آزدی قلم آخیر ده «یا محمد» یازدی نویسنده و تولید محتوا: خانم زینب نریمانی (جهت شرکت در پویش به عشق پیامبر (ص) همچنین تولید محتوای متنی) ┄┄┅┅┅➰🍃🌸🍃➰┅┅┅┄┄ خبرنگار علیپور @khbasij_maragheh @basijnewsir_azsh31 ┄┄┅┅┅➰🍃🌸🍃➰┅┅┅┄┄
زِ تولد تو جهان روشن شد شب تار از نور صبح گریخت یا رسول الله نور تو در دامان پدر نشست قلب ها به مهرتو شاد شد یا رسول الله سیرهٔ تو عدل و رأفت آورد دل ها به مهر گشوده شد یا رسول الله مدینه در حضور تو روشن شد دل ها از یاد تو شاد شد یا رسول الله کودکی تو صداقت پربار بود نام تو در دل ها سورهٔ مهر شد یا رسول الله نبوت تو صلح و اخوت اورد امت به راه حق متحد شد یا رسول الله میلاد تو روز نعمت است بشر به نور تو روشن است یا رسول الله 🖌نویسنده و تولید محتوا: سانیا عباسی ┄┄┅┅┅➰🍃🌸🍃➰┅┅┅┄┄ خبرنگار علیپور @khbasij_maragheh @basijnewsir_azsh31 ┄┄┅┅┅➰🍃🌸🍃➰┅┅┅┄┄
ز مهر آن رسول کز ملکوت بر خاک جلوه کردی نگاهت بر دل ها اثر کرد و جان ها را زنده کردی تاریکی و لجاجت را ز راه و رسم گسست بر سر یگانگی تاج الهی ببست صد ها جدایی و عداوت همچو ظلمت می فروخت او فانوس عشق افروخت جان مردمان رو بهم گره می نمود از پرتو جمالش تاریکی عالم زدوده شد از سیره ی پاکش بر گلشن دین افزوده شد چون قرص قمر بر شب ظلمت ها پا نهاد برگیتی از پس هر ابتلا اکنون هنگام یکدلی عصر خلوص در محفل حضورش جز یکتایی مباد 🖌نویسنده و تولید محتوا: اسرا ساعی پور ┄┄┅┅┅➰🍃🌸🍃➰┅┅┅┄┄ خبرنگار علیپور @khbasij_maragheh @basijnewsir_azsh31 ┄┄┅┅┅➰🍃🌸🍃➰┅┅┅┄┄
امروز چرا اینگونه است؟چرا من اینقدر دلهره دارم؟رفته رفته نفس‌هایم سنگین می‌شود. دیگر توان راه رفتن ندارم. _خواهر کی می‌رسیم؟ _نترس جانم.من کنارتم... اندکی دیگر می‌رسیم. با شنیدن این جمله امیدم بیشتر شد. گام‌هایم را تندتر و تندتر برداشتم.بالاخره رسیدیم؛ جای زیبا و بزرگیست! من همینطور مات و مبهم به او می‌نگرم. چهره‌اش آنقدر نورانیست که با نگاه کردن به او روحم تازه می‌شود. _او کیست؟ چرا مرا پیش او آورده اید؟ کسی نبود جواب سوالم را بدهد، جز کسی که من این همه راه را برای ایشان آمده‌ام.! _نترس خواهرم. من تو رو خواستم اینجا بیاورند.... _آخر برای چه؟ ناگاه صدای اذان تمام آن محوطه را به خود پیچید... آن محوطه بزرگ و زیبا بود ولی جان گرفت و دوباره زیباتر شد _آقا؟آقا؟ کجایید؟ مرا تنها مگذارید. صدای مرا می‌شنوید؟! من زیر سایه یک درخت نشستم و منتظر آقا شدم تا بیاید و ببینم با من چه کار دارد.! اذان تمام شد. یک فرد با سر و وضع کثیف پیشم آمد. لباس‌هایش پاره پاره، بوی گندیده و با چهره ناخوشایند. _آقا؟شما کیستید؟ ناگاه با صدای بلند خندید. خنده‌ای که گویا برای مسخره کردن من بود. _او گفت:«من برای دیدن تو خیلی راه آمدم کمی برویم در آن سمت مکانی می‌بینی صد برابر زیباتر از اینجا.» _از سر وضعت معلوم است که مرا کجا می‌خواهی ببری. ولی او آنقدر از زیبایی‌های آنجا برایم گفت که تمام فکر و ذکرم را مشغول حرف‌های او و آنجای دیرین کردم. به راه افتادم و با آن شخص راه‌هایی را رفتیم بسیار خطرناک و صد البته وحشتناک. کمی که پیش رفتیم دره‌ای دیدیم بسیار عمیق و پر از سنگلاخ. آنجا که رسیدیم فرد کناریم دوباره با صدای بلند قهقه زد و مرا با تمام وجودش به سمت آن دره هل داد. چشمانم را باز کردم. گویا خیلی وقت بود که از حال رفته بودم. دیدم در اتاقی کوچک که بوی مهر محبت از آن جاری است خوابیدم. زود بلند شدم. با صدای بلند گفتم:«کسی اینجاست؟ _ سلام بر تو ای معبود خدا! حالت خوب شده؟! با خود گفتم ایشان چقدر مودبانه با من سخن می‌گویند. من نیز مودبانه گفتم:« آری!به لطف شما.» قیافه اش برایم آشنا می‌آمد گفتم شما همان کس نیستید که مرا به اینجا فراخوانده‌اید؟! جواب دادند:آری! شما کیستید؟ بدون آنکه جواب من را بدهند گفت:« تو مگر بنده خدا نیستی؟