هدایت شده از قرارگاه سایبری عمار
ما غیرتمان گوشہ ای از غیرت سقاست
ناموس تشیع حرم زینب کبری ست
🏴سالروز وفات عقیله بنی هاشم حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) برهمه شیعیان، مخصوصا مدافعان غیرتمند حرم شریفش تسلیت باد
🆔 @amarha
هدایت شده از روشنگری
❌ رهبر انقلاب سال هاست که اذن جهاد داده اند اما برخی از ما هنوز به دنبال اذن جهاد از بی سیم ولایت هستیم..!
🔻نمونه هایی از اذن جهاد:
● جهاد علمی:
من عقیده ام این است که کار علمی در دانشگاه و در کشور باید جهادی باشد. کار علمی جهادی انجام بگیرد. (۹۲/۵/۶)
یکی از انواع جهاد با نفس هم این است که شما شب تا صبح را روی یک پروژه تحقیقاتی صرف کنید و گذر ساعات را نفهمید.(۸۹/۴/۲)
● جهاد اقتصادی:
امروز هر کسی بتواند به اقتصاد کشور کمک بکند، یک حرکت جهادی انجام داده است.(۹۴/۱/۱)
محصولات داخلی را مردم مصرف کنند. نروند دنبال این نشانه ها. حالا مد شده است بگویند برند است، برند فلان. برندارد چیست! بروید سراغ مصرف تولیدات داخلی. آن چیزهایی که مشابه داخلی دارد، متعصبانه و با تعصب تمام، ملت ایران، خارجی آن را مصرف نکنند.(۹۳/۱۱/۲۹)
● جهاد فرهنگی:
واقع قضیه این است که کارزار فرهنگی از کارزار نظامی اگر مهم تر نباشد و اگر خطرناک تر نباشد،
کمتر نیست. این را بدانید؛ واقعا یک میدان کارزار است اینجا. (۹۲/۹/۱۹)
● جهاد سیاسی :
یک جهاد بزرگ در مقابل ملت مسلمان است. این جهاد لزوما جهاد نظامی نیست؛ جهاد سیاسی است... (۸۷/۷/۱۰)
باید احساس وظیفه را فراموش نکنیم. مجاهدت را فراموش نکنیم؛ جهاد در صحنه های مختلف، وظیفه ماست و ضامن پیشرفت و پیروزی ماست. در صحنه سیاسی هم جهاد هست... (۸۶/۵/۲۸)
.
● جهاد تشکیل خانواده و فرزند آوری:
مساله جمعیت. یکی از خطراتی که وقتی انسان درست به عمق آن فکر میکند، تن او میلرزد، این مساله جمعیت است... یعنی مساله جمعیت از آن مسائلی نیست که بگوییم حالا ده سال دیگر فکر می کنیم؛ نه، اگر چند سال بگذرد، وقتی نسلها پیر شدند دیگر قابل علاج نیست. (۹۲/۹/۱۹)
فرزند آوری یکی از مجاهدت های زنان و وظائف زنان است. چون فرزند آوری در حقیقت هنر زن است؛ اوست که زحماتش را تحمل میکند، اوست که رنج هایش را میبرد، اوست که خدای متعال ابزار پرورش فرزند را به او داده است. (۹۲/۲/۱۱)
● جهاد فکری:
رهبر معظم انقلاب:
بازار شبهات رواج دارد؛ "فضای مجازی" هم کمک میکند و هم انگیزهی سیاسی برای ترویج آن وجود دارد،اینها مواجهه لازم دارد.
برای جهاد لازم نیست فقط شمشیر برداریم؛ این بزرگترین جهاد است؛ برای این جهاد خود را آماده کنید.
🇵🇸 @Roshangari_ir
هدایت شده از طوطی تر
📌چیزهایی که ای کاش وقتی بیست ساله بودم می دونستم!