تو مگر عزیز خدا نیستی؟ چرا گول حرف‌های آن مرد را خوردی؟ آیا تو می‌دانی او کیست؟ من که از سوال‌های آن مرد زبانم بند آمده بود با صدای ضعیف گفتم:« منظورتان چیست؟ گفت آن کس که تو با او راهی دنیای خیالی شدی شیطان بوده. همان کس که تو را در آن دنیا نابود ساخته. ناگاه به یاد تمام گذشته خود افتادم. راست می‌گویی! من در تمام زندگیم همیشه بین دوراهی گیر کردم و حال می‌فهمم همان راهی را برگزیدم که شیطان خواسته. من بنده خوبی نبوده ام. سزای اعمال من جهنم است. آن مرد به آرامی گفت حال می‌گویم کیستم: من آنم که رحمتی برای جهانیان برگزیده شده‌ بودم. حال که الله نشانه‌هایی برایتان گذاشته است تا به دین اسلام روی آورید و دست از ستمکاری‌هایتان بکشید چرا این کار را نمی‌کنید؟ چرا با خدای خویش که از قلب‌های شما آگاه است خلوت نمی‌کنید؟ چرا به سخنان خدا گوش فرا نمی‌دهید؟! من آخرین پیامبر خدا برای انسان‌ها بوده ام. دین من اسلام است. من در آن دنیا با وصف امین شناخته می‌شدم. حال تو بگو من کیستم؟ _ر..رسول اکرم (ص) شمایید؟شما پیامبر خدا هستید؟درود و صلوات من بر شما یا رسول خدا.مرا ببخشید! آری! من می‌پذیرم که عبد خوبی برای خدا نبوده‌ام. می‌پذیرم که سنت و آیین پیامبر را به جای نیاورده ام. می‌پذیرم که... گریه نگذاشت بقیه سخنانم را بزنم. زود از خواب پریدم.نفس نفس می‌زدم. گویا سخت کار کرده و خسته شده ام. _استغفرالله ربی و اتوب الیه.... هزار بار این ذکر را با خود می‌گفتم. از فردای آن روز من دیگر آن آدم سابق نشدم. اندیشیدم که چقدر عمرم را بیهوده با وسوسه‌های شیطانی گذراندم و هیچ سودی از زندگی نبرده ام. من دیگر بنده واقعی خدا شده ام. هر کسی را که می‌بینم که در باتلاق شیطانی فرو رفته است،سعی می‌کنم او را نجات دهم و ضمانت جانش را به خدا بخشم. 💚🌼 چرا ما باید فرصت‌های زندگیمان را از دست دهیم، فرصت‌هایی که می‌توان با آنها بهشت خود را ساخت. چرا باید لحظه‌های زودگذری را انتخاب کنیم که شیطان می‌خواهد...؟ امر پروردگار را انتخاب کنیم که خداوند بهتر از هر کس دیگری صلاح ما را می‌خواهد. _وجودمان را شیطانی نکنیم. یا الله 🖌نویسنده: آینور امیر جعفری ┄┄┅┅┅➰🍃🌸🍃➰┅┅┅┄┄ خبرنگار علیپور @khbasij_maragheh @basijnewsir_azsh31 ┄┄┅┅┅➰🍃🌸🍃➰┅┅┅┄┄
می‌گویند تفاوت‌ها می‌تواند به ناامیدی منجر شود. اما من این دلنوشته را به همان زبانِ ساده می‌نویسم که گاه در دلِ کودکانه‌اش، نورِ حقیقت را می‌بیند: ما انسانیم، و این انسانیتِ مشترک، مقدمه‌ای برای عشق و احترام به یکدیگر است. بیایید با هم بنشینیم، کتابی باز کنیم از تاریخِ مشترک، سوال‌هایی بپرسیم و با صدای آرامِ قلبِ خود پاسخ دهیم. بیایید از زبانِ پرخاشِ بی‌رحمانه عبور کنیم و به زبانِ مهربانی برسیم. بیایید به جای جسارتِ قضاوت، با دقتِ واقعیت را بشناسیم و با هم راهی برای خدمت به مردم بیابیم. و اگر روزی به نفسِ ما، آرامشی برسد که از اعماقِ ایمانِ هر دو طرف برخیزد، آن روز را بی‌درنگ جشن خواهیم گرفت: نه به نامِ گروهی، بلکه به نامِ انسانیت. در آن روز، من و تو با هم به آسمان نگاه خواهیم کرد و خواهیم دید که هر دو طرفِ این جهان، در یک ریشهٔ واحد می‌رویند؛ ریشه‌ای که از توحید می‌سازد و از رحمتِ خداوند، شکوفه‌هایی از عشق به انسان و به عدالت می‌رویند. این دلنوشته، نگاهی است به آینده‌ای که در آن شیعه و سنی، به جای جداییِ کلامی یا سیاسی، به تکرارِ صدایِ واحدِ قلبِ انسانی عمیقاً نزدیک می‌شوند. وحدت، نه یک شعارِ خشک، که تجربه‌ای زنده و روزمره است؛ تجربه‌ای که با هر نگاهِ گفت‌وگو، با هر لبخندِ همدردی و با هر قدمِ خدمت به دیگران، از نو به وجود می‌آید و چون خورشیدِ خفته در پس ابرها، آرام آرام بر جهان می‌تابد. نویسنده و محتوا: سانیا عباسی ┄┄┅┅┅➰🍃🌸🍃➰┅┅┅┄┄ خبرنگار علیپور @khbasij_maragheh @basijnewsir_azsh31 ┄┄┅┅┅➰🍃🌸🍃➰┅┅┅┄┄