💭 تعداد آدمایی که از موفقیتت ناراحت میشن و بهت حسادت میورزن بسیار بیشتر از اون چیزیه که فکر می کنی، قدر اون تعداد خیلی کمی که با خوشحالیت خوشحال میشن رو زیاد بدون و از موفقیتات پیش هرکسی نگو
📌میدونم دوست داری لحظات خوب رابطه
ت رو با بقیه در میون بذاری، اما تا جای ممکن سعی کن چیزهایی که توی رابطهت میگذره رو مخفی نگه داری ولی نه خود رابطه رو
📌موفقیت هیچ رازی نداره و اگه داشت کسی قطعا به تو نمی گفت
+اگه دیدی یه نفر می خواد راز موفقیت و پولدار شدن رو بگه بدون خودش قراره از طریق تو به پولی برسه
📌 درس خوندن خوبه اما مهم تر از اون یاد گرفتن یه مهارته
+سعی کن حداقل یه مهارت رو بصورت مستمر ادامه بدی خودت یه روز می بینی چقدر حرف برای گفتن توی اون مهارت داری
📌این خیلی سخته اما باید بپذیری خیلی از دوستی ها و روابط با اینکه قبلا روزهای قشنگی داشته اما دیگه جز تلف کردن وقتت چیزی به تو اضافه نخواهد کرد
📌 زندگی کوتاه تر از اونه که بخوای وقتی داری از چیزی اذیت میشی خجالت بکشی و نگی
+حرفت رو محکم بزن
📌 کمتر حرف بزن بیشتر گوش کن
بهترین راه خودمراقبتی از خودت نگفتن هرچیزی به هرکسیه
+ از درآمدت به کسی نگو
📌زندگی چک لیست نیست که مدام بخوای کاری انجام بدی و تیک بزنی
یه موقع هایی کارهایی که دوست داری رو انجام بده حتی اگه از نظر بقیه احمقانه باشه
+ بعدها حسرت کارهایی که نکردی و بیشتر از کارهایی که انجام دادی خواهی خورد
💬 mohamad.vzs
🗣 @tootiter
هدایت شده از روشنگری
2.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
_من پای صندوق رای نمیرم و رای هم نمیدم
+پس تو داری رای میدی❗️
🇵🇸 @Roshangari_ir
🌸 عرض تبریک به فعالان فرهنگی مسجد حضرت صاحب الامرعج 🌸
🟧🔹انتخاب کانون فرهنگی هنری شهید احمد گلمحمدی(کوی صالح آباد) بعنوان کانون فرهنگی راهبر مساجد کشور در شهرستان اراک را به امام جماعت - هيئت امناء و اعضای کانون فرهنگی مسجد تبریک عرض می نمائیم.
#مسجدحضرت_صاحب_الامر_عج
#کانون_فرهنگی_هنری_شهیداحمدگلمحمدی
#پایگاه_مقاومت_بسیج_شهیدمحمدصالحی
#حوزه_مقاومت_بسیج_شهیدمطهری
@basijshahidmohammadsalehi
@kanoon1388
هدایت شده از جزیره مجنون🕊
☀️قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ :
يَخرُجُ ناسٌ مِنَ المَشرِقِ فَيُوَطِّئونَ لِلمَهدِيِ سُلطانَهُ
مردمى از مشرق قيام مى كنند و زمينه حكومت مهدى را فراهم مى آورند
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
۱۲ بهمن ماه سالروز بازگشت امام خمینی (ره) به ایران و آغاز دهه فجر و خروج نیروهای تروریستی امریکا و اسرائیل از کشور مبارک باد
هدایت شده از هیئت صاحب العصر (عج)
قابلتوجه کسانی که میگويند وای اگر خامنهای حکم جهادم دهد...
نشر حداکثری لطفا
━━━◈❖✿❖◈━━━
🆔 @yalasaratnet
🆔 @hajmasoudpirayesh
هدایت شده از دلنوشته های یک طلبه
بسم الله الرحمن الرحیم
🔶از مادربزرگش ...🔶
✍️ محمد رضا حدادپور جهرمی
حلقه بزرگی از شاگردانش در مسجد بزرگ دمشق، گِرد او جمع شده بودند. درس پایان یافته بود و مثل همیشه، شاگردانش اطرافش را گرفته بودند و سوالبارانش میکردند. او هم با سعه صدر به سوالات مهمشان جواب میداد.
-استاد در این ایام غیبت صغری چه کنیم؟
-آنگونه که به ما رسیده، به زودی غیبت کبری آغاز میشود. اگر از منِ پیرمردی که هفتاد هشتاد سال عمر خودش را در علوم مختلف صرف کرد میشنوید، در تحصیل علم و دستگیری از یتیمان آل محمد که همان شیعیان هستند کوشا باشید. کاری به جز دستگیری و خدمت به مردم به ما یاد ندادهاند.
-استاد چرا به بیت المقدس برنمیگردید؟ مگر شما متولد بیت المقدس نیستید و سالهای زیادی در حلب و بیت المقدس زندگی نکردید؟ چرا دمشق؟
-به خاطر علم پسر جان. علم. اگر هفتاد هشتاد سال دیگر هم عمر کنم، مانند تشنه ای که دنبال آب حیات است، دنبال علم خواهم رفت. هنوز به پنجاه سال نرسیده بودم که لقب کشاجم را برای خود انتخاب کردم. کاف اشاره دارد به کاتب بودن، شین اشاره دارد به شاعر بودن، الف اشاره دارد به ادبیات، جیم اشاره دارد به علم جدل و منطق، میم اشاره دارد به متکلم و منجم بودن. سالها بعد وقتی در طب به جایی رسیدم که حرف اول را در حلب و دمشق و بیت المقدس میزدم، طاء به اول اسم خودم افزودم و شدم «طکشاجم»
همه شاگردان لبخند زدند و استاد را ستودند. یکی از شاگردان سوالی پرسید که سبب شد طکشاجم برای لحظاتی سرش را پایین بیندازد و سکوت کند. آن شاگرد پرسید: «استاد! چرا شعر؟ منکر طبع لطیف شما نیستم اما بنظرتان شاعر بودن با علوم بزرگی که در سینه دارید، جمع میشود؟»
طکشاجم پس از اندکی سکوت، سر بلند کرد و گفت: «شعر را از مادربزرگمان داریم. همانگونه که ایمان و اسلام را از آن بانو داریم. اصل و نسب ما به یهودیانی میرسد که ... بگذریم ... مادر بزرگی داشتم. سالها با مردی بی رحم زندگی کرد. مردی که تخصصش شکنجه و زندانبانی بود. اینقدر حرفه ای شیعیان و مخالفان عباسی را شکنجه میداد که معمولا کسی در برابرش مقاومت نمیکرد و زود میشکست. تا اینکه ماموریتی به او رسید. زندانی به او سپردند که مرد خاصی بود. از او دنبال حرف نبودند. فقط قصدشان شکستن او بود. قصدشان حذف او از پیشِ چشم و انظار شیعیان بود. به مدت هفت سال در دو زندان زندانی اش کردند اما جواب نداد. انواع و اقسام عملیات روانی علیه او انجام دادند ... از آوردن زنان آوازخوان و رقاصه گرفته تا تبعید و تهدید خانواده اش ... هیچ اثری بر آن زندانی نداشت.
پدربزرگم احساس شکست میکرد. شش ماه وقت گرفت تا فکری به حال آبرویش کند. آن زندانی شده بود قاتل آبروی پدربزرگِ یهودی ما که نامش سِندی بن شاهک بود.
سندی بن شاهک به اورشلیم رفت. به نزد اساتید و فحولِ و چیره دستان یهود مراجعه کرد. از آنان مشورت گرفت. آنان به او گفتند که تا زندانی را وارد خانهات نکنی و مدام تحت نظر نداشته باشی، زندانی فرصت استراحت و تنفس پیدا میکند. وقتی زندانی فرصت تنفس و برخورد با نور را پیدا کند، عقل و مشاعرش کار میکند و تبدیل به رقیب میشود و کارِ شکستن او دشوارتر میگردد. آنان به او پیشنهاد ساختن مطامیر دادند.
🔺مطامیر چیست؟ در زیرزمین خانه ها چاهی را حفر میکردند که به جای این که مستقیم در زمین فرو برود، به حالت پلکانی و کَج تا عمق بیست سی متر در قعر زمین میرفت. با عرضی به اندازه نشستن یک نفر. یعنی پله ها به اندازه رفتن فقط یک نفر جا داشت. تهِ این مطامیر مخوف، سقفی کوتاه، یعنی به اندازه نصفِ ایستادن یک انسان معمولی ارتفاع داشت. خب در چنین شرایطی نه میتوان خوابید و نه میتوان ایستاد. فقط باید خود را جمع کرد و به دیوار آن گودال تاریک تکیه داد.»
اشک، تمام صورت طکشاجم را فرا گرفته بود. دستی به صورت و محاسنش کشید و ادامه داد: «روزی مادربزرگم دیده بود که سِندی به همراه یک نفر وارد منزل شد. سربازان حکومتی آن دو نفر را به منزل رسانده بودند و رفته بودند. مادربزرگم از سندی پرسیده بود که این مرد کیست که با چشم و دست بسته به زیرزمین بردی؟
سندی گفت: این مرد همان کسی است که آبروی چهار خلیفه را برده. آبروی مرا هم برده. نه میشکند و نه حرف میزند. اینقدر اینجا میماند که یا جنازه او مطامیر خارج شود یا جنازه من!
ادامه مطلب👇
هدایت شده از دلنوشته های یک طلبه
مادربزرگم با وحشت گفت: یعنی آن مرد قرار است در گودال زیرزمین حبس شود؟! فکر نمیکردم خانه ام زندان شود و از حالا من و تو و بچه ها بشویم زندان بان!
سندی گفت: حق ندارید به طرف مطامیر بروید. روزی نصف نان و جرئه ای آب از بالا ... از سوراخی که از درش ساخته ایم، به قعر آن بینداز و برو!
مادربزرگم میگفت از وقتی آن مرد در سیاه چال خانه ما حبس شد، قلبم آرام و قرار نداشت. وقتی سندی در خانه نبود، به نزدیکیهای زیرزمین میرفتم. هر روز آن مرد، وقتی از عبادتهایش فارغ میشد، با سوز و آه، شروع به خواندن ابیات و اشعاری میکرد که جان را میسوزاند. در یکی از ابیاتش خود را موسی بن جعفر معرفی کرده بود. مادر بزرگم به مادرم گفته بود که شنیدم که چند مرتبه در اشعارش خود را موسی بن معرفی کرد.
روزها از پیِ هم میگذشت و مادربزرگم هر روز، به محض رفتن سندی از خانه، خود را به پشت درِ مطامیر میرساند و به مناجات و اشعار موسی بن جعفر گوش میداد. تا این که کمکم طبع شعر مادربزرگم گل کرد و شروع به سرودن اشعاری در مناقب موسی بن جعفر کرد. مادرم میگفت وقتی مادرش برای آنان لالایی میخوانده، از موسی بن جعفر میگفته. از اجداد معصومش که در اشعار موسی بن جعفر بوده برای مادرم و دیگر بچه هایش میخوانده. تا این که این طبع لطیف را سینه به سینه از مادربزرگم به مادرم و از مادرم به من منتقل شد و به همین خاطر است که اکثر اشعارم در مدح موسی بن جعفر است.
هر کدام از شاگردان طکشاجم خود را به گوشه ای از کلاس درس انداخته بود و مشغول ناله و گریه بودند. اما از آن روایت جانسوز، خودِ طکشاجم که در سنین پیری به سر میبرد، بیشتر از همه خُرد شده بود و اشک میریخت.
وقتی شاگردان کنار رفتند و طکشاجم میخواست از مسجد خارج شود این جملات را زیر لب میگفت و آهسته آهسته قدم برمیداشت و مسجد را ترک کرد: «اگر آن مادربزرگ نبود، اگر محبت آن زندانی در قعر سجون به دل مادربزرگان نمیافتاد ... نه ما طعم اسلام میچشیدیم و نه لذت شیعه بودن ... و نه سینهمان مملو از علوم آل محمد میشد. رحمت و غفران الهی به آن مادربزرگ و آن لالایی ها و ... درود بی حد و حصر پروردگار عالم به موسی بن جعفر و اجداد و اولاد طاهرینش.»
#دلنوشته_های_یک_طلبه
@Mohamadrezahadadpour
هدایت شده از شرکت فتح یاوران قم
2.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨
🌸 عید است و هوا شمیم جنّت دارد
🌸 نام خوش مصطفی حلاوت دارد
🌸 با عطر گل محمدی و صلوات
🌸 این محفل ما عجب طراوت دارد
🌷🍃 فرارسیدن سالروز مبعث نبی رحمت، پیامبر خاتم حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم را تبریک عرض می نمائیم
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
هدایت شده از توییتر انقلابی
تو زمانه ای که دختر زنده به گور میکردن، پیامبر ما همون قهرمانی بود که کاری کرد که "زن زندگی آزادیِ" واقعی رو کل دنیا بفهمن..🤍
#عید_قرآن
🗣 فاطمه موحدی
@twtenghelabi
🟧🇮🇷همه دعوتید
🌸🇮🇷 مراسم جشن انقلاب 🇮🇷🌸
✳️ همراه با اجرای برنامه های متنوع فرهنگی
🟡 🇮🇷 مراسم نورافشانی همزمان با ندای تکبیر الله اکبر
🔵 زمان : شنبه - ۲۱ بهمن ماه ۱۴۰۲ ساعت ۲۰
🟤 مکان : انتهاي خيابان شهداء - کوي صالح آباد - مسجد حضرت صاحب الامر(عج)
🌺🌸🇮🇷🌺🌸🇮🇷🌺🌸🇮🇷
🔸هیئت امناء مسجد حضرت صاحب الامرعج
🔹 کانون فرهنگی هنری شهید احمد گلمحمدی - شهرستان اراک
🔸 کانون فرهنگی هنری تخصصی خواهران کوثرالزهرا(س)
🔹 پايگاه مقاومت بسيج شهيد محمد صالحی(سوم حزب اله)
🆔👉@kanoon1388
🆔👉@masjedarak1356